شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

کیوان صمیمی: رای بی رای!

کیوان صمیمی زندانی سیاسی جمهوری اسلامی یادداشت زیر را پیرامون انتخابات ۱۴۰۰ از بند ۸ زندان اولین نوشته است:

عملکرد حکومت اسلامی و به ویژه اقدام خلاف قانون اساسی آن در اعمال نظارت استصوابی بر انتخابات، باعث کناره گیری و دلزدگی اکثریت مردم از انتخابات شده است. یکی از نتایج این دلزدگی، ایجاد حساسیت شدید نسبت به حتی لغات و عباراتی نظیر انتخابات، رای گیری ۱۴۰۰، صندوق آراء، فرآیند انتخاباتی، انتخابات سالم و انواع این ترکیبات است.

انزجار از پدیده اتتخابات در جمهوری اسلامی باعث شد یادداشت دو روز پیش نگارنده که در نقد انتخابات فرمایشی و تایید رویکرد مطالبه محور بود از آنجا که شامل لغات فوق است، بعضاً گمان شده که در تایید رای گیری نمایشی حکومت نوشته شده است.

این یادداشت، حضور مردم در میدان همراه با طرح مطالباتشان به منظور برچیدن انتخابات فرمایشی و جایگزین کردن انتخابات آزاد برای حضور تمامی جریان های سیاسی را مطرح کرده است.

فشار خیابانی ولی بدون خشونت، موثرترین اهرم به منظور تحول ساختاری و تغییر قانون اساسی خواهد بود. باید توجه کرد که مشارکت در فرآیند انتخابات از طریق پیگیری مطالبات زحمتکشان و محذوفان با مشارکت در خود انتخابات از طریق رای دادن به کاندیداهای گزینش شده، تفاوتی اساسی دارد.

یادداشت کوتاه نگارنده تنها راه نجات ایران را نه مشارکت مردم در انتخابات نمایشی که حضور در جنبش اجتماعی مستمر و مسالمت آمیز و در یک کلمه، گسترش گفتمان مطالبه محور معرفی کرده است.

بند ۸ زندان اوین

https://akhbar-rooz.com/?p=114102 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حمید قربانی
حمید قربانی
2 سال قبل

کارگران هوشیار باشید و فریب نخورید!

افرادی که یاد نگیرند که گفته ها و نوشته ها، بیانیه ها و اطلاعیه های اشخاص، سازمانها و احزاب سیاسی و تشکلات، سیاسیون و دولتمداران برای تأمین منافع طبقات است، قربانی نادانی و حماقت خویش هستند! در جامعه ی طبقاتی هیچ منافع همگانی موجود نیست! هر نوع شعار همه باهمی، جز خسارت جانی و مالی برای کارگران و زحمتکشان ندارد! جامعه را مبارزه همگانی به جلو سوق نمی دهد، بلکه فقط مبارزه طبقاتی موتور محرک جامعه به جلو است! این مبارزه ای است که باید به دیکتاتوری پرولتاری خاتمه یابد. دیکتاتوری پرولتاریا، تنها دولت لغو کننده شرایط کنونی جامعه است! بنا بر این، لغو کننده خود نیز می باشد!

باید که به هر چیزی با شک نگاه کرد، زیرا که بسیاری و در لباس های گوناگون، کوشش دارند که ادامه استثمار ، یعنی شرایط مرگزای کنونی را بر شما کارگران و زحمتکشان تحمیل نمایند! پیروزی انقلاب کمونیستی یک ضرورت فوری و تنها راه نجات است!

در شرایط کنونی مدافع واقعی مناقع کارگران و زحمتکشان یعنی ۹۹% جمعیت در سطح جهان و بویژه در جامعه ای مانند ایران کسی است که کارگران و زحمتکشان به ضرورت تغییر رادیکال و انقلابی نظام موجود اجتماعی واقف می کند که جز از راه به پیروزی رساندن یک انقلاب قهری کمونیستی میسر نمی شود!

