ورای جنگ شناختی/روانی ناتو: “نبردی برای تسخیر مغز شما”پروژه تسلیحاتی جدید غرب – مانتلی ریویو، ترجمه: راحله طارانی

تا همین اواخر، ناتو جنگ را به پنج حوزه عملیاتی مختلف تقسیم کرده بود: هوا، زمین، دریا، فضا و سایبری. اما با توسعه راهبردهای جنگ شناختی، ائتلاف نظامی ناتو در حال بحث بر روی یک سطح جدید، حوزه ششم است: حوزه انسانی. در تحقیقی با هزینه و حمایت  ناتو در سال ۲۰۲۰، این شکل جدید جنگ به وضوح توضیح داده شده است: “در حالی که اقدامات انجام شده در پنج حوزه به منظور تأثیرگذاری بر حوزه انسانی انجام می شود، هدف جنگ شناختی (cognitive warfare)  این است که همه را به یک سلاح تبدیل کند.”

پیمان نظامی آتلانتیک شمالی ناتو NATO مشغول سرمایه گذاری روی شکل توسعه یافته ای از روش های جنگاوری است که این ائتلاف نظامی آن را “نبرد برای (تسخیر) مغز” می خواند: “battle for the brain”

پیمان نظامی ناتو به رهبری ایالات متحده روش های نوینی از جنگ های چند وجهی علیه دشمنان خود ساخته خویش، امتحان کرده است؛ از جمله جنگ اقتصادی، جنگ سایبری، جنگ اطلاعاتی و جنگ روانی. و حالا ناتو به سوی یک شیوه کاملا جدید پیش می رود و در چرخش برای توسعه یک نبرد تازه ایست که آن را “جنگ شناختی” می خواند. روش جدیدی  که “سلاح سازی علوم مربوط به (تسخیر) مغزها” توصیف می شود: شامل “هک کردن افراد” با بهره برداری علومی که “آسیب پذیری های مغز انسان” را نمایان می کنند، به منظور اجرای یک “مهندسی و مدیریت اجتماعی” ماهرانه تر و پیچیده تر.

تا همین اواخر، ناتو جنگ را به پنج حوزه عملیاتی مختلف تقسیم کرده بود: هوا، زمین، دریا، فضا و سایبری. اما با توسعه راهبردهای جنگ شناختی، ائتلاف نظامی ناتو در حال بحث بر روی یک سطح جدید، حوزه ششم است: حوزه انسانی.

در تحقیقی با هزینه و حمایت  ناتو در سال ۲۰۲۰، این شکل جدید جنگ به وضوح توضیح داده شده است:

“در حالی که اقدامات انجام شده در پنج حوزه به منظور تأثیرگذاری بر حوزه انسانی انجام می شود، هدف جنگ شناختی (cognitive warfare)  این است که همه را به یک سلاح تبدیل کند.”

“مغزانسانها  میدان نبرد قرن بیست و یکم خواهد بود.” این گزارش تاکید می کند: “انسان ها حوزه مورد مناقشه هستند” و “تضادهای آینده احتمالاً در ابتدا از نظر دیجیتالی و سپس از نظر فیزیکی در نزدیکی مراکز قدرت سیاسی و اقتصادی بین مردم رخ خواهد داد.”

در حالی که این کار تحقیقی مورد حمایت ناتو اصرار می کند که این مطالعه در مورد جنگ شناختی برای اهداف دفاعی طراحی شده است،  ولی به طور ضمنی اعتراف می کند که ائتلاف نظامی ناتو  در حال توسعه تاکتیک‌های تهاجمی است:

” آسیب‌پذیراصلی، انسان است و باید آن را پذیرفت تا نه تنها از سرمایه‌های انسانی ناتو محافظت کنیم، بلکه بتوانیم از آسیب‌پذیری‌های دشمنانمان هم  بهره ببریم”.

