چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

دیر آمدی ای نگار سرمست! – سپهر

فهرست کردن توده ای ها، کمونیست ها در کنار دزدان و مفسدان در این گفت وگو وهنی گستاخانه به ساحت مبارزانی است که به گواهی تاریخ، چند سده است جان های شریف خود را روی دست گرفته اند و در چهار گوشه جهان در کنار ستم دیده گان برای برپاییِ جهانی تهی از بیداد و استثمار و خودکامگی پیکار می کنند...

فهرست کردن توده ای ها، کمونیست ها در کنار دزدان و مفسدان در این گفت وگو وهنی گستاخانه به ساحت مبارزانی است که به گواهی تاریخ،  چند سده است جان های شریف خود را  روی دست گرفته اند و در چهار گوشه جهان در کنار ستم دیده گان برای برپاییِ جهانی تهی از بیداد و استثمار و خودکامگی پیکار می کنند. یاران تاج زاده در اردوی اصلاح طلبان- و خود ایشان هم شاید- پیش ازآن که کسوت اصلاح طلبی بپوشند در لباس بازجویان و شکنجه گران، برخی از این جان های شیفته را باز می شناسند و به جا می آورند

آقای تاج زاده در راستای سیاست گرم کردن تنور انتخابات  پا در راه نهاده است. وی در نخستین فراز از فعالیت اش، در مناظره با چهره ای از اصول گرایان گویا دیواری کوتاه تر از دیوار کمونیست ها نیافته است .در بخشی از این گفت وگو تاج زاده در مقام گله گزاری از شورای نگهبان می پرسد: مطهری چرا رد صلاحیت می شود؟ توده ای است؟ مارکسیست است؟  دزد است؟ زنا کرده است؟ و…

فهرست کردن توده ای ها، کمونیست ها در کنار دزدان و مفسدان در این گفت وگو وهنی گستاخانه به ساحت مبارزانی است که به گواهی تاریخ،  چند سده است جان های شریف خود را  روی دست گرفته اند و در چهار گوشه جهان در کنار ستم دیده گان برای برپاییِ جهانی تهی از بیداد و استثمار و خودکامگی پیکار می کنند. بسیارانی دراین راه سلاخی شده اند، به زندان افتاده اند، طعم تلخ شکنجه را چشیده اند. و با دست وزبان بریده به جوخه های مرگ سپرده شده اند.

یاران تاج زاده در اردوی اصلاح طلبان- و خود ایشان هم شاید- پیش ازآن که کسوت اصلاح طلبی بپوشند در لباس بازجویان و شکنجه گران، برخی از این جان های شیفته را باز می شناسند و به جا می آورند.

کنارهم نهادن کمونیست ها با رانت خواران و مفسدانِ – معزول یا مشغولِ – حکومت اسلامی مغلطه ای است که تنها از شیادانی از تبار تاج زاده ساخته است. اگر هیچ نشانه ی دیگری  در اثبات سرسپردگی آقای تاج زاده به  “ارباب بزرگ” در دست نباشد همین مواضع ضد کمونیستی کفایت می کند. آزمون های پرشمار نشان می دهد که هیچ ضدکمونیست دو آتشه ای نیست که سر در آخور امپریالیسم نداشته باشد و یا راه به فاشیسم نبرده باشد. بر همین نشان هیچ ضدکمونیستی وجود ندارد که دل در گرو عدالت اجتماعی یا دمکراسی واقعی داشته باشد. دست کم تاریخ چهار دهه گذشته پیش چشم ماست . حاکمان امروز از کجا آغاز کردند و به کجا رسیدند.

دشمنی بیمارگونه با احزاب و نیروهای چپ به گفته شاملو “ورد گونه ای ست پنداری”  که فرجام کار هر جریان سیاسی را پیشاپیش رقم می زند.

جوهر و جان آموزه های سوسیالیستی رفع همه گونه ستم طبقاتی، جنسی، قومی، عقیدتی و… و برخورداری زحمتکشان از رفاه اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و بهداشتی و تامین زندگی شرافتمندانه و انسانی برای آن هاست. این آموزه ها در دبستان سیاسی آقای تاج زاده کفرِ مطلق  است و از آن جا که امپریالیسم آمریکا در جهان امروز در صف مقدم مبارزه با “کفار” ایفای وظیفه می کند بدیهی است که آقای تاج زاده چنان که در بیانیه ی خود نوشته است “با آمریکا ستیزی مخالف است”.

کمونیست ها به رغم آقای تاج زاده  نه تنها فاسد نیستد بلکه به گفته بیهقی:”انگشت در کرده اند  در همه جهان” و فاسد و مفسد می جویند و رسوا می کنند.

