جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

اعلامیه شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست به مناسبت اول مه: علیه سرمایه داری، زنده باد انقلاب کارگری!

در آستانه اول مه، روز همبستگی بین المللی طبقه کارگر، رنج و مصائب نظم کاپیتالیستی بیش از هرزمانی طبقه کارگر را در جهان و در ایران تحت فشار قرار داده است. شکاف فقر و ثروت  به عریانترین شکل سیمای دنیای معاصر را ترسیم میکند. سرمایه داری از یک طرف با تحمیل فقرگسترده و در بسیاری کشورها فقر مطلق زندگی اکثریت عظیم صدها میلیونی انسان کارکن و کارگران را در آستانه تباهی قرار داده و از طرف دیگر با تامین شرایط کسب سود نجومی اقلیت سرمایه داران صاحب موسسات کاپیتالیستی تداوم استثمار خشن این نظم وارونه و ضد انسانی را تضمین میکند.  دولتهای سرمایه داری حاکم در سراسر دنیا، نهاد کارگزار و حافظ منافع همین سرمایه داران و مستقیما ضد کارگر و ضد منافع اردوی بیشمار کار هستند. کشمکش روزمره و دایمی کارگران و اردوی کارپاسخی به مصائب گسترده و ناهنجاریهای عمیق ناشی از شکاف پایه ای فقرو ثروت تحمیل شده بر طبقه کارگر و بشریت است.

در سال گذشته و جاری اپیدمی کرونا ابعاد فجایع جاری را به سطح غیر قابل تحمل در سراسر جهان رسانده است. میلیونها انسان را به کام مرگ کشاند و در ابعاد دهها میلیونی به آن مبتلا شده اند. اثرات فاجعه کرونا بر نان و جان و معیشت و سلامت انسان بی سابقه و تکان دهنده است. کرونا بیش از هر واقعه ای بدون نقاب ارجحیت سودپرستی سرمایه داری را بر حیات انسان برملا کرد. ناآمادگی و ناتوانی دولتهای بزرگ و کوچک سرمایه داری، برای مقابله با ویروس کووید- ۱۹ نه از سر بی امکاناتی و نداشتن دانش علمی و پزشکی، یا بی اطلاعی از راههای موثر مقابله با یک فاجعه طبیعی و پزشکی، بلکه از سر گردش سرمایه در حوزه های سودورزی نجومی به نفع انباشت سرمایه غیر از عرصه های پزشکی و تامین سلامت و معیشت و رفاه شایسته برای انسان است. هم اکنون تولید و توزیع واکسنهای کرونا به بیزنسهای بزرگ سود ورزی در میان قدرتهای بزرگ و شرکتها و دولتهای سرمایه  تبدیل شده و به جای تعاون و همکاری در جهت سرعت عمل سریعتر و با کیفیت تر برای مقابله با ویروس کرونا، رقابت و مانع تراشی در مقابل واکسیناسیون سریع و همگانی به قیمت ادامه مرگ و میرانبوه انسانها، جاری است. این حقیقت تلخ نظم وارونه کنونی و اوج ضدیت کارکرد دولتهای سرمایه با حیات انسان است.  کارگران و مردم در جهان یکبار دیگر این واقعیت تلخ را تجربه  کردند، که این نظام ضد انسانی منشاء فقر و فلاکت و گرسنگی و بیکاری و بیماری و عدم تامین معیشت و عدم تامین درمان و امکانات پزشکی برای شهروندان و مانع مقابله موثر با ویروس کرونا است. سرمایه داری نظم استثمارگر و اسارتبار انسانها است که در روز جهانی کارگر بر واژگونی آن پای میفشاریم.

در ایران فقر و گرسنگی، بیکاری و بیماری، عدم تامین معیشت و سلامت بیداد میکند. شرایط زندگی برای اکثریت جامعه یعنی مردم محروم و کارگر و زحمتکش، هر روز و هر ساعت غیر قابل تحملتر میشود. کرونا نیز به گرانی و گرسنگی و سیل و زلزله و کلیه فروشی و سرکوب روزانه اضافه شد. زندگی زیر خط فقر، ابتلای میلیونی به کرونا و مرگ و میر روزمره و نبودن امکانات پزشکی و درمانی و عدم دسترسی به واکسن، مساله عدم تامین معیشت و درمان و واکسن را اکنون به معضل اکثریت عظیم چند ده میلیونی کارگران و مردم ایران تبدیل کرده است. این در شرایطی است که حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی و دولت پاسخگوی کمترین نیازهای معیشتی و سلامتی کارگران و مردم نیست. با این شرایط دشوار کارگران به اشکال مختلف برای تحقق مطالبات خود مبارزه کرده و می‌کنند.

