چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

جنبش کارگری در سال گذشته، اول ماه مه امسال و پیروزی هفت تپه! – نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران – خارج کشور

سال ۹۹ در تاریخ جنبش کارگری ایران در زمره سیاه ترین سالهایی بوده که طبقه کارگر با یک چالش واقعی معیشتی رو در رو بود. در برابر تورم بیش از ۶۰ درصدی، افزایش ناچیز ۳۹ درصدی حداقل دستمزدها، قدرت خرید کارگران را در آغاز سال نو امسال بیش از ۵۰ تا ۶۰ درصد کاهش داد. روند افزایش روزانه قیمت کالاها و خدمات مورد نیاز کارگران بطور صعودی در حال افزایش است. طبقه سرمایه دار در تهاجم بیرحمانه به سطح معیشت کارگران حتا نان خالی را نیز از سفره کارگران ربوده و خانواده های کارگری و زحمتکش را به اعماق فقر و فلاکت و تنگدستی غیر قابل تصوری سوق داده است. تورم اصلی ترین مواد خوراکی به ۶۰ درصد رسیده است. در حالیکه به اعتراف حتی تشکیلاتهای زرد و دست ساخته حکومتی همچون خانه کارگر یک کارگر باید لااقل ۸ تا ۹ میلیون تومان دستمزد بگیرد تا بتواند نیازهای خود و خانوادهاش را آن هم در سطح حداقلها و در مرز خط فقر تأمین کند، دستمزد تعیین شده امسال حتی کفاف نیازهای معیشتی یک هفته از خانواده کارگری را هم نمیدهد.

در یکسال گذشته تا به امروز پاندومی کرونا در جامعه فاجعه آفریده، در فقدان و عدم کارایی دولت و مسئولان بهداشت و درمان در برابر جان و زندگی توده های مردم، تعداد زیادی جان خود را از دست داده اند، پرسنل فدارکار بیمارستانها با کمترین امکان و پرداخت بالاترین هزینه حتی به قیمت از دست دادن جانشان به کمک و مداوای مبتلایان به این بیماری شتافته اند. موج وسیعی از کارگران و زحمتکشان که زنان طبقه امان بالاترین آمار را به آن اختصاص میدهند در اثر این پاندومی با بیکاری و نا امنی شغلی روبرو شده اند و با فقر و نداری دست و پنجه نرم میکنند. دولت سرمایه داری جمهوری اسلامی بجای حمایت مالی صدای هر اعتراضی را با سرکوب شدید پاسخ میدهد.

کشوری که جزء رده های اول کشورهای ثروتمند دنیا است، و تک تک شهروندانش می تواند در اثر ثروت و منابعی که دارا هست از یک زندگی با استانداردهای بالا برخوردار باشد، سیمایش پوشیده از کارتن خوابها، کودکان خیابانی که برای لقمه ای غذا در آشغالها میگردند، معتادانی که در قدم به قدم خیابانها دیده میشوند، زنانی که برای امرار معاش خود و فرزندانشان مجبور به تن فروشی اند، جوانانی که بدون امید به آینده، بیکار و بی سرنوشت در ماتم و غم اند، جامعه ای بیمار که میلیونها انسان بدون اینکه در سرنوشت خود دخیل باشند، امروز را به فردا سر میکنند.

حکومت سرمایه داری جمهوری اسلامی بیش از چهار دهه است با اعمال سیاستهای نئولیبرالی و خصوصی سازیها زندگی کارگران و تهیدستان را به تباهی کشانده و بیکاری گسترده و فقر و فلاکت را بر میلیونها نفر تحمیل نموده است. غیر از چند برابر زیر خط فقربودن مزد در ایران، کارگران شاغل اکثرا و تا میزان ۹۵ درصد دارای قراردادهای موقت و سفید امضاء و یا حقوق های معوقه هستند. از بیمه بیکاری برای جمعیت عظیم و میلیونی کارگران بیکارخبری نیست.

