تنها سه روز پس از مضحکه انتصابات، جامعه شاهد بزرگترین اعتصابات سراسری طبقه کارگر در ایران است. اهمیت کارگران نفت، گاز و پتروشیمی در اقتصاد سرمایهداری ایران هم از کسی پوشیده نیست. این که در عرض چند روز کارگران بیش از شصت مرکز کارگری از صنایع کلیدی در ایران، حول مطالبات مشخص و هماهنگی اعتصاب کردهاند تصادفی و خود به خودی نیست. اعتصابات سراسری مستقیماً تحت تأثیر فضای اعتراضی جامعه و عروج رهبران عملی و اعتماد به نفس بالای سیاسی آنها است
تنها سه روز پس از مضحکه انتصابات، جامعه شاهد بزرگترین اعتصابات سراسری طبقه کارگر در ایران است. اهمیت کارگران نفت، گاز و پتروشیمی در اقتصاد سرمایهداری ایران هم از کسی پوشیده نیست. این که در عرض چند روز کارگران بیش از شصت مرکز کارگری از صنایع کلیدی در ایران، حول مطالبات مشخص و هماهنگی اعتصاب کردهاند تصادفی و خود به خودی نیست. اعتصابات سراسری مستقیماً تحت تأثیر فضای اعتراضی جامعه و عروج رهبران عملی و اعتماد به نفس بالای سیاسی آنها است. این اعتصابات در ادامه اعتصاباتی است که مردادماه سال گذشته سرآغاز فصلی نو در تقویم سیاسی و اجتماعی ایران شد. حاکمیت سرمایهداری توسط طبقه کارگر و رهبران آزادیخواه این طبقه تحت محاصره است. گروهها در فضای مجازی، محافل سازمان دهندگان کارگری و کمیتههای اعتصاب قطعاً در سازمان دادن این اعتصابات نقش کلیدی دارند و پیش شرط چنین اتحادی وجود سازمان دهندگان آگاه و رهبران کارگری در محل است.
عدهای تصور میکنند که اگر حزب سیاسی در رأس یک اعتراض کارگری نباشد، یعنی آن اعتراض رهبری ندارد و به اصطلاح خود به خودی است؛ مثل خیزش دی ماه ۹۶ و یا خیزش آبان ماه ۹٨. اما این تصویر واقعی نیست؛ چرا که بسیاری از مراکز کارگری رهبران و سازماندههای خود را دارند و لزوماً تابع تشکیلات حزبی نیستند. هنر هدایت کردن، نیرو جمع کردن و پیروز شدن امری صرفاً مختص به احزاب سیاسی نیست بلکه هر رهبر و آژیتاتوری چنین قابلیتهایی را دارد و این پدیده امروز در بسیاری از مراکز کارگری در حال وقوع است. این واقعیت را از شیوهی سازماندهی و درجهی هماهنگی و اتحادشان میتوان فهمید. همه اینها به این معنا نیست که صرفاً وجود رهبران کارگری به خودی خود برای طراحی استراتژی و تاکتیک مبارزاتی کافی است. یک رهبر کارگری لزوماً آن اقلیت پیشتاز و رادیکال طبقه کارگر نیست. او میتواند قابلیت هدایت کردن و سازماندهی داشته اما به لحاظ سیاسی محافظه کار باشد. به هر حال مبارزه طبقاتی و جدال برای بهبود شرایط زندگی برای کارگر امر روزمره است و دلبخواهی نیست. کارگر نمیتواند خود را از جدال برای دستمزد، بیمه و معضل بیکاری معاف کند. این مبارزه برای طبقه کارگر ضرورتاً جمعی است چرا که فعالیتش در تولید و زندگیاش به کار جمعی پیوند خورده است. در نتیجه کارگر در محل کار و محل زیست خود به طور خود به خودی وارد مناسبات جمعی در اشکال متفاوت مثل محافل کارگری میشود. اما سازماندهی اعتراضات سراسری در ابعاد گسترده به صورت هماهنگ، پیگیرانه و نقشهمند این خصلت خود به خودی را ارتقا میدهد.
روشن است که بعد از اعتصابات همزمان کارگران نیشکر هفت تپه و گروه ملی فولاد اهواز، طبقه کارگر وارد دوره جدید و قدرتمندتری از مبارزه شده است. راهکار اداره شورایی و جنبش مجامع عمومی از طرف کارگران فولاد و هفت تپه روی میز جامعه گذاشته شد و بلافاصله دانشجویان، معلمان و دیگر اقشار جامعه پرچم جنبش شورایی را بلند نمودند و خود را متحد کارگران فولاد و هفت تپه اعلام کردند. شورای سازماندهی اعتراضات کارگران نفت در دومین بیانیه خود به صراحت بیان کرد که کارگران نفت، دخالتگری جمعی برای برنامهریزی و اجرای تصمیمات را از مدل سازماندهی شورایی در هفت تپه آموختهاند. در مقیاس سراسری طبقه کارگر تحت تأثیر سازماندهی کارگران هفت تپه است و این بهترین بستر اجتماعی برای برگزاری جلسات منظم مجمع عمومی کارگران در محیط کار و زیست و تشکیل شوراهای مستقل کارگری است. با این حال فرقه گرایان و “پیشکسوتان” مدعی هستند که کارگران هفت تپه دستاورد خاصی نداشته و اخیراً دنباله رو بسیجیها شدهاند! این افراد دستاورد هفت تپه و فولاد را در تغییر توازن قوای طبقاتی نمیبینند و به دلیل تقلیلگرایی و محدودنگریشان، نسبت به دستاوردها کور هستند. پر واضح است که طبقه کارگر بعد از پاییز سال ۹۷ در موقعیت سیاسی و اجتماعی بهتری قرار گرفته است. بخش اعظم طبقه کارگر ایران درسهای مبارزه طبقاتی در هفت تپه را از حفظ است؛ به همین دلیل است که ماشین سرکوب با تمام قوا بسیج شده تا جلوی تکثیر الگوی شورایی میان کارگران هفت تپه را بگیرد. لازم نیست منتظر بمانیم که فلان مرکز کارگری بیانیه بدهد و این موضوع را اعلام کند تا این حقیقت را درک کنیم.
