پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳

پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳

ولی فقیه و میدان، شرکای راهبردی پوتین – احمد هاشمی

سیاست خارجی پوتین نیز بعد از انتخاب مجدد او به ریاست جمهوری و پس از شکست گفتمان تعامل گرایی با غرب (مدویف)، اتخاذ سیاست "نوواقع گرائی تهاجمی" بود. انتخاب این سیاست توسط پوتین و علاقه او به ایجاد ائتلاف های ضدغربی، همسو بود با سیاست...

سیاست خارجی  پوتین نیز بعد از انتخاب مجدد او به ریاست جمهوری و پس از شکست گفتمان تعامل گرایی با غرب (مدویف)، اتخاذ سیاست “نوواقع گرائی تهاجمی” بود. انتخاب این سیاست توسط پوتین و علاقه او به ایجاد ائتلاف های ضدغربی، همسو بود با سیاست نگاه به شرق و نفی “نظام  سلطه” یعنی غرب و آمریکا، توسط ولی فقیه و میدان.

مقدمه

روابط ایران با روسیه دردهه های گذشته مبتنی برهمکاری، رقابت و ناهمسوئی بوده است. بعد از فروپاشی شوروی به خصوص در دهه۹۰ روسیه تا حدودی برای تثبیت موقعیت ژئواستراتژیک خود، دراورآسیا به همکاری جمهوری اسلامی نیاز داشت.

از سال ۲۰۰۰ تکمیل پروژه هسته ای بوشهر توسط روس ها آغاز شد. مخالفت روسیه و ایران با جنگ آمریکا و متحدین اش در عراق در سال ۲۰۰۳، موضوع دیگری برای ارتقا همکاری های این دو کشور شد.

با وجود سیاست های موازنه گرانه و پیچیده روسیه در رابطه با مسائل هسته ای، روسیه در این عرصه نیز جزء تامین کننده گان تجهیزات برای دفاع از تاسیسات هسته ای ایران بوده است، به همین دلیل نیز قرارداد تسلیحاتی سیستم دفاع موشکی چند میلیاردی، برای محافظت از نیروگاه بوشهر در سال ۲۰۰۵ امضا شد.

روابط بین ایران و روسیه تا سال ۲۰۱۵ را می توان در چارچوب تعاملات تاکتیکی ارزیابی نمود. تزاصلی این نوشته این است که  روابط روسیه با ایران از سال های ۲۰۱۳ به بعد و بخضوص از سال ۲۰۱۵  از مرحله تعاملات تاکتیکی به تعاملات راهبردی ارتقا یافته است، به عبارت دیگراکنون ولی فقیه و میدان، شرکای راهبردی پوتین هستند.

چارچوب های مفهومی این نوشتار

الف- با توجه به پایداری رژیم های اقتدارگرا و گسترش شبکه ها و سازمان های منطقه ای این رژیم ها و به خصوص نقش هدایت گرانه چین  و روسیه، اکنون صحبت از “اقتدارگرایی بین المللی ” و یا “اقتدارگرایی جهانی شده” می شود.

دولت های مطمئن به خودی مانند روسیه و چین، و همچنین دولت های پیروی مانند ترکیه و ایران در چارچوب اقتدارگرایی بین المللی ارزیابی می شوند. این دولت ها خود را جوامع ای در حال گذار از اقتدارگرایی به دموکراسی نمی بینند، بلکه آنها خود را، مدل رقیب لیبرال دموکراسی می دانند، و طرح نوسازی اقتدارگرایانه را نمایندگی می کنند.

ب-  بر اساس نظریه واقع گرایی تهاجمی “جان میرشایمر”، رقابت مستمر قدرت های بزرگ برای کسب قدرت، تعیین کننده عرصه سیاست بین المللی است.

نئورئالیسم تهاجمی به روایت میرشایمر براین فرضیات بنا شده است، که دولت ها به دلیل عدم آگاهی از نیات یکدیگر، در صدد کسب حداکثری قدرت می باشند، تا از این طریق امنیت نسبی خویش را تامین کنند و این مسئله باعث بروز آنارشی در سیاست بین المللی شده است. دو رکن اساسی نئورئالیسم تهاجمی، موازنه گرائی و “پیرو یا مرید” است.

