از سال ۱۹۷۷، عفو بینالملل پیشگام مبارزه با مجازات اعدام، مجازاتی ظالمانه، غیر انسانی و تحقیرآمیز بوده است. این سازمان خواهان لغو کامل مجازات اعدام است.
عفو بینالملل در هر شرایطی، بدون در نظر گرفتن مسئولیت گناه یا بیگناهی، برای هر کسی و صرف نظر از جنایت انجام شده یا روش اعدام، با این امر مخالف است. عفو بینالملل در اقدامات عملی خود و نیز در نشریاتش ماهیت مغالطهآمیز این استدلال که مجازات اعدام تأثیری در کاهش جرم دارد، را محکوم میکند.
افسانهی اول: مجازات مرگ فقط برای جنایات سنگین اجرا میشود
واقعیتها
صلاحیت تعیین «جرم سنگین» منوط به هر حوزهی قضایی است: افرادی که به جرایم یکسان محکوم میشوند، اغلب احکام متفاوتی از کشوری به کشور دیگر و گاه در داخل یک کشور، دریافت میکنند.
علاوه بر این، برخی از کشورها به دلایلی از مجازات اعدام استفاده میکنند که از نظر حقوق بشر نمیتوانند جنایت محسوب شوند. حتی امروزه نیز مردان و زنان به دلیل زنا، همجنسگرایی و غیره به مجازات اعدام محکوم و سپس اعدام میشوند.
افسانهی دوم: مجازات اعدام عادلانه است
واقعیتها
اگر قوانین مجازات فعلی اجازهی آتش زدن خانهی آتشزن، تجاوز به متجاوز یا شکنجهی شکنجهگر را نمیدهد، به این دلیل نیست که آنها جنایات انجام شده را میپذیرند. این به این دلیل است که جوامع مورد بحث درک میکنند که آنها باید بر اساس ارزشهایی متفاوت از آنچه آنها محکوم میکنند، ساخته شوند.
علاوه بر این، هیچ سیستم قضاییای عاری از خطا نیست. بینظمیهای انجامشده توسط نیروهای انتظامی یا مقامات، توسل به شهادتها یا عناصر مشکوک و غیره: خطر اعدام افراد بیگناه در همهی کشورهایی که این مجازات را اعمال میکنند، یک واقعیت است. به عنوان مثال، در ایالات متحده، بین ۱۹۷۳ تا ۲۰۲۱، ۱۸۵ نفر پس از روشن شدن شواهد جدید از مجازات اعدام رها شدند.
افسانهی سوم: محاکمات مجازات مرگ، عادلانه، بیطرف و متعارف هستند
واقعیتها
افراد زیادی پس از محاکمات ناعادلانه در سراسر جهان اعدام میشوند. در برخی از کشورها، عدالت سیستم قضایی به طور جدی زیر سوال میرود: گاهی اوقات محکومیتها بر اساس «اعترافات» و تحت شکنجه گرفته شده است. بعضی وقتها متهمان هنوز به وکیل و یا به کمک حقوقی رضایتبخش دسترسی ندارند.
علاوه بر این، مجازات اعدام تبعیضآمیز است. تحقیقات همواره نشان داده است که مجازات اعدام اغلب مواقع برای آسیبپذیرترین افراد جامعه مانند: فقرا، افراد دارای معلولیت فکری، بیسوادها، اقلیتهای مذهبی یا قومی اعمال میشود. در سراسر جهان، به طور نامتناسبی به محرومترین طبقات برخورد صورت میگیرد؛ کسانی که کمترین توانایی دفاع از خود را به دلیل نداشتن دانش و یا امکانات در اختیار دارند.
افسانهی چهار: مجازات مرگ تنها راه خنثیسازی جنایتکاران و تضمین امنیت جامعه است
واقعیتها
بدون شک، مجازات اعدام، با «خنثی کردن» همیشگی یک جنایتکار، او را از ارتکاب مجدد به جرم بازمیدارد. با این حال، هیچ مدرکی مبنی بر اینکه این فرد در صورت زنده ماندن مجدداً مرتکب جرم میشود وجود ندارد و همچنین لازم نیست حق حیات او را برای خنثی کردن وی نقض کنیم. همانطور که تجربهی بسیاری از کشورهای لغوکنندهی حکم اعدام نشان میدهد، میتوان بدون استفاده از این مجازات امنیت جامعه را تضمین کرد.
مجازات اعدام یک راه آسان برای مقامات سیاسی است تا رایدهندگان وحشتزدهی خود را متقاعد کنند که آنها دارند با جنایت مبارزه میکنند. راهکار مجازات اعدام این تصور اشتباه را ایجاد میکند که دارد «اقدامی موثر» برای جلوگیری از یک آسیب در جامعه انجام میگیرد. این توجه جامعه را از انجام اقدامات پیچیدهتری که واقعاً مورد نیاز است، منحرف میکند.
افسانهی پنجم: مجازات اعدام جرائم خشونتآمیز را کاهش میدهد
واقعیتها
برخی معتقدند متهم باید اعدام شود تا دیگران را از ارتکاب جرم مشابه باز دارد. دلایل بازدارندگی با حقایق و با بسیاری از مطالعات انجام شده همخوانی ندارد: هیچ جنایتی در کشورهای لغوکنندهی مجازات اعدام بیش از کشورهایی که این حکم را اجرا میکنند، انجام نشده است.