همزمان با شروع اعتصابات، دو کمپین به نام کمپین ۱۴۰۰ و کمپین ۲۰۱۰ توسط کارگران به راه افتاده است. کمپین ۲۰۱۰ به مطالبه ده روز مرخصی در قبال بیست روز کار اشاره دارد. این یکی از مهمترین مطالبات کارگران اعتصابی است چراکه آن ها به هیچ وجه فرصت تن آسایی و رسیدگی به خانه و خانوادهشان را ندارند.
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران نفت تا به امروز سه بیانیه منتشر کرده است. در بیانیه اول که در ۳۰ خردادماه منتشر شد کارگران اعلام کردند که به دلیل فقر و محرومیت، تبعیض و عدم اجرای وعدهها همانطور که اعلام کرده بودند اعتصابات سراسری خود را در مراکز کار از سر گرفتهاند و تا مدت یک هفته به کار باز نخواهند گشت. مطالبات کارگران شامل افزایش دستمزد به بالای ۱۲ میلیون تومان با توافق نمایندگان کارگران، پرداخت به موقع حقوق، کوتاه شدن دست پیمانکاران، امنیت شغلی و دائمی شدن قراردادهای کار، ممنوعیت اخراج کارگر، لغو قوانین بردهوار مناطق ویژه اقتصادی، امنیت و تجهیز محیط کار، افزایش استاندارد بهداشتی در خوابگاهها و اماکن عمومی و در آخر حق برگزاری تجمع اعتراضی و تشکلیابی مستقل است.
بیانیهی دوم در ۵ تیر ماه منتشر شد که مجدداً بر محرومیت ها و مطالبات تأکید شد همچنین کارگران متذکر شدند که “با حضور در محل و ماندن در خوابگاهها و برنامهریزی برای تجمعات اعتراضی در مقابل پالایشگاهها و مراکز نفتی و چه از طریق حضور فعال در گروههایی که در مدیای اجتماعی داریم هر روزه در جریان تصمیم گیری در چگونگی پیشبرد مبارزهمان، فعالانه دخالتگر باشیم. “در ادامه کارگران به این موضوع مهم اشاره کردند که درسهای مبارزه طبقاتی و سازماندهی شورایی در هفت تپه برای دخالتگری جمعی کارگران نفت و پتروشیمی بسیار مؤثر بوده است. مطالباتی همچون بازگشت به کار ۷۰۰ کارگر اخراجی و پایان یافتن فضای امنیتی حاکم در محیط کار را هم به مطالبات خود اضافه کردند.
بیانیه سوم که در تاریخ ۶ تیرماه منتشر شد، با اعتراض به توطئهگری کارفرمایان و پیمانکاران آغاز شد. کارگران گفتند که “کارفرمایان با قطع آب و غذا و دسترسی به سرویس برای رفتن به شهر و تهیه نیازهای غذاییمان دارند فشار میآورند که خوابگاهها را تخلیه کنیم. تا بعد در عدم حضور ما برای پیشبرد پروژههایشان نیروی جدید به کار گیرند. در کنار این سیاست در مراکزی چون اورهال عسلویه به برخی کارگران فشار آوردهاند و گفتهاند بنا بر قانون شما باید کار ناتمام در پروژه را تمام کنید و بعد به اعتصاب بپیوندید وگرنه باید تسویه حساب کنید و اخراج هستید. به این ترتیب تلاش میکنند این کارگران را از اعتصاب جدا کنند. کار دیگرشان در مراکز اعتصابی نفتی برگزاری جلسات از سوی مقاماتی از حکومت و امام جمعهها با کارگران است. از جمله در مراکزی خبر از این است که از کارگران خواستهاند برای گفتگو در مورد مشکلاتشان نمایندگانی تعیین کنند و بعد در این جلسات گفتند که اعتصاب حق شما است و خواستار افزایش حقوقهایتان شوید. این تقصیر دولت نیست که سطح دستمزدها پایین است بلکه پیمانکاران فقط درصد بسیار کوچکی از پول دریافتی از دولت را به کارگر میدهند و باید حقتان را از آنها بگیرید، بطور ضمنی تهدید کردهاند که نباید تجمعی صورت گیرد و اگر تجمع شود موضوع از سطح مطالبهگری فراتر رفته و سیاسی میشود و تأکید اکیدشان بر پرهیز از کشاندن اعتراض به خیابان بوده است.”
