دیکریشن: کار کردن در میادین و فضای صنعتی نفت، گاز و پتروشیمی خطرات بسیار زیادی دارد. کارگران محق هستند تا از لوازم استاندارد استفاده کنند و کارفرما موظف است تا شرایط ایمن محیط کار را فراهم کند. در میادین نفت و گاز و پتروشیمی کار در ارتفاع، اعماق آب، فضای پرحرارت و آلوده انجام میشود. مجهز نبودن و رعایت نکردن اصول ایمنی در این مشاغل میتواند مرگبار باشد یا به آسیبهای غیرقابل جبران ختم شود، همچنین در بسیاری از موارد تأثیرات آن درازمدت و خاموش است و طی گذشت سالیان بروز پیدا میکند. با توجه به قراردادهای پیمانی و معضلات بیمه در صورت بروز این عوارض و صدمات، کارگران شامل بیمهی از کار افتادگی نمیشوند و حمایتی از طرف دولت و کارفرما صورت نمیگیرد، در نتیجه کارگران خود را در یک بنبست مییابند. در این متن تلاش شده تنها برشی از مشقتهای این مشاغل پر مخاطره تحلیل شود.
ابتدا باید پرسید استانداردهای تعریف شده برای مشاغل موجود در صنایع نفت و گاز چیست؟
برنامهی HSE یا برنامه ایمنی، بهداشت و محیط زیستی، برنامهای است که برای هر سازمان بر اساس خط مشی و الزامات کارفرما به جهت جلوگیری از مشکلات ایمنی، بهداشتی و محیط زیستی و همچنین پاسخ به شرایط اضطراری تهیه میشود. هر سازمانی جهت دستیابی به اهداف HSE نیاز به تدوین یک برنامهی مدیریتی مخصوص به خود دارد. روند مرسوم در ایران به این شکل است که پیمانکاران بخشهای مختلف، قبل از عقد قرارداد، موظف به تهیه و تدوین HSE plan و ارائهی آن به کارفرما هستند. در واقع کارفرما باید از کفایت برنامهی ایمنی، بهداشت و محیط زیستی هر سازمانی اطمینان به عمل آورد. HSE سیاستهای مشخصی را نیز برای ایجاد محیطی سالم و ایمن برای کارگران نفت و گاز در نظر گرفته است.
از آنجایی که صنعت نفت و گاز اهمیت بالایی از لحاظ اقتصادی و استراتژیک دارد و از سوی دیگر سر و کار آن با مواد پرخطر و همچنین آلاینده است، رعایت این استانداردها اهمیت بسیار زیادی دارد. به همین منظور نهادهای مسئول نیز موظف هستند به صورت مداوم، درستی اجرای این استانداردها را مورد بررسی قرار داده و از انجام شدن آنها اطمینان حاصل کنند.
کارگران صنایع نفت، گاز و پتروشیمی در معرض خطرات بسیاری قرار میگیرند که این شرایط خاص مشخصاً قابلیت وارد کردن جراحات غیرقابل بازگشت و مرگبار دارد؛ از جمله مشکلات تنفسی به دلیل آلایندههای هوایی، آتش سوزی و انفجار، برق گرفتگی، سقوط از ارتفاع، تاثیرات شرایط بد آب و هوایی مناطق نفتخیز بر بدن، جراحات محتمل از انجام عملیات پرحرارت و … .
کارگران نه تنها به دلایل روانی بلکه به دلایل ایمنی به ۱۰ روز استراحت نیاز دارند تا جراحات وارده در محیط کار ترمیم شود. امروز کارگرانی که در این صنایع مشغولاند به اندازهی سرباز پشت سنگر خط مقدم، جان بر کف و سخاوتمندانه خود را در معرض این مخاطرات قرار میدهند تا چرخ صنعت از حرکت باز نایستد و در کنارش زندگی مرفه برای خود و خانوادهشان رقم بزنند. لازم است خطراتی که به آن پرداختیم را بیشتر بشناسیم.
آلودگی هوا در اطراف میادین نفتی و گازی به صورت دائم تحت نظر تیم ایمنی قرار میگیرد. کوچکترین تغییرات باید با دقت مطالعه شود. میزان آلایندههایی که از طریق میادین نفتی و گازی و صنایع پتروشیمی وارد هوا میشود، به هیچ عنوان نباید از حد مجاز بیشتر شود. سازمان حفاظت محیط زیست هر کشور مسئولیت تعیین این استاندارد را بر عهده دارد.