آقای تاج زاده تجاهل می فرمایند، کیست که نداند معیار شورای نگهبان در تایید و رد صلاحیت ها به هیچ رو اخلاقی نیست که سیاسی است؟ بسیاری از پایوران حکومت که دستِ درازی در تجاوز به حقوق مردم و رانت خواری و فساد اقتصادی واخلاقی دارند دست کم یک بار از صافی شورا گذشته اند. آن جا که پایِ داوری در میان است شورای نگهبان یک سنجه را بیشتر نمی شناسد: دوری و نزدیکی داوطلبان به هسته سخت قدرت. و با همین سنجه از تایید هیچ مفسدی تن نمی زند مشروط بر این که به هسته  مرکزی قدرت سرسپرده باشد. اگر امثال تاج زاده و مطهری و… از این بخت برخوردار نیستند ؛ نه از آن رو است که تافته ای جدا بافته اند یا یک سر و گردن از تایید صلاحیت شده گان بالاترند بلکه به لحاظ زاویه هر چند کوچکی است که با راس حکومت پیدا کرده اند. اگر تاج زاده و هم سلگان سیاسی او گمان می کنند که  از  نمد بی مهری شورای نگهبان در باره ی خود می توانند کلاهی فراهم کنند و نزد افکار عمومی اعتباری سیاسی فرادست آورند سخت در توهم به سر می برند.

مردم در بهای رنج بسیار آنها را آزموده اند و در باره ایشان هیچ توهمی ندارند. در چشم مردم جملگی – با تفاوت در گفتمان – از یک قماش اند. هر یک به شیوه خود متناسب با آموزه های سیاسی و فرهنگی خویش خواهان سلطه سرمایه جهانی بر زندگی و سرنوشت مردم اند و به شیوه خود راه سرمایه داری و امپریالیسم و خودکامگی را می پویند. گفتم به شیوه خود البته انصاف باید داد پروژه اصلاح طلبان سرراست تر و میان برتر است! اگر سرنوشت ناگزیر ما سرسپردن به سلطه سرمایه جهانی شده است و اگر چاره ی دیگری نداریم!! پس به صواب اولی تر است که فرآیند تسلیم خود را شتاب ببخشیم و زودتر به سامان برسانیم. اصلاح طلبان ما این خویش کاری زبونانه و ضدملی را برای خود تعریف کرده اند و با گام هایی لرزان – چنان که منش سیاسی آن هاست – دنبال می کنند: تکمیل پروژه ناتمام حلقه رفسنجانی و پر کشیدن به آغوش نیولیبرالیسم. حاصل رویکرد آن ها چیزی نیست جز ویرانی اقتصاد ملی و در نتیجه سست شدن شالوده استقلال کشور.

این افتخار برای تاج زاده و مطهری و …  بس که مارکسیست نیستند. شکر خدا!!  چند هزار سال عقب ترند و این البته افتخار بزرگی است!! کمونیست ها هم به نوبه خود مباهی هستند که عناصری از این دست را درصفوف خود ندارند.آن هم چه عناصری. شاید شنیده باشید آقای مطهری – چنان که خود می گوید- به قاتلان ستار بهشتی کنشگر سیاسی بی گناهی که بر اثر اعمال شکنجه در زندان جان باخت رهنمود داده است از مادر وی دل جویی کنند و یک کیسه برنج به او بدهند تا صدایش خاموش شود و دست از دادخواهی بردارد تا آبروی نظام محفوظ بماند!

تصورش دشوار است یک انسان تا چه اندازه باید در سیاه چاله تباهی اخلاقی فرو افتاده باشد که جان یک انسان را با کیسه ای برنج سودا کند و داغ مادری شریف و فرزند مرده را تازه نماید. دانسته نیست اگر فردا روز دست آقای مطهری به ماشه تفنگ برسد خون چند تن از هم وطنان ما را در بهای چند کیسه برنج زمین خواهد ریخت؟!

رد ناانسانیت را می توان تا جایگاه طبقاتی این جماعت دنبال کرد.

آقای تاج زاده آگاه است که از صافی شورای نگهبان نخواهد گذشت و با این حال پا در کارزار انتخابات نهاده است. انگیزه او سرمایه گذاری سیاسی – اگر چه دیرهنگام- برای آینده است. گشودن هم زمان دو پرونده: یکی در خاطره جمعی مردم ایران و دیگری در آرشیوسازمان های اطلاعاتی غربی. کسی چه می داند شاید روزگاری تحول اوضاع به سمتی پیش برود که کارگاه های بدیل سازی بیگانه این دو پرونده را درهم پوشانی با هم روی دست بگیرند.

