جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

پیام حزب توده ی ایران به نیروهای آزادی خواه کشور برای تحریم انتخابات ۱۴۰۰

به نیروهای ملّی، مترقی و آزادی‌خواه کشور: بیایید دست در دست همدیگر ‌صدای متّحد مردم جان‌به‌لب رسیده از ظلم و استبداد و منادی تحریم فعّال انتخابات نمایشی رژیم ولایت‌فقیه باشیم!

به:
نیروهای اصلاح‌طلب ضد استبداد ولایی!
نیروهای ملی و مذهبی!
جبهۀ ملی ایران!
نهضت آزادی ایران!
حزب ملّت ایران
حزب چپ ایران (فدائیان خلق)!
سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)!
سازمان اتحاد فداییان خلق ایران
اتحاد جمهوری خواهان ایران!
همبستگی جمهوری خواهان ایران!
حزب دموکرات کردستان ایران!
حزب دموکرات کردستان
فرقۀ دموکرات آذربایجان
سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)

دوستان و مبارزان راه آزادی و عدالت!
حکومت ضدآزادی و ضدمردمی جمهوری اسلامی بار دیگر در تدارک سازمان‌دهی نمایش انتخاباتی ریاست‌جمهوری در ایران است. نظام سیاسی فاسد حاکم بر میهن ما، همان‌طور که تجربۀ دهه‌های اخیر مکرراً نشان داده است، نه‌تنها حق و حقوقی برای شهروندان کشور در تعیین سرنوشت خود و تأمین زندگی شایسته قائل نیست، بلکه سال‌های سرکوب خونین، زندان، شکنجه و کشتار هزاران انسان مبارز نشانۀ روشنی از ماهیت عمیقاً استبدادی و ضدمردمی رژیم حاکم بر ایران است که بر اساس حاکمیّت مطلق یک فرد در مقام ولی‌فقیه بر همۀ ارکان و نهادهای تصمیم‌گیری کشور پایه‌گذاری شده است.

سال ۱۳۹۹ سالی دشوار برای ده‌ها میلیون ایرانی بود که با محرومیّت و فقر فزایندهٔ زحمتکشان از یک سو، و ظلم و بی‌عدالتی فراگیر در دستگاه‌های حاکمیّت جمهوری اسلامی از سوی دیگر روبرو بودند. تشدید بحران اقتصادی و ورشکستگی رژیم به‌خاطر اِعمال سیاست‌های فاجعه‌بار اقتصادی و فساد نهادینه شده در سراسر حکومت، در کنار تحریم‌های اقتصادی، و در عین حال فلج شدن بخش بزرگی از اقتصاد کشور به‌خاطر همه‌گیری کووید -۱۹، به تعطیلی بسیاری از واحدهای تولیدی، بیکاری فزاینده، و تشدید درّۀ عظیم میان فقر و ثروت در جامعه منجر شد. بر این دشواری‌های اقتصادی باید برخورد نابخردانه و فاجعه‌بار رژیم با همه‌گیری ویروس کرونا را افزود تا سیمای روشن‌تری از دشواری‌های طاقت‌فرسا و مداوم هم‌میهنان ما به دست آورد.

سیزدهمین دورهٔ انتخابات ریاست‌جمهوری اسلامی ایران در ۲۸ خرداد سال ۱۴۰۰ همانند انتخابات گذشته زیر نظارت استصوابی انحصارطلبانه رژیم برگزار خواهد شد. علی خامنه ای، رهبر رژیم ولایی، این بار نیز مثل گذشته در سخنانی در روز ۲۹ بهمن در دیدار با مردم آذربایجان شرقی از جمله گفت: “انتخابات در کشور ما یک فرصت بسیار بزرگ” است و مدّعی شد که “اگر شرکت پُرشور مردم باشد، به آیندهٔ کشور کمک می‌کند.” (نقل از “خبر آنلاین”، ۲۹ بهمن ۱۳۹۹).

رژیم ولایت‌فقیه در تلاش است تا از انتخابات پیشِ رو برای “نو کردن” و “احیای” سیمای ضدمردمی نظام سیاسی حاکم بر کشور بهره جوید. سخن از آوردن “چهره‌های جدید و جوان” و تغییر در سیاست‌های روز کشور است ولی هدف اساسی پشت این مانورها و فراخوان‌های ولی‌فقیه و دیگر سران رژیم، زمینه‌سازی تداوم استبداد دینی در ایران است. سران رژیم همان‌طور که خود اعتراف کرده‌اند خوب می‌دانند که اگر شرایط دشوار همه‌گیری کرونا در ایران نبود “ارتش گرسنگان” و مردم از ظلم جان‌به‌لب رسیده در خیابان‌ها به حرکت درمی‌آمدند و خواستار پایان حکومت استبدادی کنونی می‌شدند.

