جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

برابری زنان با مردان در اعدام! – رضوان مقدم


دهم اکتبر برابر با ۱۸ مهرماه، روز جهانی مبارزه با اعدام فرصتی است تا به اعدام زنان به عنوان یکی از موضوعات بسیار مهم به‌ویژه پس از انقلاب ۱۳۵۷ که منجر به روی کار آمدن حکومت اسلامی در ایران شد، بپردازیم. اعدام سنگین‌ترین مجازات بشری به شمار می‌رود که دارای سابقه‌ی تاریخی ۴۰۰۰ ساله است. اگرچه اعدام ظاهراً برای مجرمان اصلاح‌ناپذیر در نظر گرفته شده با این حال برخی از صاحبان قدرت و حکومت‌ها «اعدام» را برای حذف مخالفان خود به کار می‌بردند.

مجازات اعدام به‌عنوان یکی از شدیدترین مجازات‌هاست که ضمن آن حق زندگی از انسانی گرفته می‌شود. در پی به چالش کشیدن مجازات اعدام به عنوان قتل عمد توسط روانشناسان اجتماعی، فلاسفه، فعالان حقوق بشر و روانشناسان تربیتی، سازمان ملل متحد قطعنامه‌هایی را برای توقف مجازات اعدام در سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ تصویب کرد. در قطعنامه‌های سازمان ملل تاکید شده است که هر انسانی دارای حق حیات و حقوق دیگر است و سیستم قانون‌گذاری حق گرفتن زندگی هیچ فردی را ندارد ولو اینکه آن فرد مجرم باشد.

همچنین، دومین پروتکل الحاقی میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی، با هدف لغو مجازات اعدام (پروتکل) تنها معاهده بین‌المللی با محدودیت جهانی است که اعدام‌ها را ممنوع کرده و لغو کلی مجازات اعدام را پیش‌بینی کرده است. این متن، ضمیمه‌ی میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی سازمان ملل متحد به(۱) (ICCPR)در سال ۱۹۸۹، از دولت‌هایی که آن را تصویب کرده‌اند می‌خواهد که به طور قطعی از مجازات اعدام صرف نظر کنند. (۲)

تلاش‌های بشردوستانه در مخالفت با اعدام و پیشگیری از تکرار خشونت سبب شده تا مجازات اعدام در بسیاری از کشورهای جهان لغو شده و دیگر اجرا نشود. با این حال هنوز هستند کشورهایی که مجازات اعدام با شدت‌وحدت هرچه بیشتر در آن‌ها اجرا می‌شود.

بر اساس گزارش سازمان عفو بین‌الملل در سال ۲۰۱۹ میلادی ۸۶ درصد کل اعدام‌ها بدون در نظر گرفتن کشور چین در چهار کشور ایران، عربستان سعودی، عراق و مصر انجام شده است(۳). عفو بین‌الملل در گزارش سال ۲۰۰۰ اعلام کرده است که جمهوری اسلامی ایران با ۹ مورد، بیشترین اعدام زنان را داشته و پس از آن مصر با چهار مورد، عربستان سعودی با دو مورد و عمان با یک مورد قرار دارند. لازم است گفته شود که گزارش سازمان عفو بین‌الملل بر اساس آمار ثبت شده است و آمار دقیق اعدامی‌ها به‌دلیل پنهان‌کاری حکومت در دسترس نیست. با این وجود باز هم ایران بالاترین اعدام زنان را در سال ۲۰۲۰ داشته است.( ۴)

علاوه بر این در دوران ریاست جمهوری روحانی تعداد  زنان اعدام شده به ۱۰۶ نفر رسید. (۵)

اعدام زنان سیاسی است
مساله‌ی اعدام زنان به دلایل سیاسی، دینی و مذهبی ابعاد تاریخی و جهانی دارد که در این مقاله صرفاً اعدام زنان در ایران به‌ویژه زنان سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است. شاید بتوان از اعدام قره‌العین به دلیل سیاسی- مذهبی به عنوان اولین اعدام زن که ثبت شده یاد کرد. حضور قره‌العین در گردهمایی بدشت و سخنرانی کردن بدون روبنده و دفاع وی از آزادی زنان برای مجرم شناختن وی کافی بود. سرانجام در سال ۱۸۵۲ میلادی با حکم دو مجتهد ارشد، درحالی که ۳۵ سال داشت محکوم به اعدام شد.

