جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

تئاتر “خیر” و ” شر”؛ آیا خدا مرتکب جنایت شده است؟ – ادواردو گالیانو، برگردان: سیما راستین

در جنگ میان "خیر" و "شر" همواره فقط مردم هستند که کشته‌هایشان را می‌شمارند. کارکنان ۵۰ کشور در نیویورک و واشنگتن، به نام "خیر" علیه  "شر" به دست تروریست‌ها کشته شدند. پرزیدنت بوش به نام "خیر" علیه "شر" سوگند...
اول ماه مای ۲۰۰۳- جرج دبلیو بوش: “ماموریت انجام شد”…

در جنگ میان “خیر” و “شر” همواره فقط مردم هستند که کشته‌هایشان را می‌شمارند. کارکنان ۵۰ کشور در نیویورک و واشنگتن، به نام “خیر” علیه  “شر” به دست تروریست‌ها کشته شدند. پرزیدنت بوش به نام “خیر” علیه “شر” سوگند یاد کرد که انتقام بگیرد. او اعلام کرد: «ما  تروریسم را از صحنه جهان محو خواهیم کرد.» محو کردن “شر”؟ سرنوشت “خیر” بدون وجود “شر” چه خواهد شد؟

ترجمه مقاله ” تئاتر “خیر و “شر” نوشته ادواردو گالیانو ، در سال ۲۰۰۱ در نشریه آرش شماره ۷۹  به  انتشار رسیده بود. اکنون پس از ۲۰ سال که از واقعه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ می‌گذرد، نگرش و  تفسیر گالیانو از سیاست‌های خشونت‌آفرین در جهان، همچنان اعتبار دارد و بیانگر حقایق تکان‌دهنده‌ای، در روزگار  کنونی است. از این رو بازخوانی این مقاله نیز همچنان تأمل‌برانگیز است.

ادواردو گالیانو‌‌‌‌‌  (Eduardo Galeano) روزنامه‌نگار اهل اروگوئه (زادهٔ ۳ سپتامبر ۱۹۴۰ – درگذشته ۱۳ آوریل ۲۰۱۵) در ماه اوت ۲۰۰۰ در مقاله‌ای زیر عنوان  “آیا جهان بدون دشمن دوام خواهد آورد؟”  که در  لوموند دیپلوماتیک منتشر شد، این فاجعه را پیش بینی  کرده بود: «مدتی است که ایالات متحده آمریکا و  متحدانش در ناتو،  جنگ جدیدی  طراحی نکرده‌اند. کارخانه مرگ تدریجا عصبی می‌شود. هزینه‌های نظامی سرسام‌آور، به دلایل تبرئه‌جویانه نیاز دارند و تولید کنندگان اسلحه، فرصتی برای معرفی و  فروش  مدل‌های جدیدشان نمی‌یابند. کمک‌های بشردوستانه آینده به سوی چه کسی درازخواهد شد؟ چه کسی در فیلم بعدی نقش خبیث وچه کسی  شیطان در جهنم را برعهده خواهد گرفت؟ این مسئله به شدت مرا نگران می‌کند. من دلایلی را که به بمباران عراق و یوگسلاوی منجر شد، خوانده‌ام و به نتیجه هشدار دهنده‌ای رسیده‌ام. فقط یک کشور وجود دارد که تمامی پیش‌شرط‌ها را ، واقعا همه را، برای اینکه به ویرانی کشیده شود، دارد. این کشور مسبب اصلی  عدم ثبات دموکراسی بر روی  تمام زمین است. زیرا عادت و منش او برنامه‌ریزی کودتاها و طراحی حکومت‌های دیکتاتور  است. او در چشم همسایگانش، کشوری  است که به حملات ناگهانی وسریع دست می‌زند. این کشور بیشترین تسلیحات شیمیایی  و  میکربی  را تولید و ذخیره کرده و به فروش می‌رساند. در این کشور بزرگترین بازار مواد مخدر وجود  دارد و در بانک‌های آن میلیاردها دلار از معاملات مواد مخدر به صورت قاچاق، مبادله می‌شود. تاریخ ملی این کشور با جنگی طولانی برای ریشه‌کن کردن بومیان ساکن  منطقه آغاز شده و با مبارزه و سرکوب  سیاهان  این کشور نضج گرفته است. آیا ایالات متحده آمریکا، کشور خود را بمباران خواهد کرد؟ آیا  به خودشان حمله خواهندکرد‌؟ آیا این چنین پیگیر هستند و علیه خودشان عمل  خواهند کرد؟ اشک‌هایم بالشم  را مرطوب کرده‌اند. خدا چنین واقعه شومی را از سر این ملت بزرگ که هرگز بمباران نشده است، دور بدارد.»