 تغییرات در سیاست خاورمیانه ای روسیه

روسیه در زمینه اقتصادی با فروش تسلیحات نظامی و همکاری های درازمدت در زمینه انرژی در صدد بازسازی قدرت خود در خاورمیانه است. خاورمیانه بعد ازچین و هند بازار بزرگ روسیه در فروش تسلیحات نظامی است. ۱۷ درصد از صادرات جهانی تسلیحاتی روسیه در خاورمیانه است. در این رابطه ایران با ۳.۷ میلیارد، الجزایر با ۲.۳ میلیارد و امارات متحده عربی با ۱.۸ میلیارد بزرگترین خریداران روسیه را تشکیل می دهند.

تغییرات در سیاست خاورمیانه ای روسیه، با روی کار آمدن مجدد پوتین در سال ۲۰۱۲ آغاز شد. سال ۲۰۱۵، سال جابجائی قدرت در منطقه ژئواستراتژیک، خاور میانه بود. توافق هسته ای موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) میان ایران و ۱+۵، دراین سال به امضا رسید.

ویژگی رفتار روسیه در منطقه “موازنه گرائی” است، به همین دلیل بازی با همه دولت ها، یعنی بازیگران  کوچک و بزرگ اساس استراتزی  روسیه در منطقه است، بدون اینکه خود را در مقابل این یا آن بازیگر قراردهد. تحکیم روابط با ترکیه، عربستان سعودی، مصر، قطر، امارات متحده عربی و اردن یک سوی این بازی است، دراین حال ترمیم رابطه با اسرائیل را نیز به پیش می برد.

 از سوی دیگر روسیه متحد دائمی رژیم سوریه بوده و در کنار پایگاه جدید “لا تا کیا”، سالهاست (۱۹۷۱) که  در طرطوس در خاک سوریه در جنب دریای مدیترانه پایگاه نظامی دراختیار دارد. علاوه بر داشتن پایگاه نظامی، روسیه بزرگترین فروشنده تسلیحات نظامی به سوریه است،  بنا به گزارش موسسه تحقیقاتی صلح استکهلم، فروش تسلیحات نظامی به سوریه در فاصله سا ل های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۱، نسبت به سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶، ۵۸۰ درصد افزایش داشته است. بر اساس این گزارش، در سال ۲۰۱۱ سوریه پنجمین خریدارجنگ افزارهای نظامی با قراردادی در حدود ۳.۸ -۳.۵  میلیارد دلار بوده است.

در ابتدای تحولات سوریه در سال ۲۰۱۱ حمایت های روسیه عمدتا در چارچوب حمایت لفظی بود. به دلیل درخواست اسد در سال  2015 حمایت های روسیه وارد فاز نظامی شد، در سپتامبر همین سال مداخله نظامی روسیه در جنگ داخلی سوریه برای حفظ قدرت اسد آغاز شد.

در این جنگ داخلی، روسیه ائتلاف با ولی فقیه و “میدان” (نظامیان) و “محور مقاومت” رژیم  جمهوری اسلامی،  یعنی حزب الله لبنان و برخی از گروه های فلسطینی و عراقی  را، با هدف تثبیت حکومت اسد  هدایت و برنامه ریزی می کند.

یکی دیگر از ارکان سیاست خاورمیانه ای پوتین، ایجاد و شکل دهی ائتلاف های ضدغربی در منطقه خاورمیانه است، به خصوص در این سیاست مولفه ضدامریکایی بسیار برجسته است.

ولی فقیه و  میدان، شریک استراتژیک پوتین

مخالفت با “استکبار”، نفی “نظام  سلطه” و “تجدیدنظرطلبی بین المللی”، با اهتمام به صدور انقلاب و ایجاد “محور مقاومت (سوریه، گروه های شیعی مورد حمایت ایران در عراق، حزب الله لبنان و حماس و..)”، ستون های اصلی اهداف سیاست خارجی ولی فقیه هستند. در این سیاست نیز مولفه ضدغربی به ویژه ضد آمریکائی و ضد اسرائیلی در اولویت اصلی قرار دارد.

 تحقق عملی این سیاست نیز بدون ائتلاف با نیروهای همسو عملی نیست. برای نیل به این هدف سیاست امنیتی – نظامی “عمق استراتژیک نظام” به رهبری ولی فقیه، پایه ریزی شده است.

