جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

انتقال تجربه ( هسته های محلات) – بهروز علی یاری

در ادامه ی مقاله ی “کار” چپ بازگشت به جامعه است و با یادآوری این نکته از آن مقاله که اگر “کار” را بمفهوم ساختن در تمامی ابعادش از جمله تولید فکر ( وجوه مختلف تئوری انقلاب ایران )، تولید تشکل (کارگران در سندیکا ، شورا و حزب طبقه) و تولید نیروی اجتماعی ( همراه با دیگر همسرنوشتان مقطعی طبقه ی کارگر در محلات ، تظاهرات خیابانی و خواستهای جمعی ) در نظر بگیریم . در شرایطی تجربه ی چگونگی شکل گیری هسته های محلات را باهم مرور می کنیم که اینبار کارگران پیمانکاری های نفت و پتروشیمی و گاز در اعتصاب بسر می برند و بخش هایی از برق و فولاد نیز بدان پیوسته و در سطحی گسترده نوید مبارزات جدی تری را در آینده طنین اندازند و دیر نیست که ما دوباره با اعتراضات خیابانی کارگران اخراجی ، بیکاران ، بازنشستگان و دیگر تهیدستان شهری به همراه بخش هایی از طبقه متوسط روبرو گردیم . اگر چه برخی هنوز می اندیشند که شکل گیری چنین هسته هایی ربطی به فعالین کارگری چپ ندارد و با تکرار این جمله که ” امر رهایی کارگران بخود کارگران مربوط است ” خیال خود را از هرگونه فعالیت عملی در این حوزه ها راحت می کنند و آن را خرده کاری ای می پندارند که در اندازه ی قامت بلند این اندیشمندان چپ میدان سیاست نیست ، نویسنده به مانند دیگر فعالین کارگری چپ که حضوری عملی را در “کار” تجربه میکنند چنین نظری ندارد زیرا ، اولا تجربه ی پس از سرکوب های دهه شصت تا کنون نشان داده که بدون کاری مستمر چنین تشکل هایی ساخته نمی شوند که اگر چنین بود ما هم اکنون حداقل مانند مصر ، تونس و یا ترکیه از جنبش سندیکایی قوی و نیرومندی برخوردار می بودیم . دوما یادمان نرود جنبش خودبخودی کارگری مستقیما به وضعیت تولید در کشور گره می خورد و در شرایطی که ا زتولید خبری نیست و کارگران قدرت چانه زنی شان را بدلایل بسیاری (بغیر مراکز مهم تولیدی مانند صنایع نفت و پتروشیمی و فولاد واتومبیل سازی که همچنان برقرارند) از دست داده اند و هر روزه با تعطیلی مراکز تولید ، کارگران کارخانه ای بیشتری متفرق تر می شوند و کارگران کارگاهی نیز در شرایط نیمه تعطیل بسر می برند نبایستی به شعارهایی بسنده کرد که از دل شرایطی دیگر بیرون آمده اند . سوما کشف تئوری از دل کار عملی بیرون می آید و تنها با حضور در ساختن و کسب تجربه ی عملی است که میتوان نقاط قوت و ضعف تئوری را یافت و در تجارب بعدی بکار گرفت . کسب عملی این تجارب نه تنها تضادی با اندیشه های بنیادین مارکسیسم ندارد بلکه دقیقا فهم دیالکتیکی از آن است و ادامه و گسترش آن اندیشه در شرایطی دیگراست ، که البته کاری سخت ، پرحوصله و بشدت محتاج تولید فکر بوده و وظیفه ی هر مارکسیستی است که معتقد به کشف دائمی تئوری است . صرف بازخوانی مارکسیسم و تکرار آن نباید با روح اندیشه مارکسیسم که بر زنده بودن و رشد دائمی اش در ابعاد مختلف تاکید دارد در تعارض باشد .

