پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

پشتیبانِ افغانستان، نگرانِ ایران – محمدرضا مهجوریان

حکومتِ ایران یکی از پشتیبانانِ همیشه‌گیِ باندِ تبه‌کارِ " طالبان " بوده و هست؛ و از دستِ‌کم یک دهه‌ی پیش، بر تلاشِ خود برای سازمان‌دهیِ این باند افزوده است. بر پایه‌ی این دلیل، نیروهای آزاداندیشِ مَردُمیِ ایران نه‌تنها باید به لحاظِ انسانی در برابرِ قدرت‌گیریِ...

حکومتِ ایران یکی از پشتیبانانِ همیشه‌گیِ باندِ تبه‌کارِ ” طالبان ” بوده و هست؛ و از دستِ‌کم یک دهه‌ی پیش، بر تلاشِ خود برای سازمان‌دهیِ این باند افزوده است. بر پایه‌ی این دلیل، نیروهای آزاداندیشِ مَردُمیِ ایران نه‌تنها باید به لحاظِ انسانی در برابرِ قدرت‌گیریِ دوباره‌ی باندِ تبه‌کارِ ” طالبان ” در افغانستان از مَردُمِ آن دیار پشتیبانی کنند، بل‌که بر پایه‌ی این دلیل، از یک‌سو وظیفه دارند با افشای شکل‌های آشکار و پنهانِ پشتیبانیِ حکومتِ ایران از “طالبان”، نسبت به مَردُمِ آن دیار ادای وظیفه کنند؛ و در همان حال از سوی دیگر، به لحاظِ سرنوشتِ سیاسیِ خودِ ایران، به ناگزیر باید نگرانِ کشورِ خودِشان، و نگرانِ آشکارترشدنِ روش و راهِ “طالبانی” در ایران نیز باشند

تکمله‌ای بر هشدارِ ” اخبارِ روز ” با عنوانِ: ” ما و افغانستان: بی اعتنایی به فاجعه؛ همبستگی جامعه ایرانی با افغانستان کجاست؟ “. منتشرشده در  https://akhbar-rooz.com/?p=122253

*

هشدار ” اخبارِ روز “، برای همبسته‌گی با افغانستان، هشداری درست و به‌جا است و به لحاظِ آن دلایلی که ” اخبارِ روز ” به آن‌ها اشاره کرده است مهم است. ولی افزون بر این دلایل، یک دلیلِ دیگری هم وجود دارد که باید بر آن تأکید کرد. کدام دلیل؟ این دلیل که خودِ حکومتِ ایران یکی از پشتیبانانِ همیشه‌گیِ باندِ تبه‌کارِ ” طالبان ” بوده و هست؛ و از دستِ‌کم یک دهه‌ی پیش، بر تلاشِ خود برای سازمان‌دهیِ این باند افزوده است. بر پایه‌ی این دلیل، نیروهای آزاداندیشِ مَردُمیِ ایران نه‌تنها باید به لحاظِ انسانی در برابرِ قدرت‌گیریِ دوباره‌ی باندِ تبه‌کارِ ” طالبان ” در افغانستان از مَردُمِ آن دیار پشتیبانی کنند، بل‌که بر پایه‌ی این دلیل، از یک‌سو وظیفه دارند با افشای شکل‌های آشکار و پنهانِ پشتیبانیِ حکومتِ ایران از “طالبان”، نسبت به مَردُمِ آن دیار ادای وظیفه کنند؛ و در همان حال از سوی دیگر، به لحاظِ سرنوشتِ سیاسیِ خودِ ایران، به ناگزیر باید نگرانِ کشورِ خودِشان، و نگرانِ آشکارترشدنِ روش و راهِ “طالبانی” در ایران نیز باشند.

