برای روشن شدن نوع رویکرد و مواضع این رسانههای اجتماعی میتوان نگاهی به دلیلتراشیها و دروغ و نیرنگ مدیرانشان در پی سانسورهای وسیع مربوط به آخرین تهاجمها به مردم فلسطین پرداخت. مبارزهای که یک طرف آن معترضین، رسانههای مستقل، صدای مردم بیدفاع، فرودستان و کارگران فلسطین بودند که دائماً سانسور میشد و طرف دیگر رسانههای جریان اصلی و حکومتی با صدای دولتها که مشخصاً از پشتیبانی بیشتری از طرف رسانهها برخوردار بود
دیگریشن: با رشد تکنولوژی و همهگیر شدن رسانههای جمعی و فضای مجازی، هم برای قدرتهای سرمایهداری و هم مخالفین این قدرتها عرصهای تازه برای مبارزات سیاسی گشوده شده است. نقطه اتکای بسیاری از مبارزات انقلابی و رهاییبخش رسانههای جمعی بودهاند؛ از هماهنگی برای تجمعات گرفته تا اطلاعرسانی وضعیت مبارزه و حتی تبلیغات سیاسی. فضای مجازی به انسان این امکان را میدهد که در زمان و مکان مشخص با هر کس دیگری در هر جای جهان ارتباط برقرار کند. تمامی این امکانات دست قدرتهای سرمایهداری را برای تسخیر زیست روزمره انسان و فرسوده کردن ذهن باز میکند، اما از طرف دیگر فضای مستقلی از رسانههای حاکم در این عرصه شکل گرفته که در تضاد با منطق حاکمیت فعالیت میکنند. میدانیم این رسانهها همگی در دست کمپانیهای قدرتمند و در خدمت سرمایهداری هستند. پس در مورد پاکدستی آنها نباید توهمی داشته باشیم و همواره نوع استفادهمان را هوشمندانه و بدون اتکا به یک پلتفرم و به طور سیال میان چندین ابزار نگه داریم.
در ادامهی خیزش مردم خوزستان اینستاگرام برخی از هشتگها مثل #الیگودرز، پستها و استوریهای صفحات پر بیننده از اعتراضات را سانسور کرد. محتوایی مربوط به اعتراضات بر حق مردم علیه سیاستهایی که منجر به مردن زمین و آب و آبادانی محل زیستشان شده بود؛ همان سیاستهایی که دو سال پیش سیل را روانهی خانه و زمین زراعیشان کرد و دامهایشان را به کشتن داد. با پیگیری و ممارست یکی از صفحات پربیننده و دنبالکنندگانش چهار ارگان بینالمللی حمایت خود را در راستای مبارزه با سانسور اعتراضات مردم ایران اعلام کردند. لینکی هم قرار داده شد تا در صورت مواجهه با سانسور، با پر کردن یک فرم، از این روند جلوگیری شود. اما با وجود تمام اینها باز هم روز هشتم اعتراضات، هم زمان با دومین روزی که مردم لرستان به اعتراضات پیوستند برای چند ساعت در اوج ساعات درگیریها و به خون کشیده شدن اعتراضات مسالمتآمیز توسط نیروهای سرکوب، برخی از هشتگهای مربوطه سانسور شد که اعتراضاتی را هم به همراه داشت.
برای روشن شدن نوع رویکرد و مواضع این رسانههای اجتماعی میتوان نگاهی به دلیلتراشیها و دروغ و نیرنگ مدیرانشان در پی سانسورهای وسیع مربوط به آخرین تهاجمها به مردم فلسطین پرداخت. مبارزهای که یک طرف آن معترضین، رسانههای مستقل، صدای مردم بیدفاع، فرودستان و کارگران فلسطین بودند که دائماً سانسور میشد و طرف دیگر رسانههای جریان اصلی و حکومتی با صدای دولتها که مشخصاً از پشتیبانی بیشتری از طرف رسانهها برخوردار بود.
دولت اسرائیل بودجهی هنگفتی را روی سانسور محتوای مرتبط با حملاتش به افراد غیر نظامی هزینه کرده و میکند. البته بسیاری از دولتها و حتی خود اسرائیل همواره خود را دلسوز و خیرخواه مردم فلسطین نشان دادهاند که این رفتار اصلاً غریبه نیست؛ اما در پشت پرده سیاستهایی بر ضد منافع مردم فلسطین اتخاذ و بمبارانشان کردهاند. این امر تا حدی در ادبیاتشان قابل تشخیص است که چطور محرومیت مردم فلسطین را به عنوان ابزاری برای ترویج سیاستها و آرمانهای خود مستعمل میکنند. برای مثال ناسیونالیستها که همواره تهاجم نظامی اسرائیل را نادیده گرفته و مسکوت گذاشتهاند، نوبت مرزبندی با جمهوری اسلامی ایران که میرسد، دولت اسرائیل را سخنگوی خود میدانند و نخست وزیر فاشیست این دولت را به عنوان مرجع حقیقت بازنمایی میکنند.
