پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳

پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳

طنز و تمسخر، سلاح ملّتی خوش ذوق! – محمد هادی

نگاهی به  زمینه های سیاسی-اجتماعی طنز و تمسخر و لطیفه های  مردم علیه آخوندها!

گرچه گُل چین نگذارد که گُلی باز شود    تو بخوان مرغ چمن بلکه دلی باز شود!
اخوان ثالث

جدا از تمامی مسائل و پارامترهای سیاست و نیروها و قدرتهای موثر در سرنوشت رژیم آخوندها، با نگاهی به انبوه  هزاران هزار جوک و لطیفه و طنز و تمسخرهایی که مردم علیه رژیم تا کنون کوک و تولید نموده اند تلویحاً میتوان نتیجه گرفت که اولاً کمتر رژیمی در دنیا این چنین مضحکه و مسخرۀ ملّت و شهروندان خود بوده و نیز گواهی میدهد که آخوندها قافیه و مشروعیت را در اعماق اندیشه و قلبهای مردم باخته و مدتهاست که تنها به ضرب سرکوب و کشتار و بکمکهای عینی و غیبی قدرتها یک بازی باخته را کش و قوس داده و وقت کشی میکنند!

میگویند رندی در همان اوایل بقدرت خزیدن آخوندها با گذاشتن کلاهی روی قبور کشته شدگان قیام بهمن، بشکلی  سمبلیک و زیرکانه خبر داد که: اهالی محترم ایرانزمین! بدانید که دستاوردهای قیام ضد سلطنتی ملاخور شد! تقریباً با تمام شدن ماه عسل ابتدای قیام و بموازات مبارزات سیاسی-نظامی نیروهای مخالف با رژیم، باران و رگباری سیل آسا از انواع و اقسام جوک و فکاهی متلک و لطیفه و طنز و تمسخر و . . در سطح ملّی علیه رژیم ضدملّی آخوندها باریدن گرفت که هنوز هم بعد از بیش از چهار دهه گویی تا برچیدن نهایی نظام ولایت فقیه پایانی بر آن متصور نیست! براستی اگر بتوان مجموعۀ طنز و تمسخر و لطیفه و فکاهیات و جوک های ساخته شده علیه آخوندها را جمع آوری نمود بیشک بیشتر از مثنوی هفتاد من خواهد بود! طنز و تمسخر علیه رژیم توسط مردم بعنوان یکی از مجاری بروز تنفز و انزجار مردمی علیه آخوندها همچنان باز و جاری میباشد!

کشور ایران در تاریخ رنجبار خود-بدلیل سوق الجیشی و . . . – همواره مورد هجوم اقوام و ملل مختلف بوده است تا حدی که گفته اند ایران بدلیل موقعیت جغرافیایی و چهارراه حوادث و پل پیروزی بودن برای دیگران، یکی از بدشانس ترین کشورهای جهان بلحاظ

 وضعیت و موقعیت جغرافیایی و همسایه های خود میباشد در قلب تاریخ خونبار و در بطن فرهنگ کهنسال ایرانزمین، شعر فارسی-در نقشی فراتر از شعر و شاعری-بنوعی نگهبان فرهنگ و هنر بوده و تنها کانالی بوده که سایر مسایل سیاسی-اجتماعی و هنرهای ممنوعه و سر برباد ده، میبایستی خود را در سنگر شعر پناه داده و حضور جانبی و مخفی خود را بکمک و بزبان شعراعلام کنند! بعبارت دیگر شعر فارسی در مقاطعی از تاریخ ایران مسئولیت بدوش کشیدن و انعکاس بسیاری از مسائل سیاسی-اجتماعی-فلسفی را نیز بعهده داشته است! بهمین دلیل است که در شعر شعرای نامدار ایران صرفاً با شعر بعنوان شعر برخورد نمیشود و شاعر فقط شاعری نمیکند بلکه با زبانی چند پهلو و پُر از گوشه و کنایه و استعاره و سمبل، برملا کننده بسیاری از مسایل دوران خود میباشد و در پناه و حمایت شعر بوده که زبان و فرهنگ ایران توانست بسلامت از بسیاری گردنه های خطرناک و فرهنگ کش و هجوم قبایل غیر ایرانی و غیر فارسی زبان بگذرد! با قید احتیاط و مسامحه و در مقام مقایسه شاید بتوان گفت که در دوران حکومت آخوندها، طنز و لطیفه و جوک و تمسخر و . . . -در فرازی متفاوت- عهده دار چنین رسالت و وظیفه ای بوده است! و اینگونه فرآورده های مردمی-بعنوان فرهنگ شفاهی و غیرقابل سانسور-نشانگر بسیاری از روحیات و خصایص تاریکترین دوره از ادوار تاریخ ایران میباشند و بعضاً در قالبی هنری، ضمن طنزی تلخ و گزنده، روایتگر قصۀ پر غصۀ ملتی است که در آستانه انقلاب اطلاعات و اینترنت و . . از بخت بد در پیچ و تاب عبا و عمامه گرفتار آمد!

با توجه به تعداد و گستردگی سطوح و جنبه های مختلف موضوعاتی که به بهانه آنها رژیم آخوندها در اذهان و افکار عمومی مردم به تمسخر و مضحکه گرفته میشوند بعید است در جهان میان ملت و رژیمی اینچنین اقیانوسی از تنفر و تمسخر و کینه و . . . وجود داشته باشد و اگر آخوندها بلحاظ کمیت و کیفیت غارت و جنایت در نوع خود از رژیمهای استثنایی هستند بطور دیالکتیکی مردم تحت حاکمیت و ستم آنها نیز رابطه ای منحصر بفرد و ویژه ای با آخوندها برقرار کرده اند و از این نظر شاید ایران تنها کشوری باشد که اکثریت ملّـت آن میخواهد سر به تن سردمداران رژیم حاکم نباشد!