 اولین اقدام ارسال اسلحه، پول و آموزش سپاه بدر در عراق، توسط سپاه قدس بود. حزب الله لبنان به عنوان بازوی نظامی صدور انقلاب با محوریت ولی فقیه توسط جمهوری اسلامی، در سال ۱۳۸۲ در حین جنگ داخلی در لبنان پا به عرصه حیات گذاشت. از همان آغاز کمک مالی، تحویل سلاح و آموزش نظامی این نیروی نظامی را، سپاه قدس به عهده گرفت. در جنب ایران، سوریه نیز متحد حزب الله لبنان شد.

همانند عراق هدف جمهوری اسلامی در لبنان، تبدیل حزب الله به یک نیروی سیاسی بود. این هدف به کمک دلارهای نفتی انجام شد.

جنبش اعتراضی مردم سوریه، در زمانی کوتاه به دلیل ارسال اسلحه، مستشار نظامی و مزدور جنگی و آموزش نظامی و کمک مالی توسط بازیگران خارجی به یک جنگ نیابتی تبدیل شد.

 جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان پشتیبانان رژیم سرکوبگر اسد شدند. با فرماندهی سپاه قدس و حمایت حزب الله، گرو ه های شبه نظامی دیگری نیز مانند: لشکر فاطمیون، لشکر زینب در سوریه مستقر شدند. سپاه قدس در چارچوب سیاست نظامی اش در عراق و لبنان، نیروی نظامی جدیدی تحت عنوان لشکر باقر نیز به وجود آورد.

سیاست خارجی  پوتین نیز بعد از انتخاب مجدد او به ریاست جمهوری و پس از شکست گفتمان تعامل گرایی با غرب (مدویف)، اتخاذ سیاست “نوواقع گرائی تهاجمی” بود. انتخاب این سیاست توسط پوتین و علاقه او به ایجاد ائتلاف های ضدغربی، همسو بود با سیاست نگاه به شرق و نفی “نظام  سلطه” یعنی غرب و آمریکا، توسط ولی فقیه و میدان.

تشدید بحران سوریه، انگیزه مهمی برای پوتین در جهت باز سازی قدرت در خاورمیانه  بود. پوتین با مداخله نظامی، در جنگ داخلی سوریه حضورموثر خود را در خاورمیانه، و از آن مهمتر در مدیترانه، عملی نمود.

 از سوی دیگر یکی از مهمترین اهداف سیاست خارجی ولی فقیه و میدان، کسب هژمون منطقه ای تا سال ۱۴۰۴ بوده است، در این رابطه است که ائتلاف ایران و روسیه برای نجات رژیم اسد، شکل گرفت. پوتین نیز در نوامبر سال ۲۰۱۷ در ملاقاتش با ولی فقیه با بیان اینکه ایران برای روسیه “شریکی استراتژیک و همسایه بزرگ” است، به این ائتلاف مهر تایید زد.

 توسعه روایط استراتژیک ایران  و روسیه

 اقتصاد روسیه بر دو پایه اصلی متکی است: الف – فروش تسلیحات و جنگ افزار های نظامی، ب- صادرات نفت و گاز (انرژی)

 به همین دلیل مهمترین عرصه های روابط دو کشور فروش تسلیحات وهمکاری در رابطه با انرژی با ایران است.

الف – فروش تسلیحات نظامی و همکاری های نظامی – فنی

خاورمیانه بعد از چین و هند بازار بزرگ روسیه، در فروش تسلیحات نظامی است. ۱۷ درصد ازصادرات جهانی تسلیحاتی روسیه، در خاورمیانه است. دراین رابطه ایران با ۳.۷ میلیارد، الجزایر با ۲.۳ میلیارد و امارات متحده عربی با ۱.۸ میلیارد بزرگترین خریداران روسیه را تشکیل می دهند.

فروش تسلیحات  نظامی به ایران یکی از اهداف اصلی روابط روسیه با ایران است. جدید ترین معامله  روسیه  در سال های اخیر با ایران در عرصه تسلیحات نظامی، فروش موشک های مقابله گر سطح به هوای اس۳۰۰/۴۰۰  در جهت مقابله با جت های جنگنده F16 آمریگایی می باشد. این معامله تسلیحاتی در سال ۲۰۱۰ انجام شد، اما  ارسال آن به دلیل تحریم ها به عقب افتاد. در ابتدای سال ۲۰۱۶ این موشک ها به ایران ارسال شد. حجم فروش تسلیحات نظامی روسیه با ایران در فاصله سال های ۲۰۰۴- ۲۰۰۷ به یک میلیارد و چهارصد میلیون دلار و در فاصله سال های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ بالغ بر۴۱۰ میلیون دلار بوده است. در فاصله سال های تحریم زیان معاملاتی روسیه با ایران در عرصه تسلیحات نظامی، مبلغی بالغ بر ۱۱ تا ۱۳ میلیارد دلار بوده است.