کارگران از آغاز اعتصابشان با نبود وسایل نقلیه برای بازگشت به خانه هایشان مواجه شدند. در آخر تاکید کردند که حتی اگر مجبور شوند خوابگاه ها را ترک کنند و به خانه برگردند، باز از طریق گروه های مجازی باری تصمیمگیری و پیگیری اتحاد خود را حفظ خواهند کرد و اگر تا برج ۵ پاسخ نگیرند، در اشکال گستردهتر اعتراض خود را ادامه خواهند داد.
روند اعتراضات نشان میدهد که جامعه به سرعت قطبی میشود و باید برای رخدادهای بزرگ مبارزه طبقاتی آماده بود. این اعتصابات سراسری نشانه اتحاد و پیوستگی بسیار عمیق کارگرانی است که دست از کار کشیدهاند اما برگزاری جلسات منظم مجامع عمومی کارگری و تلاش برای سازمان دادن این جلسات تا تشکیل شورای مستقل کارگری به طور رسمی و علنی باید قطب نمای تمامی بخشهای معترض طبقه کارگر باشد. هژمونی کردن جنبش مجامع عمومی و شوراها امروز باید در دستور کار هر فعال کارگری باشد. طبقه کارگر باید برنامه، راهکار، افق و سناریویی را در دستور کار خود قرار بدهد که بتواند در سطح کلان و در قدرت سیاسی دخالتگری کند و یکی از مهمترین قدمها در این راه برپایی شوراهای مستقل کارگری بر پایه جلسات منظم مجامع عمومی است. این جنبش به کارگر قدرت و اعتماد به نفس میدهد، امکان دخالت در سرنوشتش را میدهد، راه دخالت کردن را نشان میدهد، کارگر منفرد را از انزوا در میآورد و معضل پراکندگی را حل میکند. در این زمینه کارگران نفت و پتروشیمی و صنایع کلیدی میتوانند نقش بسیار مؤثری داشته باشند. تجربه تاریخی سازماندهی شورایی کارگران نفت در جریان انقلاب ۵۷ درسهای زیادی دارد و پیشنهاد میشود که از تجربیات مکتوب فعالین کارگری چون یدالله خسروشاهی استفاده شود. بدیهی است که امروز کارگران برای مطالبات معیشتی خود دست به اعتصابات سراسری زدهاند اما در کنار منافع امروز باید منافع آتی این طبقه هم تأمین شود. طبقه کارگر برای پیروزی و کنار زدن موانع اتحاد خود راهی ندارد جز اینکه با جنبشهای صنفیگرا، اتحادیهگرا، اصلاح طلب و رفرمیست، ناسیونالیست و قومگرا و دیگر جریانات ارتجاعی عملاً مرزبندی کند. این کار را فقط با فعالیت رسانهای و تبلیغات نمیتوان تأمین کرد و نباید از محیطهای کار و زیست غافل شد. طبقه کارگر صنف نیست بلکه یک طبقهای است به وسعت جهان و با منافع جهانی مشترک. کارگران چه در بعد اقتصادی و چه در بعد اجتماعی قدرت دارند و میتوانند فراتر از مطالبات صنفی در سطوح بالاتر سیاسی هم تبدیل به بازیگر اصلی جامعه شوند و اجازه ندهند تا طبقه سرمایهدار روی آنان سلطهی سیاسی و اقتصادی داشته باشند و استثمارشان کنند.
صنفیگرایی یکی از مهمترین عوامل پراکندگی و تفرقه در صف طبقه کارگر است. اینکه هرکس فقط به فکر صنف و محیط کار خودش باشد و نگرش خود را از کل طبقه کارگر به اجزای پراکنده صنفها تقلیل دهد هیچگاه نمیتوان طبقه کارگر را در قامت یک طبقه فارغ از هرگونه دسته بندی و مرز و هویت متحد کرد. کارگران جهان متحد شوید صرفاً یک شعار نیست بلکه استراتژی است.
