سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

ایران و بناپارت! – زهره تنکابنی

اینک کار بجایی رسیده که نظامیان تمام قدرت را می‌طلبند و حتا بین اصلاح‌طلبان سخنگو یافته‌اند و شگفت این که اخیرا برخی رسانه های خارجی شناخته شده هم وارد این میدان شده و دلسوزانه از روی کار آمدن دولت نظامی برای برچیدن هرج و مرج در کشور حمایت می‌کنند؛ که این چیزی نیست جز ادامه پروژه سولاریوم ترامپ...

اینک کار بجایی رسیده که نظامیان تمام قدرت را می‌طلبند و حتا بین اصلاح‌طلبان سخنگو یافته‌اند و شگفت این که اخیرا برخی رسانه های خارجی شناخته شده هم وارد این میدان شده و دلسوزانه از روی کار آمدن دولت نظامی برای برچیدن هرج و مرج در کشور حمایت می‌کنند؛ که این چیزی نیست جز ادامه پروژه سولاریوم ترامپ برای ایران، که خود موفق به ادامه‌اش نگشت، اما حواریونش در داخل و خارج به نام خیرخواهی ادامه‌اش می‌دهند!

پچ‌پچه‌هایی بگوش میرسد. از داخل و خارج. همیشه و در همه جای جهان چنین بوده که با گل آلود کردن آب و ایجاد هرج و مرج ملتی را به آنجا رسانده اند که آرزوی یک ناجی را نماید و همیشه هم ناجی از درون نظامیان ظهور نموده در راس قرار می گیرد. حال چه با کودتای عریان یا ملبس به قانون. بیخود نبود که در سال ۶۹ شعار رضا شاه روحت شاد در مشهد داده شد. بارها افراد مختلف هشدار دادند که پروار کردن نظامیان و سپردن همه میدان‌ها به آنان عاقبت شومی دارد. در همه جای دنیا دیده شده که وقتی سلاح، اقتصاد، رسانه های رنگارنگ و منجمله رسانه ملی در اختیار نیرویی قرار گیرد نمی توان آنها را از صحنه سیاست و حکمرانی دور کرد. اما از دولت سازندگی این پدیده با واگذاری کارخانجات صنعتی به سران سپاه شروع شد. در دولت اصلاحات با بیانیه مشهور نظامیان که آقای خاتمی را به کودتا تهدید کردند ادامه پیدا کرد و در دولت‌های نهم و دهم به اوج خود رسید و دیگرسپاه شریکِ مستقیم تمامی سرچشمه‌های ثروت کشور، از نفت گرفته و مخابرات تا پیمانکاری و… گشت. بعد از آن در دولت‌های یازدهم و دوازدهم، در راستای سیاست ترامپ حرکت کردند و بدین‌ترتیب برای آماده سازی فضا برای یک دولت نظامی همت گماشتند.

اینک کار بجایی رسیده که نظامیان تمام قدرت را می‌طلبند و حتا بین اصلاح‌طلبان سخنگو یافته‌اند و شگفت این که اخیرا برخی رسانه های خارجی شناخته شده هم وارد این میدان شده و دلسوزانه از روی کار آمدن دولت نظامی برای برچیدن هرج و مرج در کشور حمایت می‌کنند؛ که این چیزی نیست جز ادامه پروژه سولاریوم ترامپ برای ایران، که خود موفق به ادامه‌اش نگشت، اما حواریونش در داخل و خارج به نام خیرخواهی ادامه‌اش می‌دهند! به‌یاد داشته باشیم که از زمان آیزنهاور طبق پروژه سولاریوم (Solarium project) با جنگ سرد، اتحاد شوروی را به مسابقه تسلیحاتی و دخالت نظامی در افغانستان کشاندند و وقتی شوروی دچار بحران اقتصادی و اجتماعی شد، نظامیان تشویق به کودتا شدند تا به اصطلاح یک ناجی به نام «یلتسین»، پروژه فروپاشی شوروی را به پایان برساند. این گفته‌ها مرا به‌یاد توصیه‌های برخی در سال ۸۴ هم انداخت که می گفتند با شرکت نکردن در انتخابات بگذاریم احمدی نژاد بیاید، تا کشور همچون آلمان بعد از جنگ دوم جهانی در چاهی بیافتد و آنگاه دوباره سر بلند کند؛ اما همه دیدند این نظر چه کرد با ایران. اکنون نظریه‌پردازان خودنامیده توصیه می‌کنند که برای زمان محدودی حکومت نظامیان مثلا ۱۰ یا ۱۵ سال می‌تواند نجات بخش کشور باشد. اما تاریخ می‌گوید هرگز یک نظامی که در راس قدرت قرار گرفته جز با زور و رنج طاقت فرسای مردم از این اریکه دل نمیکند.