سنگسار یکی از وحشیانه ترین انواع اعدام است که توام با شکنجه منجر به مرگ است و اغلب در مورد زنان متاهل اجرا می‌شود که با مرد دیگری جز همسر خود رابطه داشته باشند. البته در موارد بسیاری حتی زنان مجرد را به جرم داشتن رابطه خارج از ازدواج سنگسار کرده‌اند. در این رابطه آماری در دسترس نیست ولی پیش از انقلاب ۵۷ وجود داشته و در سال‌های اولیه روی کار آمدن حکومت اسلامی در ایران مجازات سنگسار شدت گرفت. مبارزات پیگیرانه فعالان جنبش زنان برای توقف سنگسار سبب شد تا این حکم دوران بربریت متوقف شود.

با ورود زنان به عرصه‌ی مبارزات اجتماعی و سیاسی، زندانی شدن، تبعید و اعدام زنان زیر عنوان جرایم سیاسی به امری عادی بدل شد. از راضیه غلامی شعبانی عضو فرقه‌ی دموکرات آذربایجان و حزب توده ایران به عنوان اولین زن زندانی سیاسی در دوران پهلوی نام برده می‌شود که زندان، شکنجه و تبعید را تجربه کرد. فخرآفاق پارسا مادر فرخرو پارسا مدیر مسئول جهان زنان (۶)بود،که نخستین زن روزنامه‌نگار در تاریخ ایران است که تبعید شده ‌است.
فعالیت زنان در گروه‌های سیاسی در دوران پهلوی به‌ویژه در دهه‌ی پنجاه خورشیدی اوج گرفت و زنان دانشجو، کارگر، معلم و کارمند جذب گروه‌های سیاسی شدند، که روش مبارزه‌ی مسلحانه پیش گرفته بودند؛ همچون سازمان چریک‌های فدایی خلق و نیز سازمان مجاهدین خلق که گروهی مذهبی با مشی مسلحانه بودند. البته زنان بسیاری نیز جذب گروه‌های چپ مانند سازمان نوید و حزب توده ایران شدند که مخالف مشی مسلحانه بودند. با این حال هرکس در گروه‌های سیاسی و احزاب مخالف حکومت فعالیت داشت در معرض خطر بازداشت، زندان شکنجه و احتمالاً اعدام بود. عده‌ای از زنان فعال سیاسی یا در خانه‌های تیمی و یا در درگیری‌های خیابانی کشته شدند. وضعیت زنانی که بازداشت می‌شدند بسیار دردناک بود به‌طوری‌که برخی از آنها در بازداشت و زیر شکنجه کشته شدند.

منصور بازرگان از جمله زندانیان آزاد شده در ماه‌های آخر حکومت پهلوی در مصاحبه‌ای با روزنامه‌ی کیهان بهمن ۵۷ چنین می‌گوید: «فاطمه امینی نخستین زن مجاهد بود که در زیر شکنجه به شهادت رسید. ماموران ساواک برای آنکه بتوانند از او اعتراف بگیرند برادرش «مرتضی امینی» را دستگیر کردند و خواهر و برادر را جلو یکدیگر شکنجه کردند. شکنجه‌های فاطمه ۵ ماه ادامه داشت و در این مدت تمام بدن او را سوزاندند. طوری که نخاع او از شدت سوختگی آسیب دید و فلج شد.» (۷)

پس از انقلاب ۵۷ زندانیان سیاسی که روی شانه‌های مردم از زندان آزاد شده بودند بار دیگر در حکومت جمهوری اسلامی به زندان افکنده شدند و برخی از آن‌ها اعدام شدند که شماری از آن‌ها زنان بودند. ماشین اعدام در جمهوری اسلامی با اعدام برخی از سران حکومت پهلوی در پشت بام مدرسه رفاه آغاز شد. خلخالی که به دستور خمینی «حاکم شرع» شده بود هیچ ضابطه‌ی قضایی و قانونی برای اعدام نمی‌شناخت. یکی از اعدام‌هایی که به حکم خلخالی انجام شد، اعدام دکتر فَرُّخ‌رو پارسا وزیر آموزش و پرورش و اولین وزیر زن ایران روز ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ بود. او را به جرم «حیف‌ومیل‌ و غارت بیت‌المال و اشاعه فساد و فحشا در فرهنگ مملکت با به‌کارگماردن افراد هرزه در سمت‌های مهم وزارتی و ترتیب‌دادن اردوگاه‌های اختلاطی و زیر پاگذاشتن اخلاق اسلامی» اعدام کردند. اتهاماتی که به وی وارد شد اثبات نشد و برخی نیز چون اردوگاه مختلط در زمره‌ی جرم نیست. زن بودن جرم اصلی فرخ‌رو پارسا بود.