دوستان و مبارزان راه آزادی،
نگاهی گذرا به موضع‌گیری‌های اخیر طیف وسیعی از نیروهای مترقی و آزادی‌خواه کشور نشانۀ روشنی از این واقعیّت است که اکثریت ما موافق تحریم انتخابات آتی و مخالف نظر مدافعان شرکت در نمایش انتخاباتی رژیم و سیاست “انتخاب میان بد و بدتر” و این نظر ساختگی و عوام‌فریبانه‌ایم که مدّعی است اگر در انتخابات شرکت نکنیم حاکمیّت یکدست خواهد شد و وضع بدتر می‌شود، هستیم.
تجربۀ شرکت در انتخابات گوناگون و مهندسی‌شدهٔ رژیم نشان می‌دهد که ثمرهٔ همهٔ این نمایش‌ها کمک به ادامۀ حکومتِ‌ ولایت‌فقیه، و ادامۀ وضعیّت به‌شدّت وخیم زندگی ده‌ها میلیون ایرانی است که از ظلم و جور این رژیم جانشان به لب رسیده است.
ما همراه با دیگر نیروهای ملّی و آزادی‌خواه کشور مکرراً تأکید کرده‌ایم که نباید فراموش کرد که تنها امری که امروز می‌تواند کشور را از گزند آسیب‌های کلان اقتصادی-اجتماعی-فرهنگی- و سیاست خارجی ماجراجویانهٔ حکومت ولایی برهاند استقرار حکومتی مردمی است که بر آراء مردم، حفظ تمامیّت ارضی، منافع ملّی و تحقّق حقوق تک‌تک شهروندان ایران متکّی باشد.
ما در روند مبارزه و تجربه‌های پُرفرازونشیب دهه‌های اخیر به این درک مشترک رسیده‌ایم که رژیم ولایت‌فقیه اصلاح‌ناپذیر است و چشم امید داشتن به انتخابات مهندسی شده‌ای که کارگردان اصلی آن خامنه‌ای و رهبری سپاه است، نه‌تنها نمی‌تواند گرهی از وضعیّت بحرانی موجود باز کند، بلکه در واقعیّت امر، یاری رساندن به تلاش مذبوحانهٔ سران حکومت به‌منظور فرونشاندن آتش خشم توده‌ها علیه وضعیت فاجعه‌بار کنونی است. انتظار برگزاری انتخابات آزاد در رژیم انحصارطلب و استبدادی کنونی، همان‌طور که تجربه سال‌های اخیر نشان داده است، همخوان با ماهیّت و عملکرد رژیم استبدادی حاکم نیست. بیایید با عمده کردن نقاط اشتراکمان، در کنار هم و با خواست مردم زجردیدهٔ کشور هم‌صدا و همگام شویم که در اعتراض‌های روزهای اخیر شعار دادند؛ ”ما دیگه رأی نمی‌دیم، از بس دروغ شنیدیم“.
ما با این نظر موافقیم که تحریم فعّال انتخابات ریاست‌جمهوری فرصت مساعدی برای برآمد مشترک و همیاری گستردهٔ همۀ نیروهای آزادی‌خواه و دموکرات برای تقویت جنبش دموکراتیک در ایران است.
ما امیدواریم که نیروهای آزادی‌خواه و دموکرات بتوانند در این لحظات حسّاس میهن، این همکاری و همگامی ملّی را تحقق ببخشند. ما ضمن استقبال از هرگونه پیشنهادی که بتواند به تحقّق این امر مهم یاری رساند، معتقدیم که با برگزاری نشست تدارکاتی مشترکی با حضور نمایندگان نیروهای مترقی و آزادی‌خواه کشور، می‌توان راه را برای تنظیم فراخوانی مشترک هموار کرد و تحریم انتخابات را به عرصهٔ‌ فعّال مبارزه با رژیم ولایی تبدیل کرد. باشد که این گام نخست در راه همکاری هرچه گسترده‌تر و سازمان‌یافتهٔ نیروهای ترقی‌خواه، آزاده، و عدالت‌جو در راه گذار از حکومت استبدادی کنونی بر پایهٔ برنامه‌ای مشترک باشد.

اتّحاد، مبارزه، پیروزی!

