جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

ارتفاع ابتذال – مهدی اصلانی

بیایید روشن‌فکری‌ی متعهد و دوستان‌مان در ایران و بی‌شمار شرافت‌مندان قبیله‌ی قلم در ایران را تنها نگذاریم و پشت‌شان را خالی نکنیم. نگذاریم آن‌ها از وجود چنین اپوزیسیونی شرم کنند. آن‌ها در زیر شدیدترین فشارها در پاس‌داشتِ کرامت انسانی، حرمتِ راًی اقلیت بودن‌شان حفظ کرده‌‌اند. به ما و آن‌ها نگویید...

بیایید روشن‌فکری‌ی متعهد و دوستان‌مان در ایران و بی‌شمار شرافت‌مندان قبیله‌ی قلم در ایران را تنها نگذاریم و پشت‌شان را خالی نکنیم. نگذاریم آن‌ها از وجود چنین اپوزیسیونی شرم کنند. آن‌ها در زیر شدیدترین فشارها در پاس‌داشتِ کرامت انسانی، حرمتِ راًی اقلیت بودن‌شان حفظ کرده‌‌اند. به ما و آن‌ها نگویید: شما مگه چند نفرید. باید فریاد کرد و عربده سر داد که حتا به‌عنوان یک نفر و به صفت شخصی در این بازی‌ی کوچک و غیرانسانی شرکت نمی‌کنم

با اعلام و ثبت نام ابراهیم رئیسی در انتخابات حکومتی بار دیگر نام این قاتل مرغوب بر سر زبان‌ها افتاد.

شاگرد شوفرهای اتوبوس‌های مسافربری در بره‌کُشانِ سفرهای نوروزی در عهد ماضی از منزلتی ویژه برخوردار بودند. مسافران از همه‌جا مانده که التماس‌کنان حاضر بودند حتا روی بوفه جایی بیابند و شاگرد شوفرها برای بازارگرمی و گران‌فروشی با تحکم که: نداریم، بوفه هم فروخته شد.

در میان به اصطلاح اپوزیسیون ایرانی کسانی هر ۴ سال یک‌بار در نقش شاگردشوفرهای ایران‌پیما ظاهر می‌شوند. اشکال ماجرا نه در تبلیغِ فکر و داشتنِ نظرِ سیاسی این عده که همانا درتکثیرِ صدای بیتِ رهبری -مشارکت حداکثری- و اشغال صندلی‌هایی است که متعلق به اپوزیسیون است.

حکومت اسلامی و بیتِ رهبری در سالیان اخیر تلاش کرده بازی‌ی اپوزیسیون را در دل خود جای دهد. با پیامی روشن: باید بخشی از خودم باشید. اپوزیسیون من باید از خودم  باشد و من تعیین می‌کنم چه کسی اپوزیسیون باشد. و به همین ساده‌گی بخشی از صدای خارج کشور را در خود ریخته و در دام این ساخت اسیر کرده است.

هر بار نیز در معرکه‌ی انتخابات و در تسخیر رسانه ما با پژواک یک صدا مواجهیم و در این بین برای شماری شغل «تحلیل‌گر سیاسی» نیز فراهم می‌شود.

در نهاربازارِ انتخابات، امنیت‌خانه‌ی اسلامی توانسته بخشی از اپوزیسیون ایرانی را به مطربان روحوضی‌ی‌ بنگاه شادمانی‌ی علی خامنه‌ای بدل کند.

هر بدتر دیروز می‌شود بد امروز. ما دیروز از ترس جلیلی و رئیسی باید برویم به روحانی رای بدهیم و امروز از ترس رئیسی به لاریجانی یا تاجزاده و سعید محمد. و این دایره‌ای بسته است که از قطر شعاع آن هر ۴ سال یک‌بار کاسته شده است. دایره‌ای که مساحت‌اش به قواره‌ی انگشتی آلوده به مرکبِ رای تقلیل یافته است.

منطق عمومی‌ی کسای که تبلیغ به شرکت در انتخابات می‌کنند آن است: چون زورمان به حکومت‌گران نمی‌رسد و قرار نیست ایشان بروند و شبیه ما بشوند به‌تر آن‌که ما کمی شبیه آن‌ها شویم.

مدام هم از منافع عمومی‌ی مردم در داخل می‌گویند و مفهوم انتزاعی‌ی مردم را مصادره کرده و بر سر دیگران می‌کوبند. و از قضا مردم را در اسارتِ عوام‌زده‌گی نگاه داشته و مدام بر ارتفاعِ ابتذال می‌افزایند.