در رابطه با توجیه پاک شدن پستهای مربوط به وقایع غزه و کرانهی باختری و بیتالمقدس(اورشلیم) گزارشهایی منتشر شده است. فیسبوک، اینستاگرام و توییتر دلایلی را برای این سانسورها آوردهاند. اما آیا حقیقت را میگویند؟
کاربران فیسبوک، اینستاگرام و مواردی هم توییترِ حامی فلسطینیان، در تعرضهای آخر ماه رمضان ادعا کردند، هشتگهای شامل کلمه الاقصی از دسترس خارج شده بود. برخی دیگر از حذف تمامی پستهای اینستاگرامی مربوط به رویدادهای بیتالمقدس و محله «شیخ جراح» که به اصطلاح خودشان «یهودیزه» میشد و به مرکز اعتراضها بدل شده بود، خبر دادند. در طی این اعتراضات، اینستاگرام پذیرفت مشکلاتی وجود داشته است و بابت آن عذرخواهی کرد. این شرکت گفت هشتگهای مربوط به ناآرامیها در بیتالمقدس به دلیل «اشتباهات فنی» مسدود شده و دولت اسرائیل هیچ دخالتی در آن نداشته است!
شرکت اینستاگرام مدعی شد در کارکرد جدید خود، به استوریهایی که خود کاربران گذاشته بودند نسبت به استوریهایی که بازنشر پستهای دیگر بود اولویت میدهد و این که الگوریتم جدید اینستاگرام موجب “تاثیر بیش از حد انتظار” در بعضی پستها شده بود. روندی که بنابر اعلام شرکت اینستاگرام یک تاثیر جانبی ناخواسته بوده و نه تلاشی برای سانسور کردن دیدگاهی خاص.
در جریان درگیریهای اخیر در غزه، طرفداران دو طرف با پیامهای حمایتی خود در شبکههای اجتماعی حضور وسیعی داشتند. این نزاع مجازی بخش مهمی از درگیریها را نمایندگی میکرد. بسیاری از پستهای حامیان مردم فلسطین از جمله مواردی بود که از محتواهای اصلی بازنشر شده بود. این به این معناست که در روند فعلی اینستاگرام، این پستهای بازنشر شده کمتر از محتواهای اصلی تولیدشده، دیده میشوند. سخنگوی اینستاگرام با تاکید بر اینکه “روند کنونی به معنای جلوگیری از بیشتر دیده شدن دیدگاهی خاص نیست” گفت: «منطق پشت الگوریتم کنونی این بود که شرکت ما تصور میکرد که کاربران در میان حجم عظیمی از استوریها بیشتر علاقه دارند محتواهای اصلی و اورجینال تولیدی دوستان خود را ببینند.»
بخش مانیتورینگ بیبیسی دریافته است، پستهایی که در آنها واژه الاقصی به عربی به کار رفته، به دلیل وجود همین کلمه در نام ائتلافی موسوم به «گردانهای شهدای الاقصی» مسدود شده است. گردانهای شهدای الاقصی شاخه نظامی جنبش فتح است و از چندین گروه مسلح فلسطینی در کرانه باختری تشکیل شده است.
پستهای مرتبط با حماس، احتمالا به این دلیل مسدود شده که این گروه در آمریکا، یعنی مقر مهمترین پلتفرمهای شبکههای اجتماعی به عنوان سازمانی تروریستی شناخته میشود. سانسور فضای مجازی بخشی از تلاشی است که مدتهاست برای خاموش کردن صدای فلسطینیان چه نظامی و چه غیر نظامی انجام میشود. رسانههای کشورهای عمدتاً مسلمان در خاورمیانه هم از آن به عنوان بخشی از آنچه سوگیری پلتفرمهای اصلی به نفع اسرائیل است، یاد میکنند. برای مثال تبلیغات برای فروش خانههای غیرقانونی که در شهرکهای اسرائیل همواره بدون هیچ مانعی پخش و بازپخش میشوند.
عدهای از کاربران ادعا کردهاند برخی حسابها که محتوایشان به طور گسترده در حمایت از مردم فلسطین است در جستجوی اینستاگرام یا صفحه “اکسپلور” این اپلیکیشن – که در آن پستهایی که ممکن است کاربران دوست داشته باشند به آنها پیشنهاد میشود – ظاهر نمیشوند. برخی از کاربران اینستاگرام هم از دریافت هشدارهایی مبنی بر مغایرت محتوایشان با استانداردهای فیسبوک، خبر دادهاند. این کاربران با پاک شدن پست و استوریها خود و حتی بسته شدن صفحهی خود نیز مواجه شدهاند. دیگر کاربران ساکن فلسطین گفته بودند که نمیتوانند از قابلیتهای استوری یا لایو اینستاگرام استفاده کنند. این روند به شدتی بوده است که کاربران برای دور زدن الگوریتم در شروع لایو موضوعی متفرقه را مطرح میکردند و ناگهان دوربین را به سمت اعتراضات و سرکوب میگرفتند که از بخشی از آنچه در خیابانها مخصوصاً در کرانه باختری اتفاق میافتاد پرده بردارند. خبرگزاریهای به اصطلاح بی طرف هم مدعی شدند از آنجایی که بخش عمده محتوای حسابهای حامی فلسطینیان بایگانی نشده، به سختی میتوان به طور مستقل تایید کرد که پستهای آنها با استانداردها مغایر بودهاند یا خیر.
