پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

پیام کمیته مرکزی سازمان راه کارگر به مناسبت سالگرد کشتار زندانیان سیاسی در دهه شصت: فراموشی هرگز، همواره علیه بیداد

همزمانی سالگشت قتلعام زندانیان سیاسی، با کشتار عامدانه  مردم ایران بخاطر فتوای کرونایی  خامنه ای، با  آغاز ریاست جمهوری یکی از آمران قتلعام زندانیان سیاسی و تایید دولتی از قاتلان وغارتگران وامنیتی های گوش بفرمان بیت رهبری، با دادگاه یکی از عاملان قتلعام زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت و آماده سازی یک حلقه دار دیگر برای یکی از زندانیان سیاسی کرد بنام حمید قربانی، باردیگر گورهای دسته جمعی و سرکوبهای خونین دهه اول حاکمیت نظام اسلامی را در یادها زنده میکند. گورهای دسته جمعی هزاران انسان قربانی کووید ۱۹ ، که بخاطر ممنوعیت ورود واکسن های معتبر جهانی، بخاطر طمع ورزی مافیای حکومتی و حرص و ولع سیری ناپذیرشان در غارت مردم، بخاطر دروغ و پنهان کاری وفریب، ما را به دهه خونین ۶۰ پرتاب میکند. دهه ای که با کشتارهای وسیع و سراسری فرزندان مبارز مردم ایران، شکنجه و حبس و زندان مخالفان، اعدامهای دسته جمعی ،  گورهای دسته جمعی هزاران زندانی سیاسی  همراه بود. دروغ و پنهان کاری و فریب مردم دز این روزهای کرونایی که با  تصرف قوه مقننه و مجریه توسط آمران وعاملان جنایت ها وغارتهای چهار دهه همراه شده ،  ثابت میکند  که سیاست حاکم بر رژیم اسلامی همچنان بر پایه تحکیم قدرت ولایت فقیه وحکومت اسلامی به هر قیمتی استوار است.  تاریخ حکومت اسلامی ، تاریخ کشتار و اعدام و تصفیه های خونین ، تاریخ تلاش برای نابودی انسانیت و شادی و عشق و امید، ،تاریخ تلاش برای بردگی و تسلیم انسان در مقابل خبرگان آدمخوار و قوانین شریعت آن بوده است. تاریخی که با اعدامهای پشت بام مدرسه رفاه آغاز و با اعدامهای صحرایی کردستان و خوزستان وترکمن صحرا ادامه می یابد. جنایات سیستماتیکی که متجاوز از چهار دهه است تصویر خونین راهپیمایی روحانیت را در تحکیم قدرت مطلقه اش برای همگان آشکار میکند. علیرغم همه اختلافات و کشمکشهای جناحهای حکومتی و تغییر و تعویض های دستگاه دولتی، خصوصیت این نظام آدمخوار و متحجر تغییری نکرده است؛ رژیم اسلامی همچنان بر پایه کشتار و اعدام و زندان و تصفیه مخالفان و خفقان و سانسور به حیات ننگین اش ادامه میدهد. آری بیش از ۴۲ سال از آغاز اعدامهای مدرسه رفاه ، از نوروز خونین سنندج ، ۴۰ سال از اعدامهای  فله ای پس از سی خرداد ۶۰ و نیز ۳۳ سال از قتلعام هزاران زندانی سیاسی که دوران محکومیت خود را طی میکردند، میگذرد. ۳۳ سال پیش در تابستانی داغ و سوزان، رژیم اسلامی آتش بس در جنگی هشت ساله را با جامی زهر گونه پذیرفت تا در پایان جنگی ویرانگر و خونین، هزاران زندانی سیاسی بیدفاع را قربانی کند. عاشقان خون و مرگ و مرثیه ، در سکوت و تاریکی، در بی خبری و انتظار، با فتوایی در دست، زندانیان سیاسی را به صف کردند. راهروهای منتهی به بیدادگاه از زندانیان انباشته شد و انگیزاسیون اسلامی در انتظار زندانیان ، آنانرا به سالن های دار و شلاق هدایت میکردند.