 جامعه‌‌ای که هر ۴ سال یک‌بار “اووردوز” می‌کند و وضعیت مزاجی‌اش بحرانی و شورآباد لازم شده و از فردای انتصابات حکومتی فرورفته در کما و خلسه شروع به ترک می‌کند. چنین جامعه‌ای باید ترک کند تا با بهبود نسبی بتواند از فردای مضحکه‌ی انتخابات دوباره شروع به کشیدن کند.

این دسته از صندلی اشغال‌کن‌ها مدام تو دل‌مان را خالی می‌کنند که از مردم دور افتادید. حال آن‌که این نوع سیاست‌ورزی بیش از هرچیز به ‌تمامی دورافتادن از خود است.

کژفهمی‌ی شماری از بوقچی‌های ولایت بر این منطق استوار است که در «مبارزه‌ی مسالمت‌آمیز» در هر شرایطی باید از همه‌ی فرصت‌ها برای گذار آرام به دموکراسی استفاده کرد.

در نگاه کسانی که تبلیغ به شرکت در انتخابات حکومتی و پاسداری از صندوق رای می‌کنند. ساختِ مبتنی بر جنایت در تفاوت‌های جناحی حذف می‌شود. جناحی وجود دارد که متفاوت است و کم‌تر جنایت‌کار. این نگاه به ما می‌گوید که چه‌گونه می‌توان جمهوری‌ی اسلامی دیگری داشت. نه آن‌که چه‌گونه جمهوری‌ی اسلامی نداشت.

 ابراهیم رئیسی در میان کاربه‌دستان نظام اسلامی از بقیه قاتل‌تر نیست! هرکس دیگری در ساختِ نظام ولایی می‌توانست در موقعیت او قرار گیرد. رئیسی در تابستان ۶۷ در موقعیت قاتل قرار گرفت. هر آکتوری در آن موقعیت می‌توانست نقش قاتل را ایفا کند. قتل‌عام اسم عام است؛ آیت‌الله اسم خاص. «آیت‌الله ابراهیم رئیسی» نامی است که می‌توان در هرم قدرت هر اسم دیگری را جای‌گزینش کرد. او بازیگر نقشی شد که سناریوی آن هم از پیش نوشته شده بود. در این معادله‌ی دو مجهولی نمی‌توان به جای قتل‌ِ عام سه نقطه گذاشت؛ به جای آیت‌الله اما می‌توان. در این معادله، قتلِ ‌عام ثابت است اما آیت‌الله را می‌توان برداشت و به جای آن اسم دیگری گذاشت: سردار دهقان، سعید محمد، محسن رضایی، لاریجانی و … این لیست چندان بلند است که می‌توان در صف ایستاده‌گان را به‌نوبت به دیگر نقاط جهان صادر کرد. از قضا بسیاری در این ساخت حسرت‌خوار آن هستند که چرا «امام» در کشتار تابستان شصت‌و‌هفت ایشان را انتخاب نکرد! و نتوانستند جای رئیسی باشند. دیگر کارورزان نظام اسلامی اگر قاتل‌تر از رئیسی نباشند هم‌جوار او هستند.

در تابستان ۶۷ چه کسی را می‌توان جای رئیسی گذاشت تا عمل‌کردی متفاوت از وی داشته باشد؟ او یک عامل درجه یک است. سناریویی که ساختارش هم از پیش معلوم بوده و رئیسی فقط اسکار این نقش را دریافت کرده است.

بزرگ‌نمایی و تاًکید بر نقش جنایت‌کارانه‌ی رئیسی یعنی آن‌که در این ساخت می‌توانیم کسانی را آیت‌الله مهربان و مهرورز و ضد قتل بخوانیم. در هیچ لابراتوری و با قوی‌ترین میکروسکوپ‌های جهان نمی‌توان مولکولی از رحمانیت و بی‌جنایتی در چرخه‌ی این نظام یافت.

فرض کنیم در تابستان ۶۷ حکم خمینی به جای نیری و رئیسی برای شخصی دیگر صادر می‌شد. چه کسی شهامت آن‌را داشت که در چرخه‌ی قدرت و ساخت بگوید: حضرت امام این کار جنایت است و لطفاً مرا از این ماًموریت معاف بدارید!