حزب تودۀ ایران
۲۲ فروردین ۱۴۰۰

https://akhbar-rooz.com/?p=110034 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

29 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
جمشید لطفی
جمشید لطفی
2 سال قبل

اینکه با شرکت نکردن مردم در انتخابات حاکمیت استبدادی به یکدستی دلخواه خود دست پیدا کرده و اوضاع بدتر می شودنه فقط دروغ نیست، بلکه عین واقعیت است.
همینطور اتفاق ویروس کرونا هم آواری دیگر بر فلاکت مردم افزوده با تکیه حاکمیت به خرافات و تحجر و به تصور خود، سعی در توسعه و تشدید آن، آخر سر هم فرار از حداقل مسؤلیت خویش که تلاش بموقع برای تامین واکسن و نهایت سپردن این کار به دلالان پیاز فروش و قاچاق بر، برگ دیگری بر رسوائی خود افزود.
اما اینکار نه اینکه مردم را دچار یاس یا کنار کشیدن از مقابله ستیزه جویانه با حاکمیت، بلکه آتش خشم آنانرا تیز تر و برآمد بعدی را گسترد تر خواهد کرد.

آرمان شیرازی
آرمان شیرازی
3 سال قبل

جدا از اینکه ما چگونه می اندیشیم, هم میهنان زحمتکش پرشماری که در رنج و درد می زیند, باهماد نیرومند ما را نیازانند!

هم میهن گرامی, آقای یوسف افتخاری, من عضو یا هوادار هیچ نیروی سیاسی نیستم اما آرزومند پیوستن و همراهی آنان برای رهایی کشورمان هستم. بیایید بگذاریم, یکبار هم که شده, راهی برای همراهی و همکاری نیروها در برابر حکومت تبهکار اسلامی گشوده شود…
گرچه میشد بدرستی نام همه نیروها را در آغاز این پیام گرد آورد و نوشت, باور کنید که بسبب پراکنش دردآور میان سازمانها و احزاب ایرانی, فهرست نامها بس درازتر از پیام می شد!
هم میهنان حزب توده ای ما از “برآمد مشترک و همیاری گستردهٔ همۀ نیروهای آزادی‌خواه و دموکرات برای تقویت جنبش دموکراتیک در ایران” سخن گفته اند. میتوان کمی چشم پوش و بردبار بود و با شرکت فعال خود نقش میهنی و بزرگی در این میان بازی کرد. بیگمان, کژرویها و اشتباهات بزرگ در کار نیروهای سیاسی کم نبوده اند. اما اگر قرار است سپاهی پشتیبان و دادرس برای مردم مبارز و دلیر ایران پدید آید تنها از یکی شدن صفوف نیروهای میهن دوست راستین است. بیگانه و بیگانه پرستان را در این میان جایی نیست.
آیا در رهسپاری برای آزادی, شانه بر شانه ی یکدگر می ایستیم یا با پافشاری روی “اصول”ی که ما را تاکنون پراکنده نگهداشته, همچنان که در چهل سال گذشته کرده ایم, میدانی برای تازش فریبکاران و دزدان و میهن فروشان فراهم خواهیم ساخت؟ جدا از اینکه ما چگونه می اندیشیم, زنان, کارگران, مزدبگیران, جوانان, “اقلیت ها”, آموزگاران, بازنشستگان و هم میهنان زحمتکش پرشماری که در رنج و درد می زیند, باهماد نیرومند ما را نیازانند!

یوسف افتخاری
یوسف افتخاری
3 سال قبل

هموطن ارجمند آقای شیرازی, متن مشفق, مهربان, متین و موقر شما بیان کنندهء واقعیت هایی انکار ناپذیر است.
همانگونه که شما نیز به درستی ذکر کرده اید, باید بردبار و چشم پوش بود.  
تمرکز و الویت تمامی ما در این دوران باید بر وحدت باشد (همراه با حفظ اصولی تمایز بین ما و بیگانگان و بیگانه پرستان).
یازده و دوازده اردیبهشت امسال منحصر بفرد و یگانه خواهد بود.
   

آرمان شیرازی
آرمان شیرازی
3 سال قبل

آقای افتخاری گرامی, از مهر و پروای دوستانه شما سپاسگزارم. 
بامید آنکه هم میهنان آزادیخواه و دمکرات ما با ارج به نگاه و هستی یکدیگر برای یابش راهی به بهروزی مردمان کشورمان با هم به گفتگو بنشینند… گفتگویی متمدنانه برای نزدیکی به حقیقت که از تازش به پردازشگر اندیشه می پرهیزد از آنرو که چالش اندیشه ی پردازشگر را در نگر دارد.

غلام سفيدكوهى
غلام سفيدكوهى
3 سال قبل

چشمان کمى روشن که ادبیاتِ نوشتارىِ این حزب پس از مرگ آخرین صدرَش انگار کمى دمکرات تر شده هر چند اوباشِ به اصطلاحِ اصلاح طلبِ درونِ رژیم را هم مشمولِ لطفش کرده و در صفِ دمکراتها نشانده.

تمامى سرپنجه هاى رژیم از هر جناح دست شان به خون و دزدى و جنایت آلوده است.
خمینى ایسم دمکراتیک سرش نمیشود. اینها مشتى راهزن و متجاوز به مال و جان و ناموس مردم بوده اند از صدها سال پیش تا کنون.