ساخت هسته های محلات چه در شهرها و یا حاشیه های آنها اتفاقا از هنگامیکه کارخانجات یکی پس از دیگری به تعطیلی کشیده شدند و جمع های بیشتری از کارگران به صف بیکاران پیوستند و محل اعتراضات به بیرون از کارخانجات کشیده شد ، ضرورت جدی تری یافت . قبل از این مقطع و مثلا در دهه ی هفتاد فعالین کارگری از محلات کارگری برای جمع های کوچک که بدلیل مسایل امنیتی امکان جمع شدن در کارخانه را نداشتند استفاده می کردند . اما هم اکنون این محلات دیگر مختص محلات کارگر نشین نیست زیرا جنبش اعتراضی بخش های دیگری از غیر کارگران را در خود جای داده و پس از دیماه ۹۶ ضرورت ارتباط جنبش کارگری با جنبش مدنی و بخش های ریزش کرده ی طبقه متوسط آنهم در یک گستره ی وسیع تری به عینه مشاهده می شود . از سوی دیگر چشم انداز جنبش های خیابانی نیز بر اهمیت سازماندهی چنین هسته هایی دلالت دارد . از اینرو مشارکت درانتقال تجربه به یکدیگر برای تولید نیروهای اجتماعی متشکل بعنوان بخشی از “کار” و یافتن کاستی ها بمنظور ترمیم تئوری های پشت این تجربیات امری ضروری بنظر می رسد . 

در شروع توجه به اینکه کجا و چه شرایطی مناسب شکل گیری این هسته هاست باید مد نظر قرار گیرد . بعنوان مثال این تجربه از پارکها می گوید . هر محله ای در شهرها یک یا چند پارک و بوستان را در خود جای داده است . در درجه ی اول مهم نوع تجمعات ، گستردگی و امکاناتی است که این پارک ها برای تجمع دارند . معمولا در این پارکها جمع هایی از بازنشستگان ، جوانان بیکار ، زنان و مردانی که برای ورزش و راهپیمایی جمع میشوند و دسته های حل کنندگان جدول ، شطرنج بازان ، تخته بازان و ورق بازان وجود دارند . گاهی افراد دائمی حاضر در پارک ها به نسبت بزرگی آن از پنجاه تا صد نفر را تشکیل میدهند که برخی در یک یا چند جمع مشترکند . هر جمعی در ساعات متفاوتی از فضای پارک استفاده میکند مثلا ورزشکاران صبح ها و بازنشستگان عصرها و جوانان بیکار و دانشجویان ( البته آن بخش که بدنبال تهیه مواد و خلاف نیستند ) معمولا مشتریان شبهای پارک هستند . هر جمع سرگرمی های خود را دارد ولی تقریبا همگی پای ثابت صحبت های اجتماعی و سیاسی اند بخصوص به هنگامیکه موضوعی فضای جامعه را متاثرکرده باشد این صحبت ها از هیجان بیشتری نیز برخوردار می شوند ، مانند موضوع انتخابات یا اعتراضات و یا وقایع سیاسی دیگر . اصلی ترین کار برای یک سازنده ی اولیه ی این هسته ها حضور دائمی ، منظم و داشتن صبر و شکیبایی است .