سیاستِ خارجیِ حکومتِ ایران، رویِ هم رفته و در کُلّیتِ خود، دنباله‌رَوی از سیاستِ خارجیِ نیروهای سلطه‌ی جهانی بوده است. نقشِ حکومتِ ایران در لیبی، بالکان، افغانستان، عراق،  سوریه و… آشکارا نشان می‌دهد که این نقش، در سمتِ اهدافِ پیچیده‌ی آن نیروها بازی شده است. یکی از این نقش‌ها، نقشی است که این حکومت در افغانستان به عهده گرفته و یا به عهده‌اش نهاده‌اند. از جلوه‌های شاخصِ این نقش، همانا مناسباتِ این حکومت با باندِ وابسته و آدم کشِ “طالبان” است. حکومتِ ایران پشتیبانی از باندهای تبه کارِ افغانستان و از جمله ” طالبان ” را از همان آغازِ افتادن – یا سپردنِ – قدرت به دستِ “طالبان” در دو دهه‌ی پیش در افغانستان انجام می‌داده، و پس از آن هم، به ویژه  از دهه‌ی گذشته، یعنی از سال‌های۱۳۹۰، به شکل‌های گوناگون دنبال کرده است. یکی از این شکل‌ها، به کارگیریِ هنر و ادبیاتِ وابسته به حکومت برای “تطهیر” و “تلطیفِ” ماهیتِ مزدورانه و جنایت‌کارانه‌ی “گروهِ طالبان” است. از میانِ دلایلِ بسیار در این باره، در این‌جا به فیلمِ مستندِ “تنها میانِ طالبان” می‌توان اشاره کرد که با پشتیبانیِ حکومت و به دستِ هنرمندانِ وابسته به آن در سالِ ۱۳۹۱ از سوی “محسن اسلام زاده” – ۴۱ ساله – تولید شده است.

این فیلمِ “مستند”، بخشی از تهاجمِ فرهنگی/ سیاسیِ حکومتِ ایران است. تهاجمی که برای آن تقریباً از سه دهه‌ی پیش سرمایه گذاری‌های عظیمی شده است. این فیلم، در ایران چندین جایزه دریافت کرد؛ ولی در بیرون از کشور هم چندین جایزه به آن داده شده است:

“مرکز فرهنگی میثاق”: که ظاهراً تهیّه‌کننده‌ی این فیلم، و یکی از آن ده‌ها نهادهایی است که آن تهاجمِ فرهنگی/ سیاسی را به پیش می‌برند، مدّعی است که این فیلم، این “موفقیت” ها را داشته است:  

” کسب عناوین زیر با مستند «تنها میان طالبان»:

– حضور در بخش مسابقه جشنواره میتینگ روسیه ۲۰۱۸

– حضور در جشنواره تیبورون آمریکا در سال ۲۰۱۷

– بهترین مستند بلند در چهل و چهارمین دوره جشنواره “آتن” امریکا ۲۰۱۷

– بهترین مستند جشنواره “ماربیا” اسپانیا ۲۰۱۷

– دیپلم افتخار جشنواره فیلمهای پلیسی مسکو ۲۰۱۷

– حضور در بخش مسابقه جشنواره تین لاین امریکا ۲۰۱۷

– حضور در بخش مسابقه جشنواره آسیا پاسیفیک ۲۰۱۶

– حضور در بخش مسابقه جشنواره حقوق بشر ایتالیا ۲۰۱۷

– حضور در بخش مسابقه جشنواره اسماعیلیه مصر ۲۰۱۷

– برنده جایزه بین المللی شهید آوینی در بخش نیمه بلند در جشنواره سینما حقیقت ۱۳۹۴

– برنده فانوس طلایی جشنواره عمار ۱۳۹۴

– عرضه مستند “تنها میان طالبان” در سایت آمازون انگلیس و آمریکا.

http://www.misagh.net/p/Eslamzadeh#:~:text=%D9%85%D8%AD%D8%B3%D9%86%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%20%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87,85_%25D8%25B2%25D8%25A7%25D8%25AF%25D9%2587

چنان که دیده می‌شود، این فیلم نه‌تنها در ایران بل‌که از سویِ برخی محافل در کشورهای دیگر، از جمله در روسیه، انگلیس، آمریکا، ایتالیا و… هم جایزه گرفته و یا تأیید شده است. آیا این، به اندازه‌ی کافی با معنا نیست؟

این “مستندِ” سینمایی، در صفحه‌های اینترنتی، به‌طورِ رایگان در دست‌رس است.