نه! با این رتوشکارى ها دیگر نمیتوان اشتباهات استراتژیکِ چندین دههء خودتان را بَزَک کرده و بازهم تعدادى انسانِ شریف را به کامِ اژده هاى بظاهر راست و چپ بیندازید و به لیستِ شیهدان اضافه و مظلومنمایى.

بهترین گزینهء براى این تشکلهاى علاقمند به کُشتارِ مخالفانشان زیر بیرق هاى دروغینِ چپ و راست، انحلال و کنار کشیدن از اینگونه بازى گوشى ها و در خدمت همفکران بین المللى شان است.
غلام سفیدکوهى

هوشنگ
هوشنگ
3 سال قبل

جناب سفید کوهی عظیم ترین اشتباه استراتژیک قرن بیستم سرمایه گذاری غرب بر روی اسلام سیاسی, به مثابه سپری مقابل ناسیونالیسم و چپ, بود که دیدم چگونه صبح دولتش دمید و آمریکا هنوز ۲۰ سال است که در افغانستان درگیر طولانی ترین جنگ در تاریخش است.
در ایرانِ دورانِ سلطنت نیز بزرگترین غلط استراتژیک, همکاری های بیشرمانه ای رژیم سلطنتی با آخوندها بود.
شما اگر کوچکترین آشنایی با طیف گسترده ای چپ در ایران داشتید (که اصلا ندارید) می دانستید و بر این امر واقف بودید که اتفاقا اکثریت قریب به اتفاق سازمانها, احزاب, گرایشات و عناصر چپ از همان روز اول مخالف ج.ا. بوده و هستند.
تا جایی که به حزب توده مربوط می شود نیز, این گرایش با تمامی کاستی ها و محدودیت هایش, در جامعه ای به غایت محافظه کار و سنتی در ایران, همواره بدیلی بود برای تجدد و مدرنیت.
مخالفت های هیستریک و کودکانه با چپ تکرار نابخردانه همان غلطهای راهبردی سلطنتی است که ج.ا. را برای ما به ارمغان آورد.
اما به نظر می رسد که طیف سلطنت باختگان به جز ازسرگیری اشتباهات دیرین چیز دیگری در چنته ندارد.

میم حجری
3 سال قبل

چشمان کمى روشن که ادبیاتِ نوشتارىِ این حزب پس از مرگ آخرین صدرَش انگار کمى دمکرات تر شده هر چند اوباشِ به اصطلاحِ اصلاح طلبِ درونِ رژیم را هم مشمولِ لطفش کرده و در صفِ دمکراتها نشانده.

ببینید.
شما به صاحب نظر
بیشتر گیر می دهید تا به نظر.
سعی کنید فوت فن تفکر مفهومی را یاد بگیرید.
یادگیری بی ضرر و ضرور است.
بر خلاف ادعای شما
خط مشی حزب توده همیشه همین بوده است:
تشکیل جبهه با مخالفین رنگارنگ مثلا شاه و اکنون شیخ برای سرنگونی.
نفی نامعین شاه و شیخ که اصلا نفی نیست.
این خط مشی ربطی به دموکراسی و دموکراتیسم حزب توده ندارد.
شما نمی دانید که دموکراسی به چه معنی است.
یعنی از حضرت ارسطو هم عقب مانده ترید.
دموکراسی یعنی توده فرمایی.= کموینسم
حزب توده اگر حزب توده باشد، باید توده فرمایی (دموکراسی) را آماج اصلی خود قرار دهد.
مخاطب حزب توده
نیروهای ملّی، مترقی و آزادی‌خواه کشور است و نه دموکرات ها.
باید روی این مفاهیم خم شوید
اگر توان خم شدن دارید:
ملی به چه معنی است؟
مترقی به چه معنی است؟
آزادی به چه معنی است؟

غلام سفيدكوهى
غلام سفيدكوهى
3 سال قبل
پاسخ به  میم حجری

هر انقلابِ اجتماعى که نتواند آزادىِ مخالفانش را بیمه کند، ضدِ انقلابِ جدید است. میخواهد
لنینیستى/مائوییستى/کاستروایستى/هوشى مینیستى/دین ایسمى … باشد.

م . فروتن
م . فروتن
3 سال قبل

تا تعریف ما از انقلاب چه باشد.
بهتر ست بجای کلی گوئی در باره ی «انقلاب» بر جهت و سوی تحولات اجتماعی و همسوئی آن با تکامل و پیشرفت طبیعت و مناسبات اجتماعی تاکید کنیم که باید ماهیت نیروهای ارتجاعی ، ماند و ترقی خواه را بهتر بشناسیم وگرنه خیلی ها خود را «انقلابی» معرفی می کنند که فقط ادعائی بیش نیست.