فرخ‌رو پارسا اولین زن وزیر در ایران و یکی از مدافعان حقوق زنان وصیت‌نامه‌ی کوتاه خود که دفاعیه‌ای مبنی بر بی‌گناهی اوست به این نکته اشاره می‌کند که: «دادگاه بین زنان و مردان تفاوت زیادی می‌گذارد» وی در وصیت‌نامه‌ی خود در آخرین دقایق زندگی می‌گوید: «وصیتی ندارم زیرا که اموال زیادی ندارم و آنچه دارم مصادره شده است، به کسی بدهی ندارم و اگر از کسی طلب دارم خود داند که آن را به فرزندان من بدهد. می‌دانم و وجدانم راضی است که گناهانی که در کیفرخواست به من نسبت داده شده و مواردی که ذکر شده مرتکب نشده‌ام. جانماز مرا که تسبیح و حلقه و ساعت من نیز در آن است به همسرم بدهید که به دخترم بدهد. دادگاه بین زنان و مردان تفاوت زیادی می‌گذارد که امیدوارم آتیه برای زنان ایران بهتر از این باشد. پولی را که در زندان دارم بین زندانیان قسمت کنید.»

زنان با مردان در شکنجه شدن و اعدام برابرند
اعدام و شکنجه‌ی زنان اما به دکتر فرخ‌رو پارسا ختم نشد بلکه جمهوری اسلامی در صدر آمار از نظر اعدام زنان قرار گرفت. پس از انقلاب همان‌طور که اشاره شد زنان بسیاری جذب گروه‌های سیاسی شدند. فعالیت بسیاری از زنانی که زندانی شدند در حد خواندن یا فروش نشریات حزب یا سازمانی بود که عضو یا سمپات آن بودند و به همین دلیل ساده برخی از زنان بهترین سال‌های عمر خود را در زندان‌های جمهوری اسلامی سپری کردند. در دهه‌ی ۶۰ شمسی در ایران زنان بسیاری از گروه‌های چپ و مذهبی چون مجاهدین خلق شکنجه و اعدام شدند.

بسیاری از زنانی که در دهه‌ی شصت اعدام و یا به حبس‌های طولانی مدت محکوم شدند، هرگز در هیچ مبارزه‌ی مسلحانهای شرکت نکرده بودند. اما در طی مراحل بازجویی زنان همچون مردان شکنجه شدند و در محاکمه‌هایی که هیچ شباهتی به دادگاه نداشت بدون داشتن حق وکیل مدافع به عنوان مفسد فی‌الارض، مرتد، محارب یا ضد انقلاب، زندانی، تحت شکنجه و به شدیدترین شکل مجازات شدند.

همچنین؛ در جریان قتل عام زندانیان سیاسی تابستان ۶۷ زنانی که حکم زندان داشتند و یا محکومیت‌شان تمام شده بود همچون مردان توسط هیئت مرگ محکوم به اعدام شدند درحالی‌که بسیاری از آن‌ها اعضا یا هواداران ساده‌ی سازمان مجاهدین خلق بودند که هرگز دستشان به اسلحه نخورده بود. آمار دقیقی از تعداد زنان اعدام شده در دهه‌ی شصت و به‌ویژه در تابستان ۶۷ در دست نیست زیرا هنوز جعبه‌ی سیاه و زوایای تاریک و پنهان کشتار زندانیان سیاسی در دست جمهوری اسلامی است تا روزی که ابعاد این فاجعه روشن شود.

با این حال شهادت جان به‌دربرده از زندان‌های جمهوری اسلامی حاکی از این واقعیت است که در شکنجه و اعدام زنان، جمهوری اسلامی چیزی کم نگذاشته است و با زنان همچون هتمایان مرد و گاه شدیدتر در زندان‌ها رفتار شده است.

دکتر نورالدین کیانوری، دبیر اول کمیته‌ی مرکزی حزب توده ایران، در نامه‌ای به خامنه‌ای با شرح شکنجه‌‌های زندان جمهوری اسلامی، همچون شلاق زدن‌ها، دستبند قپانی و آویزان کردن زندانیان سیاسی گفته است که: «فشار شکنجه‌ها شدیدتر از دوران ساواک بود».