 بیایید به نظامی چنین بهیمی کمک نکنیم. فراخواندن دیگران به پای صندوق‌ها و نمایش عمومی صفِ طویل از سیمای اسلامی و پز دادن به جهانیان یعنی برد نظام و باج‌خواهی از جامعه‌ی جهانی، و دیگر هیچ اهمیتی هم ندارد کدام مار سر از جعبه‌ی مارگیری‌ی بیت بیرون درآورد. تحریم انتخابات و رای ندادن برهنه‌گی عارض می‌کند.

نگذاریم ساخت نظام ولایی و بیت رهبری از قتل فضیلت بسازد. می‌توان حتا باخت را قبول کرد تا بزرگی حفظ شود.

نباید بازی را اعتبار بخشید شرکت در بازی بیش از هرچیز خود بازی را برنده می‌کند. بیایید در ضیافت انتخاب ملکه‌ی زیبایی‌ی سلاخ‌ها شرکت نکنیم.

بیایید روشن‌فکری‌ی متعهد و دوستان‌مان در ایران و بی‌شمار شرافت‌مندان قبیله‌ی قلم در ایران را تنها نگذاریم و پشت‌شان را خالی نکنیم. نگذاریم آن‌ها از وجود چنین اپوزیسیونی شرم کنند. آن‌ها در زیر شدیدترین فشارها در پاس‌داشتِ کرامت انسانی، حرمتِ راًی اقلیت بودن‌شان حفظ کرده‌‌اند. به ما و آن‌ها نگویید: شما مگه چند نفرید.

باید فریاد کرد و عربده سر داد که حتا به‌عنوان یک نفر و به صفت شخصی در این بازی‌ی کوچک و غیرانسانی شرکت نمی‌کنم.

 بیاییم به جوان‌کشان دهه‌ی ۶۰، اسیرکشان ۶۷ و قاتلان مختاری‌ها و پوینده‌ها و فروهرها و نداها ‌و هیچ قاتلِ دیگری راًی ندهیم.

https://akhbar-rooz.com/?p=113576 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

16 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
نادر
نادر
2 سال قبل

درود بر روشنفکر آزاده و آزادی خواه و آزاد اندیش انسان گرا رفیق گرامی مهدی اصلانی.قلم شما چه زیبا و موشکافانه و ظریف کارانه ،سطح های شقاوت و ابتذال و وادادگی وپستی را عریان و رسوا می کند.بازهم درود بر شما.

لطیف
لطیف
2 سال قبل

کدام حرامی بود که میگفت:گفتنش هزینه دارد اما می‌گویم، رئیسی بی شیله پیله است.
کدام حرامی بود که میگفت: رئیسی فرزند دادگستری است.
کدام حرامی بود که میگفت:آیت اله رئیسی حامی حقوق بشر است.
کدام حرامی بود که میگفت:«اگر نمی‌توانیم کاری کنیم باید از روز اول بگوییم که نمی‌توانیم»که«ستاره مال آسمان است و مال دانشگاه نیست»که«به والله سالهای ٨۴ تا ٩٢ تکرار نخواهد شد»که «عزت و غرور ملی ایرانیان را بازخواهم گرداند » که «نباید کشور را به سوی جنگ هدایت کنیم » که «من اگر اشتباهی کنم با صراحت در برابر ملت عذرخواهی خواهم کرد»که«ما تحریم را خواهیم شکست»که «شعار من نجات اقتصاد ایران است »که«مگر می‌توان در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد که نرخ دلار باید به ٧٠٠ تومان برسد » که«برای من قابل‌ قبول نیست که فرد ایرانی به خاطر کاهش هرروز قیمت ریال در کنار یک عرب،خجالت بکشد»که اقتصاد بدون نفت جزء سیاست‌های کلی نظام است » که « اگر مانع فروش نفت بشوند، تنگه هرمز را میبندیم » که «حفظ تمامیت ارضی و منافع ملی ایران دغدغه ما نیست و الویت اول و آخر ما حفظ نظام قاتلین است،وگرنه با تدبیر و امید، تن به خفت نرمش قهرنامانه نمی دادیم و هشتگ و پشتگ نمی زدیم و خلیج فارس را چینی نمیکردیم و دریای خزر را روسی نمیکردیم و چابهار را هندی نمیکردیم و اغتشاگران دیماه ٩۶ و کرکسهای آبان ٩٨ را گازانبری از کف خیابان جمع نمیکردیم و هواپیمای مسافری دشمن خارجی را سرنگون نمیکردیم و دلار ٣هزارتومنی را ٣٣ هزار تومن و بنزین ١٠٠٠ تومنی را ٣هزار تومن و ۶٧ میلیون را از خوردن برنج محروم نمیکردیم که به ایربگهای پس و پیش بادکنکهای سبز و بنفش و قهوه ای زیتونی شده های انگشت خونی و تدبیری و اعتدالی وتحولی ها وملی منقلی منبریهای مدعی حفظ منافع ملی وتمامیت ارضی وغیروذالک بربخورد.