میم حجری
3 سال قبل
پاسخ به  م . فروتن

زنده باد.
انقلاب یعنی گذار از فرماسیون اقتصادی نازل به عالی
انقلاب سفید
انقلاب است.
چون گذار از فرماسیون اقتصادی فئودالی به سرمایه داری صورت می گیرد.
انقلاب اسلامی
عنگلاب (رستاوراسیون، پیروزی ضدانقلاب، پیروزی ارتجاع فئودالی بر انقلاب سفید) است.
خیلی ها با توجه به شرکت توده در جنبش های اجتماعی
عنگلاب را با انقلاب عوضی می گیرند.
برای هیتلر هم توده های عظیم آلمان هورا می کشیدند و زیگ هایل می کردند.
خمینی در صدد برگشت به ریشه ها و بنیادها (صدر اسلام برده داری) بود
غافل ا اینگه چرخ یک دنده تاریخ به عقب برنمی گردد.
اکنون اشراف فئودالی ـ روحانی
بورژوا شده اند و زنان و کودکان مردم را حتی بسان کالای بی مشتری به زوار حرم امامان اجازه می دهند و دلار درو می کنند.
طنز تاریخ را باش.

م .فروتن
م .فروتن
3 سال قبل
پاسخ به  میم حجری

قاطی پاطی کردی و پر تناقض
مثلا انقلاب سفید !!!
از سال ۴۱ تا ۵۷ شاید کمی از مالکیت در مناسبات فئودالی رفورمیزه شد . ولی همه جیز و فرهنگ سنتی و مظاهر و بنیاد های فئودالی از راس تا پائین جامعه حضور داشت . همین برای به قدرت رسیدن مرتجع ترین جریان اجتماعی فئودالی یعنی روحانیون کافی بود.

هرمز
هرمز
3 سال قبل

چرا دعوت و آغوش تان را برای اقشار دیگراندیش و متفاوت با خودتان را بازنکردید تا همه در دایره مهر اتحاد ملی قرارگیرند؟ چرا مثلا از حزب مشروطه ایران ، گروه دوره گذار موقت ، حزب سکولار ایران و امثالهم دعوت نکردید؟ این مرزبندی های فرقه ای تاکی باید ادامه دهید؟ بدانید همین مرزبندی و خط کشی ها ، به ضرر خودتان مثل پاشنه آشیل و بنفع دشمنان ایران ( مثل جمهوری اسلامی ) تمام می شود .

هوشنگ
هوشنگ
3 سال قبل
پاسخ به  هرمز

جناب هرمز, بد نیست به خاطر داشته باشیم که سلطنت باختگان نادم کماکان یکی از دشمنان اصلی مردم ایران هستند.
افتخار شما به “قانون اساسی مشروطه” می باشد. همان قانون اساسی که برای اولین بار حضور رسمی روحانیون شیعه در کشور را قانونی کرد و وجود روحانیت در قانونگذاری کشور را نهادینه نمود. فرق این با ج.ا. دقیقا در چیست؟ 
سخن کوتاه این که, نظام سلطنتی, از ۲۸ مرداد ۳۲ تا ۱۳۵۵ بزرگترین و اصلی ترین پرورش دهنده و حامی روحانیون مافوق ارتجاعی شیعه در ایران بود.
تمامی این فرقه ها و گروهک هایی که اسمشان را در اینجا آوردید, تنها “مهری” که در دل دارند سرمایه داری عنان گسیخته و نئولیبرالیسم است.    
نئولیبرالیسم ج.ا. با عمامه است, اما نئولیبرالیسم شما با فکل کراوات خواهد بود.
هیچ فرق اساسی و گوهری بین شما و ج.ا. وجود ندارد.

هرمز قدکچی
هرمز قدکچی
3 سال قبل
پاسخ به  هوشنگ

شما که بر حسب عادت و ناخود آگاه یا عمدا و آگاهانه مانند حکومت فالانژ ضا بشری می نویسی:«تمامی این فرقه ها و گروهک هایی که اسمشان را در اینجا آوردید, تنها “مهری” که در دل دارند سرمایه داری عنان گسیخته و نئولیبرالیسم است.  »
عملا دم خروس ضد دگر اندیشی و تمامیت خوهی ات از زیر عبای زرد «نئولیبرالیسم» ات بیرون زده .
خودت را خیلی زرنگ فرض کردی؟

هوشنگ
هوشنگ
3 سال قبل
پاسخ به  هرمز قدکچی

شما اگر خیلی مایل به دیدن دم خروس هستید یکبار دیگر با دقت کامل آن قانون اساسی مشروطهء ایده آل تان (خصوصا متمم آن) را بخوانید و برای ما توضیح دهید فرق آن با ولایت فقیه دقیقا در چیست؟
فرق بین ظل الله و روح الله؟ یا چیز دیگر؟
اگر تمامی این فرقه هایی که در اینجا نام برده اید زیر عبای زرد و ضد مردمی نئو لیبرالیسم نیستند, پس چرا نمی توانید حتی یک کلام توضیح دهید, فرق برنامه ای اقتصادی شما با آخوندها در چیست؟
نئولیبرالیسم ج.ا. با عمامه است, اما نئولیبرالیسم شما با فکل کراوات خواهد بود.
هیچ فرق اساسی و گوهری بین شما و ج.ا. وجود ندارد.    