برعکس، در برخی از کشورها لغو مجازات اعدام با کاهش تعداد قتلها همراه شده است. به عنوان مثال در کانادا، تعداد قتل ها در سال ۲۰۰۸ به کمتر از نصف زمانی که در سال ۱۹۷۶، مجازات اعدام لغو شد، رسید. در حقیقت، بهترین عامل بازدارنده، ترس از دستگیری و محکومیت جنایتکار است. بنابراین فرضیهی بازدارندگی مجازات اعدام کاملاً اشتباه است.
افسانهی ششم: تهدید به اعدام یک استراتژی موثر برای پیشگیری از حملات تروریستی است
واقعیتها
دولتها اغلب پس از حملات خشونتآمیز از مجازات اعدام استفاده میکنند تا نشان دهند که برای «محافظت» از مردم کاری انجام میدهند. در واقع بعید است که تهدید به اعدام، مردان و زنانی را از مرگی بازدارد که خود میخواهند بمیرند.
در واقع، مسئولین مبارزه علیه تروریسم غالباً به این نکته اشاره کردهاند که اعدامشدگان را میتوان «شهید» دانست که یاد آنها میتواند به حفظ و تقویت ایدئولوژی یا سازمان آنها کمک کند. برخی از گروههای مخالف مسلح همچنین بهکارگیری مجازات اعدام علیه اعضای خود را به عنوان توجیهی برای تلافی استفاده میکنند و در نتیجه چرخهی خشونت تداوم مییابد.
افسانهی هفتم: مجازات اعدام مشروع است، اگر اکثریت جامعه آن را مطلوب تشخیص دهند
واقعیتها
حمایت عمومی از مجازات اعدام اغلب با فقدان اطلاعات معتبر در این زمینه همراه است. بدتر از آن، بسیاری از دولتها تمایل به انتشار اطلاعات غلط دارند، در صورتی که هیچ مدرکی برای حمایت مردم از آنها وجود ندارد.
علاوه بر این، تاریخ جهان با نقض حقوق بشر همراه است که توسط اکثریت مردم حمایت شده است؛ قبل از اینکه بعداً به عنوان جنایت مورد توجه و بررسی قرار گیرد. بردهداری، تفکیک نژادی و اعدام بدون محاکمه، حمایت اکثریت را در جوامعی که وجود داشت، به دست آورد، در حالی که اینها همه نقض فاحش حقوق بشر بود. دولتها موظفند از حقوق همهی افراد محافظت کنند، حتی اگر گاهی اوقات به معنای مخالفت با اکثریت جامعه باشد.
افسانهی هشتم: مجازات اعدام موجب اجرای عدالت میشود و به خانوادههای قربانیان اجازه میدهد تا به زندگی عادی برگردند
واقعیتها
همهی خانوادههای قربانیان طرفدار مجازات اعدام نیستند. بسیاری از افرادی که یکی از عزیزان خود را از دست دادهاند یا خود قربانی جنایتی خشونتآمیز بودهاند، نمیخواهند مجازات اعدام «به نفع آنها» اجرا شود.
مخالفت با این مجازات به معنای کاهش اهمیت جنایت یا بخشش آن نیست. با این حال، اعدام کسی به خاطر گرفتن جان دیگران عدالت نیست و انتقام است. مجازات اعدام فقط رنج خانواده قربانی را به شخص محکوم انتقال میدهد. هر جامعهای که مجرمان را اعدام کند مسئول همان خشونتی است که محکوم میکند.
افسانهی نهم: روشهای اعدام به صورت «انسانی» و بدون درد وجود دارد
واقعیتها
هرگونه روش اعدام غیر انسانی است و خطر ایجاد درد شدید برای قربانی را در پی دارد. تزریق مواد کشنده غالباً کمی «انسانی»تر نشان داده میشود زیرا نسبت به روشهای دیگر کمتر وحشیانه به نظر میرسد. با این حال، تزریق همیشه خطر ایجاد درد شدید را به همراه دارد، بهویژه اگر تزریق با هدف بیهوشی فرد محکوم به طور نادرست انجام شود.
در نهایت، نتیجهی جستجوی برای راهی «انسانی» برای پایان دادن به زندگی این میشود که سعی کنیم اعدامها را برای مردم قابل قبولتر شود و از این طریق به دولتها اجازه میدهد که به نام مردم اقدام به اعدام کنند و خود را به عنوان قاتل معرفی نکنند.
افسانهی دهم: اجرای مجازات اعدام بهتر از حبس اید یک فرد در زندان است
واقعیتها
مردان، زنان و حتی کودکان هر روز منتظر اعدام خود در محوطهی محکوم به اعدامیها هستند. با این حال، تا زمانی که یک زندانی زنده است، میتواند به ادغام مجدد خود در جامعه امیدوار باشد، که اگر بعداً بیگناه شناخته شد، تبرئه شود.
دلایل مربوط به بودجهی مالی نیز معتبر نیستند: زیرا یک جامعه نمیتواند خشونت را بپذیرد و حقوق بشر را قربانی کند تا بتواند در هزینهی خود صرفهجویی کند. تصمیم برای پایان دادن به زندگی یک انسان نباید بر اساس انگیزههای مالی باشد. به همین ترتیب، نمیتوان به دلیل شلوغی زندان ها، اعدامها را بپذیریم: مجازات اعدام یک اقدام آسان برای دولتهایی است که از اجرای اقدامات پیچیدهتر اما ضروری اجتناب میکنند.
هفت اکتبر ۲۰۲۱