سايت سياسی - خبری چپ - تريبون آزاد

شکست تهاجم فاشیستی بر بستر بحران دمکراسی لیبرال

نصرالله قاضی: شکست تهاجم فاشیستی بر بستر بحران مکراسی لیبرال، محا کمه آسانژ در لندن

گفتگوی داریوش ارجمندی با غلام خیابانی، دستگیری آسانژ اعلام جنگ آمپراطوری آمریکا علیه آزادی بیان

تلویزیون راه کارگر: در طی چهار سال گذشته که ترامپ  بر سر کار بوده است، گروههای راست افراطی به عناصر اصلی تشکیل دهنده “حزب جمهوریخواه” تبدیل شده اند  و ترامپ توانست سرکردگی جناح راست افراطی را بر حزب جمهوری خواه حاکم کند. روش سیاسی و شعارهای ترامپیسم همراه با  تنش های سیاسی که ایجاد کرد فضا را برای بسیج و سازماندهی گروه های راست افراطی و فاشیستی فراهم ساخت. اما شکست ترامپ در انتخابات نمادی برای شکست این جناح برای ادامه حضور در راس قدرت سیاسی درچهار سال بعدی درآمریکا بود. شورشی که  توسط این جناح در کاپیتول هیل یعنی کنگره امریکا در روز چهارشنبه ۶ ژانویه  سازمان داده شد نشانه ضعف جناح راست و فاشیستی بود نه قدرت آنها. 

ترامپ اولین رئیس جمهور در تاریخ معاصر آمریکا بود که با پشتوانه اندکی از سرمایه های بزرگ  از طریق  سوار شدن بر نارضائی برانگیخته شده توسط سیاست های نئولیبرالی دوحزبی طبقه حاکم، انتخاب شد. ماهیت آشفته، پرنوسان، غیرقابل پیش بینی و شخصی دولت ترامپ باعث شد که وی به عنوان یک نماینده مشکل دار مدافع منافع عمومی طبقه سرمایه دار باقی بماند. با این وجود، قبل از همه گیر شدن بیماری کوید ۱۹، تخفیف های عظیم مالیاتی او برای طبقات بالا، مقررات زدایی برای بهره کشی هر چه بی مهار سرمایه داران، سیاست های ضدکارگری و ضداتحادیه ای، رونق بازارسهام … باعث شد که وی بتواند از حمایت وال استریت( سرمایه مالی ) وصاحبان انحصارات بزرگ  آمریکا برخوردارشود.

با این حال،امتناع  ترامپ از پذیرش نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰، پایگاه  پشتیبانی او در میان محافل طبقه حاکم را به شدت کاهش داده و به هسته سفت راست افراطی تقلیل داد. با حمله و محاصره کنگره توسط نیروهای فاشیستی و راست افراطی، تمامی دست اندازی هائی که جناح راست افراطی در عرصه سیاست رسمی انجام داده بود، فرو پاشید. فرایندی که در ادامه خود قطعاً  به تعمیق بحران در حزب جمهوری خواه که طی چهار سال گذشته سران آن به درجات مختلف با شور و شوق ترامپیسم را تأیید و یا حداقل با آن مخالفت نکرده اند، خواهد انجامید. همراه شدن ده نماینده جمهوری خواه با دمکرات ها برای دومین استیضاح ترامپ در کنگره و موضع دفاعی بسیاری از نمایندگان جمهوری خواه در روند استیضاح در کنگره، گواه شروع شکاف در داخل حزب جمهوری خواه است.

تلاش برای تصرف کنگره آمریکا موید آن است که راست افراطی  فقدان پشتوانه ای مستحکم چه در بین نخبگان و سران طبقه حاکم و چه در درون نهادهای دولتی است و اذعان بر این واقعیت است که طبقه حاکم آمریکا هنوز به دموکراسی لیبرال، که در طول تاریخ آمریکا به حفظ ثبات و  منافع اش خدمت کرده، پایبند میباشد.

“انجمن ملی تولیدکنندگان” – که عموماً  طرفدارجمهوری خواهان است و قوی ترین منبع حمایت صاحبان سرمایه از ترامپ بوده است – خواستار برکناری ترامپ از سمت خود شد. “لری فینک” مدیر عامل”بلاک راک” BlackRock  ( بزرگترین شرکت مدیریت مالی و سرمایه گذاری جهان) و “جیمی دیمون” مدیرعامل”جی. پی. مورگان چیس” JPMorgan Chase ،(بزرگترین بانک خصوصی آمریکا) و بسیاری دیگر از سرمایه داران و صاحب منصبان آمریکائی با انتشار اطلاعیه هائی اقدام ترامپ و طرفداران او را محکوم کردند. طبقه حاکم آمریکا  ثبات سیاسی و اطمینان از یکپارچگی نهادهای لیبرال دموکراتیک را کاملاً به نفع خود می دیدند.