در اول مه امسال رسالت جنبش ما، جنبش طبقه کارگرجهانی و جنبش کارگری ایران به عنوان بخشی از اردوی بین المللی کارگران، برافراشتن رساتر ادعانامه و نقد و اعتراض عمیق علیه عملکرد ضد کارگری و ضد انسانی کاپیتالیسم و حکومتهای سرمایه داری است. با صدای رساتر از همیشه میگوئیم این نظام صلاحیت اداره  جامعه را ندارد و باید برود. کارگران که هر روز چرخهای تولید در جهان را بحرکت در میاورند، هر دقیقه نیازهای میلیاردها بشر را تولید میکنند، خود نیز میتوانند، سرنوشت خود را به دست بگیرند، جامعه را اداره و مدیریت کنند. این نظام شایسته بشر امروز نیست. باید سرنگون شود و به جایش آلترناتیو کارگری و سوسیالیستی متکی به اداره شورایی جامعه جانشین شود. 

اول مه روز اعلام کیفرخواست طبقه کارگر علیه نظم وارونه کاپیتالیستی، روز اعلام اتحاد و همبستگی حول راه حل کارگری و سوسیالیستی نجات بشریت از رنج و درد و مصائب غیر قابل تحمل نظام سرمایه داری است. طبقه کارگر در هر کشور لازمست به ابزارهای موثر نبرد با دولتهای سرمایه داری حاکم مجهز شود. حزب کمونیستی و طبقاتی خود را بعنوان ابزار سازماندهی انقلاب کارگری بسازد. به سازمانهای توده ای پیشبرد مبارزات آنی و آتی و اقتصادی و سیاسی خود متکی شود. شوراها و دیگر ارگانهای عمل مستقیم کارگری و توده ای را سازمان داده و برای بزیر کشیدن نظام سرمایه داری و برقراری دولت کارگری شورایی متحد شود.

ما احزاب و جریانات کمونیست و چپ همراه با طبقه کارگر ایران در اول مه امسال، ضمن اعلام همبستگی با دیگر بخشهای طبقه کارگر در جهان، اعلام میکنیم، فقر و گرسنگی و بیکاری و بیماری و تداوم اختناق و سرکوب در جامعه را تحمل نمیکنیم. اعتصابات و اعتراضات کارگران، معلمان، بازنشستگان و دیگر بخشهای حق طلب جامعه،علیرغم محدودیتهای کرونائی و سرکوب و زندان و بازداشتهای فعالین کارگری و اجتماعی،تنها گوشه هایی از اعتراضات تلنبار شده در حال فوران علیه وضع موجود و جمهوری اسلامی است. در اعتراضات و مبارزات جاری کارگران بر تامین فوری هزینه لوازم زندگی و معیشت مکفی، درمان،سلامت و واکسیناسیون همه ساکنین کشور تاکید میکنند. کارگران در مقابل دستمزدهای چند بار زیرخط فقر دولتی، به روشنی اعلام کرده اند،  حداقل دستمزد نباید  کمتر از دوازده و نیم میلیون تومان باشد. به علاوه بر تامین بیمه بیکاری مکفی برای همه افراد آماده بکار، آزادی فوری کارگران زندانی و کلیه زندانیان سیاسی، بر آزادیهای سیاسی و حق اعتصاب و تشکل و دیگر خواستهای عاجل اقتصادی و سیاسی طبقه کارگر پافشاری میکند.

شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست اول مه را به طبقه کارگر و همه انسانهای کارکن و معترض به نظم کاپیتالیستی در جهان و ایران تبریک میگوید. به سازماندهندگان اعتصابات و اعتراضات کارگری در سال سختی که گذشت درود میفرستد. با خانواده های کارگری و محرومان و کسانی که قربانی بیماری کرونا شدند، اعلام همدری میکند.ما از کارگران و رهبران و فعالین پیشرو مبارزات کارگری میخواهیم، با رعایت استانداردهای پزشکی و بهداشتی، با اجتماعات ممکن و ابتکارات متنوع، روز اول مه را گرامی بدارند. در اول مه اعلام کنیم، سرمایه داری مسبب و بانی کلیه مشقات انسانها در کره خاکی است، انقلاب کارگری و سوسیالیسم تنها راه نجات بشریت است!