از سوی دیگر جمهوری اسلامی با کمک های روسیه  توانست قایق های اتمی خود را با موشک های میان برد شهاب ۳ و شهاب ۴ مجهز کند.  نتیجه اینکه ولی فقیه عملا در رابطه با  خرید تسلیحات نظامی به همکاری های نظامی و فنی روسیه وابسته است.

موضوع مهم دیگر این است که  ولی فقیه نه تنها به حمایت نظامی روسیه نیازمند است، بلکه مهمتر ازهمه نقش بازدارندگی قدرت نظامی روسیه، در مقابل آمریکا برای حفظ نظام جمهوری اسلامی ضروری است.

ب- همکاری ها در عرصه انرژی

روسیه و کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا روی هم بیش از ۶۳ درصد منابع اثبات شده نفت و گازجهان را، در اختیار دارند.

تمایل فزاینده ای هم درمنطقه برای استفاده از انرژی هسته ای وجود دارد، که مورد علاقه روسیه است.

دو رویکرد عمده استراتژی انرژی روسیه در خاورمیانه این است، که با توافق کشورهای تولید کننده نفت و گاز انحصار و کنترل شریان های انرژی جهانی را در دست داشته باشد، تا از این طریق در وهله نخست قیمت گذاری ها را تعیین کند و در وهله دوم از انرژی به عنوان اهرمی برای فشار به اروپا و آمریکا استفاده نماید، از طرف دیگر در پی بازاریابی برای ایجاد نیروگاه های هسته ای است.

روسیه در رابطه با همکاری های انرژی، به ویژه با ایران، استراتژی همکاری های طولانی به خصوص در عرصه انحصاری کردن گاز را دنبال می کند. ایران و روسیه با هم دوسوم گاز جهان را در اختیار دارند. هدف روسیه این است که با بازسازی منابع گازی ایران از طریق شرکت گاز پروم، انحصار و کنترل فروش و تعیین قیمت ها را در جهان را ختیار داشته باشد.

ناهمسوئی ها و تعارض در روابط ایران و روسیه

ناهمسوئی ها و تعارض روابطه ایران و روسیه عمدتا یک جانبه و از سوی  روسیه است به عنوان مثال:

–  تاخیر مکرر در راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر

– تاخیر در ارسال سامانه های موشکی اس۳۰۰/۴۰۰

– اشکال تراشی در رابطه با عضویت ایران در سازمان همکاری های شانگ های

–  مهمتر از همه تصویب همه قطعنامه های الزام اور شورای امنیت علیه ایران

 با توجه به ناهمسوئی ها و تعارض در روابطه ایران و روسیه  که در بالا ذکر شده است، چرا ولی فقیه و میدان خود را جزء شرکای راهبردی پوتین قلمداد می کنند؟

زیرا شکست ها و ناکامی های پی در پی نیروهای دست نشانده ولی فقیه و حامیان نظامی او در منطقه و کشته شدن قاسم سلیمانی نشان داد که عمق استراتژیک چیزی جز حفره و باتلاقی نبوده و نیست.

 جاه طلبی های ولی فقیه برای کسب هژمون در منطقه، با راهبرد سیاست خارجی “ایران برای اسلام” و برگردان آن در عمل یعنی “عمق استراتژیک نظام”، به قیمت هدر دادن و نابودی منابع مالی و انسانی ایران تمام شده است.

 اکنون که “عمق استراتژیک”، به جهنمی برای نظام تبدیل شده است، ولی فقیه در صدد است که این بار با استفاده از شراکت راهبری با روسیه و پیمان استراتژیک با چین، به کسب هژمونی در منطقه نائل گردد، اما واقعیت این است که ولی فقیه درمانده، تنها نقش یک مرید و پیرو دو کشور روسیه و چین را، در منطقه بازی می کند.