در یک افشای هراس آور، این گزارش به صراحت گفت که “هدف جنگ شناختی آسیب رساندن به جوامع است و نه فقط ارتش”.

با توجه به اینکه کل جمعیت غیرنظامی مد نظر ناتو است، این گزارش تاکید می کند که ارتش های غربی باید بیشتر با دانشگاهها همکاری کنند تا علوم اجتماعی و علوم انسانی را به سلاح تبدیل کنند، و به متحدین خود کمک کنند تا ظرفیت های جنگ شناختی خود را توسعه دهند.

کار تحقیقی ناتو این پدیده را به عنوان “نظامی کردن علوم مربوط به مغز” توصیف کرد. اما واضح است  که توسعه جنگ شناختی ناتو منجر به نظامی شدن تمام جنبه های جامعه انسانی و روانشناسی، ازنزیکترین و  صمیمی ترین روابط اجتماعی گرفته تا خود ذهن، خواهد شد.

آنچنان نظامی سازی همه جانبه جامعه، ایی  در لحن پارانوئیدی گزارش ناتو منعکس شده است، که به طرز شومی  هشدار می دهد که “یک ستون پنجم تعبیه شده در همه ما  بدون اطلاعمان، وجود دارد که مطابق نقشه های یکی از رقبای ما رفتار می کند”. به ادعای این مطالعه، چین و روسیه ، یعنی همان «رقبا» ظاهراً از آگاهی مخالفان غربی سوء استفاده می‌کنند..

به عبارت دیگر، این سند نشان می‌دهد که شخصیت‌های لیبرال کارتل نظامی ناتو، جمعیت داخلی خود را به عنوان یک تهدید می‌بینند، و از غیرنظامیان می‌ترسند چون ممکن است  سلول‌های خواب بالقوه چینی یا روسی باشند، «ستون‌های پنجم»  مفتضحی که ثبات «دموکراسی‌های غربی» را به چالش می کشند

توسعه اشکال جدید جنگ هایبریدی  ناتو در زمانی صورت می‌گیرد که کمپین‌های نظامی کشورهای عضو، جمعیت داخلی را در سطح بی سابقه ای هدف قرار می‌دهند..

 یک شهروند اتاوا در سپتامبر امسال گزارش داد که فرماندهی عملیات مشترک ارتش کانادا از همه‌گیری کووید-۱۹ برای به راه انداختن یک جنگ اطلاعاتی علیه جمعیت داخلی خود استفاده کرد و تاکتیک‌های تبلیغاتی را بر روی غیرنظامیان کانادایی آزمایش کرد.

گزارش‌های داخلی ناتو حاکی از آن است که این افشاگری فقط حدی سطحی از تکنیک‌های جدید جنگی غیرمتعارف را که ارتش‌های غربی در سرتاسر جهان به کار می‌برند را پوشش می دهد..

کانادا میزبان “«چالش نوآوری ناتو» در زمینه جنگ شناختی Cognitive warfareاست

ناتو دو بار در سال یک رویداد (کمپین) تبلیغاتی /”سخنرانی برای فروش ایده” برگزار می کند که آن را به عنوان “چالش نوآوری” نامگذاری می کند. این کمپین ها – یکی در بهار و دیگری در پاییز، توسط کشورهای عضو به تناوب  برگزار می شوند – از شرکت ها، سازمان ها و محققان خصوصی می خواهند تا به توسعه تاکتیک ها و فناوری های جدید برای اتحاد نظامی  یاری رسانند.

چالش‌های “مخزن کوسه ‌مانند ” این چنینی منعکس‌کننده نفوذ غالب ایدئولوژی نئولیبرال در ناتو است، زیرا شرکت‌کنندگان بازار آزاد، مشارکت‌های دولتی و خصوصی را با وعده جوایز نقدی برای پیشبرد دستور کار مجتمع نظامی-صنعتی بسیج می‌کنند.