هرمز قدکچی
هرمز قدکچی
3 سال قبل
پاسخ به  هوشنگ

حاشیه نروید ! شما حرفهای حکومت ارتجاعی و فالانژها را که بعداز انقلاب با ادبیات مبتذل و بازاری در مورد مخالفان را که رواج پیدا کرده را تکرار می کنی و تکرار می کنی !!
نگارنده چیزی را ردیف نکردم حرف شما را در گیومه گذاشتم .که شما را از این کار منع کنم .
خودت می دانی کار درستی نیست !
بقیه حرفهات باد هواست.

هوشنگ
هوشنگ
3 سال قبل
پاسخ به  هرمز قدکچی

باد هوا به جنگ رفتن علیه جمهوری اسلامی با قانون اساسی مشروطه است.
بعد از یک هفته از این مبادلات در اینجا هنوز هم جرات (یا سواد) انرا ندارید که ذکر کنید دقیقا فرق قانون اساسی مشروطه و ولایت فقیه چیست؟
چون هیچ فرق گوهری و اساسی ندارد.
نقطهء اشتراک نئولیبرالی مابین ج.ا. و شما که دیگر هیچ.  
اساسی ترین باد هوا, امید به تغییر و تحول های بنیانی در ایران و سرنگون کردن جمهوری اسلامی از طریق “سیاست ورزی دیجیتالی و مبارزه امضائی” است.
باش تا صبح دولتت بدمد!   

هرمز قدکچی
هرمز قدکچی
3 سال قبل
پاسخ به  هوشنگ

اول حرف زدن یاد بگیر و مثل حزب الهی ها « فرقه ، فرقه و و گروهک ، گروهک ..» نکن!!
شاید کسی حرفهایت را بخواند.
امتحانت را بد جوری درهمون کامنت اول دادی . …دزد ناشی به کاهدون میزنه !
کاری نمی تونی بکنی .
مواظب نوشتن خودت از همان اول باش.
اصلا با تو بحثی ندارم.
تو فرض کن من هیچی نمی دانم . اصلا طرفدار حکومت شما حزب الهی ها هستم .ولی من هرگز حرفهای تو را که در کامنت اول خودت نوشتی را نه قبول دارم و نه آنها را علیه مخالفان حکومت ولایت فقیه به کار می برم .
این ادبیات سخیف را چرا بکار می بری؟
سئوال و موضوع را عوض نکن !
جوابی نداری .
 

هوشنگ
هوشنگ
3 سال قبل
پاسخ به  هرمز قدکچی

حزب الهی کسی است که قانون مشروطه ای شیعه ی اثنی عشری پرچم “مبارزه” اش هست, مانند شما.
حزب الهی کسی است که توحش اقتصادی نئو لیبرالیسم بدیل اقتصادی اش می باشد, مانند شما.
سخیف نوشتن کار کسی است که ده روز در اینجا وقت تلف میکند و حتی یکبار هم نمی تواند توضیح دهد فرق گوهری اش با حزب الله در چیست, مانند شما.    
لازم بر “فرض” این نیست که شما هیچ نمی دانید: آنرا که عیان است چه حجت به بیان است.
خمینی از مخالفین ارتجاعی سلطنت بود.
مخالفین ج.ا. که مایل به برقراری همان اقتصاد نئولیبرالی در کشور هستند, مخالفین ارتجاعی ج.ا. می باشند.
فهم این مقایسهء ساده و حقیقت بدیهی حتی برای شما نیز نباید چندان سخت باشد!     
  

هرمز
هرمز
3 سال قبل
پاسخ به  هوشنگ

جناب هوشنگ خان .شما درجایگاهی نیستید که باقضاوت کردن ، دوستان و دشمنان اصلی مردم ایران را تعیین کنید .یقینا اگر دری به تخته بخورد و شما یکی از مسئولین نظام اینده باشید ، عینا مثل خلخالی حکم و نهرخون جاری خواهیدکرد .قضاوت کردن یکی از بیماری های ذهنی امثال شماست .سلطنت باختگان یا طرفداران نظام مشروطه ، جمهوری خواهان همگی باید حق فعالیت و آزادی بیان داشته باشند .مابقی نوشتارتان ارزش پاسخگویی ندارند .

