دیکریشن: محمد ایران نژاد کتاب فروش است؛ کتابفروشی او واقع در میدان انقلاب جواز دارد و کتابهای دستهدوم در آن به فروش میرسد.
روز دوشنبه ۴ اسفندماه نیروهای امنیتی با یورش به محل کسبش، او را با ضرب و شتم دستگیر کردند. در حین دستگیری علاوه بر بازرسی و تفتیش محل کارش و ضبط شماری از لوازم شخصیاش منجمله چند جلد کتاب و تلفنهمراه خودش، موبایل مشتریان حاضر در محل هم ضبط شده که مشخصاً این عمل محکوم است و خلاف عرف و قانون حکومت قلمداد میشود.
مریم ایراننژاد خواهر محمد ایراننژاد مینویسد که مادرشان از فرط غمِ بیخبری و گریهی شبانهروزی در شرف از دست دادن سوی چشمانش است. او تا امروز دو بار سکتهی چشمی داشته که پزشکان هشدار دادهاند بار بعدی با نابینایی همراه است و هیچ درمانی هم برایش موجود نیست.
تا امروز محمد ایراننژاد از حق تماس تلفنی محروم بوده و به همین منوال از حق داشتن وکیل و ملاقات حضوری. این در حالی است که نه از محل نگهداریاش نه از اتهاماتش هیچ خبری به خانوادهاش داده نشده. بلاتکلیفی و بیخبری از حد گذشته تا جایی که محل نگهداری محمد ایراننژاد معلوم نیست و حتی دادیاری مدعی شده اسم او در سیستم ثبت نشده!
این نوع برخورد مصداق شکنجه است، هم شکنجهی متهم، هم شکنجهی خانوادهی او که اتهامی هم بهشان وارد نیست. این سرکوب آشکاری است که هرگز عادی و طبیعی نبوده و نخواهد شد.
ترقیخواهان با علم به هزینهی هنگفت حقطلبی، پا به میدان گذاشتهاند و نقطهی تاریکِ هراسی وجود ندارد. این نیروهای امنیتی هستند که از درک این بیپروایی عاجزند و روشهای نخنمایشان را همچنان نشخوار میکنند. جامعهی امروز به کمک رسانههای مستقل و فعالین پیشرو، روشنتر از همیشه در برابر ستمی که به زندانیان سیاسی میرود آگاهند و خواستار آزادی بیقید و شرط این زندانیان هستند. این شکنجهها و یوغ سرکوب و زبانههای شعلهی ظلم تا ابد تازیانه نخواهند زد. جویندگان آزادی و رهایی، یابندگان این دو مهم خواهند بود. تمامی پروندهسازیها روزی برملا خواهد شد و عواملش پاسخ خواهند داد.