[email protected]

https://akhbar-rooz.com/?p=112450 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

10 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
محمدی
2 سال قبل

آقای پریوز صدری نوشته اید که: خیلی از انقلابیون ایرانی بعداز مشروطه همین فکر شما را کردند. از ستم هائی که روسیه و انگلیس در ایران کرده بودند فکر کردند آلمان برای ایران« مفید » تر ست. نتیجه چه شد؟
در مورد جنگ جهانی دوم هم همینطور ، هیتلر ناسیونال سوسیالیست ادعای «مبارزه» با استعمار انگلیس و فرانسه داشت در خیلی کشور ها ازجمله ایران حکومت و غیر حکومتی را به خود جلب کرده بودو آن فجایع را راه انداخت.” در مورد اول توجه داشته باشید که نود سال پیش ما نه با جامعه امروز ایران مواجه بودیم و نه با این قدرت اجتماعی ورود به پشت پرده سیاست! یعنی آگاهان اجتماعی امروزمی توانند مصروف توضیح این امر بشوند که حامیان بیشمار دولت روحانی که سعی بلیغ دارند که ایران را در پیوستن به هر قیمت به منویات آمریکا و کانالیزه کردن همه وجوه حیاتی اش در آنجا، حتا اگر حسن نیت دارند اشتباه می کنند زیرا گذشته از آنکه تشت ذوب شدن در سیاست اقتصادی غرب تشتش از بام افتاده، سرنوشت خود رژیم پهلوی نشان می دهد که به محض پیدا شدن کوچکترین روزنه دیگری غرب با عواملش چه می کند. مورد دوم هم درسی است که چپ ها و همه نیروهای جهان از عملکرد غلط سوسیال دموکراسی آلمان گرفته و امکان تکرارش نیست. راه درست برای ایران اکنون ارتباط مستقل با هر چهار قطب قدرت جهانی است. آمریکا، چین، روسیه و اروپا.


پرویز صدری
پرویز صدری
2 سال قبل
پاسخ به  محمدی

سپاس از توجه شما ، بهتر بود که پاسخ خود را در زیر یادداشت قبلی بنده تایپ می کردید که نظر شما قابل مقایسه با حرب بنده باشد.
مجبورم کردید که دوباره همان نقل قول از شما را تکرار کنم و از همه پوزش می خواهم.
٬٬….. حال آنکه روسیه یا چین مقتدر و دیکتاتور، امروز موانعی هستند در راه جهانخوارگی کمتر این ولایت جهانی. برای کشورهای در حال رشد فرصت هستند…٬٬
دوست گرامی حرف من این ست که این جنگ های نیابتی و شاخ و شانه کشیدن قدرتها برای یک دیگر تکرار مکررات ست و تا بحال جان میلیونها نفر در همین قن بیستم تا امروز گرفته ست.
آقای جیمی کارتر در سال گذشته یادداشتی برای رئیس جمهور وفت آمریکا آقای ترامپ نوشت که «امریکا جنگ دوست ترین ملت جهان در تمام تاریخ بوده ست» او به آقای ترامپ گفت که از سال ۱۹۷۹ که با چین قرار داد تشنج زدائی امضاء کردند چین یک گلوله در جنگی استفاده نکرده ست و براحتی موجب رشد اقتصادی کشور چین شده که تا سال ۲۰۴۰ از آمریکا جلو می افتد.
این را ما هم می دانیم که چین بر خلاف روسیه در این سالها وارد جنگی نشده ست ولی تضمینی نیست که وارد جنگ نشود !!
حرف من این ست که ما باید از این دعواها نگران باشیم که بوی جنگ های گسترده تر می دهد .
مگر چین در جنگ دوم جهانی در مقابل فاشیسم ژاپن جانانه مقاومت نکرد؟
در آنجا مسئله روشن بود بشریت و فاشیسم و نازیسم ! کمونست های چین با حکومت مرکزی متحدا علیه فاشیسم اشغالگر جنگیدند.
حالا امروز ، روسیه در لیبی ، سوریه ، اکرائین و…… درگیر ست بنده این ها را این طور تحلیل نمی کنم که شما کردید :٬٬ حال آنکه روسیه یا چین مقتدر و دیکتاتور، امروز موانعی هستند در راه جهانخوارگی کمتر این ولایت جهانی. برای کشورهای در حال رشد فرصت هستند.. ٬٬
علیه جنگ ، برای صلح و آزادی ، پیشرفت ، عدالت اجتماعی و از همه مهم تر امروز
برای مسائل زیست محیطی باید اهداف استراتژیک ما باشد در سطح ملی ، منطقه ای و جهانی …