کارگران بخشهای مختلف باید بتوانند به کارگران اعتصابی بپیوندند یا حداقل اعلام حمایت کنند. صنایع کلیدی و بخشهای حساس طبقه کارگر میتوانند چرخ زندگی را متوقف کنند و ماشین سرکوب دولتی را مختل کند. انقلاب ضدسلطنتی ۵۷ این قدرت را بار دیگر روشن کرد. این طبقه میتواند حرکت سرمایه را فلج کند. غیبت بخشهای دیگر طبقه کارگر در اعتصابات سراسری به نفع سرمایهداران تمام میشود. حمایت از اعتصابات سراسری کارگران باید مسئله همه رهبران کارگری باشد و یکدیگر را در این دورهی حساس تنها نگذارند. اگر هر کارگری صرفاً حواسش به محیط کار خودش باشد و نسبت به هم طبقهایهای خود در مراکز دیگر بیتفاوت باشد، آیندهای جز شکست پی در پی در انتظار طبقه کارگر و جنبش رادیکال این طبقه نخواهد بود. دخالتگری متحدین ترقیخواه طبقه کارگر در هر عرصهای ضروری است و تبلیغ و ترویج گسترده بر سر جنبش مجامع عمومی و شوراها، ضرورت تعیین تکلیف سیاسی طبقه کارگر با مناسبات قدرت و بحثهای کلان سیاسی از زاویه منافع طبقه کارگر در این مقطع کلیدی است. ژورنالیستها و فعالین عرصه رسانه قطعاً در بازتاب اعتصابات به وظیفهی خود عمل میکنند و سد سانسور و بایکوت را میشکنند. اما فراتر از اینترنت و دنیای مجازی میتوان دست رهبران کارگری را در دست هم گذاشت و در امر جلب حمایتهای عملی و گسترده کمپین ایجاد کرد و به طبقه کارگر مبارز قدرت دفاع از خود بیشتری داد. باید به طبقه حاکم ثابت شود که نمیتواند در روز روشن صدها کارگر را با خانوادههایشان را استثمار کند و در صورت اعتصاب و اعتراض آنان را از نان خوردن و حق زندگی محروم کنند. امروز با کارگران نفت این کار را کردند پس فردا بدتر از این را با دیگر کارگران معترض در صنایع کلیدی خواهند کرد. این اخطار را باید جدی گرفت و خوشبینیهای وهمآلود را کنار گذاشت و دست به کار شد. باید هر کدام از متحدین طبقه کارگر آستین بالا بزند و امکانات مادی و معنوی خود را به شکلی هماهنگ و گسترده در اختیار کارگران اعتصابی قرار دهد. به هر حال باید بین اخراج شدن یا نشدن ۷۰۰ کارگر نفت یک فرقی در محدوده فعالیتهای فعالین کارگری باشد. وضعیت اضطراری است و اگر در برابر امکانات دشمن طبقاتیمان مجهز به تشکل تودهای و سیاسی همراه با افق رادیکال و رهایی بخش نباشیم حتما بازندهایم. طبقه حاکم چه در پوزیسیون و چه در اپوزوسیون تنها با استثمار و سرکوب طبقه کارگر دوام خواهد آورد و طبقه کارگر باید برای جدالهای سیاسی هم آمادهتر باشد و از تجربه غنی انقلاب ۵۷ درس بگیرد. اگر بحث دخالتگری شورایی است نباید در سطح صنفیگرایی و اصلاح طلبانه محدود شود بلکه باید همزمان با بهبود شرایط موجود برای تغییرات ریشهای در راستای استقرار یک شیوه تولید اقتصادی و مناسبات مالکیت اشتراکی حرکت کند. اینطور نیست که کارگران به صورت خود به خود میدانند به چه روشی برای رهایی خود مبارزه کنند و تحت چه برنامه و سازمانی قدرت سیاسی را در دست بگیرند. این وظیفه سازمانهای سیاسی و کمونیستها است (کمونیستهای موجود در طبقه کارگر و طبقات دیگر) که تلاش کنند راه را برای ارتقای طبقه کارگر به طبقه حاکم بر جامعه هموار کنند و برای آن نقشه داشته باشند. طبقه کارگر با اعتراضات و اعتصابات متحدانه و سراسری خود نشان داده است که رغبت زیادی به دخالتگری و سازمانیابی دارند. باید به استقبال دورهی جدید مبارزه طبقاتی رفت و برای پیروزی، تا انتهای یک پیروزی طبقاتی در مناسبات قدرت و اقتصاد تلاش و مبارزهی هر روزه کرد.
در امتداد خروش شکوهمند کارگران پیمانی نفت و پتروشیمی، عدهی کثیری از آزادیخواهان، کارگران و حامیانشان با انتشار بیانیه از این اعتصاب نظاممند و این سازماندهی بیسابقه حمایت کردهاند و در این مبارزه خود را سهیم و شریک کارگران نفت و پتروشیمی و تمامی اعتصابکنندگان دانستند. اسامی حامیان و پارهای از متون حمایتی را در متن زیر میبینید که مایهی غرور و سربلندی است.
مادران پارک لاله که داغداران کشتهشدگان سال ۸۸ هستند ضمن انتشار بیانیه حمایتی مطالبات سیاسی و اجتماعی گستردهتری را هم مطرح کردند. در کنار مادران پارک لاله، خانوادههای آبان که فرزندان خود را در سرکوب وحشیانه آبان ۹۸ از دست دادهاند، همواره در متن اتفاقات اجتماعی بیدار و آگاه از کارگران و معترضین حقخواه حمایت کردهاند. این بار نیز در اوج جسارت کنار اعتصابات سراسری ایستادهاند. متن زیر بخشی از متن حمایتی منتشر شده از این عزیزان است:
“اکنون کارگران امتداد صدای آبان شدهاند. این صدای همهی ماست، همانها که در آبان ۹۸ در کنار یکدیگر در خیابانها برای حقمان فریاد زدیم. اگرچه در آبان صدای حقخواهی ما را با گلوله پاسخ دادند اما صدای حق خاموش شدنی نیست. اکنون این فریادها را در اعتصاب کارگران میشنویم. ما خانوادههای آبان از اعتصابات سراسری حمایت میکنیم چرا که به سرنوشت مشترکمان آگاهیم.”
