
هان ای هراسِ سُرب!
پلیدِ پُر هیاهوی رفتنی!
رویاروی با تو؛
در نفی ی عداوت
درنگی م نیست
چون آن زنده ی بزرگ،
در کارِ “انکار تو ام” هنوز *
آوازِ زیبای ی مرا، امّا،
تاب نمی توانی آورد
از تیزی ی نگاهت پیداست
اینگونه که پُرنخوت و عبوس،
بر دهانه ی تفنگ نشسته ای:
مگسک!
*شاملوی شاعر یاد باد.
هشتم آبان ماه ۱۳۹۸
اسن. آلمان