 در جمع سالمندان به نسبت محل پارک که در کجای شهر قرار دارد با افرادی با پیشینه های مختلفی روبروییم . مثلا ممکن است با ارتشیان قدیمی یا مدیران و حتی نویسندگان و ادیبان دانشگاهی روبرو باشیم و در محله ی دیگری با سطح دیگری از سواد و معلومات ، مثلا با کارگران و کارمندان قدیمی .  گفتگو اصلی ترین نوع ارتباط در این جمع هاست و معمولا هم این گفتگو ها به هیچ نوعی از دلگیری و قهر منجر نمی شود و معمولا همگی بیشتر از روی سطحی نگری های رایج و عدم پافشاری بر نظرات شخصی از یک تساهل عمومی بهره مندند . قطعا ثبات شخصیتی و اصرار بر احترام و رعایت حقوق اجتماعی همه ی حضار ، شما را به فردی مورد اطمینان که مانند بقیه در یک یا چند جمع به طور مستمر شرکت دارید بدل میکند با این تفاوت که در عین آنکه از خود و خانواده تان یا شغل و مشکلات تان با بقیه گفتگو می کنید اما این اصرار بر رعایت حقوق دیگران و مخالفت با روحیات کاسبکارانه و رندی است که شما را در کوتاه مدت و بر اثر تکرار مباحث اجتماعی متفاوت می سازد و مورد توجه قرار میدهد . طرح در افکندن سئوالات متفاوت حول موضوعات مورد توجه عمومی و یافتن پاسخ های جمعی به اندیشه ورزی کمک کرده تا کیفیت جمع و از جمله خود شما نیزارتقاء یابد . به مرور انتخاب مواضع درست به شما این اعتبار را میدهد که جمع های خاص تری را مثلا در یک جمع ورزشی یا جمع بازنشستگی با دلمشغولی خاص ایجاد کنید . این جمع ها حتی میتواند ترکیبی از جوانان و سالمندان باشد . مثل جمع فوتبال سالنی که با مشارکت در هزینه ی جمعی هفتگی گرد هم می آیند . یا جمع شطرنج بازان و برگزاری مسابقات هفتگی . گفتگو در مورد مسایل جاری امرلاینفک این جمع هاست . بتدریج افراد پیگیرتر مسایل اجتماعی یا مشخصا کارگری خود را از بقیه متمایز می کنند و با حضور فعالتری در حرکتهای اجتماعی نشان میدهند که خواستار فعالیتی منظم تر و متشکل تر هستند . مثل فعالینی که در امور بازنشستگان اخبار تظاهرات شهرشان را در پارک به دیگران منتقل می کنند و یا در تظاهرات عمومی حضوری فعال دارند و تجربیات شان را با دیگران به اشتراک می گذارند . مشکل اصلی دقیقا جایی است که همه چیز بتدریج متوقف می شود و نهایتا در تلاشهای فردی خلاصه می شود . نقش تولید کننده ی فکر اینجاست که حیاتی است . یعنی طراحی و تولید کننده ی فکری که تبدیل کننده ی نیروهای متفرق پیگیر به نیروهای متشکل و برنامه دار باشد . مقاومت در برابر متشکل شدن بدلیل نداشتن تجربه ی کار جمعی و تا حدودی محافظه کاری های رایج اصلی ترین چالش تشکیل چنین هسته هایی است . کشف راهکار برای برطرف نمودن چنین مقاومتی به هوشمندی و ترکیب اعضای آن جمع بستگی دارد و نسخه ای ندارد که بتوان برای همه تجویزش کرد . کشف زمان دادن پیشنهاد تشکیل هسته مشخصا به هوشمندی و دقت شما بستگی دارد . ابتدا باید هر مسئله را در جمع و با کمک اعضای آن حل و فصل کرد و امر فردی شما نیست که بخواهید بر آن اصرار بورزید . بایستی توجه کرد که همه ی اعضای یک جمع و در کاری دموکراتیک به ضرورت ساختن هسته ای متشکل رسیده باشند و نباید این فعالیت علنی و شورایی را با کار تشکیلاتی سازمانی اشتباه گرفت . از این جهت در مقابل موانع ، بدون رها کردن موضوع  باید آن را باز گذارد تا در شرایط دیگری مجددا به آن پرداخته شود  . تجربه نشان داد که با تغییر شرایط اجتماعی و موفقیتی که کار جمعی با خود به همراه می آورد و از همه مهمتر با گفتگوی بیشتر توافق حاصل می شود . ( مثلا در مورد خرید سهام بورس پیشنهاد عده ای عدم خرید بود و با اینکه کسانی خرید سهام را مفید به فایده ارزیابی می کردند و بدیهی بود که در انتخاب آزاد هستند اما نهایتا پس از گفتگوی بسیار از همفکری جمعی سود بردند و خرید نکردند و در ادامه نیز بر درستی همفکری جمعی اذعان داشتند . یا بحث حضور در تظاهرات یا راه حل مشکلات کارگران هفت تپه و یا پیش درآمد تشکیل شوراهای محلات که بایستی چگونه شکل بگیرد و اصلا شدنی هست یا خیر؟ همگی در همین چارچوب علنی و دموکراتیک به بحث گذارده و سپس به عمل منجر شد .)  بهترین هسته از نظر ترکیب ، آن هسته ای است که جوانان و سالمندان را تواما در خود داشته باشد . این تجربه در آبان ۹۸ جواب داد و جوانان توانستند با دیگر جوانان حاضر در پارک ارتباط فعالتری داشته باشند و بر سیاست هسته که جلوگیری از تخریب و غارت و کشاندن بخش های بیشتری از مردم به درون اعتراض و شکل گیری راهپیمایی بود تاکید کردند اما سالمندان هسته نه در آبان ۹۸ بلکه در تظاهرات جمع های بازنشستگان بود که توانستند گاهی سخنرانان شهرهای خود باشند .

