برگردان: شریفه عرفانی
اکنون در تظاهرات زنان صحبت میکنند. پیش از این، برخی از زنان بدون حجاب از خانههای خود بیرون نرفته بودند، چه رسد به اینکه در صحنه، مقابل هزاران مرد صحبت کنند. بسیاری از آنها با تراکتور که نماد قدرت است و پیش از این مردانه بود، خود را به پایگاههای اعتراضی میرسانند
پیام به زنان واضح بود: به خانه برگردید. از ماه نوامبر، صدها هزار کشاورز در مکانهای مختلف در حومه پایتخت هند جمع و خواستار لغو سه قانون کشاورزی شدند که به گفته آنها معیشت کشاورزان را از بین خواهد برد. در جنوری، همزمان با آغاز زمستان در دهلی نو، رییس عدلیه هند از وکلا خواست تا افراد مسن و زنان را ترغیب به ترک محل اعتراضات کنند. در پاسخ، زنان کشاورز که عمدتا از ایالتهای روستایی پنجاب، هاریانا و اوتار پرادش به صحنه آمده بودند، میکروفونها را بهدست گرفته و یکصدا گفتند: «نه»!
«جاسبیر کائور»، کشاورزی ۷۴ ساله از اهالی رامپور در غرب اوتار پرادش میگوید: «وقتی شنیدیم دولت به زنان گفته به خانه برگردند، انگار به ما نیشتر زده شد.» اواخر ماه فوریه بود و بیش از سه ماه از حضور او درمنطقهی «قاضیپور» میگذشت و در این مدت فقط یک بار به خانه بازگشته. وی از اظهارات دادگاه مبنی بر اینکه زنان فقط کارگرانی هستند که نقش مراقبت، خدمات آشپزی و نظافت را در این مکانها ارائه میدهند، نه ذینفعان برابر با مردان، مبهوت شد: «چرا باید برگردیم؟ این اعتراض مردانه نیست. ما در کنار مردان در مزارع زحمت میکشیم. اگر کشاورز نیستیم، پس کیستیم؟»
زنانی مانند کائوربه ندرت چنین سؤالاتی میپرسند. آنها مدتهاست که کشاورزی را بهعنوان بخشی از وظیفه خود در خانه پذیرفته، ولی سهم خود در کشاورزی را نادیده گرفتهاند. اما این موج اعتراضها که بزرگترین تظاهرات مداوم در جهان و شاید بزرگترین تظاهرات در تاریخ بشر باشد، باعث شده تا هزاران نفر صدای خود را به گوش دیگران برسانند. هندیها از هر سن، جنس، قبیله و مذهب با یک هدف مشترک متحد شدهاند: لغو قوانین جدید کشاورزی که در ماه سپتامبر توسط دولت نخستوزیر نارندرا مودی تصویب شد. این قوانین که توسط دیوان عالی کشور در ژانویه به حالت تعلیق درآمده اما هنوز لغو نشده، به شرکتهای خصوصی اجازه میدهد مستقیما از کشاورزان خرید کنند. به گفته معترضان این کار آنها را زیر فشار خریداران قرار داده و سیستم سنتی فروش عمده یا «ماندیس» را از آنان میگیرد، سیستمی که براساس آن کشاورزان مطمئن بودند برای هر محصول حداقل قیمت در نظر گرفته میشود.
احتمالا زنان که ستون اصلی کشاورزی هند هستند، بیش از دیگران در معرض استثمار شرکتها قرار خواهند گرفت. براساس گزارش مؤسسه «آکسفام» در هند، ۸۵ درصد از زنان روستایی به کشاورزی مشغولند، اما تنها حدود ۱۳ درصدشان زمین دارند: «جاسبیر کائور نات» عضو اتحادیه پنجاب کیسان میگوید: «زنان را به چشم کشاورز نمیبینند. کار آنها بسیار زیاد است اما به چشم نمیآیند.»