زنده باد اول مه

زنده باد اتحاد بین المللی کارگران

سرنگون باد نظام استثمارگر سرمایه‌داری

زنده باد آزادی ، زنده باد سوسیالیسم

اردیبهشت ۱۴۰۰- مه ۲۰۲۱

امضاها: اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر،سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت

https://akhbar-rooz.com/?p=110104 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حمید قربانی
حمید قربانی
3 سال قبل

جریاناتی از رفتن سرمایه داری بعنوان عامل تمامی بدبختی ها جامعه حرف می زنند، ولی از صحبت کردن در باره قهر انقلابی و آموزش کارگران و زحمتکشان برای به کار بردن سلاح و انقلاب قهری کمونیستی که قادر است دولت کنونی را درهم بشکند و به دیکتاتوری پرولتاریای مسلح – شوراهای مسلح پرولتارها موجودیت دهد، پرهیز می کنند، به جای اینکه کمونیست مارکسی لنینی باشند، جریانات خرده بورژوائی – سوسیال دموکراسی کائوتسکیستی می باشند. لنین با آوردن فاکت زیر از کارل مارکس : “” تا آنجا که به من مربوط می شود، هیچ امتیازی به واسطۀ کشف وجود طبقه ها در جامعۀ مدرن، یا کشف پیکار میان آنها ازآن ِ من نمیشود… کاری که من انجام دادم و تازگی داشت نشان دادن این نکته ها بود:
۱ )هستی ِ طبقه ها صرفاً وابسته به مرحلۀ تاریخی ِ خاصی در تکامل تولید است.۲) پیکار طبقاتی به طور ضروری به دیکتاتوری ِ پرولتاریا منجر می شود.۳) این دیکتاتوری صرفاً پایۀ گذار به انحلال تمامی ِ طبقه ها و استقرار یک جامعۀ بدون طبقه خواهد بود.”، می نویسد : “کسی که فقط مبارزۀ طبقاتی را قبول داشته باشد، هنوز مارکسیست نیست و ممکن است هنوز از چارچوب تفکر بورژوایی و سیاست بورژوایی خارج نشده باشد. محدود ساختن مارکسیسم به آموزش مربوط به مبارزۀ طبقات – به معنای آن است که از سر و ته آن زده شود، مورد تحریف قرارگیرد و به آنجا رسانده شود که برای بورژوازی پذیرفتنی باشد. مارکسیست فقط آن کسی است که قبول نظریۀ مبارزۀ طبقات را تا قبول نظریۀ دیکتاتوری پرولتاریا بسط دهد. وجه تمایز کاملاً عمیق بین یک خرده بورژوای عادی (و همچنین بورژوازی بزرگ) با یک مارکسیست در همین نکته است. با این سنگ محک است که باید چگونگی درک واقعی و قبول مارکسیسم را آزمود.” لنین، دولت و انقلاب، اوت – سپتامبر ۱۹۱۷.
البته، کارل مارکس بعد از پیروزی و شکست خونین کمون پاریس به این نتیجه ی واقعی که در پراتیک خود را نشان داده بود، رسید که نمی شود، دولت کنونی را نگاه داشت .. به تصرف آن قانع شد، بلکه باید آن را در هم شکست و دولت نوین – دیکتاتوری پرولتاریا : ، لنین ” دیکتاتوری قدرتیست که مستقیما متکی به اعمال قهری است و بهیچ قانونی وابسته نیست. دیکتاتوری انقلابی پرولتاریا قدرتیست که با اعمال قهر پرولتاریا علیه بورژوازی بچنگ آمده و پشتیبانی می گردد و قدرتیست که بهیچ قانونی وابسته نیست.”
و یا باز هم، لنین از زبان مارکس و انگلس :
[ مارکس… “اگر کارگران دیکتاتوری انقلابی خود را جایگزین دیکتاتوری بورژوازی می نمایند… تا مقاومت بورژوازی را درهم شکنند… بدولت شکل انقلابی و گذرنده می دهند اگر کمون پاریس به قدرت مردم مسلحمتکی نبود، آیا می توانست بیش ازیک روز دوام آورد؟ آیا ما محق نیستیم اگر بالعکس کمون را، به علت اینکه از اتوریته خیلی کم استفاده کرده است، سرزنش نمائیم”…
انگلس : « حزب پیروژ مند » (در انقلاب ) «بالضروره » ناچار است سیادت خود را از طریق رعب و هراسی که سلاح وی در دلهای مرتجعین ایجاد می کند، حفظ نماید. اگر کمون پاریس به اتوریته مردم مسلح علیه بورژوازی متکی نبود؛ مگر ممکن بود بیش از یک روز دوام آورد؟ آیا ما محق نیستیم اگر بالعکس کمون را، به علن اینکه از اتوریته خیلی کم استفاده کرده است، سرزنش نمائییم… »، لنین، انقلاب پرولتری و کائوتسکی مرتد، را موجودیت داد و با دیکتاتوری پرولتاریا است که می توان به کمونیسم رسید و نه با “آلترناتیو کارگری و سوسیالیستی متکی به اداره شورایی جامعه جانشین شود. “، دیکتاتوری پرولتاریا یعنی دولت متکی بر سلاح در دستان کارگران و نه به چیز دیگری. می تواند به “سوسیالیسم “، اگر مقصود کمونیسم است، موجودیت دهد و نه دولت و دستگاه دیگری! نقش قهر انقلابی در این پروسه تعیین کننده است که این باصطلاح شورای نیروهای چپ و کمونیست مثل مار از پونه از آن در هراس و بیم هستند، زیرا که اینها همان “خرده بورژواها و بورژواهای بزرگ ” هستند که خود را به لباس کمونیست ها آرایش داده اند. اینها صلح طلبان سویال دموکرات هستند که از جنگ های امپریالیستی به پشتیبانی بر می خیزند و اما از فراخوان دادن به جنگ طبقاتی – جنگ انقلابی – بدنشان کهیر می گیردو برخود صلیب می کشند و زیر لب ورد می خوانند! پرولتاریای جهان و بویژه ایران راه و چاره ای جز آماده شدن برای به پیروزی رساندن انقلاب قهری کمونیستی و ایجاد دیکتاتوری پرولتاریای انقلابی مسلح ندارد! این را البته، کارل مارکس به سخن دیگری حتی در سال ۱۸۴۷نوشت و پایان بخش اثر خویش در نقد پرودن – فقط فلسفه نمود: [در نظامی که طبقات و اختلافات طبقاتی در آن وجود نداشته باشد، رفورم های اجتماعی، دیگر انقلابات سیاسی نخواهند بود. تا وقتی که این زمان فرا برسد، در آستانه هر تغییر شکل کلیِ جدید جامعه، آخرین جمله علم الاجتماع همواره چنین خواهد بود:
« یا مرگ یا مبارزه، جنگ خونین یا نیستی، مسئله به صورت سرسختانه مطرح است. »(ژرژ ساند ) (۱) ص ۱۷۹ تا ۱۸۲ )، پرولتارهای سراسر جهان متحد، متحزب و مسلح شوید! سلاح در دست شما، ضامن رهائی شماست! بدون جنگ طبقاتی رسیدن به کمونیسم، غیر ممکن شده است! اول ماه مه را می توان بطور شایسته با شعارهائی همچون : ” مرگ بر سرمایه، مرگ بر امپریالیسم و سگ های زنجیری اش، مرگ بر دولت سرمایه داران – رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی، پیروز باد انقلاب انقلاب قهری کمونیستی، زنده باد دیکتاتوری پرولتاریا، زنده باد کمونیسم! همراه با شعارهای رفاهی و مطالباتی برگزار نمود! اول ماه مه، روز یاد آوری و تدارک: جنگ طبقاتی است! روز سرخ است، از خیابانهای شیکاگو تا میدان تقسیم در ترکیه تا میدان انقلاب در تهران! وسراسر جهان!