هوشنگ
هوشنگ
3 سال قبل
پاسخ به  هرمز

حتی حزب اللهی های پست فطرت بی همه چیز نیز در ایران پسین ج.ا. حق آزادی بیان خواهند داشت, بر اساس اصل “آزادی های بی قید و شرط سیاسی”, و نهادینه کردن این اصل با ماده های مشخص در قانون اساسی کشور. 
تا زمانی که کسی دست به اسلحه نبرده است, حق آزادی بیانش محفوظ است و مختار است که هر چه می خواهد دل تنگش بگوید.
اما شما کماکان هیچ حرفی ندارید بگویید که فرق ظل الله و حزب الله چیست؟
این قانون اساسی ایده آل مشروطیت شما مقدمه ای بود برای ظهور ج.ا. 
بیماری ذهنی از آن گرایشاتی است که برنامهء اقتصادی نئو لیبرالی شان دقیقا مانند آخوند ها است.
ظل الله اشان روی دیگر سکهء روح الله است و دشمنان مردم سالاری در ایران هستند.
یادتان می آید کارگران هفت تپه چه پاسخ دندان شکنی به وطن فروشان فرشگر (در مورد نفتهای تحریمی) دادند؟
جنبش های معاصر اجتماعی در ایران مانند فرقه های سترونی که نام بردید منتظر “در به تخته” خوردن نمی باشند.
ما با مبارزات در کف خیابان و کارخانه است که توازن قوا در ایران را تغییر خواهیم داد.
دو هفتهء دیگر خواهید دید مبارزاتِ کف خیابانی و کف کارخانه ای یعنی چه.
این امثال شما هستید که با یک بینش متحجر دولت-محوری, روز و شب منتظر “در به تخته خوردن” و به “قدرت” رسیدن هستید.
بر خلاف شما بینش جنبش های معاصر اجتماعی در ایران جامعه -محور و بر اساس توانمند کردن خود مردم, نهادهای مستقل مردمی, با چشم انداز زدودن و محو دولت است.
که تمامی اینها ارزشها, روش ها و پروژه ای است که در یک ذهنیت واپسگرای مشروطیتی هیچگاه نخواهد گنجید.  
تسلیت! 

هرمز
هرمز
3 سال قبل
پاسخ به  هوشنگ

هوشنگ خان این کینه ورزی غریزی در گفتارتان ، یاداور صادق خلخالی ست .شما اول به خودتان مدیریت ،پندار و گفتارتان را اصلاح کنید تا شما را برسمیت بشناسند برای پاسخ به مطالب نوشته شده

هوشنگ
هوشنگ
3 سال قبل
پاسخ به  هرمز

کینه ورزی شما به مردمسالاری و حمایت تان از قانون اساسی مشروطه ی که هژمونی روحانیون ارتجاعی شیعه در آن رسما تضمین شده است, یاد آور آخوندهایی مانند خلخالی و امثالهم است.
مخالفین بورژوای ج.ا. هدفشان تأمین و تضمین مردمسالاری نیست, مبارزۀ طیف بورژوازی در ایران فرصت‌طلبانه و هدفش فقط کسب امتیاز و تقسیم قدرت بین اتوکراسی و طبقات دارا میباشد.
مردم ایران در آبانماه ۹۸ قیام نکردند که نئولیبرالیسم آخوندها را با نئولیبرالیسم مشتی فکل کراواتی مشروطه طلب عوض کنند.
سوزش شما از این است.
مقداری آب خنک شاید کمک کند, شاید هم نه.    

میم حجری
3 سال قبل
پاسخ به  هرمز

چرا دعوت و آغوش تان را برای اقشار دیگراندیش و متفاوت با خودتان را بازنکردید؟

این انتقاد هرمز
بی اعتنا به منظورش
انتقاد علمی درستی است.
ضمنا انتقادی مارکسیستی است.
حزب توده پیشین
شخصیت های سیاسی و هنری و و علمی و مذهبی و غیره را نیز مورد خطاب قرار می داد و جذب می کرد.
ضمنا
حزب توده حاوی دارو دسته های متنوع است.
عدالت، مهر، راه کذایی توده و غیره
این دار و دسته ها چه کم از جبهه ملی و میرحسین و حزب دموکرات کردستان دارند؟
چرا از اشرف دهقانی حرفی نیست؟
اشرف دهقانی رادیکال تر از فرخ نگهدار است
چرا از احزاب کار و رنجبران و غیره حرفی نیست؟

کیا
کیا
3 سال قبل

انتخاب کم و تنک از گروهای سیاسی برای کاری بزرگ نتیجه بخش نیست ،گرچه بهتر از بی تفاوتی و بی عملی است!

