موسیقی متن: قطعه یی از «قیصر» اسفندیار منفردزاده
محله رو قرق نکن
بچه محلا تو کفن
تموم گنده های شهر
پیش تو هیچن،علفن!
با دشنه ی تشنه به خون
تو کوچه ها تاب می خوری
یه غول واقعی شدی
با قابلمه آب می خوری!
قاشق تو بیله دیگه!
چنگالتم کلنگ شده!
کوچیکترین گربه تونم
یه ماهه که پلنگ شده!
تکون نده دور و بر و
لوطی یه خورده آسته تر
والا گناهی ندارن
این کوچه های دربه در!
وقتی که اخمات تو همه
محله سوت و کور میشه
هر چی شکستنی باشه
از تو یه جوری دور میشه!
شعر را با صدای شاعر بشنوید:
جلدی کلاتو میندازی
بعد، کتتو در میاری
شهرو میذاری رو سرت
مگه داری سر میاری!؟
نفس کشات تا هفت محل
پنجره ها رو میشکنه
تنها گوشی که پنبه نیس_
_تو اون فقط گوش منه!
من آخه دوس دارم گوشام
با دادای تو کر بشه!
میخوام بیام آفتابی شم
میخوام دوباره شر بشه!
باید که گرد و خاک کنم
جلوت یه جوری در بیام
یعنی میگی از پسِ اون
هیکل گنده بر میام؟!
طاقچه بالا نذار برام
ابروهاتو تو هم نکن
اینقده دور بر ندار و
قداره تو علم نکن
تو با چشات بیا جلو!
قداره هاش زیادتره!
آدمو نفله میکنه
این دیگه خوان آخره!
رستمو بنداز رو زمین!
شاهنامه رو تکون بده!
یه چشمه از قوَتتو
به آدما نشون بده
فردوسی رو وسوسه کن
رستمشو عوض کنه!
پهلوونای پنبه ی_
_عالمشو عوض کنه!
بذار حساب کار بیاد
دست تموم رستما!
بذار برن قایم بشن
تو خونه هاشون آدما!
این آدما که بت میگن
هی: کرتیم ! نوکرتیم!
کوچیکتیم! مخلصتیم!
اولتیم! آخرتیم!
تقّی به توقّی بخوره
میرند و پیدا نمی شند !
نوچه ی واقعی برات
موقع دعوا نمی شند!
هم پیک این قماش نشو
لوطی کشی کارشونه!
افعی های رو شونه شون
رونق بازارشونه!
می پلکن دور و برت
دنبال گرد و خاکتن!
یه روز هلاکت می کنن
اینایی که هلاکتن!!