دادستان کریستینا لیندهوف کارلسون و حمید نوری
دادگاه حمید نوری، دادیار پیشین زندان گوهر دشت کرج که در اعدام گروهی زندانیان سیاسی در دهه ۶۰ نقش مستقیم داشته و هفته پیش سه جلسه از محاکمه او برگزار شده بود، صبح سهشنبه، ۱۷ اوت در دادگاه استکهلم، پایتخت سوئد از سر گرفته شد.
در ابتدای محاکمه، کریستینا کارلسون، دادستان استکهلم بخشی از کتاب خاطرات حسینعلی منتظری، جانشین وقت رهبری در ایران را قرائت کرد. دادستان گفت که منتظری در خاطرات خود پس از توقف ملاقات زندانیان و اعدام حدود ۳۸۰۰ نفر از آنها، هیئت مرگ را فراخواند و با آنها در رابطه با روند اعدامها صحبت کرد.
به گزارش العربیه، تیم دادستانها در دادگاه سپس تاکید کردند که با استناد به نامهنگاری منتظری به خمینی، رهبر پیشین جمهوری اسلامی و اردبیلی، رئیس وقت دیوان عالی ایران، اعدامهای سال ۶۷ حتی مغایر قوانین اساسی و جزایی جمهوری اسلامی بوده است.
دادستان در ادامه قرائت خاطرات منتظری به سخنان نیری، عضو هیئت مرگ اشاره میکند که گفته تاکنون ۷۵۰ زندانی را در تهران اعدام کردیم و قرار است ۲۰۰ نفر دیگر بهزودی اعدام شوند.
دادستان استکهلم واکنش منتظری به اعدامها را یادآوری کرد و از قول منتظری گفت که این اعدامها بهضرر انقلاب است و بعدها دنیا ما را قضاوت خواهد کرد و ما را جنایتکار خواهد شناخت.
تیم دادستانی با خواندن گزارشهای سازمان عفو بینالملل و قاضی جفری رابرتسون، و مقایسه آن با کتاب خاطرات ایرج مصداقی، از زندانیان سابق سیاسی، نام تعدادی از اعدامیهای سال ۶۷ را در دادگاه قرائت کردند.
نماینده دادستانی در ادامه گفت که روسای زندانها و دادیارهایی مانند نوری پیش از ورود هیئت مرگ، به بررسی پروندهها و بازجویی زندانیان اقدام میکردند و تصمیم میگرفتند چه کسانی مقابل هیئت مرگ قرار بگیرند.
نماینده دادستانی استکهلم بهنام محمود بهکیش و محمدعلی بهکیش اشاره کرد که ۵ شهریور ۶۷ مقابل هیئت مرگ حاضر شده و بعد اعدام شدند.
نام «بیژن بازرگان» دیگر اعدامی سال ۶۷ نیز در دادگاه قرائت شد. لاله و لادن بازرگان دو خواهر او از شاکیان پرونده نوری هستند.
تقدیم به آنان که نیستند و به آنان که می رزمند، زیرا که انسان را شایستۀ زیستن در جامعه ای دگرسان و شایستۀ زیست انسان می دانستند و می دانند که در آن، فرصت و توان شاد زیستن را، همگان دارند!
حمید قربانی
گوزن و دیوار
آهی از سر درد و امید!
گوزنانِ جوانِ سرمست و بی باک
با شاخان ستبرشان
بر این دیوار پوسیده ی به ظاهر مستحکم زمان
بدون خستگی و بدون تردید و واهمه
هر لحظه می کوبند،
ببینید که ذره ذره با شاخ و سُم های نیرومندشان
و نیز، خون سُرخ شان
در آن ترک ها انداخته اند
که خورشید سوزان فردا را
از پشت دیوار توان دید.
آری، آنها، فردای بدون دیوار را
بی شک،
به ما نوید می دهند
زیرا که آنان می دانند و به یقین رسیده اند
که سرانجام، دیوار فرو ریختنی است
که دیوار را توان مقاومت نیست
باید بر دیوار کوبید، وبا تمام نیرو کوبید
آن زمان خواهید دید
که ترک ها، سوراخ ها
آنقدر گشاد، آنقدر فراخ
که
از دیوار نشان نیست
همه جا را روشنائی خورشید جاوید فرا گرفته
و همه ی کودکان را خندان توان دید،
زیرا که
آن لحظه، پایانی بر استثمار انسان از انسان
و آن نقطه، آغاز تاریخ انسان است.
۲۰- ۸- ۲۰۱۴ برابر با ۲۹ مرداد ۱۳۹۳