سايت سياسی - خبری چپ - تريبون آزاد

هشت مارس ما، هشت مارس آنها – مینو همیلی

در حالی‌ به استقبال هشت مارس می‌رویم که رژیم اسلامی، تحمل و مسئولیتِ فشار و رنج اقتصادِ از پای‌بست ویران خود را بر شانه‌های کارگران قرار داده است. و در این میان زنان به عنوان عضوی از این پیکر پر پینه و زخم، نیازمندتر از همیشه و هر سال این مهم را احساس و زندگی می کنند که در ماهیت ضد زن جمهوری اسلامی هیچ روزنه‌ای برای خلاصی از این اوضاع وجود ندارد و تنها مفر موجود، انقلاب و اتحاد علیه وضع حاکم است. مهم‌تر آنکه زنان در این آزمون و مسیر سنگلاخ، رهبران خود را از درون طبقه‌ای که قرن‌هاست برای احقاق حقوق و برابری‌شان خون بر زمین ریخته انتخاب کنند. زنانِ دربندِ ایران و کشورهایی که سرمایه‌داری هنوز اولین گام‌های جنبش برابری در مناسبات تولید در جایگاه زن و مرد را به سخره می‌گیرد باید صف خود را با آگاهی از هستی و زنجیرهای پایشان از موهومات ناشناخته‌ای چون نرگس محمدی که در خرابه‌های اصلاحاتِ خاتمی و تاج‌زاده  به دنبال منجی می‌گردند و محق بودنشان به این آرمان بوی ارتجاع می‌دهد جدا سازند و از طرف دیگر مسیح علی‌نژادهایی را بشناسند که در آن سوی صف، هم‌سفره با فرح پهلوی از برابری زن و مرد، همان مطلوبی را دنبال می‌کنند که تاریخ مبارزات سیاسی در ایران به انقلاب ۵۷ محکومش کرد.

 مرحلۀ جدیدی از مبارزه برای آزادی زنان در پیش روی جامعۀ ایران قرار گرفته که از نظر ایدئولوژیک، مبارزاتی بی‌هدف چون چهارشنبه‌های سفید و سیاه را چون گردباد پشت سر می‌گذارد و اتاق‌های فکر جمهوری اسلامی به سرکوب حداکثری‌اش پرداخته‌اند و آن لغو مالکیت خصوصی در تمامی مناسبات حاکم بر جامعه است. زنانی که با تعهد و فداکاری در برابر آرامش خانواده تن به پذیرش هرگونه نابرابری و تبعیض جنسی در محیط کار می‌دهند، زنانی که برای سیری شکم و جان‌پناه، روزگار را با تن‌فروشی و روسپی‌گری دوره می‌کنند، زنانی که در سایۀ شوم قوانین ضد زن جمهوری اسلامی از داشتن بدیهی‌ترین حقوق اولیۀ خود محروم هستند نباید از جنبش زنانی که پرچم آن در دستان نسرین ستوده و شیرین عبادی به اهتزاز درآمده است انتظار داشته باشند که از ظرفیت طبقاتی و ماهیت خویش عدول کنند و با و برای آنها به قیام برخاسته باشند. شاید در هیچ برهه‌ای از تاریخ بشر دورانی این چنین را پیدا نکنیم که مبارزات زنان برای استحقاق حقوق خویش به چنگ‌اندازی زنان بر صورت مردان تنزل و تقلیل یافته باشد. آزیتا ساعیان‌ها و لشگری از فمنیست‌هایی که به حق و ناحق، هیستری مردستیزانه رادر کارنامۀ خود دارند از به‌راه انداختن ارتشی از زنان محروم از حقوق جنسی در برابر مردان زشت و هیولاواری سخن می‌گویند که با کنار زدن و حذف آنها می‌توانند بهشت زنانۀ خویش را بر روی زمین برپا سازند. اما ایشان به یاد نمی‌آورند که در سهیم بودن جنایت علیه زنان، لیلا واثقی[۱] از هر زنی بر علیه آزادیِ زنان در تمام چهل سال حکومت رژیم پیشی داشته و این معصومه ابتکار بود که با سبقت گرفتن از مردان،  پرچم فمنیستی (در گیومه) را بر دیوار سفارت امریکا کوباند!