امیر ایرانی
امیر ایرانی
2 سال قبل
پاسخ به  لطیف

نجات دهندگان رئیسی از اتهامات جنایتکارانه اش چه فعال شدند!
از آمدنش چه چیزی عاید مجیزگویانش با شعار های آبگوشتی مبارزاتی خواهد شد،
خودش پرسشی است!؟

لطیف
لطیف
2 سال قبل
پاسخ به  امیر ایرانی

خودت ناراحت نکن امیر خان،اصل بَد نیکوتر نگردد آنکه بنیادش بَدَست،نگران تلاش نجات دهندگان حرامی قاتل نباش،فعال شدنشان مثل سگ پاولف غریزی و مذبوحانه است،نترس مرگ محتومشان در راهست،چرا که حکم تیر حرامیان و حامیان نظام قاتلین صادره شده است و حکمشان قطعی و غیرقابل بازگشت است؛بنابراین ذهنت را درگیر تحرکات حرامی و نجات دهندگانش نکن،آنها قدرتشان که از انگشت جوهریهای بابا اکبری…از باکتری زاده های جامعه بَدنی…از بادکنکهای سبز اوبامایی…از سبز و بنفش های جان کری بایدنی …از بَدنی ها و قَلمی ها و دَهنی ها و بَغلی ها و پاکتی های اعتدالی و تحولی های دوربینی و تربیونی که بیشتر نیست،نگاه ببین دستاورد ٢٣ سال افشاگری و پرسشگری و روشنگری و مطالبه محوری آنها چیست،نگاه ببین دستاورد ٢٣ سال تحمل فشار از پائین و لب دادن از بالای آنها چیست،نگاه ببین دستاورد ٢٣ سال هشتگ و پشتگ زدن آنها چیست،آیا آنها دستاوردی بجزچوب دوسر شکلاتی شدن داشتند،آیا دستاوردی بجز تحمل خفت و خواری و مفتضح شدن داشتند؛نجات دهندگان حرامی نظام قاتلین که عددی نیستند،آنها اگر مرام و معرفت داشتند که بعد از ٢٣ سال خواری طلبی و رانت خواری به مهره امنیتی رای نمی دادند و مجلس شان سپاهی و دولتشان امنیتی نمی شد و برای دیکتاتور اعظمشان نامه ٣٧ صفحه ای نمی نوشتند و شکلات خوریشان را تکرار نمی کردند که تکرار می کنم که تسلیم صحنه آرایی منشوری بشوید و از ماه عسل حصر،از سوئیت هتل اوین،از اقضاء نقاط دنیا بع بع کنید و به دُری و ریشهری… رای بدهید.

اصلا چرا راه دور برویم امیر خان،همین مطلب اصلانی را نگاه کن،از ١١ تا کامنتی که ثبت شده است، ۴ تاش متعلق به آقای ایرانی است،اونوقت همین آقای ایرانی با حواس پرتی تمام به لطیف پاسخ بی ربط داده که نجات دهندگان رئیسی چه فعال شدند،در حالی که لطیف یه کامنت نوشته و فقط چند تا سوال طرح کرده است؛می بینی امیر خان،دیگ داره به دیگ میگه روت سیاه،پس نفس عمیق بکش و بگذار که حرامیان قبیله ای و گله ای و رمه ای نظام قاتلین،مثل مرغ و گوسفند تلاش مذبوحانه بکنند و تا ابد زمین خوردن و ضایع شدنش را با سینه خیز رفتن انکار بکنند؛چرا که امثال آقای ایرانی خود را بخواب زده اند و خفته نیستند که بیدارشان کنی.