جمعی از معلمان شاغل و بازنشسته کشور که آموزگاران مقاومت و مبارزه هستند با حمایت خود پشت کارگران را گرم کردند:
“ما جمعی از جامعه بزرگ معلمان شاغل و بازنشسته حمایت قاطعانه خود را از اعتصابات سراسری کارگران شرکت نفت و پتروشیمی اعلام میکنیم.
بهره مندی از دستمزد مناسب، معیشت مناسب، آموزش رایگان و باکیفیت کودکان، فراهم نمودن امکانات بهداشتی مناسب در محیط کار و مطالبات کمپین بیست ده که جزئیات آن در کمپین از سوی کارگران مشخص شده را حق مسلم کارگران معترض میدانیم و باور داریم دفاع از حقوق قانونی و انسانی کارگران شریف و زحمتکش یک وظیفه عمومی است و به تمام اقشار اجتماعی برای همبستگی و حمایت از کارگران فراخوان میدهیم بیشک راه موفقیت و پیروزی در اتحاد و همبستگی جمعی است.”
شماری از خانواده های قربانیان هواپیمای اوکراینی با ساختن ویدیو اعلام همبستگی کردند که بار دیگر با آزادیخواهان همپیمان شوند. در پیامی مشترک با اعتصابهای سراسری کارگران بخشهای پالایشگاهی اعلام همبستگی کردند.
دانشجویان پیشرو دانشگاه اصفهان هم در متن زیر که بخشی از کل بیانیهشان است در کنار اعتصابات و مطالبات بر حق کارگران ایستادند:
“با توجه به اینکه میدانیم آینده همه ما دانشجویان، کارگران، معلمان، رانندگان و به طور خلاصه، مزدبگیران به یکدیگر گره خورده؛ حمایت خود را از این مبارزات و اعتصابات اعلام میکنیم و آن را پاسخ سیاسی مناسب به وضع جامعه میدانیم.
دست تک تک شما کارگران اعتصاب کننده را به گرمی میفشاریم و از تمام جامعه دعوت میکنیم از این اعتصابات شکوهمند حمایت کند. پیروزی با ماست.”
همچنین سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، گروه اتحاد بازنشستگان، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، کانون صنفی فرهنگیان اسلامشهر و اتحاد بازنشستگان هم در کنار کارگران ایستادند و بیانیه مشترکی را منتشر کردند که بخشی از آن را میخوانیم:
“ما از همه کارگران، بازنشستگان، معلمان، دانشجویان، روشنفکران، هنرمندان، خبرنگاران و از همۀ زنان و مردان زحمتکش و شرافتمند جامعه میخواهیم از این حرکت کارگری حق طلبانه پشتیبانی کنند و کارگران اعتصابی را برای دستیابی به خواستهایشان که خواست همۀ کارگران است، بی دریغ یاری نمایند.
پرتوان باد سیل خروشان مبارزات کارگران برای دستیابی به حقوق و خواستهای بهحقشان!”
کارگران و مردم آزادیخواه سنندج هم طی یک بیانیه در حمایت از اعتصابات سراسری گفتند:
“ما کارگران و فعالین کارگری امضا کننده این بیانیه در سنندج، ضمن اعلام حمایت گسترده از این حرکت و تلاش برای پیروزی آن، بر هم سرنوشتی یکایک اعضای طبقه کارگر در ایران تاکید میورزیم؛ و همصدا با سایر هم طبقهاییهایمان رفاه، امنیت شغلی، حق ایجاد تشکل مستقل کارگری و حق اعتصاب و اعتراض در محیط کار را جزء بدیهیترین و ابتداییترین حقوق کارگران میدانیم، و تهدید به اخراج هفتصد کارگر شاغل در پالایشگاه تهران را به شدت محکوم میکنیم.”
کانون مدافعان حقوق بشر نهاد مدنی و بینالمللیای است که از طریق سخنگوی خود، نرگس محمدی با اعتصابات اعلام همبستگی و حمایت کرد.
“کانون مدافعان حقوق بشر ضمن حمایت کامل از اعتصابات کارگری در سراسر ایران اعلام میدارد در شرایط فعلی جامعه ایران و بیتوجهی حکومت به خواستههای منطقی و بر حق کارگران، اعتصاب راهکاری مؤثر و مهم است. امید که این تلاش کارگران مورد حمایت تمام گروهها، نهادهای مدنی، صنفی و سیاسی قرار گرفته و در این شرایط مهم آنها را تنها نگذارند. قطعاً اعلام همبستگی و در صورت نیاز حضور خیابانی مردم به منظور ایجاد حلقهها و گروههای حمایتی از کارگران، یکی از اقدامات ممکن به منظور حمایت آنها در دستیابی مطالبات خود است.”
نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران – خارج کشور هم این چنین نوشتند:
“به میدان آمدن کارگران نفت و گاز و پتروشیمی یکی از مهمترین ترین صنایع ایران که با اعتصاب آنها بود که حکومت سلطنتی پهلوی به زبالهدان تاریخ فرستاده شد، امروز نقطه عطفی در تاریخ جنبش کارگری ایران است که تداوم آن خواهد توانست با به میدان آوردن دیگر بخشهای جنبش کارگری یاری رسانده، و در به سرانجام رساندن متشکل شدن طبقه کارگر حول آلترناتیو کارگری و تغییر قوا به نفع جنبش کارگری و دیگر جنبشهای اجتماعی بیشترین نقش را داشته باشد.
