پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳

پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳

اداره شورایی ـ لغو خصوصی سازی نماد مبارزه طبقاتی در ایران – کانون کارگران سوسیالیست

مبارزه طولانی کارگران هفت تپه نتیجه دادو طی سه سال گذشته با طرح اداره شورایی و لغو خصوصی سازی توانست مبارزه طبقاتی در ایران را گامها به جلوببرد. فراز و نشیب مبارزه کارگران در طی چندین اعتصاب طولانی اتحاد و همدلی آنان را افزایش داد ، اعتماد به نفس مبارزه جمعی را بالا برد و اشکال مختلف مبارزه همچون اعتصاب و راهپیمایی و حضور زنان و فرزندان ، رسانه ای شدن مطالبات اجتماعی ، شفاف تر کردن صف دوست و دشمن و بالاخره استفاده ازتوانایی های جمعی را تجربه کرد. آخرین اعتصاب کارگران هفت تپه که هفتاد و یک روزطول کشید و با طرح مطالبات روشن و نیز به چالش کشانیدن سیاست های سرمایه داری در ایران  یعنی خصوصی سازی صورت گرفت،هم در مبارزه میدانی بخش های مختلف مراکز کارگری به اعتصاب پیوستند و هم از شیوه های مختلف مبارزاتی برای تحقق آن بهره گرفته اند. این مبارزه از جمع پیشروان کارگری فراتر رفت وتوده کارگر را درگیرکرد. مقاومت کارگران آگاه هفت تپه  خاک ریزهای سرکوب نظامی و امنیتی کردن مبارزه و دستگیری و شکنجه نماینده گان کارگران راپشت سر نهاد و انواع نقشه های رژیم جمهوری اسلامی و کارفرمایان را منجمله تحمیل شورای اسلامی ، گسیل دانشجویان بسیجی وحضور امام جمعه واستفاده از عناصرخائن توسط کارفرما در ضربه زدن به منافع جمعی کارگران در هفت تپه را رسوا کرده است .عقب نشینی رژیم و نماینده گان ریز و درشت حافظ سرمایه داری که در درون خود با رو شدن اختلاس و دزدی به حذف رقبای جناحی ، به برخی از مطالبات کارگری تن داده اند نیز تاکنون نتوانسته مطالبه برجسته لغو خصوصی سازی را در میان کارگران کمرنگ کند. در کوران اعتصاب ،توده هر چه بیشتری از کارگران به علل شرایط مشقت بارکار و زنده گی و نیز راههای مقابله دستجمعی با آن پی برده اند که در سخنان روزانه نماینده گان در طی اعتصاب خود را منعکس کرد.سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه از همان ابتدا با مشارکت کارگران و برگزیدن نماینده های خود ابزار مستقلی برای برآورده کردن مطالبات ایجاد کردند. پایه سندیکا که مستقل از دولت و کارفرما و اتکا به رای کارگران بود از همان آغاز تحت فشار قرار گرفت و نماینده گان کارگری تحت فشار و اذیت و آزار قرار گرفتند.این تشکل مستقل نتیجه سالها مبارزه کارگرانی بوده است که با اتکا به آن و شور و مشورت حول خواست های جمعی خود مبارزه را به پیش برده اند. مبارزاتی که مبین نیاز جنبش اجتماعی در ایران گردیده است. راهپیمایی کارگران معدن مس سرچشمه در خاتون آباد ازتوابع شهر بابک در استان کرمان در بهمن سال هشتاد و دو در جلوگیری از اخراج وانعقاد قرارموقت کاری وبرای تامین امنیت شغلی کارگران توسط رژیم اسلامی در دولت خاتمی با گلوله پاسخ داده شد و تعدادی از کارگران جان باختند. راهی را که کارگران خاتون آباد با خون خود هموار کردند کارگران هفت تپه آن رادر طی سالیان طولانی و با چندین اعتصاب طولانی به کل بخش های دیگر جنبش اجتماعی برای مبارزه در راه تامین رفاه و آزادی نشان داده اند. مبارزه با خصوصی سازی در هفت تپه باقی نماند اگر چه پرونده آن به سازمان خصوصی سازی ارجاع شد و دست اخر خلع ید از رستمی و اسد بیگی رد شد.