جدا از دیگر اشکال مختلف مبارزه علیه رژیم، بلحاظ ذهنی-عاطفی صرف وجود اینهمه جوک و لطیفه و طنز و تمسخر دربارۀ رژیم، بخوبی مترجم و بیانگر تنفر مردم از آخوندها میباشد و این وجه از مبارزات مردم، موضوعی است که در حد ناخنک زدن  و فهرست وار-بدون وارد شدن در قسمت های فنی و تکنیکی و یافتن تفاوت میان جوک و لطیفه و فکاهی و طنز و . . .-در ادامه به اشاراتی خواهد شد!

۱- ذهنیت ایرانی با توجه به حضور دهها هزار شاعر در تاریخ و فرهنگ گذشتۀ خود، بدرجاتی  منجر به شکل گرفتن ذهنیتی ادبی و شاعر پیشه گی و ریتمیک شده است که خود را در بسیاری از طنز و لطیفه هایی که علیه آخوندها ساخته میشود بخوبی نشان میدهد! در بزرگداشت و احترامی که ایرانیان برای شاعرانِ بزرگ خود قائل هستند همین بس که شاید ایرانیان تنها ملتی باشند که به زیارت قبور شاعران خود میروند و از این جهت شاعران  مقامی در حد رقابت با مقامات و مقدسات مذهبی دارا میباشند!

۲-طنز و لطیفه و جوک سازی علیه رژیم-در مراحل اولیه و ابتدایی تولید-بنظر میرسد که عملی فردی است که در دهان بدهان گشتن و پخش آن در اجتماع، مراحل بهتر و متکامل شدن خود را طی میکند! در دست بدست شدن جوک و لطیفه و طنز معمولاً گوینده و ناقل در بامزه و دلنشین نمودن آنها نقش دارند و این مراحل با توجه به استعداد خاص و قابلیت زبان چند پهلو و تو در توی فارسی، سهم بسزایی در برائی طنز و تمسخرها علیه رژیم آخوندها دارند!

۳-طنز و تمسخر مردم علیه رژیم گاهاً در بُعد مذهبی و مقدسات دینی، رعایت هیچ شخصیت و تابویی را نمیکند اما با کمال تعجب این بی درو پیکری و عدم رعایت حد و مرز در موارد سیاسی کمتر و شاید اصلاً بچشم نمیخورد! مورد منتظری نمونۀ قابل توجه و تحسین برانگیزی بود که چگونه رودخروشان جوک علیه منتظری بمحض موضع گیری و ایستادگی وی در برابر رژیم خمینی به یکباره خشکید!

۴- طیف طنز و تمسخر مردم علیه رژیم بسیار وسیع و پراکنده میباشد و برخی از آنها از عمق و زیرکی و ظرافت هنری بسیاری برخوردار میباشد حتّی در لطیفه هایی که بنحوی با امور و روابط جنسی مربوط است به نظر میرسد که بیشتر نوعی دهان کجی و عکس العمل در برابر جا نماز آب کشیدن آخوندها باشد و مردم آگاهند که این واعظان دروغین چون به خلوت میروند منکری نیست که مرتکب نشوند!  و خوب میدانند که:

گر شهوت آخوند به خلوتش رخنه کند   با سایۀِ خویش نیز زنا خواهد کرد!

۵-علیرغم منشاء فردی طنز و لطیفه، بدون آمادگی ذهنی و همراهی مردم در پخش و گسترش و حتی صدور آنها به خارج از کشور، امکان اجتماعی شدن این وجه از مبارزات کلامی و شفاهی مردم علیه آخوندها فراهم نمی شد در جوامع آزاد و دموکراتیک اغلب جوک و طنز و لطیفه علیه رژیمهای حاکم سر از رسانه ها و شوهای آخر شب و کمدی کلابها در می آورند در نبود فضای باز در جامعه بسته ای مانند ایران، همکاری و همراهی مردم در شب نشینی ها و میهمانی ها، تاکسی ها و مسافر کشهای شخصی و . . . نقش انتقال و پخش اخبار و اطلاعات و لطیفه و جوکهای علیه رژیم را بدوش میکشند!

۶-آخوندها چون سالیان دراز در حسرت بسر برده و منتظر قدرت بودند و بهمین دلیل در میان جامعه و اقشار مختلف مردم ول خورده اند مردم نسبت به شاه، از شیخ بیشتر آتو و پرونده دارند و بهمین دلیل از فیهاخالدون آخوندها خبر دارند و بهمین میزان دست مردم در دست انداختن آخوندها-نسبت به تکنوکراتها و الیت های زمان شاه- بازتر بوده و در تحقیر و تمسخر آخوندها هیچگاه دچار کمبود سوژه و موضوع نیستند!    

کلام آخر اینکه طوفان طنز و تمسخر علیه رژیم نوع انتقام و تلافی طلبی مردم است نسبت به نظامی که علی الحساب از دسترس آنها بدور است ولی همین امر بخودی خود حاکی از آمادگی ذهنی و روانی مردم است تا فرا رسیدن روز موعود و رویایی نهایی م آخوندها!

محمد هادی-آمریکا

https://akhbar-rooz.com/?p=123891 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x