تابستان ۹۰
تصاویر شکنجه و کشتار خرس مادر و دو بچه خرس بر روی تلفنهای همراه دست به دست منتشر و پخش میشود در حالی که تمام مشاهده کنندگان پس از دیدن تصاویر تنها با ابراز تاسف برای لحظاتی کوتاه؛ تلفن را خاموش کرده و داستان پایان مییابد.
در این تصاویر متخلفین پس از کشتن خرس مادر بر روی صخرههای منطقه در نهایت بی رحمی شکم دو بچه خرس را زنده زنده میشکافند تا بر اساس باورهای غلط و انگیزههای خرافی از آنها استفاده کنند.
این در حالی است که بچه خرسها هنوز جان دارند و با ضجههای دردناک و با رودههای بیرون زده و جسمی خون آلود تلاش میکنند خود را بر جسد مادر برسانند شاید در سایه حمایت مادر زنده بمانند.
اما شکارچی بی رحم مانع رسیدن او به مادر شده و بچه خرس ناتوان را از روی صخرهها پرتاب میکند که منجر به تلف شدن آنها میشود
سپهر سلیمی– ۱۰ سال از ماجرای دلخراش کشتن یک خرس ماده به همراه دو تولهاش در یکی از شهرستانهای اطراف سمیرم گذشت. اتفاقی که بازتاب بسیار زیادی در شبکههای اجتماعی و رسانههای فارسیزبان داشت. پس از آن به پیشنهاد جمعی از گروههای حامی حقوق حیوانات، بیستم شهریور، روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات نامگذاری شد. در این یادداشت نگاهی داشتم به برخی از مهمترین رویدادهای یک دهه گذشته در این حوزه.
سلیمی در شرق نوشت: روزی که خرسهای بیپناه سلاخی شدند، یکی از مهمترین مطالبات حامیان حقوق حیوانات، تصویب قانونی برای حمایت از حیوانات بود. امروز پس از گذشت یک دهه همچنان قانونی برای حمایت از حیوانات وجود ندارد. البته در واپسین روزهای دولت دوازدهم شاهد ارسال لایحه حمایت از حیوانات به مجلس بودیم اما اینکه چه زمانی نوبت بررسی این لایحه برسد و تا تصویب نهایی چه تغییراتی در متن قابلقبول آن اعمال شود، مشخص نیست.
در این سالها شاهد افزایش تجارت حیوانات وحشی و حیوانات خاص خانگی نیز بودهایم. افزایش تجارت حیوانات وحشی در سایه بروز مشکلات اقتصادی داخلی و بیثباتی سیاسی در کشورهای همسایه رخ داده است. تبلیغات ناآگاهانه و بعضا منفعتطلبانه سلبریتیها از جمله عوامل اثرگذار در افزایش میل شهروندان برای خرید و نگهداری از حیوانات وحشی بوده است. در این سالها اگرچه برخی از هنرمندان و ورزشکاران شاخص به عرصه کنشگری حمایت از حیوانات وارد شدهاند اما بخش قابلتوجهی از فعالیتهای آنها در جهت تأمین منافع کاسبان و بهرهبرداران از حیوانات بوده است.
از مهمترین اتفاقات خوب این سالها میتوان به افزایش دانش عمومی درخصوص گیاهخواری و اجتناب از مصرف محصولات حیوانی اشاره کرد. آمار مشخصی در این خصوص وجود ندارد اما افزایش قابلتوجه گیاهخواران و محصولات گیاهی از جمله دلایل اثبات این مدعاست. کمپینهای زیادی نیز در این سالها بر علیه بهرهکشی و بهویژه مراکز نگهداری از حیوانات شکل گرفته است که مهمترین آنها منجر به تعطیلی سیرک حیوانات و تعطیلی دو دلفیناریوم شده است.
در کنار موفقیتهای نسبتی، شوربختانه در زمینه مبارزه با شکار و متخلفان این عرصه دستاورد قابلتوجهی نداشتهایم. نسلکشی پرندگان در شمال و جنوب کشور در فصل مهاجرت همچنان بهشدت درحال انجام است و حمایت مقامات محلی از شکارچیان باعث عدم موفقیت تلاشهای حامیان حیوانات برای توقف این جنایت شده است. در مناطق حفاظتشده محیطزیست نیز بهواسطه کمبود محیطبان، ناکافیبودن تجهیزات حفاظتی محیطبانان و البته ضعف قوانین و مشکلات اقتصادی شاهد کشتار حیات وحش هستیم.
کشتن حیوانات شهری همچنان ادامه دارد. جنایتی که به اسم کنترل حیوانات همراه مثل سگ و گربه انجام میشود. باوجود غیراخلاقی و ناکارآمد بودن این روش اما منافع مالی کلان ناشی از حیوانکشی، باعث ادامه این روند باطل شده است. در این میان بیتوجهی به تجربیات جهانی و جعل اطلاعات علمی توسط برخی از حامیان کشتار حیوانات شهری به تداوم این ماجرا کمک کرده است.
۱۰ سال پس از بیستم شهریور ۱۳۹۰ مظاهر حیوانآزاری همچنان در جامعه وجود دارد اما آنچه باعث خوشحالی و امیدواری است افزایش دانش عمومی و حساسیت اجتماعی نسبت به وضعیت حقوق حیوانات در کشور است.