امیر خان،در صورت امکان قبول زحمت کن و به آقای ایرانی بگو بعید نیست که لطیف مجیزگو باشه و ازمجیزگویی چیزی عاید بشه یا نشه،ولی سوالهای مطرح شده دیروز و امروزش،پاسخ صریح و روشن می خواهد.

کدام حرامی بود میگفت:من سرهنگ نیستم و حقوقدانم.
کدام حرامی بود میگفت:من از وزارت اطلاعات،نیروی انتظامی،سپاه پاسداران،بسیج و نیروی امنیتی که معترضین را سرکوب کردند،تشکر می کنم.
کدام حرامی بود میگفت:من در ارتش و ادرات دولتی حجاب را اجباری کردم.
کدام حرامی بود میگفت:ملت آنهایی که در طول ۳۸سال فقط اعدام و زندان بلد بودند،را قبول ندارند.
کدام حرامی بود میگفت:اختیارات به توانمندی خود رییس‌جمهور بستگی دارد.
کدام حرامی بود میگفت:وقتی رییس‌جمهوراختیار ندارد،چه مسئولیتی از او میخواهید.
کدام حرامی بود که از جشنواره کن سلقون به مهره امنیتی نظام قاتلین رای داد و با انگشت جوهریش عکس سلفی گرفت.
کدام حرامی بود که از سوئیت هتل اوین رای داد و گفت شما هم صبر و مدارا کنید و رای بدهید.
کدام حرامی بود که از سوئیت هتل اوین رای داد و با انگشت جوهریش عکس سلفی گرفت.
کدام حرامی بود که به قاتلین دهه ۶٠ و ٧٠ و ٨٠ و ٩٠ رای و با انگشت جوهریش عکس سلفی گرفت و گفت:امیدوارم که درستی کرده باشم.
کدام حرامی بود که از کانادا به امریکا رفت و به مهره امنیتی نظام قاتلین رای داد و با انگشت جوهریش عکس سلفی گرفت.
کدام حرامی بود که از پاریس و لندن و برلین و نیویورک و بلژیک به مهره امنیتی نظام قاتلین رای داد و با انگشت جوهریش عکس سلفی گرفت.

پ.ن.

آب فاضلاب مسجد و لجن خزنیه و کلیسا،از وجود متعفن حرامیان و حامیان نظام قاتلین تمیزتراست.

امیر ایرانی
امیر ایرانی
2 سال قبل
پاسخ به  لطیف

به امید روزی که ادبیات دینی از جامعه زدوده شودو این حرام و حلال گویی که ریشه دینی دارند دکانشان برچیده باد.
امثال امیر ایرانی حواسشان هست نگران نباشید و وقتی می بینند یک جنایتکاری بنام رئیسی که یک جوان بی سوادی بود در یک ماموریت مشکوکی به جمعی وارد می شود و مجری یک کشتار مشکوک می شود و در مقامی قرار می گیرد بدون هیچ ترسی حکم اعدام صادر می کند و در ادامه کارش دامنه حکم اعدام صادر کردنش را گسترش می دهد بعد از نزدیک به چهل سال این موجود مخوف از پشت پرده برون می آید و در پی گرفتن موقعیت رئیس جمهوری می شود این حرکات این موجودات از نظر امیر ایرانی ها پنهان نمی ماند و این حرکات این موجودات پرسش برانگیر می شود. در دنباله رفتار رئیسی نامی مشاهده می شود گروهی با وارد کردن موضوعات دیگر در پی این می روند که اعمال این موجود جنایتکار را به حاشیه ببرند که اعمال این به حاشیه برندگان نیز پرسش برانگیز می شود؛ حال می خواهد این به حاشیه برنده شخص شخیصی به نام لطیف باشد یا شخص شخیص دیگر، این رفتار شخص شخیصان خاص از نظر امثال امیر ایرانی پرسش برانگیر خواهد بود.
بیان داشته ای چند نظر امیر ایرانی پای این نوشتار است؛ درست می گویی!
حتمن نکات غیر تکراری در این نظرات است که گردانندگان زحمت کش اخبار روز اجازه انتشارشان را می دهند؛ همانطور که گاهی مانع انتشار بعضی از نظرات امیر ایرانی به ملاحظاتی می شوند

لطیف
لطیف
2 سال قبل
پاسخ به  امیر ایرانی

امیر خان،هرچند می پذیریم که بخش عمده ای از معنای و مفهوم کلمه «حرامی»ریشه در فرهنگ و آموزه های دینی دارد؛ولی در بحثهای روزمره شفاهی و کتبی،هر کلمه ای را «حرامی و حرمزاده و… » باید در ذیل جمله بیان شده تعریف کرد و درست و غلط بودنش را از رابطه انضمامی که با واقعیت عینی دارد،تشخیص داد.