ما نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران –خارج کشور حمایت خود را از اعتراضات و اعتصابات کارگران صنایع نفت و گاز و پتروشیمی قویا اعلام میکنیم، و در تقویت و همسویی با این مبارزات با تمام توان تلاش خواهیم نمود.”
اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران در ژانویه ۲۰۰۰ رسماً اعلام موجودیت کرد. اتحاد بین المللی طی سالها فعالیت مداوم و پیگیر، به سهم خود نقش مؤثری در کسب حمایت بین المللی از مبارزات کارگران ایران علیه حکومت ضدکارگر جمهوری اسلامی و سرمایهداران، و مبارزه علیه عملکرد غیر انسانی نظام سرمایهداری بر کار و زندگی طبقه کارگر ایران ایفا کرده است. در تمام این مدت، سیاست و موازین پایه ای ناظر بر فعالیت های اتحاد بین المللی بر سنت و عرف جنبش کارگری و اصل حفظ استقلال طبقاتی کارگران متکی بوده است. این تشکل نیز در طی اعتصابات سراسری اعلام همبستگی و همراهی کرد که بخشی از آن را در زیر میخوانید.
ما همبستگی خود را با کارگران اعتصابی در شرکتهای پیمانی نفت، گاز و نیروگاهها اعلام می داریم، از خواستهای به حق آنان پشتیبانی میکنیم و بنا به وظیفه خود از تشکلهای بین المللی کارگری میخواهیم که از مبارزات کارگران نفت در ایران پشتیبانی کنند.
حمایت اتحادیه عمومی کارگران بخش نفت و گاز عراق از کارگران ایران هم شایان توجه و تقدیر است. بخشی از متن حمایتیشان را در زیر میبینید:
“اتحادیه عمومی کارگران بخش نفت و گاز عراق نیز در بیانیهای نوشت که این اتحادیه «مشتاقانه از خواست افزایش دستمزد و دیگر خواستهای کارگران ایران که چند روز است در اعتصاب هستند حمایت کرده و اخراج ۷۵۰ کارگر اعتصابی را محکوم و مغایر کنوانسیون سازمان جهانی کار و مقاولهنامه ۸۷ (حق اعتصاب) سال ۱۹۴۷ و مقاولهنامه ۹۸ (حق تشکل) سال ۱۹۴۸ میداند.»
در ادامه این متن نیز آمده است که «اتحادیه عمومی کارگران بخش نفت و گاز عراق اعلام میدارد که: ما از تلاش کارگران برای حقوق خود در هر کجا حمایت میکنیم.»”
۲۷ نهاد چپ و دموکراتیک هم در حمایت از اعتصابات سراسری بیاینهای مشترک منتشر کردند:
۱- اتحاد نیروهای دمکراتیک ایرانی – سوئیس
٢- آلترناتیو سوسیالیستی ایران – لندن
۳- انجمن پناهندگان ایرانی گوتنبرگ- سوئد
۴- انجمن سوسیالیستها- سوئد
۵- جمعی از فعالان اجتماعی- سیاسی و پناهندگان – گوتنبرگ- سوئد
۶- حامیان مادران پارک لاله- استکهلم
٧- شورای همبستگی با مبارزات مردم ایران – لندن
۸- شورای هماهنگی علیه کشتار جمهوری اسلامی- فریاد خاوران
٩- شورای همراهی با آلترناتیو کارگری در ایران
۱۰- فدراسیون اروپرس – بلژیک
۱۱- کانون کنشگران دمکرات و سوسیالیست هانوفر- آلمان
۱٢- کانون پناهندگان سیاسی ایران- برلین
۱۳- کانون پشتیبانی از مبارزات مردم ایران- وین
۱۴- کانون ایرانیان مترقی در نیویورک و نیوجرسی- آمریکا
۱۵- کانون همبستگی با مبارزات کارگران در ایران- فرانکفورت
۱۶- کانون همبستگی با کارگران ایران- گوتنبرگ
۱٧- کانون همبستگی با کارگران ایران- کانادا
۱۸- کمیته دفاع از مبارزات مردم ایران- سوئیس
۱٩- کمیته دفاع از زندانیان سیاسی ایران- برلین
٢۰- کمیته همبستگی با مبارزات مردم ایران- فرانکفورت- آلمان
٢۱- کمیته همبستگی با جنبش کارگری ایران- استرالیا
٢٢- کمیته همبستگی کارگران ایران و سوئد
٢۳- کمیته همبستگی برای حقوق بشر ایران- نروژ
٢۴- نهاد همبستگی با جنبش کارگری در ایران – غرب آلمان
٢۵- همبستگی با مبارزات مردم ایران- سوئیس
٢۶- همبستگی سوسیالیستی با کارگران ایران- پاریس
٢٧- همبستگی برای حقوق بشر در ایران – کلگری/ کانادا
پلاتفرم سندیکاهای کارگری سوئد /ایران نیز همراه حامیان اعتصابات شدند و مطالبات خود را بیان کردند:
“پلاتفرم سندیکاهای کارگری سوئد ضمن حمایت کامل از خواستهای کارگران اعتصابی صنعت نفت واکنشهای سرکوبگرانه رژیم را محکوم کرده و از دولت و مقامات جمهوری اسلامی ایران می خواهد که خواستهای برحق کارگران اعتصابی را عملی کنند و به حق تجمع، اعتراض، اعتصاب و تشکل احترام بگذارند.