در سال ۹۹ علیرغم تشدید فوق العاده فشارهای اقتصادی و معیشتی بر دوش کارگران، اخراجها و بیکارسازیهای وسیع و گسترده و بازداشت و زندان و احضار فعالان کارگری و سندیکائی و تشدید فشارهای سیاسی و تهدیدات امنیتی، و خطر پاندومی کرونا، کارگران ایران در بیش از دو هزار مورد و در اشکال مختلفی برای دستیابی به مطالبات خود، برای بهبود شرایط کار، علیه وضعیت موجود دست به اعتراض و اعتصاب زده اند. دولت سرمایه داری جمهوری اسلامی اگر چه در سال ۹۹ موانع و محدودیتهای زیادی را بر سر راه فعالیت کارگران پیشرو و آگاه و تشکلهای موجود کارگری ایجاد کرد، اما نتوانست جلوی اعتراضات کارگری را بگیرد.

طبقه کارگر ایران تا کنون به کمک آگاهی و شناخت نسبی از توازن قوای خود و اوضاع حاکم بر جامعه، با استفاده از تاکتیک های مبارزاتی از هر فرصتی از اعتراض و اعتصاب گرفته تا حضور هر روزه اش در کف خیابانها برای کسب مطالبات و خواستهای خود استفاده نموده است. کارگران در تجمع های اعتراضی خود برای همراه کردن سایر کارگران و جلب حمایت های مردمی و خانواده هایشان کوشیده اند و در بعضی از حرکتها و اعتصابات کارگری هم موفق بوده اند، توطئه و دسیسه های مزدوران سرمایه ضد کارگری را با آگاهی و درایت خنثی نموده اند.

از مبارزات چشمگیر سال گذشته باید به اعتراض بازنشستگان و مستمری بگیران تامین اجتماعی در یکشنبه ها که بطور سراسری و با خواستها و مطالبات مشخص در خیابانها  نام برد، بویژه زنان بازنشسته در این مبارزه نقش بسیار بارزی تا کنون از خود نشان داده اند. در راستای این مبارزات موفق اسماعیل گرامی یکی از معترضین این حرکت دستگیر شد، که هنوز در زندان بسر میبرد. همچنین آزادی اسماعیل به خواست و مطالبات اعتراض بازنشستگان و مستمری بگیران تامین اجتماعی اضافه شده است.

مشخصاً در رابطه با مبارزات نیشکر هفت تپه، در طول سه سال گذشته تاثیرات بسیار مثبتی در روند مبارزه این بخش از جنبش کارگری مشاهده شده است. هفت تپه افقی روشن جلو جامعه و جنبش کارگری قرار داده است. شعار نان، کار، آزادی و مدیریت شورایی از دل مبارزات نیشکر هفت تپه بیرون آمد. آنها بدرستی برای مطالبات و خواسته هایشان بویژه در رابطه با خصوصی سازیها پافشاری کرده، و دولت را مجبور نمودند اختلاسگرانی همچون اسدبیگی و رستمی را که از چپاول و غارتگری بی حساب بیشترین بهره را از این خصوصی سازیها بردند، در دادگاه به محاکمه کشیده شوند. افشاگریهای کارگران نیشکر هفت تپه در رابطه با خصوصی سازیها بعنوان یک سیاست جهانی نئولیبرالیسم توجه جنبش کارگری را به این طرح استثمارگرانه بیشتر جلب نمود. در پروسه آخرین اعتصاب هفت تپه بود که کارگران عسلویه، قشم، فولاد اهواز، پارس جنوبی ، پتروشیمی، هپکو و نفت هم بر علیه طرح پیمان کاریها و حقوقهای معوقه دست به اعتصاب وسیعی زدند. دولت و کارفرماها از ترس اینکه این اعتصابات طولانی تر و گسترده تر شود، ناخواسته به بخشی از مطالبات کارگران تن دادند. رمز موفقیت مبارزات نیشکر هفت تپه در آگاه بودن به امر مبارزاتی و سازمانیابی آنها بود. سندیکای نیشکر هفت تپه بعنوان تشکل کارگران نیشکر هفت تپه در هدایت این مبارزات و سازمان دادن آن نه تنها نقش مهمی دارد بلکه حرف اول را میزند. بهمین دلیل نیشکر هفت تپه تا کنون توانسته حمایت یک بخش از طبقه امان را به حرکت خود جلب نماید، و آلترناتیو کارگری که لازمه اش تشکل یابی در سطح وسیعتر است را به عنوان استراتژی جنبش کارگری ارائه دهد. سازمانیابی و روحیه مقاومت و رزمندگی کارگران نیشکر در اعتصابات طولانی مدت از یکطرف لرزه بر پیکره دولت و کارفرماها انداخت و از طرف دیگر با تقویت جنبش کارگری و دیگر جنبشهای اجتماعی سنتهای قوی مبارزاتی را در جامعه و سیر مبارزاتی این جنبشها نهادینه نموده است.