تئاتر “خیر” و ” شر”

آیا خدا مرتکب جنایت شده است؟

در جنگ میان “خیر” و “شر” همواره فقط مردم هستند که کشته‌هایشان را می‌شمارند. کارکنان ۵۰ کشور در نیویورک و واشنگتن، به نام “خیر” علیه  “شر” به دست تروریست‌ها کشته شدند. پرزیدنت بوش به نام “خیر” علیه “شر” سوگند یاد کرد که انتقام بگیرد. او اعلام کرد: «ما  تروریسم را از صحنه جهان محو خواهیم کرد.» محو کردن “شر”؟ سرنوشت “خیر” بدون وجود “شر” چه خواهد شد؟ مذهبی‌های  متعصب برای تبرئه  جنون خود، به دشمن نیاز دارند. صنایع تسلیحاتی و دستگاه نظامی غول‌آسای ایالات متحده آمریکا نیز برای تبرئه موجودیت خود، به  دشمن نیاز دارند. خوب و بد ، بد  و خوب، بازیگران ماسک‌هایشان را عوض می‌کنند، قهرمانان به هیولا تبدیل می‌شوند و هیولا به قهرمان، متناسب با رهنمودهای کسانی که نمایشنامه را نوشته‌اند.

هیچ چیز  جدیدی رخ  نداده است. وقتی که دانشمند آلمانی “ورنر  فون براون” بمب V2 را که هیتلر علیه لندن به کار بست، اختراع کرد، شرور قلمداد شد، اما وقتی استعدادش  را در اختیار ایالات  متحده آمریکا قرار داد، تبدیل به خیرخواه شد. استالین در  هنگامه جنگ  جهانی دوم، خیرخواه بود، اما وقتی  پیشوای “امپراطوری اشرار” شد، لقب شرور به او  تعلق گرفت. جان اشتاین بک  در سالهای جنگ  سرد  نوشت، «شاید تمام جهان  به روس‌ها نیاز دارد. من تصور می‌کنم، حتی در روسیه هم به روس‌ها نیاز دارند. شاید روسهای روسیه هم آمریکایی نامیده  شوند.» حتی روس‌ها هم بعدها خوب شدند. امروز پوتین می‌تواند تصمیم بگیرد و بگوید : «شر باید مجازات شود.»

 صدام حسین ” خوب” بود، هم‌چنین  تسلیحات شیمیایی او تا وقتی که آن را علیه  ایرانی‌ها و  کردها به کار می‌برد. بعدها او ” بد” شد. وقتی که آمریکا اشغال پاناما  را  پایان  داد تا ارتش خود را برای تنبیه عراق که به مرزهای کویت تجاوز کرده بود،  وارد کارزار کند، او را شیطان حسین نامیدند،. آن زمان “بوش پدر” هدایت جنگ  علیه “شر” را بر عهده گرفت. او با روح بشردوستانه و احساس  همدردی که شاخص خانوادگی اوست، هزاران  عراقی را که اکثریت آنها، شهروندان عادی بودند، کشت. شیطان حسین، آن چنان که  بود، باقی ماند، اما به  عنوان دشمن بشریت از سکوی شماره یک به سکوی  شماره دو تنزل یافت. اکنون نفرین بشریت “اسامه بن  لادن” نام  دارد. آنها  تمام چیزهایی را که برای فهم تروریسم لازم است، به او آموختند. بن لادن محبوب و  مسلح شده توسط  حکومت آمریکا،  یکی ازمهمترین “جنگجویان آزادی” علیه کمونیسم در افغانستان بود.

