جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در محکومیت کشتار اخیر سوختبران سراوان

اگر حاکمیت نخواهد بپذیرد که راه حل پایان دادن به شکاف ملت حکومت نه سرکوب معترضان بل شنیدن صدای آنهاست، دیری نخواهد گذشت که نتایج و عواقب خطرناک این نشنیدن ها گریبان حاکمان را چاک چاک خواهد کرد

بلوچستان این روزها سوگناک تر از همیشه روزگار می گذراند. مردمی فراموش شده و به حساب نامده از سوی حاکمان که در منتهای فقر و تنگدستی و بیکاری روزگار پر از رنج و شکنج را طی می کنند، در میان بهت و ناباوری، تصویری دردناک تر از همیشه را این بار عیان دیدند و بر آن سخت گریستند و شوریدند. آری در صحنه ای دردناک چند نفر از زحمت کشان این سامان که برای لقمه نانی به حمل سوخت مشغول بودند، به ضرب مستقیم گلوله نیروهای نظامی سراوان به شهادت رسیدند.

حاکمیت سال هاست که اداره کشور و سامان آن را با گسترش اختلاس هایی که دیگر در حساب اعداد نمی گنجد، به دست چپاولگرانی سپرده که از تمام آزادی های اساسی برای از بین بردن منابع ایران بهره مندند و دست هیچ کسی هم برای قطع تعدی های آنان کارگر نمی افتد. در میانه همه ی این غارت گری ها وجود کلاس ها و مدارس کپری در مناطق مختلف سیستان و بلوچستان همچون:
زاهدان، خاش، میرجاوه، زابل، بنجار و در جنوب استان یعنی بلوچستان:
چاه بهار, سرباز, ایرانشهر و نهایتا سراوانی که این روزها داغ دار شده است، حکایت از قصور مضاعف حاکمیت در مهیا کردن حداقلی ترین امکانات حقوق شهروندی در طی سالیان سال برای این منطقه محروم و مستضعف بوده است.

دریغا و شگفتا در منظر چشم مردم بلوچ، قطار قطار کامیون های سوخت در نهایت آزادی به کشورهای همسایه گسیل می شود اما هم وطنان به ستوه آمده برای لقمه نانی جزئی، چنین به تیر مستقیم گلوله از پای در می آیند.

نظامی که در بدو تأسیس خود با شعار حمایت از محرومان و تأسیس بنیاد مستضعفان و کمیته امداد امام خمینی، مدعی حمایت از محرومان بود، امروز بیشترین وجه همت خود را در برخورد با محروم ترین و مظلوم ترین قشر سرزمین ما نهاده است. کولبران را به حال خود رها کرده و در سرمای سخت یکی از پس دیگری تلف می شوند و گاه آنها هم به تیر مستقیم مأموران گرفتار می آیند. متاسفانه با گذشت زمان و دیدن تصاویر دردناکی که بر کولبران و سوختبران رفته، حاکمیت روند برخوردهای خود را شدت بخشید که در آخرین مورد بنا بر پاره ای از گزارش ها ده نفر از سوختبران سراوان به ضرب مستقیم گلوله ماموران از پای در آمدند و پس از این واقعه که موجی از اعتراضات بلوچ های مظلوم را در پی داشت، با قطع اینترنت دست به سرکوب معترضان زده شد که هنوز از چند و چون میزان این سرکوب و کشته ها و زخمی های احتمالی خبر دقیقی در دست نیست.

شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان سراسر ایران با عرض تسلیت خدمت خانواده های جان باختگان اخیر سراوان،انتظار دارد مقامات تصمیم ساز در لایه های فوقانی قدرت با تجدید نظر در روند سرکوب اقوام و اقلیت های قومی و مذهبی، به جای ادامه روند خشونت بار برخورد با معترضان، تغییر رویه های نامناسب پیشین را با بازخوانی دقیق چگونگی شکل گیری این اعتراض ها، در دستور کار قرار دهند و با تجدید نظر اساسی در روش های آزمون شده پیشین خود که به شکاف حداکثری حکومت ملت منجر شده، با در پیش گیری رشته کوشش های مردم سالارانه، به رغم در هم شکسته شدن جدول ارزش های انسانی و اخلاقی، به رنج و اندوه قوم دردمند بلوچ و سایر رنج دیدگان مستمر از کارگر تا کولبر و دانشجو و معلم و روزنامه نگار و کنشگران مدنی و فعالان محیط زیست و انجمن های مردم نهادی چون جمعیت امام علی پایان دهند.

