(همراه با: خوانشِ متن فارسی شعر با صدای مترجم و خوانشِ اصلِ سروده با صدای هرمان هسه)
شگفت است در مه ره سپردن!
هر بوته و هر سنگی تنهاست
هیچ درختی؛ درخت دیگر را نمی بیند
همگی تنهایند.
سرشار از دوست بود مرا جهان
آن گاه که زندگی ام هنوز فروغی داشت
اینک که مه فرو نشسته است
نشانی از آنان به جا نمانده است.
به راستی نشاید او را خردمند نامید؛
کسی کو تاریکی را درنیابد؛
که پیوسته و آرام؛
پیوندش را با همگان از هم می گُسَلد.
شگفت است در مه ره سپردن!
تنهایی؛ سرشتِ زندگی است
هیچ کس؛ به جا نمی آورد انسانی دیگر را
همه گان تنهایند.
۲۲ بهمن ماه ۱۳۹۹
اِسِن
سروده را با صدای خسرو باقرپور بشنوید:
* * *
Im Nebel
Hermann Hesse
!Seltsam, im Nebel zu wandern
,Einsam ist jeder Busch und Stein
,Kein Baum sieht den andern
.Jeder ist allein
,Voll von Freunden war mir die Welt
;Als noch mein Leben licht war
,Nun, da der Nebel fällt
.Ist keiner mehr sichtbar
,Wahrlich, keiner ist weise
,Der nicht das Dunkel kennt
Das unentrinnbar und leise
.Von allen ihn trennt
!Seltsam, im Nebel zu wandern
.Leben ist Einsamsein
,Kein Mensch kennt den andern
.Jeder ist allein
سروده را با صدای خود هرمان هسه بشنوید:
HESSE liest HESSE
بهبه!
دستتون درد نکنه خسروخان.
بسیار زیبا بود.
دوباره نوروز را به شما دوست ارجمند شادباش میگویم.
الف.سین.راد