“بوش پدر” در زمانی که  ریگان  رئیس جمهور  وقت آمریکا، این قهرمانان  را همتای  اخلاقی پدران بنیانگذار  ایالات  متحده نامید، در سمت معاونت ریاست جمهوری بود. هالیوود هم وضعیت را همین گونه می‌دید و بر این اساس فیلم رامبو ۳ را ساخت  که در آن مسلمانان افغانی، “پسرهای خوب” بودند. اکنون سیزده سال پس از آن، در زمان ” بوش پسر” ، آنها بدترین “پسران بد” هستند.

هنری کیسینجر از نخستین کسانی بود که نسبت به  تراژدی اخیر واکنش  نشان داد: «کسانی که تروریست‌ها را تحریک و حمایت کرده وکمک مالی در اختیارشان قرار داده‌اند، به  اندازه  تروریست‌ها گناه‌کار هستند.» اگر  چنین گفته‌ای صحت داشته باشد، باید در  وهله نخست،  خود کیسینجر را بمباران کرد. او به تبهکاری‌های بیشتری از بن لادن و همه تروریست‌های جهان، متهم است. او در  بسیاری از کشورهای جهان به نمایندگی از سیاست ایالات متحده آمریکا، در ایده‌پردازی،سازمان‌دهی و حمایت مالی برای پیشبرد  ترور دولتی در اندونزی،  ویتنام،  کامبوج، ایران،  آفریقای جنوبی، بنگلادش و همه کشورهای آمریکای جنوبی که در جنگ کثیفی که منطبق با طرح  کندورCondor برنامه‌ریزی شده بود، از پا در آمدند، مشارکت داشته  است. در ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ درست ۲۶ سال پیش از این وقایع، کاخ ریاست  جمهوری در  شیلی سقوط کرد. کیسینجر در هنگام  پیروزی سالوادور آلنده درانتخابات شیلی، گفته بود: «من نمی‌پذیرم، که ما در برابر کمونیستی  شدن یک کشور به دلیل بی‌مسئولیتی مردم، بیکار بنشینیم.» بی‌اعتنایی به اراده یک ملت، فقط یکی از نقاط مشترک، میان تروریسم دولتی و  تروریسم فردی است. برای مثال ETA  به نام استقلال سرزمین باسک، یک سیاست تروریستی را دنبال می‌کند. یک بار یکی از سخنگویان این جنبش مطرح کرد: «حق، هیچگونه ارتباطی با مسئله اقلیت و اکثریت ندارد:»

انسانهای بی‌شماری در جهان قربانی  خشونت کور تروریسم هستند، فارغ از این  که  تروریسم از نوع تروریسم زحمت‌کشان باشد، یا تروریسم مجهز به فن‌آورهای پیشرفته، تروریسم مذهبی، تروریسم بنیادگرایان بازار، تروریسم برخاسته از یأس، تروریسم قدرتمندان،  تروریسم دیوانه نیروهای مستقل، و یا تروریسم حرفه‌ای با اونیفورم نظامی.

کم  بها دادن به زندگی انسان‌ها، نقطه مشترک میان همه آنهاست، نقطه مشترکی  میان  قاتلان ۵۵۰۰ انسانی که زیر خرابه‌های برجهای دوقلویی که همچون تپه‌های ماسه‌ای فروریختند، با قاتلان  ۲۰۰۰۰۰ گواتمالایی که نسل کشی آنها با بی اعتنایی مراکز تلویزیونی و اخبار جهانی رخ  داد. این گواتمالایی‌ها قربانی خشونت یک تروریست متعصب مسلمان  نشدند، بلکه توسط واحدهای تروریستی ارتشی که “با حمایت ، پول و ایده‌پردازی..” ، ایالات  متحده آمریکا پشتیبانی می‌شدند.

