سايت سياسی - خبری چپ - تريبون آزاد

ناگفته های شیخ حسن – مهران رفیعی

من  کنون  گویم  بِرَسم  یادگار:

کان  کلیدِ  کهنه ام    نامد  بکار

 

نی  کلیدِ  کاذبم   قفلی  گشود

نی ریالی کم شد از نرخ دلار

 

از حقوق و  معرفت  گر دم  زدم

چون  بلغزیدم،  تو بر رویم  میار

 

گر چه گشتم من سوار این و آن

در  درون  بیت او  بودم  حمار

 

از عدالت روز و شب گفتم سخن

در هوا کردم  بسی  گرد و غبار

 

هر که  نالید از جفا  راندم  ز خویش

 چون که موج آمد  بران گشتم سوار

 

نرخ بنزین را چنان کردم  گران

کز فشارش کشوری شد بی  قرار

 

چون خروشِ مردمان گسترده شد

پاسخم سیلابِ خون،  زندان و دار

 

از همان ملت که من را برگزید

با شقاوت   من در آوردم  دمار

حاصل عمرم چه باشد در جهان؟

واعظیِ  پیمان شکن،  بی اعتبار

https://akhbar-rooz.com/?p=121829 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x