این فیلم، در حقیقت، “ستایشِ مستندِ” حکومتِ ایران از باندِ “طالبان” است. تماشای این فیلم، گویای بسیاری چیزها است: از جمله گویای ابعادِ غول‌آسای تَرفَندها و توطئه‌های حکومت، ولی هم‌چنین گویای ابعادِ ساده‌لوحیِ آن کسانی است، که هر یک از ما ممکن است در شمارِ آن‌ها باشیم. نه‌تنها احزابِ سیاسیِ ایران، بل‌که حتّی نیروهای منتقد و مَردُمیِ آزاداندیش و مستقلِ جامعه‌ی ما نیز، که بایستی کم‌تر در معرضِ “مصلحت‌های سیاست ورزی” باشند،  هنوز نسبت به دامنه‌ی بدونِ مرزِ این تَرفَندها و توطئه‌ها به طرزی آشکار ساده‌اندیش هستند. گیریم که البتّه در جهانِ امروز، در آستانه‌ی سده‌ی ۲۱م، ابعادِ تَرفَندها و توطئه‌ها به‌ویژه در حوزه‌ی سیاست / قدرت / مداری به‌طورِ کلّی، و به‌طورِ مشخّص در حکومتِ ایران، بسیار گسترده‌تر و پیچیده‌تر شده است، و زیرک‌ترین آدم‌ها هم گاه‌گاه در برابرِ ابعادِ این تَرفَندها و توطئه‌ها حیران می‌مانند،

*

“محسن اسلام زاده” کارگردانِ این فیلم در گزارشی از یک نشستِ فرهنگی در باره‌ی این فیلم، که در صفحه‌ی اینترنتیِ “تسنیم” – دی ماه ۱۳۹۴ – آمده، می‌گوید:

“نزدیک به دو دهه است که ما شاهد ساخت فیلم هایی از جبهه مقابل طالبان هستیم. اما من می خواستم در این فیلم بیان کنم که چرا طالبان توانسته دو دهه در افغانستان حضور داشته باشد؟ من بر این اعتقادم که طالبان پشتوانه مردمی داشته است…“.

او هم‌چنین گفته است:

“می خواستم در این فیلم بگویم که طالبان افغانستان، تکفیری نیست و چند ده کشور تلاش کردند سالها طالبان را نابود کنند ولی نتوانستند. من در انتهای فیلم با سران طالبان صحبت کردم و پرسیدم شما بعد از حدود چهل سال جنگیدن در افغانستان، می خواهید چه کار بکنید که گفتند ما می خواهیم به حقوق اقوام احترام بگذاریم…”.

در همین گزارش، از زبانِ یک خانمِ اهلِ افغانستان که به این مستند انتقاد داشته آمده است:

“در ادامه برنامه، یک خانم افغانی که خودش را کارشناس ارشد رشته مدیریت معرفی کرد و در میان حاضرین در سالن حضور داشت از اسلام زاده پرسید: شما با چه هدفی به سمت طالبان رفتید و کدام چهره طالبان را می خواستید نشان دهید که این مستند را ساختید؟ به نظر می رسد که این دوربین، یک دوربین مستند ساز نیست بلکه عضوی از طالبان است! ای کاش شما به کابل می رفتید و با شیعیان بامیان همراه می شدید تا ببینید که طالبان چگونه شیعیان را سر می بُرد!… “.

در این گزارش، هم‌چنین، از زبانِ یکی از هنرمندانِ وابسته به حکومت آمده است:

“مسعود آب‌پرور کارگردان تلویزیون می گوید: فیلم هر چه به درون حلقه های طالبان نزدیکتر می شود ما با رفعت و مهربانی بیشتری از سوی آنها مواجهه می شویم…”.

https://tn.ai/955766

معنای فکری/ عقیدتیِِ این توجیه‌ها کاملاً آشکار است. ولی معنای سیاسیِ آن‌ها هنوز آشکارتر است و نیازی به تفسیر ندارد: این معنا به ناگزیر بایستی در بردارنده‌ی پشتیبانی‌های تسلیحاتی و مالی، و آموزش‌های نظامیِ این باندِ آدم‌کش، و سازمان‌دهی‌های این تبه‌کاران از سوی حکومتِ ایران، همانا در چهارچوبِ سیاستِ خارجیِ نیروهای سلطه از جمله آمریکا،  باشد.

محمّدرضا مهجوریان

https://akhbar-rooz.com/?p=122347 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x