طبقه کارگر در مسیر مبارزاتی خود به راههای مختلفی برای ارتباط با دیگر مراکز کارگری و متشکل شدن متوسل شدهاند. استفاده از فضای مجازی به عنوان رسانهی مستقل کارگران برای شناساندن مسیر مبارزه و مشقتها و دستآوردها به عموم جامعه به شدت تأثیر گذار بوده است. کارگران و نمایندگانشان توانستهاند با ارتباط مستتقیم با عموم جامعه در فضای مجازی، جای خود را در جامعه تثبیت و مستحکمتر کنند.
رکوردها یکی پس از دیگری شکسته میشوند. رکورد مشارکت حداقلی در نمایش انتصابات و بلافاصله بزرگترین اعتصابات چهل و اندی سال گذشته. در طول این مدت، فشردهای از مفهوم «شمشیر از رو بستن» حاکمیت در برابر مردم معترض و طبقه کارگر را شاهد بودیم. کشتار معترضین، دستگیری خانه به خانه و سرکوب کودکانی که در اعتراضات شرکت کردهاند همگی نمونههای «از رو بسته شدن شمشیرها» است.
در همهی این وقایع نشانههایی بارز از بازیابی قدرت و پیوند بین مردم فرودست و طبقه کارگر در برابر نظام سرمایهداری وجود دارد. حال نوبتِ به رخ کشیدن مهارتهای سدسازی، این بار بر جریان اینترنت است.
هفتتپه نیز در حال اعتصاب بر سر مطالبات خود است و بار دیگر نبوغ درخشان خرد جمعیاش را به نمایش میگذارد و مطالبات خود را مشخص و رسا مطرح میکند. عدهای اما به میان میپرند و میخواهند از مطالبات صنفی هفتتپه سیاستزدایی کرده و کارگران را محکوم به طرح مطالبات خارج از حیطهی صنفیشان کنند. آنها موعظه میکنند که «مطالبات صنفی» این هست و آن نیست. گویی هفتتپه جزیرهای است جدا از ایران و خوزستان که مطرح کردن مطالبات شهروندی را نمیتوان حق آنان دانست و غیر از مسائل مربوط به نیشکر هر چه بگویند خارج زدن و در دام منافق افتادن است!
ابراهیم عباسی منجزی و یوسف بهمنی، نماینده و سخنگویان کارگران هفتتپه طی سخنرانیهای خود به روشنی بیان کردند که چرا اینترنتِ آزاد و واکسیناسیون رایگان و بیآبی مسألهی حیاتی طبقه کارگر به عنوان عضوی از جامعه است. به صورت خاص در مورد اینترنت به روشنی اذعان داشتند که چطور در بالا بردن صدای کارگران و سازماندهی برای مطالبهگری نقش بسزایی دارد و محدود شدن آن در قطع ارتباط بین کارگران و جامعه نقشی مخرب بازی میکند. میزان تسلط آنان بر مبارزه طبقاتیِ طبقهی خودشان به صورت آشکار لرزه بر اندام نهاد سرمایه و محورمقاومتیها انداخته است. یکی از مهمترین دلایل تصویب چنین طرحی همین بیم حاکمیت از تریبونهای مستقل است. فضایی که مرتبا دستشان را در نیرنگها و بازیهایی که درآوردهاند رو کرده است. اما مقاومت و ایستادگی طبقه کارگر روز به روز مستحکمتر میشود؛ تا روزی که ورق را برگرداند و توازن قوا را یک بار برای همیشه به نفع خود تغییر دهد.
چند روز پیش طرح «صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی» در غیاب بیش از یک چهارم از نمایندگان و رئیس مجلس، برای ورود به اصل ۸۵ وارد فرایند تصویب کمیسیون فرهنگی مجلس شد. این در حالی بود که همین طرح در چند هفتهی گذشته با اعتراضات گسترده رو به رو شد و حتی افرادی از بدنهی خود نظام آن را به شدت مورد انتقاد قرار دادند و علیه آزادیهای اجتماعی و سیاسی خواندند.
لازم است بپرسیم این طرح «صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی» چه معنی میدهد؟ باید بار واژهها را سنجید تا به کمدی سیاه پشت این مفهوم پی برد. واژهی صیانت معنی دوگانهای دارد؛ هم به معنی نگهداری و هم به معنی بازداری است. این ایهام به درستی اوضاع را شرح میدهد. به نام نگهداری از حقوق کاربران و به کام بازداری از صدای اعتراض و انتقاد.
با هیچ ابزاری نمیتوان جلوی متشکل شدن و مجامع عمومی طبقهی کارگر را گرفت. خرد جمعی کارگران امروز از تمام بازوهای سرمایهداری هوشمندتر عمل میکند و این دستاوردها را به هیچ شکلی نمیتوان از این طبقه باز پس گرفت؛ آبی است که ریخته شده و نمیتوان جمعش کرد. گرچه امروز صفوف منظم و خشمگین کارگران و فرودستان با وجود اینترنت خو گرفته و آن را تبدیل به وسیلهای تأثیرگذار در مسیر مبارزهی خود کرده است، اما قطعا با حذف شدن آن دست روی دست نخواهند گذاشت و راههای دیگری را جایگزین خواهند کرد. همانطور که تا امروز هزاران بار خود را تغییر دادهاند و در میدان مبارزه زیسته و زخم خوردهاند اما متوقف نشدهاند. باز هم ادامهی این راه را میسازند و این مبارزه را به پیش خواهند برد.