امسال برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در ایران از طرف چندین تشکل مستقل کارگری و بازنشستگان و معلمان در تهران در جلو وزارت کار و در شهرستانها در مقابل سازمان تامین اجتماعی فراخوان داده شد، با وجود جو پلیسی شدید، حضور سرکوبگران رژیم قدم به قدم، کارگران در تهران و اکثریت شهرهای ایران این مراسم را برگزار نمودند. که در همان روز تعداد زیادی در تهران و تعدادی هم در سنندج دستگیر شدند. هراس رژیم از برپائی این مراسم تا جائی بود که چند روز قبل از برگزاری این مراسم شروع به تهدید نمودن فعالین کارگری و خانواده هایشان نمودند، که با عکس العمل از داخل و خارج در سطح جهانی روبرو شد. رژیم بموازات این مراسم روز کارگر – مراسم فرمایشی روز کارگر را از طریق مزدوران خانه کارگر بسرگردگی محجوب و حسن صادقی برگزار نمود. بنا به گزارشی: ” جمع اولیه خانۀ کارگر بسیار بی رمق و در حدود ۲۰۰ نفر بود. یکی از اعضای خانۀ کارگر که میان صف مردان و زنان ایستاده بود، مراسم را با شعار «نیروی انتظامی، تشکر، تشکر» آغاز کرد و سپس شعار «رئیس جمهور ما، برس به فریاد ما» را تکرار کرد. پس از تکرار شعار « قرارداد موقت، ملغا باید گردد» (که شعار محوری خانۀ کارگر بود)، تعدادی از فعالین کارگری مستقل درون جمع ناگهان یک صدا فریاد زدند «کارگر زندانی، آزاد باید گردد!» و چند بار این شعار تکرار شد. جالب است که پس از این شعار، فردی که بلندگو را در دست، به اشتباه همین شعار را تکرار کرد! پس از این شعار، برخی اعضای خانۀ کارگر متوجه شدند که افراد «غیر خودی» در درون جمع وارد شده اند.”

برگزاری اول ماه مه امسال نشان داد که در برابر نمایشات دولتی، صف مستقل کارگران، این پتانسیل را دارد قدعلم کند و روز اول ماه مه را با هم طبقه ایهای جهانی اش برگزار نماید. در مقایسه با سالهای قبل آنچه برجسته بود حرکت سراسری بازنشستگان که به عنوان پیشتاز در کف خیابان است حتی توانستند پرستاران و معلمان را با خود همراه کنند.