اینکه نه تنها رأی ندادن و شرکت نکردن در خیمه شب بازی که نامش را انتخابات که انتصابات گزینش شده است، گذاشته اند، برای توده های کارگر و زحمتکشان، شیوه ای می تواند باشد که تنفر آنها را بیان کند، می نوان پذیرفت. اما، به نظر می رسد که نه بیان تنفر و نارضایتی که حتی تغییر قانون اساسی و سرنگونی جمهوری اسلامی هم با حفظ سیستم اقتصادی اجتماعی – سرمایه، نمی تواند تغییری در زندگی واقعی کارگران زحمتکشان بدهد و فقر و نداری، کرسنگی بیکاری، فحشاء و اعتیاد

و مرگ و میر ادامه می یابد، زیرا که خود نظام موجود اجتماعی در بن بست واقعی قرار گرفته است و معلوم نیست که کی ؟ و چطور؟ از بن بست خارج می شود، جنگ های ویرانگر در چشم انداز است. در چنین شرایطی صحبت کردن از اعتراضات غیر آمیز بعنوان تنها شکل و یا شکل برتر مبارزه ی طبقاتی که حفظ سیستم موجود را مفروض می دارد، دستگاه دولت را دست نخورده باقی می گذارد، استثمار روز افزون طبقه کارگر در این دیدگاه پدیده ای ازلی و ابدی می نماید، نمی تواند، تاکتیک و استراتژی مناسب مبارزاتی کارگران و زحمتکشان برای رسیدن به آلترناتیوی باشد که شرایطی را خلق کند که زندگی آنها را تأمین نماید!

بنا براین، شرکت نکردن در انتخابات و به جای آن اعتراضات و مبارزات خیابانی را ادامه دادن و دانستن اینکه مبارزات طبقاتی باید به برچیدن بساط دولت کنونی با تمامی نیروهای سرکوب گر جسمی و ذهنی ،ایجاد یک دولت کاملا متفاوت یعنی دولت کارگران و زحمتکشان که در اصطلاح طبقاتی آن را دیکتاتوری پرولتاریای مسلح می گویند و واژگونی نظام موجود اجتماعی منجر گردد.

کارگران و زحمتکشان برای پیروزی در جنین مبارزه ای که حتما قهرآمیز خواهد بود، نمی توانند، خوش خیال و ساده نگر باشند، دل به مبارزات غیر خشونت آمیز ببندد و خود را سازمان ندهند و مسلح ننمایند و از انقلاب قهر آمیز و ضرورت آن پرهیز نمایند و خود را برای به پیروزی رساندن آن آماده ننمایند. این که کارگران و زحمتکشان را به تغییر قانون اساسی فراخوان دهیم، در صورتی باید نظام اجتماعی واژگون گردد، جز یاری رسانی به دشمنان کارگران و زحمتکشان یعنی طبقه سرمایه دار چیز دیگری نیست. حالا اینکه گوینده آن چه کسی است؟ در چه شرایطی است؟ آگاهی از نتایج گفته های خویش دارد و یا ندارد و بطور کلی چه نیتی دارد، هیچ تغییری در باقی گذاشتن جهنم “با نیت خوش مفروش شده است.” نمی دهد و چنین پیشنهاد را به یک پیشنهاد ضد انقلابی و ضد منافع کارگران و زحمتکشان تبدیل می کند.

« آن کس که کار می کند حق زندگی می کند. و آن کس که حاصل کار و زحمت دیگران را صاحب می شود و به عیش و عشرت می پردازد، باید نابود شود. اگر نان هست، همه باید بخورند و اگر نیست، همه باید گرسنه بمانند و همه باید بکوشند تا نان به دست آید. اگر آسایش و خوشبختی هست، برای همه باید باشد و اگر نیست برای هیچکس نمی تواند باشد!» صمد بهرنگی.

برای اینکه چنین شود، باید نظام موجود اجتماعی را اژگون نمود و مالکیت خصوصی و کارمزدوری برچیده گردد، ایم میسر نمی شود، مگر اینکه کارگران و زحمتکشان موفق گردند که سلطه ی سیاسی خویش را بر قرار نمایند و این بدون راه اندازی یک جنگ طبقاتی میسر نمی شود. توده ی کارگر و زحمتکشان نیازمند واقف شدن بدین مسائل هستند. برای این کارگران و زحمتکشان نیازمند داشتن تشکلات توده ای طبقاتی و مخصوصا حزب سیاسی – حزب کارگران آگاه هستند که در شرایط جامعه ای همچون ایران سرمایه داری جز از راه یک مبارزه ی مخفی و با ایجاد کمیته ها و هسته های انقلابی و مسلحانه میسر نمی شود. کارگران و زحمتکشان در انتخابات شرکت نکنید، در عوض مبارزه طبقاتی موجود و جاری را ادامه دهید. پیروزی شما در در متحد و متحزب شدن و تسلیح طبقاتی شماست!

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x