به طور کلی این را هم باید در نظر داشت که در این صفحات قابلیت گزارش محتوای غیر استاندارد یا همان ریپورت کردن وجود دارد که اگر توسط افرادی بیشتر از عدد مشخصی اتفاق بیافتد آن پست حذف میشود و تکرار ریپورت شدن میتواند باعث بسته شدن صفحهی افراد شود. اما قطعا این که صفحهی فردی در بخش جست و جو یافت نمیشود به همچین پدیدهای بیربط است و محدودیتی است که با هیچ یک از توجیهات کذب این کمپانیها قابل توجیه نیست.
کاربرانی که از داخل فلسطین اقدام به گذاشتن ویدیوی زنده یا خبررسانی روزمره میکردند با بسته شدن حسابهای کاربری خود مواجه میشدند. اینها همه نیاز به همکاری مستقیم کمپانی فیسبوک با دولت اسرائیل دارد. اما سرکوبی که از طرف دولت اسرائیل اتفاق میافتد، تنها به وسیلهی فضای مجازی نیست. سرکوب فیزیکی هم به دلیل فعالیتهای صفحات مجازی رخ میدهد؛ مخصوصاً اگر فلسطینیان اسرائیلی تبار (به خصوص عربزبانان و مسلمانان) در صفحات خودشان از مواضع مردم فلسطین در برابر اسرائیل دفاع کنند در بسیاری از موارد دستگیر و محاکمه میشوند.
اینها پدیدههایی هستند که ما در ایران با آنها به خوبی آشنایی داریم و بارها مواجه شدهایم. افراد به دلیل فعالیتهای خود در صفحات مجازی دستگیر شده و بدتر آن که پس از دستگیری، کمپانیها با نهادهای امنیتی در راستای دستیابی به اطلاعات فرد همکاریهایی داشتهاند.
کاربران حامی فلسطین در طول ۱۰ روزی که تهاجم نظامی شدت گرفته بود از وجود مشکلات بیشتر خبر داده و گفتند که اشتراکگذاری مطالب مربوط به این درگیریها در اینستاگرام که زیرمجموعهی کمپانی فیسبوک است، از سایر رسانهها سختتر بوده است. الگوریتم اینستاگرام کلماتی که به گفته خودش “برانگیزاننده” است، از جمله “شهادت”، “مقاومت”، “اشغال” و “حماس” را شناسایی و سانسور میکند و برخی از کاربرانی که از این کلمات استفاده کردهاند با هشدارهایی مواجه شدهاند. این واژهها هیچکدام لزوماً در راستای تحریک برای کشتار یا نفرتپراکنی نیست؛ کمااینکه بسیاری واژهها و محتویات به اصطلاح خشنتر سانسور نمیشود. اکثر این واژهها بخشی از ادبیات مقاومت مردم فلسطین بوده و هست. سانسور این واژهها جلوی توحش دولت اسرائیل و موشکهای حماس را نخواهد گرفت. توقف پشتیبانی مالی از دولتهای فاشیستی و مبارزه با پروپاگاندای جنگ محور است که جلوی این کشتار سازمانیافته سد خواهد شد. چرا هیچ واژهای مرتبط با پروپاگاندای نژادپرستانه اسرائیل «برانگیزاننده» گزارش نشده است؟
استراق سمع و بازی گرفتن اذهان عمومی به نفع نهاد سرمایه و دولت حافظ آن، حرفه و مهارت اول کمپانی فیسبوک و زیرمجموعههای آن است. اما نمیتوان کمکهایی را هم که افراد مستقل برای سازماندهی خود از این پلتفرمها گرفتهاند نادیده گرفت؛ همانطور که خیابانهایی که زیر پایشان لرزیده هم ساختهی همان حکومتی است که به آن معترضاند. اینها دلیل بر حسن نیت فیسبوک یا حکومتهای سرمایهداری نیست. سیاستهای کلی این شبکههای مجازی، مطلقاً برای منافع صرف طبقه کارگر و آزادیخواهی نبوده بلکه در راستای سود و با منطق بازار و نهاد سرمایه شکل گرفتهاند. به همین واسطه است که شاهد رویکرد مشترک سانسور در مورد اعتراضات مردم فلسطین و خوزستان هستیم. هنگامی که حرف از دوگانه کارگر و فرودست در برابر دولت و سرمایه است، سیاستهای آمریکا که صاحب این کمپانیهاست با دوست خود اسرائیل و دشمن خود ایران، یکسان میشود. ناگهان منافع مشترک حاکمان صاحب قدرت و سرمایه در برابر کارگران معترض و آزادیخواه بیرون میزند و به چشم میآید. منافعی که زیر خروارها لایهی مختلف پوشانده شده است. مطمئن باشید لحظهای که فیسبوک بیش از سودآوری برای تجهیزات نظامی، سیاست جنگ محور و ارتجاعی، ابزار مبارزه طبقهی کارگر بشود یک لحظه هم دوام نخواهد آورد.