بیانیه مشترک پانزده تشکل شامل: سندیکاها و دیگر تشکلات مستقل کارگری، کانونهای صنفی معلمان، تشکلات مستقل بازنشستگان و تشکلات مدافع حقوق زنان به مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر حاوی نکات ارزنده ایی است که برضرورت اتحاد و متشکل شدن جنبشهای اجتماعی در شکل شورایی مستقل تاکید نموده و بر این امر باورند که با استفاده از این تشکل شورایی می توان به مطالبات و خواستهای خود دست یافته و به عنوان ابزاری در امر سازماندهی اجتماعی و متشکل، جنبشی شکل گیرد که بتواند توازن قوای طبقاتی جامعه علیه نظام سرمایه داری و به نفع جنبشها را تغییر دهد. بحرانهای موجود جامعه همراه با استبداد خشن رژیم اسلامی، فقر و فلاکت را هر روز تولید و باز تولید میکند. طبقه کارگر با پراکندگی و عدم انسجامی روبرو است که در جدال هر روزه ایی که از طریق اعتراض و اعتصاب برای بقاء اش با سرمایه دارد، امر هر چه بیشتر متشکل شدن را در دستور کارش میگذارد. بند بند این بیانیه بر این تلاش است که این افق را جلو جامعه بگذارد و آن را متحقق کند. واقعیتش این است رمز پیشروی طبقه کارگر در هر زمینه ای مستلزم ایجاد تشکلهایش است، این متشکل شدن نه تنها ضامن مقابله با سرکوب ها، بی حقوقی ها و دست یافتن به خواست ها و مطالبات کارگری است بلکه خواهد توانست در شرایط امروزی که جامعه ایران آبستن حوادث است، و جریانات راست و واپس مانده ارتجاعی که به کمک امپریالیستها برای قدرت سیاسی خیز بر داشته اند(همانطور که این بیانیه بدرستی و روشنی به آن اشاره نموده است) را کنار بزند. بنابراین طبقه کارگر در کنار دیگر جنبشهای اجتماعی ناچار است به مثابه یک جنبش اجتماعی ظاهر شود.

در اول ماه مه امسال بیانه ایی از طرف فولاد اهواز منتشر شد. این بیانه ها بدرستی در راستای همبستگی طبقه کارگر ایران با طبقه کارگر جهانی و خواست و مطالبات کارگری بیان شده است.

بیانه ایی از طرف نیشکر هفت تپه بمناسبت اول ماه مه منتشر شد ضمن همبستگی طبقه کارگر ایران با طبقه کارگر جهانی، در این بیانه بدرستی از مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه و پافشاری برای کسب خواستها و مطالباتشان در سال گذشته قید شده است. آنچه حائز اهمیت است در این بیانه برجسته نمودن خصوصی سازیها و انتقال آن به بخش دولتی است، که خوشبختانه چند روز بعد از اول ماه مه کارگران نیشکر هفت تپه در اثر مبارزات جدی و طبقاتی که از خود نشان دادند به این پیروزی دست یافتند.

 علی نجاتی و اسماعیل بخشی به عنوان فعالین پیشرو طبقه کارگر نیشکر هفت تپه پیامهایی دادند که حاوی رهنمودها و تجارب ارزنده مبارزه کارگری است که تضمین کننده غنی نمودن و نشان دادن برنامه و عمل در ادامه مبارزات آینده جنبش کارگری است.   

 ما امسال شاهد هستیم طبقه کارگر در برابر تمام سرکوبها و بی حقوقی هایی که با آن مواجه بوده است جسارتى بمراتب بیشتر، قاطعتر و عزمى راسخ تر از خود نشان داده است. علتش هم این است که زمینه های عینی اتحاد و همبستگی بیشتر فراهم شده است.

دستاوردی که امسال طبقه کارگر در اول ماه مه با صدور بیانیه ها و قطعنامه های مختلف که هر کدام تلاش در پیشبرد مبارزات طبقاتی قویتری را دارند بدست آورده است، می توان ناشی از حرکت شایان کارگران هفت تپه دید که بیشترین تاثیر را در روند این مبارزات در سطح جامعه داشته اند.