او در این نامه نوشت: «مرا به اطاق شکنجه بردند. مریم همسرم را که چشمش را بسته و دهانش را با دستمالی که در آن فرو کرده بودند، بسته بودند، روی تخت شلاق خوابانده و دهان مرا هم ‌گرفتند و در برابر چشم من به پای لخت او شلاق زدن را آغاز کردند. پس از نشان دادن این منظره، مرا به پشت در سلول شکنجه‌‌گاه بردند و به زمین نشاندند و از من اعتراف می‌خواستند تا شلاق زدن به پای همسرم را که من صدای ضربات شلاق و ناله‌ی همسرم را می‌شنیدم، پایان دهند.»

حکومت جمهوری اسلامی در ایران از اعدام به عنوان ابزاری برای سرکوب مخالفان و ایجاد رعب و وحشت استفاده کرده است. زندانی کردن فعالان مدنی، روزنامه‌نگاران، فعالان حقوق زنان، فعالان حقوق کودکان کار، طرفداران محیط زیست، وکلا، دانشجویان، دادخواهان، فعالان کارگری و سندیکایی در جمهوری اسلامی همچنان در صدر اخبار روزانه‌ی رسانه‌ها است.

تبعیض گسترده با محوریت جنسیت، و زن‌ستیزی در نظام جمهوری اسلامی نه‌تنها زنان را در معرض اشکال مختلف نابرابری‌های ساختاری قرار داده، بلکه گاه تشدید مجازات را نیز به‌همراه دارد. برای مثال در جرایم عادی امکان دفاع مشروع برای زنانی که مورد تجاوز و خشونت قرار می‌گیرند گرفته شده و زنان ناچار به سکوت در برابر تجاوز می‌شوند. کم نیستند زنانی که  برای دفاع از حیثیت خود مرتکب قتل فرد متجاوز شدند و اعدام شدند. یکی از نمونه‌های بارز آن اعدام ریحانه جباری دختر ۱۹ ساله‌ای است که به‌رغم تلاش نهادهای حقوق بشر بین‌المللی قربانی قوانین زن‌ستیز جمهوری اسلامی شد.

هم‌اکنون زنان بسیاری تنها به جرم حق‌طلبی و فعالیت‌های بشردوستانه در زندان هستند. زینب جلالیان با حکم «حبس ابد» از سال ۸۶ و مریم اکبری منفرد با حکم ۱۵ سال زندان، از دی‌ ماه ۸۸ در زندان‌های مختلف ایران دوران محکومیت خود را سپری می‌کنند. هدف جمهوری اسلامی  از صدور حکم‌های طولانی مدت و اعدام ایجاد جو ترس و وحشت در جامعه و سرکوب هرگونه جنبش مدنی و سیاسی و خاموش کردن صدای اعتراضات مردم است.

در سال‌های اخیر صدای اعتراض به صدور احکام اعدام و دادخواهی فراگیرتر شده و اعتراض میلیون‌ها تن به حکم اعدام نوید افکاری در شبکه‌های اجتماعی، درخواست توقف حکم اعدام سه تن از معترضان دی‌ماه ۱۳۹۶ نمونه‌ای از کنشگری مردم در توقف احکام اعدام است.

تلاش خانواده‌ها و پافشاری آن‌ها بر امر دادخواهی سبب شده است تا برخی از شخصیت‌ها، سازمان‌ها و ارگان‌های بین‌المللی مانند سازمان ملل متحد، سازمان عفو بین‌الملل، گزارشگر ویژه سازمان ملل برای نظارت بر وضعیت حقوق‌بشر در ایران و شماری از سازمان‌های غیردولتی دارای رتبه‌ی مشورتیِ ملل متحد، به قتل‌عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ اشاره کرده و آن را محکوم کنند.

مهر ماه ۱۴۰۰

منابع:
۱-
The International Covenant on Civil and Political
۲-

https://www.ohchr.org/en/professionalinterest/pages/2ndopccpr.aspx

۳-
https://deathpenaltyinfo.org/policy-issues/international/executions-around-the-world

۴-
https://www.amnesty.org/en/latest/press-release/2021/04/death-penalty-in-2020-facts-and- figures/

۵-

https://fa.iran-hrm.com/   اعدام-زنان-در-ایران-اعدام-یک-زندانی-زن/

۶ -جهان زنان مجله‌ای ویژه حقوق زنان و آموزش آنان بود که فخرآفاق پارسا به سال ۱۳۰۰شمسی در مشهد چاپ آن را آغاز کرد و بعد انتشارآنرا در تهران ادامه داد.

۷ – گزارش از شکنجه در زندان‌های شاه ، روزنامه کیهان بیست وهفتم بهمن ماه ۱۳۵۷ شماره ۱۰۶۳۸

https://akhbar-rooz.com/?p=128702 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x