کنترل کیفیت هوا در میادین نفتی، گازی و پتروشیمی بسیار حساس و اساسی است. از جمله فاکتورهایی که مورد بررسی قرار میگیرد رطوبت، دما، سطح اکسیژن و مدت زمانی که کارکنان در معرض آب و هوای نامناسب قرار میگیرند را میتوان نام برد. معمولاً شرایط آب و هوایی میادین نفت و گاز چندان مطبوع نیست. باید ریسک آب و هوایی مدام مورد آزمایش قرار بگیرد. شرایط آب و هوایی تأثیر مهمی در تعریف شرایط امن در شغل کارگران این صنایع دارد.
یکی از اصلیترین بخشهای استانداردهای ایمنی در HSE نفت و گاز مربوط به تجهیزات ایمنی این صنعت میشود. مهمترین پروتکلها در رابطه با شرایط کارگران کارگاهی و میدانی است. شرایط کارگاهها و میادین نفتی باید حتیالامکان پایدار باشد. این پایداری در رابطه با صنایع پتروشیمی نیز صدق میکند. متخصصان زمینه ژئوتکنیک موظف به بررسی دائمی میادین نفتی و گازی و کنترل آن از نظر پایداری هستند.
میادین نفتی و گازی دارای جایگاههای شغلی هستند که شامل فعالیتهای پرحرارت از جمله جوشکاری و برش گرم میشود. مهمترین موضوع در این بخش از فعالیتهای میادین نفتی و گازی، تجهیزات ایمنی مورد نیاز است. عینک جوشکاری، کلاه، ماسک جوشکاری، دستکش ایمنی ضدبُرش و لباس کار جوشکاری استاندارد از جمله تجهیزات ضروری هستند که در این زمینه مورد استفاده قرار میگیرند.
در ادامه مهمترین استانداردهای HSE نفت و گاز مربوط به بخش PPE یا همان تجهیزات حفاظت فردی بررسی میشود. کار در ارتفاع یکی دیگر از حوزههای خطرناک و نیازمند تمهیدات لازم برای اجتناب از حوادث مرگبار است. لباس مخصوص، کفش مخصوص و تجهیزات ایمنی فردی برای جلوگیری از سقوط واجب است. کلاه ایمنی آنها نیز باید دارای تهویه برای جلوگیری از گرمازدگی و مقاوم در برابر ضربه به سر و گردن کارگران باشد.
در رابطه با اشتعالپذیری بالای مواد نفتی و گازی و مشتقات آنها همانطور که انتظار میرود استانداردها و پروتکلهای زیادی وجود دارد. تجهیزات آتشنشانی و کپسولهای اطفاء حریق باید در دسترس باشد. وجود راههای خروج اضطراری با علائم کافی، اجباری و واجب است. کارکنان بخشهای پرخطر موظف به استفاده از ماسکهای تنفسی فیلتردار هستند و دسترسی به جعبههای کمکهای اولیه از مهمترین نکات ایمنی است. استفاده از چراغهای پیشانی برای کارگران که زیر زمین مشغول هستند ضروری است.
بخش انتقال برق و مولدها از حساسترین بخشهای این صنایع است و سختگیرانهترین پروتکلها را دارد. در کنار ایمنسازی محل کار و بررسی مداوم سلامت تجهیزات، کارکنان مجاز به عبور و مرور بدون کفشهای ایمنی و عایق نیستند. ارزیابی سلامتی کارکنان بر اساس وظایفی است که برای آنها در نظر گرفته میشود. جوشکاری زیر آب یکی از سختترین حوزههای کاری این صنایع است. تستهای مشخصی برای سنجش شرایط جسمانی این کارگران تعریف شده که باید در بازههای زمانی مشخصی مکرراً انجام شود.