اگر حاکمیت نخواهد بپذیرد که راه حل پایان دادن به شکاف ملت حکومت نه سرکوب معترضان بل شنیدن صدای آنهاست، دیری نخواهد گذشت که نتایج و عواقب خطرناک این نشنیدن ها گریبان حاکمان را چاک چاک خواهد کرد و از قول سعدی باید به آنها گوشزد کرد:مکن که مظلمه خلق را جزایی هست.

شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

۱۱ اسفند ۹۹

https://akhbar-rooz.com/?p=105656 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حمید قربانی
حمید قربانی
3 سال قبل

دیگ داغتراز آش یا آش داغتر از دیگ را به این تشکلات باصطلاح صنفی و اخته شده ی معلمان می گویند. اینها که هم به نعل می زنند وهم به میخ! این ها مثل اینکه نمی فهمند که دولت سرمایه داری در جائی است که نمی تواند به درخواست توده های کارگر و زحمتکش هیچ گونه جواب مثبت دهد و اگر می توانست و می خواست که فقط در تهران بر اساس نامه ی رئیس پزشک قانونی اش در آبانماه ۱۳۸۸ تعداد ۸۰۱۱ نفر را نمی کشت و هزاران نفر را زخمی و دستگیر نمی کرد، هواپیمای مسافربری را به موشک نمی بست و همه لت و پار نمی کرد. به این تشکلات باصطلاح صنفی باید گفت که اگر خاب هستید بیدار شوید و اکر نمی دانید که بدانید، پس لطفا، بیشتر از این زحمت کارگر و زحمتکش را فریب ندهید ومتوهم شان نکنید، بدانید آی گل آلودتر از آنست که محتاج شما باشد و عرضه خود را نبرید. و لمی و اما، ولی اگر می دانید و بیدار هستید که بدانید، فردا یقه تان همین کارگران و معلمان جر می دهند و دهان تان را می بندند و اگر نه، بدانید و آگاه باشید که دولت سرمایه و سرمایه داران تصمیم خود را گرفته است و تفنگ را بر شانه های پاسداران و سرکوب گران انداخته است و به یک عده دیکر اختیار هر نوع جنایتی به نام لباس شخصی داده است و دیگر به نصایح پدرانه و معلمانه شما نیازی ندارد. بنا براین، بر کارگران و معلمان و پرستاران و فرزندان آگاه، انقلابی کارگران و زحمتکشان است که خود را سازمان دهند و متحد نمایند ، تشکلات مخفی و نیمه مخفی موجودیت دهند و لوله توپ را به طرف جانیان حاکم برگردانند و گرنه، یا باید هر چه دولت دستورداد، بدون اما و اگر اجراء و سکوت پیشه نمایند و یا دولت جلاد و قاتل – رژیم جمهرری اسلامی از کشنه پشته می سازد و به این سادگی های هم قدرت را بدست کارگران و زحمتکشان نمی دهد، زیرا که می داند، نفرت و بیزاری که رویهم در طول این ۴۳ تلنبار کرده است، دمار از روزگارشان در می آورد و تیرهای چراغ حقیقتا، برای به دار شدنشان خیلی کم هستند! برای این بود که پاسدار معدوم قاسم سلیمانی گفته بود که ” ما آماده بودیم تا ۱۰ میلیون انسان بکشیم تا نظام سر پا بماند!”، دیگر فرصت به اتمام رسیده است، فرصت طلبی و دو دزه بازی تمام شده است، هم دولت و هم کارگران و زحمتکشان، جواب نمی دهد. یا مرگ یا کمونیسم به شعار واقعی و روز ابدیل شده است. انقلاب اجتماعی، انقلاب سرخ – انقلاب کمونیستی در دستورقرار گرفته است، آن را باید به پیروزی رساند تا به رهائی و به جامعه بدون کشتار و استثمار رسید!

علی
علی
3 سال قبل

پند و اندرز به کسانی که قتل و جنایت و بی رحمی وسیله ذاتی پیش رفت کار شان است، اگر آزمودن هزاریاره آزمون ها نیست پس چه است؟ من نمی دانم چه اتفاقی باید بیفتد تا این نتیجه حاصل آید که «رویه های نامناسب» جزء ذاتی و لاینفک این حاکمیت است.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x