همه این عشاق مرگ، در  جنونی که تضادهای اجتماعی، فرهنگی و ملی را به  مفاهیم  نظامی تقلیل می‌دهند، با هم توافق دارند. آنها  نخست به  نام “خیر” علیه  “شر” ، به نام حقیقت یگانه، می‌کشند و  سپس به بحث و اظهار نظر می‌پردازند. آنها  از این طریق دشمنی را که علیه او می‌جنگند، تقویت می‌کنند. عملیات هولناک ” سندرولومینوز”  (Sendero Luminoso) به پرزیدنت فوجی موری در جهت ایجاد یک حکومت تروریستی ، بیشترین خدمت را کرد. پرزیدنت فوجی موری به  این وسیله، پرو را به قیمت یک موز فروخت. ستمگری‌های آمریکا در خاور میانه، تا حد زیادی مسبب برانگیخته شدن جنگ مقدس تروریست‌ها به نام الله بوده است. حتی وقتی رهبر جهان متمدن خودش را برای یک جنگ صلیبی نوین آماده کرده باشد، الله برای  جنایت‌هایی که به نام او انجام می‌شود، بیگناه است. در واقعیت خدا فرمان هولوکاست را علیه هواداران یهوه صادر نکرد. یهوه نیز کشتار صبرا و شتیلا  و راندن فلسطینی‌ها از سرزمین‌شان را مقرر نکرده بود. شاید یهوه، الله  و خدا فقط سه  نام مختلف برای خدایی واحد هستند؟ تراژدی خطاها، کسی نمی‌داند، کی چه کسی  است. دود انفجارها، بخشی از پرده مه‌آلودی است که مانع دیدن ما می‌شود. از انتقامی به انتقام  دیگر، لازم است که تروریست‌ها به درک واصل شوند. در یک عکس که اخیرا در رسانه‌ها منتشر شد، نشان داده می‌شود که روی یک دیوار در نیورک نوشته شده است‌: ” چشم در برابر چشم، دنیا را کور می‌کند”.

خشونت نه تنها خشونت، بلکه سردرگمی، درد، وحشت، عدم رواداری، نفرت وجنون می‌آفریند. احمد بن بلا  در آغاز سال نو هشداد داد: «در این سیستم، گاوها به جنون مبتلا شدند، جنون  انسانها نیز از بطن این  سیستم سرچشمه می‌گیرد.» 

و این دیوانگان جنون‌زده از نفرت، دقیقا مشابه قدرتی که آنها را خلق کرده است، عمل  می‌کنند. چند روز پیش یک  کودک سه ساله به نام لوکا،  وقتی که یک نقشه جهان را نگاه می‌کرد،  گفت: «جهان نمی‌داند که  خانه او کجاست.» احتمالا او هم فیلم‌های خبری را تماشا کرده بود.

https://akhbar-rooz.com/?p=125909 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
peerooz
peerooz
2 سال قبل

چرا چنین ناظر تیز بینی “تیر” را می بیند و “کماندار” را نمی بیند؟ نمیدانم.

علی آهی
2 سال قبل

خیلی عمیق و تآثر انگیز ، جا دارد این نوشته موجز و سراسر آدرس و نشان قابل درک که منتج به درد و دلتنگی و حسرت میشود به وسعت انسانهای آسیب دیده از این جهنم و بختک سیاه توزیع و پخش شود… البته خوب است گمراهی و نادانی و کج فهمی نخبگان و روشنفکران جوامع بشری را که بازی خورده این سیاست های کثیف ضد بشری میشوند و همیشه مشغول مجازیات فرعی میشوند و خروار ها تحلیل و نوشته و نظر به عبث کاغذ سیاه میکنند بی هیچ دستاورد و همیشه خود را با آن برداشت های ناقص مرکز عالم میپندارند هم به همین شدت و قدرت تآکید و تکرار شود…

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x