مرداد و شهریور ۶۷ با نامهای بی نام هزاران زندانی رنگین شد و سکوت ،  با دارهای سالن حسینیه و آمفی تئاتر ، با احکام هیات مرگ اشراقی – نیری – پورمحمدی ورئیسی ، با کامیون های حمل گوشت ،  بر زندان تحمیل شد. در تمام این دو ماه ملاقاتها قطع و خانواده ها در بی خبری مطلق بودند و ماشین مرگ با چراغ خاموش در حال ساختن مرگ بود. انتظار، بی خبری ، سکوت ، نماز جمعه ، اوین ، گوهردشت ، ملاقات ممنوع … روزها و هفته ها گذشت ، اینک خبرها را از کمیته ها میگیرند …خبرها …اعدامشان کردند…تنها ساکهایی بجامانده از فرزندان رشید و اسیر به خانواده ها میرسد …بکدامین گناه ، بکدامین جرم اعدامشان کردند….در کجای این خاک جایشان داده اند…. سکوت …انکار …سکوت …. خانواده ها پاسخی نمییابند… اما تلاشهای بی وقفه و شجاعانه خانواده های زندانیان سیاسی و قربانیان این جنایات وسیع ، خاورانها را آشکار میکند و مبنا و آغازی برای کارزار دادخواهی مردم ایران علیه خبرگان آدمخوار میشود. این تلاشها بود که دهه خونین ۶۰ را با نگاهی دیگر به نسل جوان پس از انقلاب و جهانیان نمایاند. این تلاشها بود و هست که راهپیمایی خونین روحانیت حاکم را برای تحکیم قدرتش ، از طریق قتل عام دهها هزار مخالف به جهانیان آشکار کرد. دهه ای که از پشت بام مدرسه رفاه آغاز میشود و دادگاهای شرع خلخالی و گیلانی و لاجوردی و موسوی ، نوروز سنندج ، کشتار فعالان خلق ترکمن ، سرکوب فعالان خلق عرب و بلوچ ،لشگرکشی ۲۸ مرداد به کردستان و اعدامهای گسترده پس از سی خرداد شصت و… را در بر میگیرد تا در تابستان ۶۷ دسته دسته بازماندگان این دوره خونین را در سکوت قتل عام کنند. این راهپیمایی خونین آشکار میکند که استقرار استبداد مذهبی و شکست انقلاب ۵۷ ، هرگز خواست عمومی مردم ما نبوده است. این رژیم هرگز نمیتوانسته است بدون داغ و دار و شلاق و شکنجه به حیاتش ادامه دهد. دهه خونین شصت سند وگواه روشن این حقیقت است.  

در این راستا نباید از نظر دور داشت که پس از ۲۸ سال،  فایل صوتی گفتگوی منتظری با آمران قتلعام زندانیان سیاسی انتشار یافت. فایل صوتی منتظری، سند حقوقی انکارناپذیری بر وقوع کشتار هزاران زندانی سیاسی در سال ۶٧بود.  فایل صوتی واقعیت این جنایت تاریخی را بار دیگر مسجل و غیرقابل انکار کرد. جنایتی تاریخی که از دوره بعد از مشروطیت بی سابقه است. گرچه این فایل صوتی، بمثابه “نوش دارویی پس از مرگ سهراب” بود و اعتراض پنهانی منتظری به هیات قاتلان کشتار ،  نتوانست مانع از کشتار هزاران زندانی سیاسی در زندانهای ایران شود.  در آنزمان منتظری نخواست خانواده های زندانیان سیاسی منتظر در مقابل بیت اش را از تصمیم به اجرای قتلعام با خبر کند و از این طریق خانواده ها و مردم و نهادهای مدافع حقوق انسانی داخلی و بین المللی را علیه این جنایت برانگیزاند ؛ اما علیرغم پنهان نگهداشتن فایلهای گفتگو با قاتلان برای بیش از ۲۸ سال ، میباید گفت که این اسناد واعترافات تکاندهنده در آن ، برای خانواده قربانیان کشتار ۶٧، وهمه مدافعان حقوق انسانی موفقیت است. آن ها سال ها کوشیدند که نگذارند تبهکاری حکومت در دهه خونین ۶۰ و خصوصا سال ۶٧ به فراموشی سپرده شود، مردم ایران از این جنایت آگاهی پیدا کنند و حکومت وادار شود که واقعیت کشتار ۶٧ را بپذیرد. فعالیت پیگیر آن ها با انتشار فایل صدای منتظری به ثمر نشست و موجب شد نسلی که در آن دوره یا به دنیا نیآمده بود و یا خردسال بود، از جنایت جمهوری اسلامی آگاهی یابد. آگاهی یافتن نسل جدید از این جنایت و نقش روح الله خمینی، احمد خمینی، مقامات ارشد نظام و هیئت مرگ در این جنایت حائز اهمیت است.

