چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

ارید الماء “من آب می خواهم” – ناصر داوران

یک دنیا نفت
دریا – دریا رودخانه!
برایم مشتی آب بیاورید!
کارون دستانش را گشوده به آسمان
خرما تشنه
خاک خسته
بستن زخم اهواز را
پوست قلبم کافی است.
نه ابر از بدهی اش خبر دارد
نه گوشهایم
گلوی رودخانه ها را بسته اند
شبها سفیر گلوله ها را حمل می کند.
نفرین بر تونلها باد
رود خود خوب میداند کجا روان شود
و در اجاق چه کسی بسوزد.
اگر بگذارند
ابر مهربان خواهد شد،
پرندگان مهاجر به کاروان برمی گردند
سفره ها سفره می شوند.

ارید الماء”
ناصر داوران


بیر مملکت نئفت
ده نیز – ده نیز چای!
بیر اوووج سو گه تیرسه نیز!
کارون ال آچیب گؤیه
خورما سوسوز
تورپاق خسته
اهوازین یاراسین باغلاماغا
اوره ییمین دریسی یئتمز.
نه بولود بورجونو بیلیر
نه قولاغیم
چای لارین بوغازی تیخانیب
گئجه لر مرمی ویییلتیسی داشیییر.
قارغیش اولسون تونئل لره
چای اؤزو یاخشی بیلیر هاردان آخسین
کیمین اوجاغیندا یانسین.
قویسالار
بولود مهربانلاشار
کؤچری قوش لار دؤنر کارونا
سوفرالار ایسه سوفرالیق ائدر.

https://akhbar-rooz.com/?p=120916 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x