دراعتراضات بخش های مختلف معلمان و بازنشستگان و پرستاران و دانشجویان مبارزه با خصوصی سازی در بخش های مربوط به آموزش و بهداشت و درمان و تامین اجتماعی و خدمات در صدر لیست خواستهای آنها قرار گرفت . با وجود وقفه کرونایی در ایران همچنان اعتراضات و تاکید بر خواست ها به کف خیابانها کشانیده شد. کارگران بخش های مختلف در نفت و گاز و پتروشیمی و ماشین سازی ها و برق و شهرداری ها و نیز بازنشستگان و مستمری بگیران تامین اجتماعی در تجمعات و اعتصابات ضمن بیان خواسته های خود ،خصوصی سازی ها را به چالش کشانیده اند. مبارزه برای لغو خصوصی سازی از هفت تپه عبور کرد و جبهه میدانی آن در ایران گسترش یافت . اگر چه بدلایل سرکوب واکنون شرایط کرونایی و نیز وجود پیمانکاران د مراکز مختلف ،اعتراضات درمحیط های کار هماهنگ نشده، ولی تجربه تاکنونی نشان داده است که هماهنگی بخش های مختلف دراعتراضات کف خیابان می تواند مفید واقع شود.درحال حاضر تجمعات منظم بازنشستگان ومستمری بگیران تامین اجتماعی و نیز تجمع بیکاران و یا تجمع برای برپایی جنبش تامین معیشت و سبد هزینه خانواده های کارگری ،درحالی که با مزد ماهانه ۸۰ دلارتا یک ششم زیر خط فقر بس می برند، آن حلقه هایی از مبارزه طبقاتی است که خاتون آباد و هفت تپه وهپکو و گروه ملی اهواز و نفت و گاز و پتروشیمی را بهم وصل خواهد کرد.

بحران سرمایه داری در ایران که در وحله اول ناشی از بحران جهانی است ، در تمامی زمینه های اقتصادی و سیاسی واجتماعی و منطقه ای عمیقن خود را نشان می دهد و رژیم اسلامی ناتوان از رفع آن در موقعیت شکننده ای قرار گرفته است. روند عینی شرایط حاضر حاکی از آن است که مبارزه طبقاتی در حال گسترش است و بخش های مختلف جنبش مستقل اجتماعی در حال متشکل شدن هستند . رژیم اسلامی ناتوان از تامین خواست های اجتماعی تنها به ابزار سرکوب امنیتی ونفوذ در میان اعتراضات خیابانی برای ایجاد تفرقه و در هم شکستن سازماندهی مستقل جنبش های اجتماعیمتوسل شده است . اگر چه طی یکسال گذشته پاندمی کرونا وقفه ایی در گسترش جنبش های اجتماعی ایجاد کرد و رژیم اسلامی از آن فرصت خرید ولی با این حال در دو عرصه داخلی و منطقه ای و بین المللی رژیم اسلامی هر چه بیشتر در تنگنا قرار گرفته است . رژیم اسلامی در حال حاضر تمام توانش را در داخل به سرکوب و بازداشت و امنیتی کردن شرایط سیاسی ایران و نیز یکدست شدن نهادهای حکومتی اش متکی کرده است ودر منطقه و سطح بین المللی به دنبال راههای سازش  و رابطه با دولت امریکا است . حذف قاسم سیلمانی به عنوان سازمانده گروههای نیابتی در منطقه و نیز فخری زاده از مسولیئن بالای پروژه اتمی را در این رابطه می توان ارزیابی کرد.در سالیان گذشته لشکرکشی امریکا به منطقه و برداشتن رژیم صدام حسین و طالبانها در عراق و افغانستان و وجود داعش و گروههای ارتجاعی در منطقه و جنگ در سوریه وشکست سیاسی امریکا در منطقه زمینه های نفوذ جمهوری اسلامی را از طریق گروههای ارتجاع اسلامی و نیابتی با تامین هزینه های آنان در منطقه گسترش داده بود.با خیزش آبان ۹۸ کمی قبل از پاندمی کرونا در ایران بخش های مختلف جامعه که در وضعیت فلاکت باری بسر می برند یکبار دیگر جمهوری اسلامی را در کف خیابان به چالش کشانیدند. در منطقه و سطح بین المللی با وجود سر کار آمدن جو بایدن در امریکا که رژیم امید به رفع تحریمها را به آن گره زده است ولی شرایط اوضاع در منطقه به ضرر رژیم اسلامی و قدرت منطقه ای اش رقم خورده است . جنبش های اعتراضی در عراق و لبنان بر علیه رژیم اسلامی ، تنش های منطقه ای ترکیه با ایران ، رابطه رسمی اسرائیل با کشورهای عرب در منطقه منجمله قطر و بحرین ، کم شدن نفوذ درعراق و سوریه انتخاب برای رژیم اسلامی را بسیار دشوار کرده است .

انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در حالی است که بین رژیم واکثریت عظیم جامعه، همچنان که دو خیزش توده ای دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ وانتخابات مجلس در اسفند ۹۸ نشان داد، شکاف عمیقی ایجاد شده است .این شکاف عمیق ،که ماحصل بحران سرمایه داری و ناتوانی رژیم اسلامی از رفع آن و نیز مطالبات پایه ای اکثریت مردم در جامعه است ، می تواند با گسترش اعتراضات اجتماعی واعتصابات کارگری و سازماندهی جنبشی اجتماعی و توده ای به سقوط رژیم وایجاد شرایطی انقلابی بیانجامد و یا درغیر این صورت طبقه کارگردراین پیکار طبقاتی شکست بخورد و سرمایه داری با ابزارهایی دیگراز بحران جاری عبور کند.

کانون کارگران سوسیالیست

[email protected]

اسفند۱۳۹۹

https://akhbar-rooz.com/?p=106605 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x