یکی از جدا شده گان از حکومت می گوید: امید یا تلاش برای اصلاح کسانی که حتی یک روز نان خوش خدمتی به رژیم اسلامی را خورده باشند به شمول خودم آب در هاون کوبیدن است.

به گمانم راست می گوید هم او و هم زنده یاد اخوان ثالث که سروده است:

        ای گروهی برگ چرکین تار

                                 چرکین پود

                                     هیچ بارانی شما را شست نتواند.

ع- روستایی

https://akhbar-rooz.com/?p=114135 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

5 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
لطیف
لطیف
2 سال قبل

وهن گستاخانه این نیست که انگل زاده های نظام قاتلین چه می گویند،وهن گستاخانه این است که پای منبر انگل زاده های نظام قاتلین بشینی و لاطائلاتشان را نقد کنی.
وهن گستاخانه این است که حرامیان انگل زاده نظام قاتلین را «آقا» بخوانی.
وهن گستاخانه این است که گلایه کنی که چرا انگل زاده های نظام قاتلین،دیواری کوتاه تر از دیوار کمونیست ها نیافته اند.
وهن گستاخانه این است که شکوه کنی چرا انگل زاده نظام قاتلین،کمونیست ها را با رانت خواران و مفسدانِ یه کاسه کرده است.
وهن گستاخانه این است که ۴ دهه قتل و غارت و تجاوز مستند و بدیهیات عینی نظیر«شعار چپی ها کوشن،تو سوراخ موشن» یا اقرار صریح انگل زاده مبنی براینکه «ما در جلسات یا نشست های محفلیمان،کسانی را که تاخیر می کردند،شلاق می زدیم» را فاکتور بگیری و درباره گذشته انگل زاده های نظام قاتلین،با اما و اگر و شاید سخن بگویی.
وهن گستاخانه این است که ندانی یا فراموش کنی که انگل زاده آقا نمی شود و اگرم بشود،شیاد نمی شود و انگل زاده نظام قاتلین می شود.

بهزاد
بهزاد
2 سال قبل

فراموش کردن شعار:” سپاه پاسداران را با سلاح سنگین مسلح کنید” برای ایرانیان با وجدان آسان نیست.

Ali
Ali
2 سال قبل

آقای ع ـ روستایی حق مطلب را کم و بیش ادا کرده است و دیگر جای چندانی برای اظهار نظر من باقی نمانده است. اما برای این که ادای سهمی کرده باشم شعر اخوان را از یک بیت بالاتر بازنویسی می‌کنم:
ای درختان عقیم ریشه‌تان در خاک‌های هرزگی مستور
یک جوانه‌ی ارجمند از هیچ جاتان رُست نتواند
ای گروهی برگ چرکین تار چرکین پود یادگار خشک‌سالی‌های دردآلود
هیچ بارانی شما را شست نتواند

کهنسال
کهنسال
2 سال قبل

به غیر از ننه جون کروبی همه آمده اند؟ 
.اینجانب بر اساس رهنمود خط امامی دیروز و اصلاح طلب امروز(فرمایش فرخ نگهدار در رسانه اینترنشنال – هفته گذشته در بحث با آقای طبرزدی ) در انتخابات شرکت میکنم. فقط خداکند صلاحیت برادر تاجزاده هم توسط شورای نگهبان تایید شود که بتوانم به او رای دهم. هر چند این کار بی احترامی به خون پاک هزاران انسان آگاه و فداکار وطن در ۴ دهه گذشته از جمله ۱۳۰هوادارسازمان اکثریت که در سال ۶۷ سربدار شدند؛ باشد. من آنها را به امان خدا رها کرده و در سال ۶۲همراه دوستا ن دیگرم به تبعید آمدیم تا همانطور که در ایران بعد از انقلاب به همراه اموزگارمان کیانوری به خلخالی و خامنه ای رای دادیم; با شرکت در انتخابات در لندن و….. رای به خاتمی; روحانی کلید در دست و…. دهیم تا آرمانهایمان زنده بماند. هر چند در این چهار دهه بد؛ بدتر و بدترین در راس ۳ قوه بوده اند و مردم هم سرکار! خانواده های جانباختگان ۴ دهه گفته اند رای بی رای اما فرخ نگهدار بیشترمیداند(رئیس جمهور فقط تاجزاده). من الله توفیق 

رضاخان
رضاخان
2 سال قبل

گیرم این نوشته را تعداد معدودی که اکثرا خارج نشین هستند بخوانند . خب که چی . . غیر از اینکه وقت خود را تلف کرده اید هیچ چیزی عاید مردم نمیشود . این نوشته را در تلگرام تاج زاده قرار دهید . تا احتمالا بحث در بگیرد یا لا اقل مخاطبین تاجزاده بخوانند . .

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


5
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x