یکی دیگر از حوزههای کاری که پروتکلهای خاصی دارد مختص به کارمندانی است که به سفر مأموریتی میروند. آنها باید مورد واکسیناسیونها و روشهای دیگر پیشگیرانه از بیماریهای عفونی و ویروسی خاص قرار بگیرند. در صورت ارسال کارمندان به شرایط سخت آب و هوایی و به خصوص در صورت ارسال برای مأموریت به دکلهای مستقر در دریا، در نظر گرفتن تمهیدات ایمنی و سلامتی لازم از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
تهیهی آب و غذای سالم و کامل از دیگر وظایف کارفرمایان است. این حیطه شامل حمل و نقل غذا هم هست که حساسیتهای خاص خود را دارد. برای مثال استفاده از مواد غذایی یخزده نیاز به سختگیری فراوانی دارد.
یکی دیگر از نقاط حساس در زمینه HSE نفت و گاز، مدیریت پسماندها است. بسته به میزان خطر این پسماندها، پروتکلهای مختلفی برای حمل و نقل و دفع آنها وجود دارد. از آنجایی که بیشتر پسماندهای صنایع نفت و گاز دارای مواد هیدروکربنی و شیمیایی هستند باید با بالاترین حد از امنیت، مانع از ورود این مواد به محیط زیست شد. مسئول اجرای این قوانین مدیر اجرایی میادین نفت و گاز است. معمولاً کمیتههایی به صورت سرزده، برای بازرسی و بررسی ایمنی صنایع پتروشیمی و پیگری اجرایی شدن استانداردهای HSE نفت و گاز در این میادین حضور پیدا میکنند.
برای نتیجه گیری باید واقعیت موجود در این میادین را مورد پرسش قرار داد. چه بخشی از پروتکلها واقعاً اجرایی میشوند؟
در تمامی پروژهها تیم ایمنیِ فنی که زیر نظر مدیر پروژه انجام وظیفه میکنند، هم از طرف کارفرمای اصلی پروژه و هم کارفرمای اجرایی یا پیمانکار، مسئولیت کنترل مسائل ایمنی را بر عهده دارند. این کارمندان اکثراً تحصیلات لیسانس، کارشناسی ارشد یا دکترای ایمنی و بهداشت کار دارند. لازم به ذکر است که مسئولیت بخش ایمنی زیر نظر رئیس پروژه است نه مدیر کارگاه؛ به این دلیل که در انجام وظایف محوله مستقل از رئیس کارگاه هستند. پرسنل در زمان استخدام در هر پروژه موظف به گذراندن کلاس ایمنیِ فنی و آشنایی به وسیلهی جزوه و اسلاید و تعلیمات افسر HSE هستند. نتیجهی آموزش در پروندهی پرسنلی درج میگردد تا در صورت حادثه، کارفرما مسئولیتی در قبال حوادث نداشته باشد. البته از نظر دادگاه این به خودی خود نافی مسئولیت کارفرما نیست. چون برای انجام کار بایستی ضمن بازدید از محیط کار و شرایط کاری، افسر HSE مجوز صادر کند و همچنین در زمان انجام کار حضور افسر ایمنی الزامیست. استفاده از وسایل ایمنی معمولی، در تعهدات یک شرکت است. دستکش، لباس کار، کفش ایمنی، روپوش نسوز جوشکاری، عینک برشکاری، ماسک جوشکاری و دستکش مخصوص جوشکاری همه مشمول تعهدات یک شرکت است. در صورت عدم استفاده از هر وسیله ایمنی با اِعمال نظر و هشدار کارشناس ایمنی، کارگر هم میتواند مقصر شناخته شود.
وجود عواملی که منجر به حوادث میشود غالباً از نظر پنهان است، مثل بریدن سیم بکسل جرثقیل، بلند کردن وزن بدون محاسبه مسافت و ظرفیت جرثقیل، انفجار یا نشت گاز و اشتباهات طراحی. در حوادث ناشی از انجام کار بدون کیفیت، جوشکاری ناقص، دوری یک نشتی از دید دوربینها یا هرچیز دیگر که منجر به حادثه میشود، کارگر مقصر شناخته نمیشود.
تصادف در زمان تردد میان خوابگاه و کارگاه، سقوط از ارتفاع، انفجار کپسول گاز یا اکسیژن، نشت گازهای سمی h2s و یا خفگی توسط سوختن مواد شیمیایی، نشتی خطوط از محل فلنجها و انفجار آن، نشت و تاثیرات رادیواکتیو هنگام پرتونگاری، همگی یا منجر به عقیم شدن، یا تاثیر درازمدت روی پوست و ریه و یا حتی مرگ میشود.