هوشنگ
هوشنگ
3 سال قبل
پاسخ به  حمید قربانی

شیفگی و شیدایی برای خون ریزی, تکیه ای دائمی بر قهر و تکرار کودکانه ای شعارهای “مرگ بر این” و “مرگ بر آن” بیش از هر چیز حکایت از عارضه ای روحی, روانی دارد تا نظریات رهایی بخش و توانمندانه.
در “هیجدهم برومر لوئی بناپارت” اشارت بر این است که:

“انقلاب اجتماعی قرن نوزدهم چکامهٌ خود را از گذشته نمی تواند بگیرد، این چکامه را فقط از آینده می توان گرفت.”

وای بر حال “تفکری” که در دههء سوم قرن بیست و یکم هنوز راهنمای خویش را در قرن های گذشته دنبال می کند.
نقل قول ردیف کردن و کپی پیست کردن دو خط از این کتاب و دو خط از آن کتاب کار شاقی نیست.
اول ماه مه, یک روز بیشتر در تقویم نمی باشد, مهم آن فرایند انقلابی, دموکراتیک و برخورد ریشه ای به مناسبات اجتماعی است که با پیگیری آن میتوان به اهداف دست یافت.
عنصر اساسی در یک فرایند انقلابی و توانمندانه معاصر زیستن, معاصر تفکر کردن و با جنبش های اجتماعی معاصرِ ضد سرمایه داری همگرایی, همکاری و هماهنگی داشتن است.
“زندگی” در کتاب های قرون گذشته معاصر زیستن نیست, فقط شکلی است از یک فتیشیسم متحجر جزم اندیشانه, و برای همیشه زندانی در گذشته ای افسانه ای و تخیلی.
تسلیت!

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x