
پس از توقیف فیلم سینمایی «خانه پدری» با دستور قضایی، سرانجام کاسهی صبر بخشی از سینماگران سررفت و روز یازدهم آبان با انتشار بیانیه به وضعیت حاکم بر سینما اعتراض کردند. بیش از ۲۰۰ تن از سینماگران این بیانیه را امضا کردهاند.
در بخشی از بیانیه آمده است: «برخی فیلمسازان به خاطر ساختن اثری انتقادی، محکوم به زندان و ممنوعیت خروج از کشور و یا با ممنوعیت کار روبهرو شدهاند» و اضافه شده که: «تبعیضهای آشکار در توزیع فرصتها و امکانات، اختناق و سانسور، موجب مهاجرت ناخواسته شماری از سینماگران شده است». امضاکنندگان بیانیه اعلام کردهاند: «بیزاری خود را از سیاستهای تفتیش شکل و محتوا به هر نحوی اعلام میکنیم و خواهان آزادی بیان و اندیشه هستیم».
بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، ، پرویز کیمیاوی، جعفر پناهی، رخشان بنیاعتماد، اصغر فرهادی مسعود جعفری جوزانی، ، محمد رسولاف، ابوالحسن داوودی، خسرو معصومی ، حسن برزیده، عزیزالله حمیدنژاد و سعید روستایی از جمله سینماگرانی هستند که امضایشان پای این بیانیه دیده میشود.
به دنبال توقیف فیلم سینمایی «خانه پدری» که چند روز پیش با دستور قضایی انجام گرفت شماری از سینماگران با انتشار بیانیه به سلطهی سانسور بر سینما اعتراض کردند. توقیف فیلم «خانه پدری» نه اولین توقیف است و نه، چنانچه در بر همین پاشنه بچرخد، آخرین آن خواهد بود. در چهار دههی گذشته فیلمهای بسیاری اجازهی ساخت و اکران نگرفتهاند و در موردهایی نیز پس از چند روز نمایش ممنوع شدهاند. فیلمهایی که در این سالها به نمایش درآمدند نیز گرچه مهر ممنوعیت و توقیف بر پیشانیشان نخورد زخمخوردهی تیغ سانسور بودند. سانسور و توقیف اما یکی از ستمهایی است که سینما ی ایران با آن مواجه است. فراری دادن و ممنوع کار کردن و بایکوت فیلمنامهنویسان، کارگردانان و بازیگران “غیرخودی” و “غیر ارزشی” به انواع و اقسام شیوهها ؛ اعمال تبعیض در تولید و عرضهی فیلمها؛ تعدد مراکز بازبینی و سانسور و “مجوز”؛ تحمیل خودسانسوری؛ ….. بخشی دیگر از ستم مزمنی است که سینما و سینماگران در ایران گرفتار آنند. و این همه، برای آن انجام میگیرد که سلطهی فرهنگی حاکمیت بر جامعه تامین شود سلطهای که پشتیبانی “نرم” برای “سلطهی سخت” است. فاصلهی فرهنگ حاکمیت با فرهنگ مردم تعیین کنندهی میزان فشار و کنترل و ستمی است که بر سینما و دیگر عرصههای هنر و ادبیات تحمیل میشود.
دولت و دیگر ارکان حکومتی نباید در کار ادبیات و هنر دخالت کنند. کاهش شدید مخاطبان ادبیات و هنر فقط یکی از آثار چنین دخالتی است. سازوکارها باید آزادانه در اختیار فعالان این عرصهها باشد. آنچه میتواند جلوی روشهای اختناقآمیز و سانسور را بگیرد اعتراض فعال به آن است. از این زاویه بیانیهی گروهی از سینماگران که روز یازدهم آبان منتشر شد از اهمیت برخوردار است به ویژه که آشکارا خواهان “آزادی بیان و اندیشه” شدهاند.
این «آزادی بیان بیهیچ حصر و استثنا»ست که میتواند موجب شکوفایی و بالندگی هنر و ادبیات شود و از هرز رفتن و تباه شدن استعدادها و خلاقیتها جلوگیری کند.