امیر خان، امثال آقای ایرانی،حواسشان نیست،اگر حواسشان بود،حتما متوجه می شدند که اساسا موضوع هر دو کامنت لطیف،ربطی به رئیسی ندارد،چرا که لطیف در ابتدای کامنت اولش پرسیده کدام حرامی بود که می گفت:«رئیسی بی شیله پیله است،که رئیسی فرزند دادگستری است،که رئیسی حامی حقوق بشر است؛» آیا معنی و مفهوم این سوالها حمایت از رئیسی است،آیا طرح این سوالها به حاشیه بردن همکاری رئیسی در قتلعام ۴دهه قتل و غارت و تجاوز مستند است؟!

امیر خان،امثال آقای ایرانی،حواسشان نیست،اگر حواسشان بود،حتما متوجه می شدند که اَنگ فعال و نجات دهنده رئیسی به لطیف نمی چسبد؛چرا که اَنگ مناسبی نیست،چرا که هر دو کامنتش دارد ۴ دهه قتل و غارت و تجاوزی را عمده می کند که مذکرا و مونث های پامنقلی و پامنبری،در صدد به حاشیه بردن و کتمان کردن آن هستند.

امیر خان،امثال آقای ایرانی،حواسشان نیست،اگر حواسشان بود،حتما متوجه می شدند که بخاطر منافع شخصی،یا حمایت از شخص خاصی که با آنها منافع مشترک دارد،یا با جریان سیاسی که با آنها همسو و هم نظر است،نباید پیرو نظریه استاندار دوگانه* شد،چرا که از هر سمت و سویی که بنگریم،نافی مرام و معرفت است و ترویج دهنده بی اخلاقی ست.

امیر خان،امثال آقای ایرانی،حواسشان نیست،اگر حواسشان بود،حتما متوجه می شدند که باید صورت مسئله را درست طرح کنند،چون وقتی صورت مسئله را اشتباه طرح کنی،طبعا هر پاسخی که به آن بدهی،ربطی به مسئله اصلی ندارد.

*نوشتی:«حرکات این موجودات از نظر امیر ایرانی ها پنهان نمی ماند و حرکات این موجودات پرسش برانگیز می شود؛»اگر واقعا اینگونه است، پس چرا امیر ایرانی ها نسبت به خلف وعده و جرم و جنایت انجام شده دولت امنیتی هیچ واکنشی از خود نشان نمی دهند،ولی به سادگی آب خوردن،لطیف را مجیزگوی رئیسی قاتل می خوانند،آیا این تناقض و ‌تعارض آشکار امیرایرانی ها،حاکی از حواس جمعی شان است؟ یا بیانگر حواس پرتی و سمپاتی شان است؟

امیرخان،ممنون که وقت گذاشتی.

مهدی اصلانی
مهدی اصلانی
2 سال قبل

سخن گفتن از دادگاه برای کارورزان اصلی‌ی نظام در بود نامبارک حکومت اسلامی بیشتر به شوخی پهلو می‌زند. فرجام دادخواهی(تآکیدم بر فرجام است) در بود حکومت ناممکن است. اگر تصور کنیم در بود حکومت می‌توان علی خامنه‌ای را شبیه میلوشویچ به دادگاه لاهه کشاند تصوری است باطل

 معنای این حرف اما آن نیست افدامات مربوط به حوزه‌ی دادخواهی را باید تعطیل کرد نه. هرکس به‌قدر ارتفاع حنجره و وسعش کار خود می‌کند و باید کرد

موضوع و مخاطب اصلی‌ی مقاله نقد نگاه و نظر کسانی بود که با بزرگ‌نمایی بر نقش جنایت‌کارنه‌ی رئیسی(اشتباه نشود رئیسی قاتل از نوع مرغوب است) از روی صندلی‌ی اپوزیسیون از حلقومشان فریاد پوزیسیون بلند است و دعوت به شرکت در انتخاب حکومتی می‌کنند

