۵ آبان ۱۴۰۰، آرامش دوستدار، در شهر کلن (آلمان) درگذشت. او متولد ۲ خرداد ۱۳۱۰ بود. در خانوادهای بادیانت بهایی رشد کرده بود، اما خود باورمند نبود. اعضای خانواده متجدد و فرهنگدوست بودند و با روشنفکران عصر خود در تهران در رابطهی نزدیک قرار داشتند. آرامش دوستدار کتابخوان بار آمد. در درس ادبیات مدتی آموزگارش جلال آل احمد بود. این دو بعداً رابطه با همدیگر را حفظ کردند.
به گزارش زمانه، آرامش دوستدار در سال ۱۳۳۷ برای تحصیل به آلمان رفت و در آنجا رشته اصلی تحصیلی خود را فلسفه انتخاب کرد؛ روانشناسی و دینشناسی تطبیقی رشتههای فرعی انتخابی او بودند. سرانجام از دانشگاه بُن با رسالهای درباره نیچه دکترا گرفت. پس از آن به تهران بازگشت و در دانشگاه تهران استخدام شد. از ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۸ فلسفه تدریس کرد. با “انقلاب فرهنگی” اخراج شد و مجبور شد کشور را ترک کند. او دوباره به آلمان بازگشت و با همسر آلمانیاش، دورتئا، در شهر کلن آلمان اقامت گزید.
در ایران مقالههایی از او چاپ شد و کتابی با عنوان “ملاحظات فلسفی در دین و علم” (نشر آگه، تهران، ۱۳۵۹). در این کتاب او دین را با ناپرسایی آن مشخص کرد. همین نکته اساس انتقاد از فرهنگ دینی در آثاری شد که بعداً در آلمان نوشت. در آنها به نقد فرهنگ دینی پرداخت، از این زاویه که ناپرسا است، و چون ناپرسا است، نمیاندیشد. نقد فرهنگ دینی با انتشار مقالاتی در نشریه “الفبا” (۱۳۶۳-۱۳۶۱، شماره ۱ تا ۵) شروع شد که به همت غلامحسین ساعدی در پاریس منتشر میشد. این مقالهها به دلیل موضوع و زبانشان جلب توجه کردند. بعداً آنها در قالب کتاب “امتناع تفکر در فرهنگ دینی” (چاپ اول، پاریس ۱۳۸۳) درآمدند. “درخششهای تیره” (پاریس، ۱۳۷۰)، “خویشاوندی پنهان” (کلن، ۱۳۸۷) و “زبان و شبهزبان، فرهنگ و شبهفرهنگ” (کلن، ۱۳۹۷) از دیگر آثار او هستند.