این مسائل معمولا مربوط به مرحله ساخت پالایشگاه است و مسائل مربوط به راهاندازی پیچیدهتر و متفاوت است. در صورت وقوع حادثه بعد از تهیه کروکی و گزارش به دست افسر ایمنی فنی، موضوع از طرف خانوادهی کارگر به دادگاه ارجاع داده میشود. دادگاه بر اساس گزارش ایمنی فنی و شرع، حکم را صادر میکند. برای مثال حکم دادگاه میتواند مبلغ مشخصی از دیه برابر با قیمت نصف یک شتر باشد.
درصورت فوت، علاوه بر هزینههای مراسم عزاداری و دفن و علیرغم هرگونه حکم دادگاه، دیه کامل از طرف شرکت پرداخت میشود. البته این اقدام هم از طرف برخی مدیران صورت میگیرد و تقریباً رسم است و نه وظیفهی قانونی. لازم به ذکر است که آمار حوادث در وزارت نفت و پروژهها اصلاً قابل رصد نیست و هیچ گزارش و آماری رسمی وجود ندارد.
برای بررسی اوضاع زیست کارگران و تطبیق آن با استانداردهای HSE باید به وضعیت کمپها و محل زیست کارگران نیز پرداخت. وضعیت بهداشتی کمپها غیر استاندارد است. سرویسدهی آشپزخانهها در شرایط غیر بهداشتی، با کیفیت پایین انجام میگیرد. به دلیل برونسپاری مسئولیت به پیمانکار دست دو، خوابگاهها تحت نظارت ایمنی فنی نیست. بهداشت خوابگاها هم وضعیت بهتری ندارد. مثلاً جوشکاران و فیترها در هر اتاق ۱۲ متری ۶ نفر و کارگران ساده و کمکی در هر اتاق تا ده نفر میخوابند. پتوهای شست و شو نشده از یک کارگر که تسویه میکند بدون شستن به کارگر جدید تحویل داده میشود. حمام و دستشوییها محدود و خراب هستند. مثلاً پنج تا حمام برای صد نفر و یا ۵ توالت برای صدنفر وجود دارد. با توجه به این که بدن، بعد از کار کثیف و عرقکرده و پر از پشم شیشه و خاک است، حمام ضرورت دارد که معمولاً با کمبود و قطعی آب، به صورت روزانه غیر ممکن میشود. وسایل تردد مثل اتوبوس از دور خارج شده که در شهرها توسط پلیس توقیف شده، در پروژهها با قیمت بسیار پایین کار میکنند.
یکی از مهمترین معضلات و علل آسیب دیدگی که نه تنها روی کارگران بلکه روی کل #محیط_زیست منطقه تاثیرات مخرب دارد، شامل عدم استفاده از تجهیزات تخصصی پالایش و فرآورش گازهای مضر ناشی از سوختن انواع ضایعات است. مثلاً تجهیزاتی مثل سیستم سیار فرآورش نفت خام (MOT) که عدم حضورش موجب انتشار انواع گازهای سمیِ خارج شده از شعلههای نفت یا همان ضایعات چاههای حفاری است.
مسائل مربوط به راهاندازی و پیش از بهرهبرداری، متفاوت و کمی تخصصیتر هستند. در پروژهها برای سریعتر رسیدن به تولید، بسیاری از تستها را حذف و مستندسازی جعلی میکنند یا به دلیل تحریمها از متریال بد و غیراستاندارد استفاده میشود. بدون اجرای تستهای هیدرواستاتیک و لیک تست، اقدام به روان کردن سیالات اصلی درون لوله و تجهیزات میکنند؛ یعنی با گاز یا بنزین و نفت کار را شروع کرده و چون تست انجام نمیشود در مواردی منجر به نشت و آتش سوزی و انفجار میشود. عدم اجرای تستها به دلیل وعده و وعیدهای دروغین مقامات به وزرا، رئیسجمهور و دیگر نهادهای حکومتی است. در نتیجه بسیاری از مراحل و تستها را حذف میکنند که به هدف مورد نظر برسند و حوادث متعددی که منجر به انفجار و آتش سوزی میشود از اینجا نشعت میگیرد.