علیرغم انتشار این اسناد واعترافات دوپهلوی برخی از آمران قتلعام و نواده گان رانتخوار امام جلاد، علیرغم تلاش خانواده های قربانیان جنایات دهه شصت و زندانیان سیاسی سابق و فعالان سیاسی و گروههای چپ و آزادیخواه ، علیرغم کشف خاورانها و گورهای دسته جمعی در تهران و بسیاری از شهرهای ایران ، علیرغم شهادت صدها شاهد از میان زندانیان سابق و خانواده های قربانیان ، علیرغم تمام تلاشهای بین المللی و مراسمها و یادبودها و برگزاری دادگاه نمادین بین المللی در لندن و لاهه و آشکار شدن تصمیمات و فتواهای بالاترین رهبران حکومتی در تصفیه زندانها و قتل عام زندانیان سیاسی ،علیرغم افشای چهره و نام هیات مرگ و دست اندرکاران و آمران و عاملان این کشتار، نه فقط  قاتلان و جنایتکاران ، بر مصدرحکومت اسلامیند بلکه یکی از آمران این قتلعام ، ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ٰرژیم اسلامی شده و یکی از آمران قتلهای زنجیره ای وقاتلان مطبوعات غلامحسین اژه ای ٰرئیس قوه قضاییه و یکی از چماقداران دهه ۶۰ وسرکوب کنندگان دانشگاه وغارتگران اموال عمومی، رئیس قوقه مقننه اش، یعنی  همچنان خبره ترین آدمخواران و جنایت کاران ، خبره ترین سانسور چیان و تیغ بدستان در هیات جناحهای متنوع حکومتی در این دستگاه ماقیایی و جهنمی ، در پی شکار انسان و آزادی و شادی و زندگی اند. علیرغم شکافها و تضادهای مابین این فرقه ها و مافیای هزار فامیل ، سکوت ، دروغ ، فراموشی ، انکار و از بین بردن اسناد و شواهد و حتی از بین بردن ومحوکردن گورستانهای پیدا و ناپیدای بدارآویختگان وتیرباران شده ها ، سیاست اصلی در رابطه با جنایات آن دهه خونین و خصوصا قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ است. 

دستگیری و محاکمه یکی از عاملان قتلعام زندانیان سیاسی  در سوئد ، حمید نوری ، دادیار کمیته مرگ در زندان گوهر دشت، که با مشارکت بیش از ۱۰۰ شاهد و شاکی  در جریان است ، فرصت دیگری به جنبش دادخواهی میدهد که باردیگر تصویر خونین دهه ای که “دهه نورانی و طلایی امام راحل” نامگذاری کرده اند، را به جهانیان نشان دهند. دادگاه نوری ، فرصتی است که به چند و چون کشتار و قتلعام سال ۶۷ ، ‌نامها و اسامی اعدام شده گان، آمران وعاملان این قتلعام، چگونگی انتخاب زندانیان برای مرگ ، آخرین لحظات زندگی بدارآویخته شده گان، محل و چگونگی دفن جانباختگان، آثار بجای مانده از آنان ، چگونگی برنامه ریزی برای محو آثار و علائم کشتار و اعلام خبر اعدام به خانواده های داغدار، و هزاران پرسش شاهدان و شاکیان و خانواده های اعدام شده گان و مردمان ایران و جهان بپردازد.