لغو خصوصی سازی ها که مدت ها است کارگران نیشکر هفت تپه آن را در سر لوحه مبارزات خود قرار داده اند و با قاطعیت در افشای اختلاسگرانی همچون اسدبیگی و رستمی و دولت سرمایه داری جمهوری اسلامی که در حمایت از این فاسدین بر آمد و لحظه ای از مبارزه در رسیدن به این خواست مهم کوتاهی ننمودند، دو روز پیش با موفقیت، صنعت نیشکر هفت تپه، به بخش دولتی برگردانده شد. این یک پیروزی برای بخش نیشکر هفت تپه و طبقه امان است. هفت تپه با پیگیری و مبارزاتش ثابت نمود که فقط با اتکاء به نیروی طبقاتی و عدم توهم به دشمن می توان به مطالبات رسید. هر چند کارگران نیشکر هفت تپه و پیشروان آن به این امر آگاه هستند که نباید به بخش دولتی هم توهم داشت، زمانی هم  این مجتمع در دست

بخش دولتی بود، شامل بیکارسازیها شدند، حقوق های آنها چند ماه به چند ماه به تعویق افتاد، از کارگران رسمی به کارگران قراردادی و پیمانی مبدل شدند و استثمار روزانه کارگران بقوت خود باقی بود. اما راز این موفقیت در این است زمانیکه کارگران با دولت بعنوان بزرگترین کارفرما روبرو هستند، تحمیل خواستها و مطالبات آسانتر است در حالی که در بخش خصوصی، شما نمیدانی با چه کار فرمایی و چند سرمایه دار روبرو هستید . همچنین متحد شدن کارگران در مقابل دشمن مشکلتر خواهد بود، هم دست و بال صاحبان خصوصی سازیها در استثمار شدیدتر کارگران، در اخراج سازیها و تغییر قراردادهای آنها از رسمی به قراردادی، از قراردادی به پیمانکاری بازتر است. از طرف دیگر، همانطور که اسماعیل بخشی در سخنرانهای اخیرش اشاره نمود، کارگران با شناخت دقیق از ماهیت دولت و بخش دولتی و استثمار کارگران اما این امکان را ایجاد خواهند نمود که برای تشکل شورایی خود که نظارت کامل کارگران را بر امر تولید و سرنوشت خود داشته باشند گام بر دارند. هر چند روزهای دشواری در پیشاروی نیشکر هفت تپه خواهد بود، اما برای رسیدن به این اهداف، نیشکر هفت تپه تجارب وسنتهای گرانبها یی دارد که با اتکاء به آن ها خواهد توانست این امر مهم را عملی نماید. سنت شورایی با تار و پود صنعت نیشکر هفت تپه عجین شده است. اما آنچه مهم است دیگر بخشهای طبقه کارگر ایران این مبارزات نیشکر هفت تپه را الگو و چراغ راه خود قرار دهند که طبعا به امر مبارزاتی جنبش کارگری کمک خواهد نمود و از سوی دیگر راه رسیدن هفت تپه به اهداف پیش رویش را سهلتر خواهد نمود.

اول ماه مه امسال اتحاد و همبستگی سراسری طبقه کارگر و دیگر جنبشهای اجتماعی را نوید میدهد. تا جائیکه به خارج کشور بر میگردد این وظیفه را جلو نهادها و تشکلهای کارگری و نیروهای سیاسی می گذارد که با متشکل نمودن خود در طیفهای گسترده تر در حمایت و همسویی با شعارها و رهنمودهای مشخصی که از بیانیه های ۱۵ تشکل، فولاد اهواز، نیشکر هفت تپه و پیام های علی نجاتی و اسماعیل بخشی برمی آید، مبنی بر:  ” تامین معیشت همگانی با توجه به نرخ تورم و خط فقردر جامعه، تامین بهداشت و درمان رایگان، تامین آموزش رایگان ، بیمه بیکاری مکفی برای بیکاران، آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی و لغو کامل خصوصی سازی ” همچنین در متحقق شدن شورای سراسری جنبشهای اجتماعی یاری رسانده و قدمهای موثری بردارند.

اردیبهشت ۱۴۰۰/ مه ۲۰۲۱

نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران – خارج کشور

https://akhbar-rooz.com/?p=113568 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x