«آمندیپ کائور»، کشاورزی از تالواندی در پنجاب، که شوهرش ۵ سال پیش به خاطر ناچیز بودن محصول ۷ هزار دلار بدهکار شد و خودکشی کرد، میگوید: «این قانون ما را خواهد کشت، همین داشتههای ناچیزمان را هم خواهد گرفت.» کائور علاوه بر کشاورزی، برای تأمین هزینه زندگی خانواده خود در کلینکها نیز کار میکند. او و دو دخترش فقط پس از مرگ شوهرش توانستند صاحب زمین شوند. وی نتوانست مبلغی را که دولت هند به خانوادهی کشاورزانی که بر اثر خودکشی میمیرند، پرداخت میکند، بگیرد، چون نمیدانست باید برگهی تصدیق خودکشی بگیرد. او میگوید: «من حتا از روش مطالبه خسارت از دولت برای مرگ شوهرم اطلاع نداشتم، حالا چطور میتوانم با تاجران مذاکره کنم؟»
سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد که خواستار اقدام در مورد شکاف جنسیتی در کشاورزی شده، میگوید که باید صدای زنان «بهعنوان شرکای برابر شنیده شود» تا توسعه کشاورزی و امنیت غذایی محقق شود. اکنون در تظاهرات زنان صحبت میکنند. پیش از این، برخی از زنان بدون حجاب از خانههای خود بیرون نرفته بودند، چه رسد به اینکه در صحنه، مقابل هزاران مرد صحبت کنند. بسیاری از آنها با تراکتور که نماد قدرت است و پیش از این مردانه بود، خود را به پایگاههای اعتراضی میرسانند. «نات» با تمجید از روح اعتراض در میان این زنان گفت: «زنان در اینجا متحول شدهاند. آنها بهعنوان کشاورز ادعای هویت میکنند.»
همه اینها در قلب اولیا پرادش، پنجاب و هاریانا که مردسالاری در آن حاکم است، رخ میدهد. تغییر ذهنیت در این ایالات که زنکشی، خشونت جنسی و تبعیض جنسیتی بیداد میکند چالشی مداوم برای فعالان بوده است. «سودش گویات»، فعال حقوق زنان میگوید: «ما مدت زیادی است که برای برابری جنسیتی در این بخشها تلاش میکنیم، اما روند آن کند بوده.» در طی چند روز نخست اعتراضات در تکری، او تنها زن اهل هاریانا در آنجا بود. اما پس از آنکه محکمه از آنان خواست صفوف اعتراضات را ترک کنند، زنان سرازیر شدند. آنها همراه با خانوادهها یا زنان دیگر یا به تنهایی به اعتراضات پیوستند. به گفتهی او «این چیزی کمتر از یک معجزه نیست.»
«گورنام سینگ»، دبیر امور خارجه اتحادیه پنجاب کیسان میگوید، این فرصتی منحصر به فرد برای رسیدگی به عدم تعادل جنسیتی در جامعه هند است. در پایگاههای اعتراضات، زن و مرد از فرهنگها و جوامع مختلف مجبورند در کنار هم و بدون وجود حریم خصوصی و در شرایط سخت زندگی کنند.
فعالان با بهرهگیری از این وضعیت نادر، بحثهای مکرری در مورد کار زنان و سهم آنها در اقتصاد روستایی به راه انداختهاند. اعلامیههای منظم از صحنه درمورد برخورد برابر با زنان در سراسر پایگاهها در طول روز طنین انداز میشود. «هرشاران کاور»، مهندس جوان فناوری اطلاعات که شغل خود را در دبی به خاطر حضور داوطلبانه در این اعتراضات ترک کرده، میگوید: «این همان هندی است که من دوستش دارم.»
در پایگاه اعتراضی قاضی پور، «راونیت کاور» ۲۹ ساله، دانشجوی حقوق از بنگلور، پیرامون مکالماتی تابو در هند از موفقیت خود در عادی سازی گفت و گو دربارهی قاعدگی میگوید. وی با کمک زنان معترض فروشگاهی مخصوص زنان در محل ایجاد کرده و در آن به صورت علنی نوارهای بهداشتی به فروش میرساند. او میگوید: «مردان خیلی زود به این مسئله عادت کردند. اکنون چنین مکالماتی در اینجا طبیعی است. مردان دیگر موقع به زبان آوردن کلمهی نوار بهداشتی زبانشان نمیگیرد.»
اینکه آیا چنین احساساتی فراتر از اعتراضات گسترش خواهد یافت، مشخص نیست. اما در حال حاضر کشاورزان زن دیده، شنیده و تأیید میشوند. این نوع تازهای از نگاه برابرانه به جنسیت در این کشور است. «سوخ دیپ سینگ»، کشاورز جوان پنجابی میگوید: «ما زنان را به چشم مادر، خواهر و همسر میدیدیم، اما اکنون از زاویهی دیگری به آنان نگاه میکنیم.»
زنان نیز نگاهی متفاوتی نسبت به خود پیدا کردهاند. «سودری کندلا»، کشاورز ۵۵ ساله اهل هاریانا که تاکنون هرگز در تظاهرات مشارکت نکرده و بدون حجاب از خانه خود خارج نشده بود، میگوید: «من نمیدانستم تواناییام فراتر از آن چیزی است که بهعنوان زن، همسر و مادر از من انتظار میرود، اما حالا اینجا هستم» و با مشتهایی گرهکرده ادامه میدهد: «و من اجازه نمیدهم به من ستم کنند، مرا بترسانند یا بخرند.»