ما خواستار موارد زیر هستیم:
تصویب و اجرای مقاوله نامه های ۷۸ و ۹۸ ﺁﯼ ﺍﻝ او
آزادی فوری و بدون قید و شرط تمام فعالین سندیکایی، مدنی و معلمان
سازمانهای کارگری و نمایندگان و اعضای آنها بدون ترس از خشونت، تهدید به زندان و اخراج از کار حق فعالیت داشته و نمایندگی آنان به رسمیت شناخته شود.”
دهها سندیکا، اتحادیه، فدراسیون و کنفدراسیون کارگری در جهان در بیانیه مشترکی که روز دوشنبه ۷ تیر منتشر شد، از اعتصاب سراسری در ایران حمایت کردند.
این تشکلها که عضو «شبکه بینالمللی سندیکایی همبستگی و مبارزه» هستند، در بیانیه خود نوشتهاند که علاوه بر پشتیبانی از کارگران، از شورای سازماندهی اعتصابات کارگران پیمانی نفت که این اعتراضها را سازماندهی کرده است، نیز حمایت میکنند.
اسامی تشکلات عضو شبکه بینالمللی سندیکایی همبستگی و مبارزه را در لیست زیر میتوانید بخوانید:
Central Sindical e Popular Conlutas (CSP-Conlutas) – برزیل
Confederación General del Trabajo (CGT) – حکومت اسپانیا
Union syndicale Solidaires (Solidaires) – فرانسه
Confederazione Unitaria di Base (CUB) – ایتالیا
Confédération Générale du Travail du Burkina (CGT-B) – بورکینا
Confederation of Indonesia People’s Movement (KPRI) – اندونزی
Confederación Intersindical (Intersindical) – حکومت اسپانیا
Confédération Générale Autonome des Travailleurs en Algérie (CGATA) – الجزایر
Batay Ouvriye – هائیتی
Unione Sindacale Italiana (USI) – ایتالیا
Confédération Nationale des Travailleurs – Solidarité Ouvrière (CNT SO) – فرانسه
Sindicato de Comisiones de Base (CO.BAS) – حکومت اسپانیا
Organisation Générale Indépendante des Travailleurs et Travailleuses d’Haïti (OGTHI) – هائیتی
Sindacato Intercategoriale Cobas (SI COBAS) – ایتالیا
Confédération Nationale du Travail (CNT-f) – فرانسه
Intersindical Alternativa de Catalunya (IAC) – کاتالونیا
Union Générale des Travailleurs Sahraouis (UGTSARIO) – صحرای غربی
Ezker Sindikalaren Konbergentzia (ESK) – باسک سرزمین
Confédération Nationale de Travailleurs du Sénégal Forces du Changement (CNTS/FC) – سنگال
Sindicato Autorganizzato Lavorator COBAS (SIAL-COBAS) – ایتالیا
General Federation of Independent Unions (GFIU) – فلسطین
Confederación de la Clase Trabajadora (CCT) – پاراگوئه
Red Solidaria de Trabajadores – پرو
Union Syndicale Progressiste des Travailleurs du Niger (USPT) – نیجر
Union Nationale des Syndicats Autonomes du Sénégal (UNSAS) – سنگال
Unión Nacional para la Defensa de la Clase Trabajadora (UNT) – السالوادور
Solidaridad Obrera (SO) – حکومت اسپانیا
Independent Workers Union of Great Britain (IWGB) – انگلستان
Ogólnopolski Związek Zawodowy Inicjatywa Pracownicza (OZZ IP) – لهستان
Centrale Démocratique des Travailleurs de Martinique (CDMT) – مارتینیک
Associazione Diritti Lavoratori Cobas (ADL COBAS) – ایتالیا
Pakistan Labour Federation (PLF) – پاکستان
Organisation Démocratique Syndicale des Travailleurs de Centrafrique (ODSTC) – جمهوری آفریقای مرکزی
Palestine New Federation of Trade Unions (New Unions) – فلسطین
تشکلات ملی سندیکایی حرفهای:
National Union of Rail, Maritime and Transport Workers (RMT/TUC) – انگلستان
Centrale Nationale des Employés – Confédération Syndicale Chrétienne (CNE/CSC) – بلژیک
Sindicato Nacional de Trabajadores del Sistema Agroalimentario (SINALTRAINAL/CUT) – کلمبیا
Trade Union in Ethnodata – Trade Union of Empoyees in the Outsourcing Companies in the financial sector – یونان
Syndicat national des travailleurs des services de la santé humaine (SYNTRASEH) – بنین
Sindicat dos Trabalhadores da Fiocruz (ASFOC-SN) – برزیل
Organizzazione Sindicati Autonomi e di Base Ferrovie (ORSA Ferrovie) – ایتالیا
Union Nationale des Normaliens d’Haïti (UNNOH) – هائیتی
Confederazione Unitaria di Base Scuola Università Ricerca (CUB SUR) – ایتالیا
Coordinamento Autorganizzato Trasporti (CAT) – ایتالیا
Syndicat des travailleurs du rail – Centrale Démocratique des Travailleurs du Mali (SYTRAIL/CDTM) – مالی
Gıda Sanayii İşçileri Sendikası – Devrimci İşçi Sendikaları Konfederasyonu (GIDA-IŞ/DISK) – ترکیه
Syndicat National des Travailleurs du Petit Train Bleu/SA (SNTPTB) – سنگال
Asociación Nacional de Funcionarios Administrativos de la Caja de Seguro Social (ANFACSS) – پاناما
Palestinian Postal Service Workers Union (PPSWU) – فلسطین
Union Syndicale Etudiante (USE) – بلژیک
Sindicato dos Trabalhadores de Call Center (STCC) – پرتغال
Sindicato Unitario de Trabajadores Petroleros (Sinutapetrolgas) – ونزوئلا
Alianza de Trabajadores de la Salud y Empleados Publicos – مکزیک
Canadian Union of Postal Workers / Syndicat des travailleurs et travailleuses des postes (CUPW- STTP) – کانادا
Syndicat Autonome des Postiers (SAP) – سوئیس
Federación nacional de trabajadores de la educación (SUTE-Chile) – شیلی.