از ناپلئون بناپارت شروع کنیم که جنگ های فراوانش باعث اتحاد امپراطوری های اروپا بر علیه مردم فرانسه شد و سلطنت را برگرداند. یا سرجوخه هیتلر که آلمان را به جنگی کشاند که باعث ویرانی فلاکت‌بارش شد. فرانکو که ۳۰ سال نفس مردم اسپانیا را برید و سرانجام مردم سرنگونش کردند. یا کودتاهای خونین نظامی یونان، شیلی، آرژانتین، و… که بی ثباتی و بحران بیشتری در آن‌ها پدید آورد. در خاورمیانه نیز از صدام تا حافظ اسد و دیگران، اگر هم در ابتدا اندکی پیشرفت کردند، در انتها چیزی جز خون و اشک، جنگ داخلی و اشغال نظامی نصیب ملت نشد. آخر کسانی که سنگ رئیس جمهوری نظامی را به سینه می‌زنند این‌ها را نمی دانند یا مجری سیاست هائی هستند که ایران را به باد خواهد داد؟ می‌خواهید کسانی را بر سرنوشت مردم مسلط نمائید که نفس ها را در سینه حبس کنند؟ می‌خواهید از کسانی حمایت کنید که بجای حمایت از بهبود معیشت مردم آنان را به رگبار ببندند؟ این چه ترفندی است که با ادعای حمایت از آزادی بیان و اندیشه از کسانی حمایت می‌کنید که می‌دانید مهر سکوت بر دهان‌ها خواهند نهاد. فساد نهادینه و وحشتناک در کشور نتیجه رانت خواری آنان است. فقر سیاه حاکم بر مردم نتیجه بلند پروازی های آنانست. ما را به خیرخواهی تو نیازی نیست شر مرسان.

 زهره تنکابنی – ۵ بهمن ۱۳۹۹

https://akhbar-rooz.com/?p=102410 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

6 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امیر ایرانی
امیر ایرانی
3 سال قبل

سرکار خانم تنکابنی با هوشمندی و مسئولیت پذیری نکته مهمی را برجسته کردند و بیان داشتند :
از دل حکومت جدید، نظامیان خاص با سیستمی خاص روئیده شده است- که روششان و الگویشان به سیستم قزاقی رضا شاهی می خورد فقط رضاخانش را کم دارد- تا کنون این سیستم و نظامیان خاصش هر چپاول و جنایتی را انجام دادند
حالا با توجه به ساختار قدرت می خواهند قوه مجریه را رسمن داشته باشند تا یک مشروعیت آفرینی فریبکارانه ی بین المللی نیز برای چپاولگریشان خلق کنند و اگر شد یک رضا خانی را هم بکشند بیرون و …
که در نهایت، هشدار خانم تنکابنی اینست:
مجدد فریب تاریخی تکرار نشود
قلدر بی خودی حاکم نشود و روند آزادی خواهی و دمکراسی خواهی را به انحراف ببرد

Parsi
Parsi
3 سال قبل

نکند یکی میخواهد در لفافه بگوید بیایید برویم این بار هم در انتخابات شرکت کنیم تا نظامیان به قدرت نرسند.

ز.مینائی
ز.مینائی
3 سال قبل

خانم زهره تنکابنی محترم ،
در کشوری که بنگاههای مختلف سرمایه داری و تمام مراکز کشوری و لشگری آن با افکار پوسیده ی حزب الهی های بسییجی و پاسدار حکومت ولایت با فلاکت و ضرر دهی اداره میشود .
در جامعه ای که حکام آن بی توجه به قواعد بازی و اصل سود آوری در مناسبات سرمایه داری ، در حال حیف و میل در آمد های نفتی در داخل و ماورای مرزها برای توسعه حکومت مشروعه شیعی در منطقه می باشند.
دلواپسی نیروهای غیر حکومتی از رقابت های درونی طایفه های قرون وسطائی شریعتمدار بسیار عجیب می باشد.
نوشته شما خیلی ساده و مثل همیشه دغدغه ی « بد و بدتر» را که بعداز دوم خرداد ۷۶ رایج شد را تداعی می کند.
به کاندیدا های بعد از دوم خرداد ۱۳۷۶ توجه کنیم :
ـ خاتمی یا ناطق نوری ؟ ( ۱۳۷۶)
ـ معین / کروبی / هاشمی رفسنجانی یا احمدی نژاد؟ ( ۱۳۸۴)
ـ میرحسین موسوی / کروبی یا احمدی نژاد ؟ ( ۱۳۸۴)
ـ روحانی یا جلیلی / رضائی /ولایتی/قالیباف /غرضی ؟ ( ۱۳۹۲ )
ـ روحانی یا رئیسی / میر سلیم / هاشمی طبا ؟ ( ۱۳۹۶)