در این میان، هک شدن دوربین های مدار بسته زندان اوین و افشاء شدن بخش کوچکی از خشونت سیستماتیک زندانبانان ِ شکنجه گاههای رژیم اسلامی با زندانیان سیاسی و زندانیان عادی، بار دیگر گوشه ای از نوک قله جور و جنایت را هویدا کرد. بعد از انتشار این اسناد غیرقابل انکار ویدیویی، مقامات ریز و درشت حکومتی ، وقیحانه قول “پیگیری موضوع” و کیفر خاطیان را دادند حال آنکه هزاران بار بیشتر از این نوع خشونتها و شکنجه ها را زندانیان سیاسی در چهار دهه گذشته بویژه در دهه شصت تجربه کرده اند.

باید در اینجا بر بیدادی که بر ما رفته است این را اضافه کنیم که متاسفانه در این میان بسیاری از مادران و پدران قربانیان جنایات سیاسی در دهه ۶۰ ، جان می سپارند ، بی آنکه امکان دادخواهی داشته باشند و حتی از مکان دفن عزیزانشان باخبر شوند. مادر بهکیش، مادر پرتویی ، مادر ریاحی ، مادر معینی ، مادر آبکناری ، مادر قائدی، … از آن جمله اند. مادرانی که با شنیدن صدای دادخواهی شان در عرصه داخلی و بین المللی و برسمیت شناسی تدریجی این فاجعه ؛ بعنوان جنایت علیه بشریت ، باری از دوششان برداشته شده و میشود. نباید بگذاریم این جنایات فراموش شوند ؛ نباید بگذاریم آمران و عاملان این فجایع از دست عدالت بگریزند. باید شرایط محاکمه عادلانه و علنی آنان را فراهم کرد و آنانرا به جرم جنایت علیه بشریت و سازمان دادن یک نظام فاشیستی اسلامی ، سازمان دادن تصفیه های خونین عقیدتی ، مذهبی ، سیاسی ، ملی و جنسی – جنسیتی به محاکمه کشاند تا نگذاریم تاریخ خونین و جنایتبار استبدادی ، بار دیگر در کشور ما تکرار شود. روشن شدن حقیقت این دهه خونین و همه ۴۲ سال سرکوب و خون و وحشت و اضطراب ، برای ساختن کشوری آزاد و برابر، برای شکستن زنجیره قتل و انتقام و جنایت ضرورتی حیاتی است.

سازمان راه کارگر ضمن گرامیداشت یاد و خاطره همه جانباختگان راه آزادی و برابری ، مصمم است همراه و همگام با همه انسانهای شریف و آزادیخواه ، همه سازمانها و گروههای مدافع حقوق انسانی ، برای آشکار شدن تمام حقیقت تلاش کند ، تمام قربانیان جنایت های سیاسی در ایران شناخته و دادشان را در دادگاهی عادلانه ؛ آزاد و علنی فریاد کند ، همه آمران و عاملان این جنایات سازمانیافته و سراسری ، شناخته و افشاء و محاکمه شوند ، امکان تکرار شدن این جنایت های سیاسی و وحشیانه را با کمک به سازمان دادن مردم در شبکه ها و نهادهای مردمی و بشردوست و عدالت طلب ، آزادیخواه ، مدرن و سکولار علیه جریانات ارتجاعی و نژادپرست و مذهبی بگیرد وتلاش کند  این جنبشهای بزرگ برای عدالت و آزادی و برابری، جنبشهای دفاع از زندگی  معیشت و سلامتی مردم را متحد کند . و برای سرنگونی رژیم جنایتکار اسلامی و برای آزادی و برابری مبارزه کند و در راه متحد کردن همه تلاشها و مبارزات و به ثمر نشاندن آرمانهای جانباختگان راه آزادی و سوسیالیسم تلاش نماید.

زنده باد یاد و خاطره همه جانباختگان راه آزادی و برابری

برچیده باد همه اشکال سرکوب، شکنجه و اعدام

همه زندانیان سیاسی و عقیده تی، باید بی قید و شرط آزاد شوند

سرنگون باد رژیم اسلامی سرمایه داری ایران

زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم

کمیته مرکزی سازمان راه کارگر

شهریور۱۳۴۰ –  سپتامبر ۲۰۱۲

https://akhbar-rooz.com/?p=124773 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x