Plateforme Nationale des organisations professionnelles du secteur public – ساحل عاج
Fédération nationale des ouvriers et collectivités locales – Union Marocaine du Travail (UMT-Collectivités locales) – مراکش
Centrale Générale des Services Publics FGTB, Cheminots (CGSP/FGTB Cheminots) – بلژیک
Botswana Public Employees Union (BOPEU) – بوتسوانا
Organisation Démocratique du Rail – Organisation Démocratique du Travail (ODR/ODT) – مراکش
Federacao Nacional dos Trabalhadores em Transportes Aéros do Brasil (FNTTA) – برزیل
Federação Nacional dos Metroviários (FENAMETRO) – برزیل
Namibia Football Players Union (NAFPU) – نامیبی
Palestinian Electricians’ Trade Union (PETU) – فلسطین
Missão Publica Organizada – پرتغال
Syndicat National des Travailleurs du Secteur Industriel du Togo (SYNATSITO) – توگو
تشکلات سندیکایی محلی:
Trades Union Congress, Liverpool (TUC Liverpool) – انگلستان
Sindacato Territoriale Autorganizzato, Brescia (ORMA Brescia) – ایتالیا
Fédération syndicale SUD Service public, canton de Vaud (SUD Vaud) – سوئیس
Sindicato Unitario de Catalunya (SU Metro) – کاتالونیا
Türkiye DERİ-İŞ Sendikasi, Tuzla et Izmir (DERİ-İŞ Tuzla et Izmir) – ترکیه
L’autre syndicat, canton de Vaud (L’autre syndicat) – سوئیس
Centrale Générale des Services Publics FGTB, Ville de Bruxelles (CGSP/FGTB Bruxelles) – بلژیک
Arbeitskreis Internationalismus IG Metall, Berlin (IG Metall Berlin) – آلمان
Sindicato Unificado de Trabajadores de la Educación de Buenos Aires, Bahia Blanca (SUTEBA/CTA de los trabajadores Bahia Blanca) – آرژانتین
Sindicato del Petróleo y Gas Privado del Chubut/CGT – آرژانتین
UCU University and College Union, University of Liverpool (UCU Liverpool) – انگلستان
Sindicato di base Pavia (SDB Pavia) – ایتالیا
United Auto Workers local 551 Ford Chicago (UAW Ford Chicago) – ایالات متحده
Sindicato Uno Prodinsa, Maipú – شیلی
Asociación Gremial de Trabajadores del Subterráneo y Premetro, Buenos Aires (SUBTE/CTAt) – آرژانتین
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه (واحد) – ایران
Sindicato Único de Trabajadores de Notimex, (SutNotimex) – مکزیک
Eğitim Sen section de Diyarbakır (Eğitim Sen Diyarbakır/KESK) – ترکیه
تشکلات سندیکایی بینالمللی:
Industrial Workers of the World – International Solidarity Commission (IWW)
جریانها، گرایشها یا شبکههای سندیکایی:
Transnationals Information Exchange Germany (TIE Germany) – آلمان
Emancipation tendance intersyndicale (Emancipation) – فرانسه
Globalization Monitor (GM) – هنگکنگ
Courant Syndicaliste Révolutionnaire (CSR) – فرانسه
Fronte di lotta No Austerity – ایتالیا
Solidarité Socialiste avec les Travailleurs en Iran (SSTI) – فرانسه
Basis Initiative Solidarität (BASO) – آلمان
LabourNet Germany – آلمان
Resistenza Operaia – operai Fiat-Irisbus – ایتالیا
Workers Solidarity Action Network (WSAN) – ایالات متحده
United Voices of the World (UVW) – انگلستان
Unidos pra Lutar – برزیل
Corriente Político Social Sindical 1° de Mayo de Buenos Aires – آرژانتین
Coordinamento Nazionale Unitario Pensionati di oggi e di domani (CONUP) – ایتالیا
National Association of Human Rights Defenders – فلسطین
Red de Trabajadores – آرژانتین
Coordinadora Sindical de Solidaridad de Cartagena (CSSC) – کلمبیا