۴ سال پیش اکبر گنجی همه را ترغیب و تشویق می‌کرد در انتخابات شرکت کنید تا تنها رئیسی به پاستور نرسد چرا که درصورت پیروزی‌ی رئیسی، ایران کلنگی و سوریه‌ای خواهد شد و دلار می‌شود ۵ هزار تومان و برجام می‌رود روی هوا. بعد استقرار روحانی در پاستور تمام این اتفاق‌ها از قضا افتاد. پیش‌تر گنجی که نماد یک نگاه است از همه‌گان خواسته بود بروید پای صندوق و به جانی‌های مرغوب دیگر رای دهید و با این کار به مثلث جیم نه بگویید(جنتی. یزدی مصباح) بعد نتیجه آن شد که لیست امید با سه قاتل رسمی، دری‌نجف‌آبادی، ری‌‌شهری و هاشمی پیروز شدند. این نگاه معطوف به سمت و سو دادن به یک گفتمان و حمایتِ به هر قیمت از جناح نرم‌تنان حکومت اسلامی است. این نگاه در دفاع از خط سیاسی و جناحی در هوا‌خواهی و حمایت از جناح خود با بزرگ‌نمایی در نقش رئیسی به راحتی چشم بر جنایت می‌بندد.

امیر ایرانی
امیر ایرانی
2 سال قبل
پاسخ به  مهدی اصلانی

اینکه در دوره ای سه چهره پلید ( یزدی و مصباح یزدی و جنتی )برجسته شدند که بگونه ای هویت پلید اندیششان به پرسش گرفته شد
خود بخشی از حرکت های مبارزاتی مردم بوده ،
اما اینکه شعار هایی را که فردی به نام گنجی بهانه کنیم
و زیرکانه موضوع شکست رئیسی را در مقابل دیگری نا حق بدانیم، این روش برخورد با موضوعات پرسش برانگیز است.

جمشید برومند
جمشید برومند
2 سال قبل
پاسخ به  مهدی اصلانی

وقتی شما می نویسید:
« فرجام دادخواهی(تآکیدم بر فرجام است) در بود حکومت ناممکن است.»

یعنی شما اصل عدم قظعیت را نمی دانید یا قبول ندارید.
معمولا در بحث ها در مورد قطعیت دقت می شود . فقط می توان با قطعیت گفت: اصل عدم قطعیت درست ست.

لطیف
لطیف
2 سال قبل
پاسخ به  مهدی اصلانی

ببخشید آقا مهدی، فکر کنم که در جمله «بار دیگر نام این قاتل مرغوب بر سر زبان‌ها افتاد.» کلمه « نا» از قلم افتاده است،چرا که تجربه ۴ دهه قتل و غارت و تجاوز ثابت کرده است که پا رکابی های اتوبوس‌های مسافربری حومه تهران و پاریس و لندن و برلین و نیویورک و بلژیک و غیروذالک… مشکلی با قاتل مرغوب ندارند و آنچه مایه نگرانی و تکدرخاطرشان شده است،تیپ و دکور ویترین و کیفیت نامرغوب قاتل است،اگر با نظرم موافقید،لطفا کلمه مرغوب را نامرغوب کنید،وگرنه توضیح بدهید که منظورتان از قاتل مرغوب چیست.
با درود.

مهدی فتاپور
مهدی فتاپور
2 سال قبل

من با شما در رابطه با نادرست بودن شرکت در انتخابات همراهم. ولی در این مطلب شما در توضح این موضع درست به قتل عام ۶۷ پرداخته اید و گفتید که رییسی از بقیه قاتل تر نیست هرکس در موقعیت او قرار میگرفت همان کار را میکرد. در این استدلال بر مسئولیت جمعی همه مسئولان رژیم انگشت گذاشته میشود ولی مسئولیت فردی زیر سوال میرود. شما در پیگیری برخورد با مسببان فاجعه ۶۷ و کل دهه شصت فعالید. شما نمیتوانید با این استدلال دادگاه ها را قانع کنید که همه کسانیکه در رژیم حضور داشته اند را دستگیر کنند بلکه باید عمل مستقیم را نشان دهید و مدرک بیاورید همان کاری که در دستگیری یکی از عاملین در سوئد عمل شد. آقای رییسی مسئولیت فردی دارد. دیگران اگر در آن موقعیت قرار نگرفتند یا از خوش شانسی یا از عملکرد متفاوتشان به هر حال چنین اقدامی انجام نداده اند. آنان مسئولند چون آنزمان در حکومت بودند. آنان مسئولند چون سکوت کردند. همه آنها بطور جمعی مسولیت دارند ولی رای را در دادگاه رییسی داده است. این نوع بیان و جمعی کردن این اقدام بر خود جنایت حتی با انگیزه سیاسی ای که میتواند صحیح باشد سایه می افکند ودر مسئولیت جمعی متوقف میشود. شرکت یا عدم شرکت در انتخابات یک عمل است که می آید و میرود ولی دادخواهی که علاوه بر مسئولیت جمعی سیاسی بر اساس عمل مشخص هر کس بنا میشود یک موضوع استراتژیک و حتی بالاتر از آن ارزشی برای کشور ماست