ظهور فاشیسم در آلمان و ایتالیا در قرن بیستم در چارچوب شکافهای شدید در میان طبقات حاکم در این جوامع صورت گرفت. بخشهای جدید و پویا سرمایه داری، به ویژه صنایع تولیدی پیشرفته، فاقد فضای لازم برای تامین قدرت سیاسی خود در نهادهای دولتی موجود بودند. برای حل این مشکل ، آنها نیروهای راست افراطی – احزاب فاشیست – را پرورده  و تقویت کردند تا ازطریق آنها قدرت دولتی را تجدید سازماندهی کرده  و برتری در حال ظهور خود را در اقتصاد ملی خود تامین کنند.

شورش های واشنگتن از چنین تفرقه ای در بین نخبگان طبقه حاکم آمریکا بیرون نیامده و برعکس طبقه سرمایه دار آمریکا را بیش از هر زمان دیگری متحد کرده است. آنها نه تنها حمایت خود را از روندهای دولت لیبرال دموکراتیک ، بلکه به طور خاص از حزب دموکرات و شخص جو بایدن به عنوان رئیس جمهورجدید آمریکا را  نیز گسترش داده و تقویت کرده اند.

اما راست ترامپیست پس از انتقال قدرت به سادگی از صحنه سیاسی ناپدید نخواهد شد. پایگاه های حزب جمهوری خواه  در ایالت ها  به مثابه ماشین رادیکالیزه شدن راست افراطی و از جمله تولید پدیده ترامپیسم نیز متوقف نخواهند شد. وظیفه چپ است که رابطه میان راست افراطی و حزب جمهوری خواه را نشان دهد.

اما تمرکز یک جانبه بر روی شبح تهدید فاشیسم تنها در خدمت احیای مجدد ثبات نئولیبرالی دوحزبی و سیاست ریاضت توسط بایدن خواهد شد. چپ باید با سازماندهی و مبارزه هم در ایالت ها و هم در خیابان ها در ارتباط با  ضرورت بیمه درمان عمومی، تامین اجتماعی، پاسخ به بحران محیط زیست زمینه دست آوردهای واقعی در متن بحران کنونی را ممکن کند  و اجازه ندهد که بایدن و دولت دمکرات زیر رهبری او به اهرمی موثر برای پیش بردن نئولیبرالیسم در هیات جدید مبدل شود.

روز دوشنبه گذشته پس از آنکه قاضی دادگاه اسانژ علیه درخواست تقاضای استرداد جولیان آسانژ به ایالات متحده  رای داد در عوض با آزادی او به قید وثیقه خودداری کرد. دولت های آمریکا از زمانی که موسس ویکی لیکس جنایات جنگی آمریکا در عراق وافغانستان را در دهه قبل افشا کرد، خواستار خفه کردن همیشگی صدای آسانژ بوده اند تا از این طریق درسی به خبرنگاری متعهد و حقیقت پژوه  داده باشند برای آن که جرات کارهای مشابه آسانژ را نداشته باشند. ادوارد اسنودن پس از آسانژ کاری مشابه وی انجام داد و با هوشیاری بسیار و شاید با آشنایی از سرنوشت آسانژ توانست از دست نیروهای امنیتی امریکا جان سالم بدر برده و به روسیه بگریزد.

رئیس دادگاه هشدارهای تیم حقوقی آسانژمبنی برنپذیرفتن منطق سیاسی استرداد را رد کرد. تیم حقوقی مدافع آسانژ اعلام کرد که استرداد وی به امریکا به معنای حمله همه جانبه به آزادی های اساسی روزنامه نگاری است.اما قاضی استدلال ها و منطق تیم حقوقی رانادیده گرفت و در عوض تصمیم خود برای رد استرداد را با امکان خود کشی آسانژ توجیه کرد.

قاضی دادگاه با این تصمیم، یک بدعت قانونی وحشتناک برای خبرنگاران و به نفع سیاست های سرکوب گرانه  ایالات متحده ایجاد کرد تا بتوان روزنامه نگاران خارجی را که جنایات واشنگتن را افشا میکنند توقیف کرد و آنها را به جرم “جاسوسی” تحت تعقیب قرار داد. این حکم  قطعاً برای هر کارمطبوعاتی واقعی که بخواهد حقیقت را در مورد دولت امنیت ملی ایالات متحده افشاء کند ، عواقب وحشتناکی خواهد داشت .

اگر دادستانی ایالات متحده در۱۵ روز پس از اعلام رای دادگاه انگلیس با این رای محالفت کند ژولیان آسانژ در زندان باقی خواهد ماند اما اگر این محالفت صورت نگیرد تیم دفاع حقوقی آسانژ میتوانند تقاضای ازادی وی را به قید ضمانت انجام دهند.

مسلماً امریکا میخواهد آسانژرا نابود کند  و با تهمت های واهی نظیرآزار جنسی و أمثال ان و سپس گرفتن حکم داد گاه برای بیرون کشیدن وی از سفارت اکوادور به زور پلیس انگلیس و زندانی کردن وی درزندان بلمارش سیم خارداری بر گرد آزادی بیان خبرنگاران افشاگر بکشد.

https://akhbar-rooz.com/?p=101162 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x