میم حجری
3 سال قبل
پاسخ به  کیا

انتخاب کم و تنک از گروهای سیاسی برای کاری بزرگ نتیجه بخش نیست ،گرچه بهتر از بی تفاوتی و بی عملی است!

منظور کیا از مفهوم «انتخاب کم و تنگ» از گروه های سیاسی چیست که بهتر از بی تفاوتی و بی عملی است؟
حزب توده نامه مردم
مشتی از خروار را به وحدت عملی خوانده است.
این تازگی ندارد.
روش و رویه حزب توده همیشه همین بوده است.
ولی چرا و به چه دلیل؟
چرا حزب توده
دیگر مدعیان حزب توده را به وحدت فرانمی خواند؟
مثلا عدالت، توده ای ها، مهر، راه توده، همه چیز را همگان دانند و غیره را.
حزب حکمتیستی (کمونیسم کارگری)، حزب استالیینستی کار، رنجبران، احزاب کمونیست مختلف، کومله و چریک های فدایی اشرف دهقان و اقلیت و دهها دارو دسته میملام و غیره و سلطنت طلب های متنوع چه فرقی با جناح به اصطلاح اصلاح طلب طبقه حاکمه و جبهه ملی و غیره دارند.
دلیل این ناپیگری حزب توده چیست؟
رضا پهلوی
هم
همین شعار حزب توده را می دهد.
او هم خواهان تشکیل جبهه متحد مخالفین جنقوری است.
رضا پهلوی پیگیرتر از حزب توده است.
او حتی به کمونیست های کره مبارک مریخ توصیه می کند که حزب تشکیل دهند و شق القمر کنند.
قبل از دعوت این و آن به وحدت عملی (سرنگونی) به وحدت نظری نیاز است.
تشکیل وحدت نظر مقدم بر تشکیل وحدت عمل است.
چون عمل قبل از جامه عمل پوشیدن در ذهن تشکیل می شود:
عمله قبل از بنای کلبه
مدل فکری کلبه را در ذهنش می سازد.
(مارکس)
حزب توده تحلیل طبقاتی روشنی از این دار و دسته ها ندارد.
نمی خواهد هم داشته باشد و گرنه تحلیل اینها دشوار نیست.
حزب توده حتی از خود و دار و دسته های توده ای تحلیل روشنی ندارد.
این توهم تشکیل جبهه از هر رهگذر
اما
حزب توده را آچمز می کند.
چون به بهانه متحد بالقوه بودن هر رهگذر
چالش ایده ئولوژیکی
تعطیل می شود.
مثال:
حزب توده کمترین قدمی در کشف ماهیت طبقاتی فوندامنتالیسم شیعی (خمینیسم) و افشای علمی و انقلابی اش به خرج نداد.
خصلت فوندامنتالیستی (بنیادگرایی) آن را البته پس از سرکوب حزب توده
همین حزب توده اعلام داشت ( و این خدمت بزرگ آن به روشنگری بود ) و فوری فراموش کرد.
اکنون حزب توده بسان رضا پهلوی از «انقلاب» دم می زند.
و رستاوراسیون را انقلاب می نامد.

جعفر پورتوکل
جعفر پورتوکل
3 سال قبل

زنده باد ، بیانیه ای است که بسیار به موقع و به جا منتشر شده است . ای کاش که به این پیام مهم اعضا و هواداران حزب توده ایران از سوی سازمان‌های نامبرده پاسخ مثبت داده شود .

« اتحاد اتحاد ، خار چشم استبداد »

یوسف افتخاری
یوسف افتخاری
3 سال قبل

ذهنیت حذف گرایانه ایِ استالینیستیِ “رفقا” بار دیگری خود را نشان می دهد.
آیا کل گستره ای نیروهای سیاسی مترقی و پیشرو در کشور که مخالف رژیم و خواهان بایکوت “انتخابات” هستند فقط  همین ۱۲ سازمان و حزبی است که در اینجا نام آورده شده است؟
آیا سازمانها, گرایشات و احزابی که مخالف سیاستهای حزب توده هستند, برای این حزب وجود ندارند؟
این فرقهء کی میخواهد و میتواند از اشتباهات خویش درس بگیرد؟ 
به احتمال قوی, هیچگاه!

میم حجری
3 سال قبل

خوب.
شما «نیروهای سیاسی مترقی و پیشرو در کشور» را نام ببرید.
این دار و دسته ها
نه
ملی اند
نه
مترقی
و
نه
آزادیخواه.
این هنوز چیزی نیست.
اینها اصلا معنی این مفاهیم را نمی دانند.
ما آزموده ایم
در این باره بخت خویش

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


29
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x