منبع: تایم، نیلانجانا بهومیک
برگرفته از اطلاعات روز
آزادی زنان بطور کلی با آزای جامعه از سیستم طبقاتی، سیستم استثماری، سیستم سرمایه داری متکی بر مالکیت خصوصی، کار مزدوری و قانون ارزش، گره خورده است. این کار ممکن نمی شود، مگر با به پیروزی رساندن انقلاب قهری کمونیستی پرولتارها – کارگران و زحمتکشان زن و مرد! زمانی که این درک در میان کارگران و توده ی زحمتکش نسج پیدا کند، همه گیر شود و زن و مرد کارگر یکدیگر را نه با جنسیت، بلکه با کار – فعالیت مفید – فعالیت تولید گرانه برسمیت بشناسند، مبارزه واقعی و حقیقی برای رهائی و آزادی بشر و زنان بطور کلی آغاز میشود، چنین نبردی حتما به پیروزی می رسد، زیرا که ۹۹درصد جمعیت دنیا کنونی را در بر بگیرد. بر خیزیم، مانند همین زنان کارگر – کشاورز، آنگاه بزرگی و پر قدرتی مان هم برای خودمان و هم برای دشمنانم یعنی سرمایه داران و خادمانشان اثبات می گردد! هیچی مانند نبرد رهائی بخش، ذهن ما را از فرهنگ و سنن عقب افتاده، خرافات مانده از قرون و حقارت و به اسارت کشیده مان، پاک نمی کند. این درست همان چیزی است که مارکس و انگلس به آن پی بردند، یعنی ضرورت انقلاب برای واژگونی نظام موجود، یعنی جنبش و حرکت طبقه کارگر و زحمتکشان جامعه که کمونیسم را می آفریند: ” هم برای ایجاد این آگاهی کمونیستی در مقیاسی وسیع، و هم برای موفقیت خود این امر، تغییر و دگر گونی انسانها در مقیاسی عظیم ضروری است، تغییری که تنها می تواند در جنبش عملی، انقلاب، صورت پذیرد؛ بنابراین، انقلاب نه تنها بدین خاطر ضروری است که طبقه فرمانروا نمی تواند به هیچ طریق دیگری سرنگون شود، بلکه ایضاٌ بدین خاطر ضروری است که طبقه ای که آن را ساقط می سازد، تنها با انقلاب می تواند خود را از شر کثافات قرون رهائی بخشد و برای ایجاد جامعه ای با طرحی نو، شایسته و مناسب گردد.ص ۶۵– ترجمه تیرداد نیکی- کارل مارکس فردریک انگلس- ایدئولوژی آلمانی . بنا بر این باید اراده طبقاتی را به کار انداخت و برخاست، رفقا، باید برخاست!
ادامه انسان آزاد شدن و رها شدن مان در دولتی رُخ می دهد که از درون چنین انقلابی زاده میشود و متکی بر سلاح در دست ما کارگران و زحمتکشان زن و مرد است و نه هیچ قاونی : دیکتاتوری پرولتاریا بیدریغترین و بیامانترین جنگ طبقه جدید علیه دشمن مقتدرتر یعنی بورژوازی است که مقاومتش پس از سرنگونی (ولو در یک کشور) ده بار فزونتر گردیده و اقتدارش تنها ناشی از نیروی سرمایه بینالمللی و نیرو و استواری روابط بینالمللی بورژوازی نبوده بلکه ناشی از نیروی عادت و نیروی تولید کوچک نیز هست. زیرا تولید کوچک متأسفانه هنوز در جهان زیاد و بسیار هم زیاد است و همین تولید کوچک است که همواره، همه روزه، هر ساعته، به طور خود بخودی و به مقیاس وسیع، سرمایهداری و بورژوازی را پدید میآورد. بنابر مجموعه این علل دیکتاتوری پرولتاریا ضروری است و پیروزی بر بورژوازی بدون یک جنگ طولانی، سرسخت و حیاتی و مماتی، جنگی که مستلزم پایداری، انضباط، استقامت ، تزلزل ناپذیری و وحدت اراده است ، امکانپذیر نیست.
و.ا. لنین _ « بیماری کودکی ” چپ روی ” در کمونیست » _آوریل – مه ۱۹۲۰
با درود بر کارگران و کشاورزان زن و مرد در هندوستان و سایر نقاط جهان که مبارزه را برگزیده و بر می گزینند!