حضور متنوع کارگران شاغل و بیکار ، معلمان ، کارمندان ، دانشجویان و بازنشستگان مختلف در پارک و تشکیل هسته ی محلات از ترکیبی از آنان در عین آنکه فعالیتی جبهه ای را تمرین می کرد و نوعی از همکاری را تجربه می نمود خود پیش درآمد تشکیل شورای محلات در شرایطی دیگر می تواند باشد . شورایی که ماهیتی غیر طبقاتی و دموکراتیک خواهد داشت و شاید بتواند در تظاهرات خیابانی و استقرار در آن به کمک مدیریت آن اعتراضات بیاید . این ماهیت دموکراتیک مشخصا بر رفتار هسته ی محلات نیز حاکم بود ولی آن بخش از هسته که رفتاری طبقاتی بخود گرفت و بیشترحول مسایل کارگری متمرکز شد با آنکه در فعالیت های جمعی مثل ورزش جمعی یا نظافت کوه یا حضور در مراسم سوگواری کشته شدگان و یا کرونا شرکت داشت اما از دغدغه ی اصلی اش دور نماند و همچنان مسایل کارگری و طبقاتیش را دنبال نمود . اگر چه بحث همیشگی اعضای این هسته ها ی متشکل با دیگر حاضرین در پارک حول رفتار کاسبکارانه عمومی بود و منفعت طلبی های خرد و محافظه کاری را به نقد می کشیدند اما در عمل خود این هسته ها نیز در مواردی از چنین رفتاری مبرا نبوده و به نوعی با آن درگیر بوده اند که نشان میدهد چقدر نبود تولید در جامعه تاثیرات زیانباری از جنبه ی فرهنگی و رفتاری با خود به همراه می آورد .

این هسته ها اگر چه در صحنه ی اعتراضات جایگاه مهمی دارند و در زمان مناسب رهبری جمع های پراکنده را بعهده می گیرند و فرصت تبدیل گرایشات آنارشیستی فردی به حرکتهای جمعی دموکراتیک مثل راهپیمایی را دارند و از همه مهمتر در لحظات حساس با سازماندهی مناسب “کار” می کنند ( مثلا پیشنهاد چادر زدن در خیابان) که همین کافیست ، اما نقش مهمترشان گفتگوی دائمی و هر روزه شان با خود و دیگران است . کاری که باعث ساختن هر چند جزئی اما مداوم رفتاری انسانی تر است . گفتگویی که خود نیز در آن مدام تجربه کسب کرده و پالایش می یابند همانگونه که ما نیز یاد می گیریم که شیوه های اجرایی “کار” چگونه کشف می شود . در واقع اندیشه ای که به ساختن نیانجامد بایستی با تردید بدان نگریست .

متاسفانه تمام تجربه ی ذکر شده تجربه ای مردانه بوده است . درصورتیکه کاملا مشهود است زنان از قابلیت های بیشماری در ایجاد چنین جمع هایی و تبدیل آن به هسته های اعتراضی متشکل در محلات برخوردارند . امید است که با به اشتراک گذاردن تجربیات خود ، دیگران را در فهم و ارتقاء تولید نیروهای اجتماعی یاری رسانند .

https://akhbar-rooz.com/?p=117739 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x