حال با تمام این واقعیات باید به فکر راهحلهای عملی برای تغییر این شرایط ناایمن بود. راههای فائق آمدن بر این شرایط چه بوده و چه هست؟
تأمین امنیت محیط کار صرفاً بخشی از حقوق بدیهی طبقه کارگر است. برای دستیابی به این حق و دیگر حقوق نیروهای کار، تنها به سازمانیابی خود کارگران میتوان امید داشت. کارگران اگر بتوانند به طور منظم و سازمانیافته و با برنامه مشخص برای دستیابی به تکتک مطالباتشان دور هم جمع شوند و جلوی چشم کارفرما، دولت و جامعه، نماینده تعیین کنند و همواره اتحاد و انسجام خود را به یکدیگر یادآوری کنند، قطعاً سپر دفاعی محکمی در برابر تهاجم روزانهی طبقه حاکم خواهند داشت. این جلسات مجمع عمومی چه در فضای مجازی و چه در فضای کار و زیست و یا در کمپها میتواند ضامن همبستگی کلیه بخشهای طبقه کارگر باشد. امروز تا حدی چنین بستر سازمان یافتهای در دل کارگران نفت و پتروشیمی موجود است، تنها نیاز دارد تا سازمان یافتهتر عمل کند و فارغ از زمان اعتصاب، ابراز وجود کند و بتواند به قدرت کارگران بیافزاید. این کار نیازمند آن است تا سازماندهندگان کارگری با تیزبینی و دوراندیشی دقیقتری به توازن قوای طبقاتی بیاندیشند. همچنین کارگران میتوانند امکانات مالی، نشریات آموزشی، جزوات آگاهی بخش و توان عملی خود را به صورت متمرکز و متداوم تامین کنند. در همین مسیر موانع، خطرات و طوفانهای پیش رو را تحلیل کنند و برای آن آمادگی لازم را داشته باشند. در چنین بستر برخاسته از واقعیت عینی، کارگران امکان آن را دارند که با رسانههای مستقل خود مصوبات و تصمیمات و نتایج تحرکات خود را بازتاب داده تا صدا و تجارب ارزشمند خود را به گوش جامعه برسانند.
اگر هر بخش از کارگران بتوانند نمایندگان خود را به دیگر رهبران و سازماندهندگان کارگری متصل کنند و دست آنها را در دست یکدیگر بگذارند قدم بزرگی برای پیشرویهای بزرگتر خواهند برداشت. آنگاه برای رفع مصائب کارگران میتوان به صورت ریشهایتر وارد جدال با سرمایهداری شد. قطعاً اکثریت جامعه برای مقابله با تبعیض طبقاتی، به طبقه کارگر و چهرههای محبوب این طبقه چشم دوخته است و دستاوردهای طبقه کارگر را سرلوحه مبارزات خود قرار خواهد داد. افق سراسری کردن الگوی مجامع عمومی کارگری، مهمترین قدم برای تشکلیابی سراسری و اجتماعی است. وحدت طبقاتی و تشکیلات قدرتمند، کارگران را نجات خواهد داد. آنگاه مرزهای صنفی، بومی و غیربومی، هویت قومی و جنسیتی و ملیتی همگی کنار زده میشوند و روشن بینی طبقاتی وسیعی رشد خواهد کرد. آنگاه کارگران در مییابند که نباید فقط به فکر همکاران در محدوده صنفی و رشتهای خود باشند، بلکه باید برای مقابله با جنایات سرمایهداری، به مثابه یک طبقه واحد به جنگ استثمارگران بروند. حتی پیراهن تن وزیر نفت و همه مدافعین سرمایهداری حاصل زحمت و رنج کارگران است. کارگران اگر کار نکنند پیمانکار و کارفرما و کل طبقه سرمایهدار و دولت حافظ منافع آنان فلج خواهد شد. طبقه کارگر قدرت بالقوه بسیار عظیمی دارد. اگر کارگران با اتکا به قدرت جمعی و سازمان یافته خود میتوانند بخش کوچکی از قدرت سرمایهداران را تضعیف کنند پس توانایی خلع ید بردهداران جهان از مسند قدرت را هم دارند.