مگر این آقایان در تمام ۴۲ سال حکومت کشتار با بقیه تبهکاران و مرتجعین اسلامی کشور را به خاک سیاه ننشاندند؟
مگر ولایت فقیه و شورای نگهبان با تمام امکانات اطلاعاتی ، امنیتی ، نظامی مجال داده اند که غیر از خودشان کسی در نهادهای انتخابی و انتصابی ولی فقیه مسئولیت بگیرد؟
مگر علاوه بر هزاران نفر که تا امروز ترور و اعدام شده اند و بسیاری در زندانها هستند. روزنه ای برای پیشنهادات و انتقادات به این حکومت سراپا عیب و ایراد وجود دارد؟
مگر اکثریت نمایندگان ولی فقیه و شورای نگهبان در مجلس پیشینه ی بسیجی و سپاهی ندارند و در راس مجلس مگر پاسدار قالیباف فاسد ننشسته ست؟
مگر دولت روحانی تافته ی جدا بافته سست؟ تمام وزرای او در ۴۲ حکومت کشتار در دولت های روسای جمهور پیشین هم کاسه بوده اند.

در حکومت دینی تمام اقشار و گروهها بدون استثناء سرکوب و طرد شدند. فقط کسانی مسئولیت می گیرند که به اصل ولایت فقیه التزام عملی نشان داده باشند.
هزاران کارخانه و واحد تولیدی تعطیل و نابود شده ست . این پروسه از همان اول انقلاب شروع شد.

در سال ۱۳۵۸ که سفارت آمریکا را اشغال کردند . نیروهای چپ را فریب دادند و خودشان در خلوت مشغول خیانت و ساخت پاخت با رونالد ریگان بودند !
در سال ۱۳۶۳ در اوج شعار های «ضد امپریالیستی» حکومت جنگ افروز خمینی در زیر بمبارانهای حکومت صدامی عراق ، مشغول احتکار و وارد کردن انواع کالا برای غارت مردم بود. در آن روزها باور داشتیم که هیچ استعمارگری نمی توانست مانند خمینی و حکومت دینی به پیشرفت و ترقی ایران ضربه بزند.
در سال ۱۳۶۵ داستان مک فارلین و سفرش به ایران فاش شد ولی حکومت به روی مبارک نیاورد .
خانم زهره تنکابنی نگران چه هستیید؟
مگر این حکومت جز خیانت و وطن فروشی کار دیگری هم کرده ست؟
امروز خیلی دیر ست که در مورد باند های مختلف حکومت بحث کرد.

نسیم
نسیم
3 سال قبل

تئوری مبارزه با حکومت آتی نظامیان توجیه جمهوری اسلامی ۴۲ سال اخیر است.
نظامیانی که همه کشور و از جمله ولی فقیه را بطور مطلق در اختیار خود دارند چرا باید به روی صحنه بیایند و مسئولیت رسمی قبول کنند؟
چرا باید ریسک مخالفت دنیا با حکومت نظامی را بپذیرند؟
اینگونه تفکرات ناشی از ریشه دیدگاه ضدامپریالیستی روسی است (که مخالفتی با سرمایه داری دولتی نداشته و تسلط مافیای حزب باصطلاح کمونیست بر شوروی و چین و ویتنام و کوبا و کره شمالی را سوسیالیسم می داند) و آگاه و ناخودآگاه در خدمت دیکتاتوری، از جمله نوع ایرانی اش.

مورخ
مورخ
3 سال قبل

این همه‌ نمونه تاریخی در خاور میانه موجود است، شما آدرس صدام و اسد را فقط داده اید!
رضاخان قلدر، نظامیان ترکیه، ضیاالحق

کیا
کیا
3 سال قبل

حکومت نظامیان یعنی همان حکومت اسلام ولیه فقیه!
اینجا نمیتوان فقط از کاست نظامیان سخن گفت بلکه در راس آن ولایت ،گام دوم قرار دارد و مهندسی شده است ،بدتر از بناپارتیسم!
این حاکمیت می رود که یک جنگ داخلی تحمیل کندو تقسیم کشور را بهمراه بیاورد.
قدرت و ثروت در زیر فرمان ولی فقیه تمرکز یافته است ،حتی مبارزه با فاسدان خودی به مصادره ثروت به زیر نظارت ولیه فقیه میرود!
ایجاد یک جبهه متمرکز وقوی و هوشیار در مقابل ولیه فقیه و حکومت اسلامی و استفاده از همه امکانات و شکل های مبارزاتی بیشتر از هر زمانی احساس می شود.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


6
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x