یهودی_ایرانی
یهودی_ایرانی
2 سال قبل

اقای هاشمی درود بر شما: با این نظر
“از آنجائیکه در ایران در میان احزاب و سازمان های سیاسی توسعه نیافتگی حاکم است.”
شما موافقم. این توسعه نیافتگی را باید از میان برداشت. ولی ان سه نمونه فقط ضد اسراییلی نیست و کاملا عنصر ضد یهودی در خود دارد، به درجات مختلف، و تا حدودی خود را پشت “ضد اسراییلی” بودن برای عوام گرایی (پوپولیزم منفی) قایم میکند. این همان “سیاست طبق معمول” است بر عکس اصول گرایی.

این مو از ماست کشیدنها برای چیست؟ اینجاست که نقش سیاست گران اصولی با دیگر سیاست مداران ، عوام گرایان، و عوام جدا میشود. ایده را به عمل در اوردن وقتی خود ایده غلط است مثل برپا کردن ساختمان بر پایه شن لغزنده است!
اقای نگهدار صرفاً گفت که او از انگلیسی ها نقل کرده است! که این جوابی بدون مسئولیت قبول کردن برای ایشان است. اقای لادن یک شبه نازی بیشتر نیست!

لزوم شجاعت نظری و برداشتن قدم در انسوست که در لحظه حاضر من بر ان تاکید دارم. تکرار مکررات در سیاست یک حلقه تکراری شده که فضای سیاسی ایران را هم در اختیار خود دارد.
شما در بعضی از مقالاتتان که من نگاه کردم نمونه هایی از این نظرات واکاوی تازه را نشان داده اید. به همین خاطر من انتظار یک قدم صریحتر از شما داشتم!
به زبان دیگر، تجربه سرزمین اسراییل مثل یک لکه روان شناختی ” رورشاخ” است که حتی بهترین ها را ممکن است به گمراه ببرد!
نظرات مشخص شما در ان سه مورد را من خوشحال میشوم بشنوم! انطباق تز شما کار مهم است! تز دادن اول کار است!
سلامت و موفق باشید!

یهودی_ایرانی
یهودی_ایرانی
2 سال قبل

با سلام به شما اقای هاشمی:
چند نمونه این سیاستهای مردم گرایانه نادرست را در این جا خواستم بیاورم :
١. در مقالهٔ اقای نگهدار ، چشم انداز مناسبات امریکا و خاورمیانه ایشان چند عبارت تحقیر امیز را در مورد یهودیان (مهمانان ناخوانده) و کشور اسرائیل (مینی کشور) دیده میشود.
٢. در مورد حزب چپ فدائیان موضع انها در مورد انفجار دوم نطنز انها دولت اسراییل را تروریست میخوانند.
٣. مقاله اقای امیر حسین لادن ، اسراییل و برنامه هولوکاست ایران، کاملا موضعشان به شبه نازی ها متمایل است.
نظر شما در این سه مورد چیست؟
سلامت و موفق باشید!

احمد هاشمی
احمد هاشمی
2 سال قبل

با سلام
در رابطه با سه موردی که مطرح کرده اید ، می توانم در اینجا به اختصار و در چارچوب یک تز عمومی پاسخ دهم، مدتی است که در راستای اثبا ت این تز مطالعه و تحقیق می کنم و امیدوارم در آینده نزدیک به جزئیات این تز بپردازم.
انفلاب پوپولیستی و مذهبی ایران یک برنده داشت و آن هم سنت گرایان اسلامی شیعی بودند، بازنده اصلی در این انقلاب، شاه ایران و طرفدارانش بودند.
متحدین سنت گرایان اسلامی شیعی دراین انقلاب پس از مدت کوتاهی، به پوزیسیون و اپوزیسیون سنت گرایان اسلامی شیعی تبدیل شدند.
از آنجائیکه در ایران در میان احزاب و سازمان های سیاسی توسعه نیافتگی حاکم است ، می توان نتیجه گرفت که این نخبگان سیاسی هستند، که رل اصلی را در تحولات سیاسی بازی می کنند.
در همین رابطه می توان گفت که یکی از نتایج انقلاب ایران:
برآمد نخبگان” ضد استعماری” ” ضد امپریالیستی”، ضد استکباری ” همراه با چاشنی ضد اسرائیلی بود، که شامل نحله های مختلف چپ، ملی گرا و ملی – مذهبی می شود.
مواضع سیاسی که شما مثال زده اید در این مجموعه قرار دارد و سراسر آغشته به گفتمان های ” ضد استعماری” ” ضد امپریالیستی”، ضد استکباری ” با چاشنی ضد اسرائیلی است.