امیر ایرانی
امیر ایرانی
2 سال قبل

اینکه به بهانه هایی بخواهیم از رئیسی یک چهره مظلوم
و مامور و مسئول بسازیم نیز پرسش برانگیز است

امیر ایرانی
امیر ایرانی
2 سال قبل
پاسخ به  امیر ایرانی

با پوزش مامور و معذور مورد نظر است که اشتباه
مسئول آورده شد.
اما نکته ای که می تواند در مورد رئیسی مورد توجه قرار گیرد و موردی بسیار مشکوکی است، اینست:
این فرد نه سواد حوزه ای درستی داشته و دارد
و نه تحصیل مشخصی ،
اما می بینیم بصورت مشکوک مجری سیاست های کشتار در کشور می شود
این پرسش مطرح می شود:
این فرد بکجا وصل بوده و توسط چه نهادی و تیمی به این ماموریت گماشته شد پی جویی در این زمینه شاید سرنخی برای اهداف کشتار بدست آورده شود.

متین
متین
2 سال قبل

آقای اصلانی، رویدادهای واقعی را بسیار زیبا و با زبانی بسیار فصیح نوشته اید. ممنون

هومن دبیری
هومن دبیری
2 سال قبل

آقای اصلانی ،
تحریم انتخابات ۱۴۰۰ را تقویت و فعال کنیم.

تکلیف حکومت کشتار مشروعه اسلامی برای [ اکثریت ] مردم روشن ست و به غیر از تغییر اساسی به هیچ بازی مبتذل تا کنونی حکومت تن نخواهند داد.

ولی [ اقلیت ] ی در حکومت و بیرون از حکومت ، در داخل ایران و خارج از ایران بدون توجه به خواست و وضعیت [ اکثریت ] مردم و زیر پا گذاشتند پرنسیب های و سنت های مبارزاتی مشروطه ایرانی و جهانی به عوامفریبی و با خیمه شب بازی به ادای انتخابات ادامه میدهند.
تا از منافع قشری خود و بقای حکومت دفاع کنند.

بهمین دلایل امنیتی های حکومت فاسد ولایت فقیه رندانه و وقیحانه مهره های شناخته شده و سوخته خود که در جنایتکاری شناخته شده هستند مانند ابراهیم رئیسی ها و مططفی پور محمدی ها و جلیلی ها …… را در کارهای «علنی» آگاهانه به بازار عرضه می کنند. تا با ترساندن مردم از [بدترین ] مهرهای حکومت ، مردم مهرهای [ بدتر ] و [ بد ] حکومت نطیر علی لاریجانی ها و امثال او را انتخاب کنند. در انتخاب حسن روحانی همه ی [ بد و بد تر ] ها مثل خاتمی ها و رفسنجانی برای انتخاب روحانی تبلیغ کردند.

موضوع بسیار حساس ست. چگونه باید کارزار تحریم فعال را پیش ببریم که به تبلیغات حکومت برای پیش برد تاکتیک همیشگی حکومت [ بد و بدتر ] کمک نکرده باشیم؟

به باور نگارنده شما بعنوان فعال حقوق بشر می دانید که جنبش داخواهی مردم ایران و نهادهای حقوق بشری بطور [دائمی ] در حال جمع آوری اسناد و مدارک علیه رهبران حکومت جنایتکار بخاطر جنایت بشری می باشد. این جنبش بیش از همه ی نیروهای سیاسی رهبران جنایتکار یعنی رئیسی ها و پورمحمدی ها را به مردم و جهان معرفی کرده اند .

تحریم انتخابات ۱۴۰۰ را تقویت و فعال کنیم.

یحیی انوری
یحیی انوری
2 سال قبل

بنظرم در این نوشته به شاگرد شوفرها و مطربها توهین شده است،لطفا اصلاح کنید!

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


16
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x