هزاران سال پیش از ورود اروپاییان به کانادا، مردم بومی این سرزمین از طریق تنگهی یخی که آسیا و شمال آمریکا را به هم متصل میکرد وارد قارهی نو شدند و تا سالهای مابین هزار و ۵ هزار قبل از میلاد در اماکن مسکونی خود و در قالب قبیلههای متعددی که از طریق راههای تجارتی به هم وصل بودند در سرزمین کنونی کانادا اسکان گزیدندند.امروزه لفظ بومی در کانادا به سه گروه اطلاق میشود:
First Nations یا نخستین ملتها، Metisکه شامل گروه زیادی از انسانهایی میشود که از آمیزش بومیان با اروپاییان تازه وارد به وجود آمدهاند و Inuit که شامل بومیان مستقر در سرزمینهای شمالی و سرد کانادا میشوند. رویهمرفته، جمعیت بومیان کانادا مطابق آخرین سرشماریها ۱.۶۷ میلیون یا ۴.۹ درصد از کل جمعیت کنونی کانادا را شامل میشود. ۹۵ درصد بقیهی کاناداییها همگی یا مهاجرند و یا فرزندان مهاجرینی هستند که در طول چند قرن گذشته وارد این سرزمین شدهاند.
مهاجرین در طول پنج موج عمده وارد کانادا شدند:
– موج اول، سال های پیش از ۱۸۱۵ میلادی. در طول مدت زمانی ۲۰۰ ساله، صدها هزار نفر اروپایی فرانسوی و انگلیسی زبان به کانادا مهاجرت کردند. دلیل عمدهی مهاجرت آنها فرار از گرسنگی و فقر و در مواردی فرار از رویدادهای جنگ استقلال در آمریکا بود. آنان به طور عمده کشاورزان فقیری بودند که به امید تصاحب زمینهای بومیان کانادا سرزمین آبا و اجدادی خود را ترک میکردند. تمامی این افراد سفیدپوست و مسیحی بودند و نقش مهمی در حذف فیزیکی بومیان کانادا ایفا کردند. تعداد زیادی از بومیان نیز که به طرفداری از این یا آن جبهه در خلال جنگهای بین فرانسویان و انگلیسیزبانان وارد معرکه شده بودند در این سالها یا جان باختند یا جان برادران بومی خود را گرفتند.
– موج دوم یا مهاجرت بزرگ بین سالهای ۱۸۱۵ تا ۱۸۵۰میلادی روی داد. در این سالها حدود ۸۰۰ هزار کشاورز، عمدتاً ایرلندی وارد کانادا شدند. این کشاورزان از ترس مرگ ناشی از قحطی خانمانسوز ایرلند در فاصلهی سالهای ۱۸۴۶ تا ۱۸۴۹ میلادی فرار میکردند. فرزندان و نوادگان این کشاورزان با تصاحب زمینهای بومیان و جدا کردن فرزندان آنها از قبیلههایشان و اسکان این کودکان در مدارس شبانهروزی عمدتاً کاتولیک روند اضمحلال جمعیت و فرهنگ بومیان کانادا را به طرز حیرتآوری سرعت بخشیدند.
– موج سوم، سالهای بین ۱۸۹۰ تا ۱۹۲۰ میلادی. در طول این سالها، صدها هزار مهاجر از کشورهای اروپای شرقی و جنوبی و کشورهای آسیایی (عمدتاً چین) اجازهی ورود به کانادا گرفتند. این گروه عمدتاً شامل کارگران ماهر و غیر ماهری میشد که بر روی پروژهی ایجاد شبکهی راهآهن سراسری کانادا کار میکردند. برای نخستین بار اجحاف و تبعیض نهتنها بر علیه بومیان که شامل مهاجرین غیر سفیدپوست و غیر مسیحی گردید. به عنوان مثال، کارگران چینی مجبور به پرداخت مالیات سرانه شدند. این مالیات از سفیدپوستان گرفته نمیشد.
– موج چهارم، سالهای بین ۱۹۴۰ تا ۱۹۶۰ میلادی. مهاجرین این دوره عمدتاً شامل آوارههای جنگ جهانی دوم از ایتالیا، پرتغال و یهودیان جان به در برده از جنگ در اروپای شرقی بودند. شبکهی راه آهن سراسری باعث رونق اقتصادی شد و این بهنوبهی خود موجب تسریع بیسابقهی اضمحلال منابع زیستمحیطی بومیان گردید.
– موج پنجم، از ۱۹۶۰ میلادی تا به امروز. با تغییر قوانین مهاجرتی در سال ۱۹۶۷ میلادی کانادا محل ورود مهاجرینی از کشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریکای جنوبی شد که نه سفیدپوست بودند و نه الزاماً مسیحی. مهاجرین این دوره عمدتاً شامل کارگران ماهر و تحصیلکردههای دانشگاهی، سرمایهگذاران و تعداد نسبتاً زیادی از انسانهایی است که از دست رژیمهای خودکامه، جنگ، تبعیض و فقر فرار کرده و برای زندگی بهتر وارد این سرزمین میشوند. در طول این موج، چهرهی کانادا تغییر کرد. فرزندان و نوادگان این مهاجرین نقش عمدهای در غنای فرهنگ چندملیتی کانادا ایفا کردند. نقش نسلهای بعدی این مهاجرین در آشنایی و برقراری پیوند با مردم بومی کانادا غیر قابل انکار است.
بهتازگی در گورهای دسته جمعی، اجساد صدها کودک بومی که از والدین خود جدا شده و مجبور به اقامت در مدارس شبانهروزی کاتولیک گردیده بودند کشف شده است. این جنایت باعث جریحهدار شدن وجدان میلیونها نفر در کانادا شده و این سوال اساسی را پیش روی نه تنها دولتمردان بلکه مردم عادی و از جمله ما، مهاجرین، قرار داده که چگونه میتوان بخشی ازاین سیستم تبعیض نبود، در مقابل آن ایستاد و سکوت نکرد. دیروز طی مراسمی رسمی یک زن بومی Inuit از سوی نخستوزیر کانادا به سمت فرماندار کل کشور منصوب شد. در طی یک سال گذشته، بومیان کانادا در پروسهی واکسیناسیون کرونا برجمعیت غیر بومی کشور، اولویت داشتند. امروزه نوادگان مهاجرین اولیه به کانادا، نطقهای رسمی و غیر رسمی خود را با تشکر از بومیان این کشور برای پناه دادن به اجدادشان آغاز میکنند. روند بازسازی روابط با بومیان کانادا سرعت بیسابقهای گرفته و ما مهاجرین جدید میتوانیم و باید این را وظیفهی خود بدانیم که بخشی از این پروسه شکوهمند انسانی باشیم.