ارادتمند هاشمی

یهودی_ایرانی
یهودی_ایرانی
2 سال قبل
پاسخ به  احمد هاشمی

با سلام دوباره:
به نظرات قبلی ام باید اضافه کنم این موضع گیری در مورد مسئله فلسطینیان _اسراییلیها و ایران_ اسراییل نشان دهنده طرز فکرهای نادرست نسبت به مسائل اقلیتهای دیگر را هم بیانگر است، چه اقلیتهای قومی باشد چه مذهبی، جنسی،.. .

این نوشته را اشتباهی به پاسخ اقای محمدی دادم.

محمدی
2 سال قبل

آقای نویسنده، همانطور که می دانید با فروپاشی اتحادجماهیر شوروی که پس از سالها تلاش مقدس از سوی غرب انجام پذیرفت، جنگ سرد تمام شده است. می دانید که روسیه امروز شوروی نیست. بنابراین بسیار آشکار است تمام تلاش های شما و همفکرانتان مصروف کانالیزه کردن و ذوب ایران به سوی و در قلب قبله ی عالم، امپریالیسم آمریکاست تا هر چه زودتر و بهتر کشور و مردم ایران مقروض بانک جهانی و تبدیل یونان خاورمیانه شوند. حال آنکه روسیه یا چین مقتدر و دیکتاتور، امروز موانعی هستند در راه جهانخوارگی کمتر این ولایت جهانی. برای کشورهای در حال رشد فرصت هستند…باقی بقایتان

پرویز صدری
پرویز صدری
2 سال قبل
پاسخ به  محمدی

در این گزاره که جنابعالی ارائه کردید :٬٬ .. حال آنکه روسیه یا چین مقتدر و دیکتاتور، امروز موانعی هستند در راه جهانخوارگی کمتر این ولایت جهانی. برای کشورهای در حال رشد فرصت هستند…٬٬ هیچ دلیل منطقی و قابل قبول وجود ندارد.
ـ قیصر آلمان و خلافت عثمانی با امپراتور اتریش در سال ۱۲۹۱شمسی / ۱۹۱۲ میلادی در مقابل استعمارگران انگلیس ، فرانسه و روسیه قد علم کردند تا در تاراج جهان سهم بیشتری ببرند.
خیلی از انقلابیون ایرانی بعداز مشروطه همین فکر شما را کردند. از ستم هائی که روسیه و انگلیس در ایران کرده بودند فکر کردند آلمان برای ایران« مفید » تر ست. نتیجه چه شد؟
در مورد جنگ جهانی دوم هم همینطور ، هیتلر ناسیونال سوسیالیست ادعای «مبارزه» با استعمار انگلیس و فرانسه داشت در خیلی کشور ها ازجمله ایران حکومت و غیر حکومتی را به خود جلب کرده بودو آن فجایع را راه انداخت.
حالا نیز این هیولاها بر سر غارت جهان دعوا دارند.
تا زمانیکه ثابت نشود حکومت های سرمایه داری چین و روسیه در داخل مرز های خود در این ۳۰ سال خط و ربطی انسانی داشته اند و دعوای آن با جهان سرمایه داری فقط بخاطر منافع بیشتر نیست و برای جهانی بهتر ست .
ما حق نداریم برای آنها هورا بکشیم.

یهودی_ایرانی
یهودی_ایرانی
2 سال قبل
پاسخ به  محمدی

با سلام دوباره:
به نظرات قبلی ام باید اضافه کنم این موضع گیری در مورد مسئله فلسطینیان _اسراییلیها و ایران_ اسراییل نشان دهنده طرز فکرهای نادرست نسبت به مسائل اقلیتهای دیگر را هم بیانگر است، چه اقلیتهای قومی باشد چه مذهبی، جنسی،.. .

یهودی_ایرانی
یهودی_ایرانی
2 سال قبل

من به اقای هاشمی جواب دادم، اشتباهی به نام دوست عزیز اقای محمدی ثبت شده است.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


10
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x