ما زنان به یاد بیاوریم آموزه‌های آموزگاران واقعی جنبش جهانی زنان، رزا لوکزامبورگ، کلارا زتکین و کولنتای را که  بدون در نظر گرفتن مبارزات جعلی و جنسی تحت لوای افسانۀ ستم مردان علیه زنان، با دست بردن به ریشه‌‌ها برای احیای حقوق زنان مبارزه کرده‌اند.

«زنان کارگر نمی‌توانند  در راه کسب حقوق مدنی خاص خودشان بر پشتیبانی زنان بورژوا امید واهی ببندند. تضاد طبقاتی مانع پیوند زنان کارگر با جنبش بورژوایی زنان(فمینیستی) می‌شود.زنان کارگر باید کاملاً آگاه باشند که کسب حقوق مدنی نمی‌تواند با معیارهایی چون مبارزۀ زنان علیه مردان و بدون درنظر گرفتن اختلاف فاحش طبقاتی انجام گیرد. بلکه فقط باید با مبارزۀ طبقاتی تمام استثمارشدگان بدون درنظر گرفتن اختلاف جنسیت، و علیه تمام استثمارگران بدون در نظر گرفتن اختلاف جنسیت انجام یابد.[۲]»

کلارا زتکین

«بی‌تردید جامعۀ طبقاتی در تمامی اشکال خود زیر سلطۀ فرهنگ مردانه بوده است و مردان از گهواره تربیت یافته‌اند که به جنس خویش متعصب باشند.اما درست نیست که مردان این چنین دشمن اصلی زنان معرفی شوند. چون در این صورت انبوه مردان رنجدیده و استمار شده که خودشان توسط دشمن اصلی زنان یعنی نظام سرمایه‌داری ستم می‌بینند نادیده گرفته می‌شوند. این مردان در مبارزۀ آزادی زنان منافعی دارند و می‌توانند متحدان ما باشند.»

ئولین رید[۳]

در نهایت پاسخ به این پرسش (پرچم آزادی و برابری زن و مرد را چه فلسفه‌ای بر دوش خود حمل می‌کند؟) که تاریخ در برابر ما قرار داده است بر عهدۀ زنانی می‌باشد که در انتخاب خود، دوشادوش مردان در جامعه‌ای بجنگند که سرمایه‌داری{که بی‌تردید بر مردسالاری آن پافشاری می‌کند} ظلم و تحقیر جنسی را جزوی از ساختار لاینفک خود در سرشت خویش حل کرده است و به رهایی برسند و یا صف خود را از میان سیاهۀ فعالان زنی (که در ضد بودن، از سایۀ خویش پیشی می‌گیرند) برگزینند که نیروی رهایی‌بخش‌شان را در واحه‌های از پیش‌ساختۀ همان تاریخ به دست همان اربابان تاریخ به خاک ارتجاع می‌کوبند.

فراموش نکنیم که جنبش های رهایی بخش زنان در هر نقطه‌ای از جهان بدون شکست مناسبات ارتجاعی سرمایه و عقب راندن آن گامی به پیش نگذاشته‌اند و این آرمان در گرو شکست زنجیری‌ست که رژیم اسلامی ایران با تباری از خون و اعدام و ارعاب در پیش رویمان قرار داده است. و به قول روزا لوکزامبورگ:« نخستین وظیفۀ زنان پرولتر این است که با وضوح و تیزبینی این واقعیت خشونت بار را ببینند» و لمس کنند…

مینو همیلی-هشت مارس ۲۰۲۱


[۱] :لیلا واثقی، فرماندار شهر قدس که در جریان اعتراضات و مصادره ساختمان فرماندهی، حکم تیر داده بود.

[۲] .  برگرفته از سخنرانی کلارا زتکین در کنگرۀ کپنهاگ در سال ۱۹۱۰./ زنان در جامعه.انتشارات نگاه

[۳] .ئولین رید(۱۹۰۵-۱۹۷۹): عضو فعال جنبش زنان و یکی از بنیان‌گذاران ائتلاف ملی قانون سقط جنین در سال ۱۹۷۱ بود.

https://akhbar-rooz.com/?p=106296 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
برهان
برهان
3 سال قبل

ممنون از یادداشت زیباتون

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x