چالش نوآوری پاییز ۲۰۲۱  ناتو به میزبانی کانادا برگزار شد و عنوان آن “تهدید نامرئی: ابزارهای مقابله با جنگ شناختی” بود. .

دولت کانادا در بیانیه رسمی خود درباره این چالش نوشت: “جنگ شناختی نه تنها به دنبال تغییر آنچه مردم فکر می‌کنند، است، بلکه نحوه عمل آنها را نیز تغییر می‌دهد. “

“حملات علیه حوزه شناختی شامل ادغام قابلیت های سایبری، اطلاعات درست/نادرست و قابلیت های مهندسی و مدیریت روانشناختی، اجتماعی است.” 

بیانیه مطبوعاتی اتاوا در این رابطه  ادامه  می دهد:

جنگ شناختی ذهن را به عنوان فضا و میدان  نبرد و حوزه مورد بحث قرار می دهد. هدف آن ایجاد ناهماهنگی، القای روایت های متضاد، قطبی کردن افکار و رادیکال کردن گروه ها است. جنگ شناختی می‌تواند افراد را برانگیزد تا به شیوه‌هایی عمل کنند که می‌تواند یک جامعه منسجم را مختل کند یا از هم بپاشد.

مقامات نظامی کانادایی تحت حمایت ناتو در یک نشست  به بحث  در مورد  جنگ شناختی می پردازند

یک گروه حمایتی به نام انجمن ناتو کانادا، ناوک  NATO Association of Canada (NAOC) بسیج شده است تا از این چالش نوآوری حمایت کند، که  با پیمانکاران نظامی همکاری نزدیکی دارد تا بخش خصوصی را برای سرمایه گذاری در تحقیقات بیشتر به نمایندگی از ناتو – ونهایتا” به آن  جذب ترغیب کند.

 اگر چه ظاهرا” این گروه  یک سازمان غیردولتی مستقل است،  ماموریت آن ترویج ناتو است و در وب سایتش اعلام کرده است که به روابط قوی خود با دولت کانادا از جمله امور جهانی کانادا و وزارت دفاع ملی آن  به خود می بالد.

به عنوان بخشی از تلاش های خود برای ترویج چالش نوآوری ناتو در کانادا، ناوک یک میزگرد در مورد جنگ شناختی در  پنجم اکتبر امسال برگزار کرد.

فرانسوا دو کلوزل François du Cluzel ، محققی که مطالعه قطعی ۲۰۲۰  تحت حمایت ناتو در مورد جنگ شناختی را نوشته است، در کنار افسران نظامی کانادایی تحت حمایت ناتو در این رویداد شرکت کرد.

این  گفتگوی پانل توسط رابرت بینز(Robert Baines)، رئیس انجمن ناتو کانادا نظارت شد و توسط گاریک نگایی(Garrick Ngai) ، مدیر بازاریابی در صنعت تسلیحات که به عنوان مشاور وزارت دفاع ملی کانادا و معاون رئیس جمهور و مدیر فعالیت می کند، مدیریت شد.

بینز این رویداد را افتتاح کرد و خاطرنشان کرد که  شرکت کنندگان در جلسه در مورد “جنگ شناختی و حوزه جدید رقابت، “جایی که بازیگران دولتی و غیردولتی قصد دارند بر آنچه مردم فکر می کنند و چگونه عمل می کنند” بحث  خواهند کرد. او همچنین با خوشحالی به “فرصت های سودآور برای شرکت های کانادایی” که چالش نوآوری ناتو وعده داده بود، اشاره کرد.

محقق ناتو جنگ شناختی را ” روشهای آسیب رساندن به مغز” توصیف می کند

پانل ۵ اکتبر با فرانسوا دو کلوزل،(François du Cluzel)  یک افسر نظامی سابق فرانسوی که در سال ۲۰۱۳ به ایجاد مرکز نوآوری ناتو (iHub) کمک کرد، آغاز شد؛ دو کلوزل از آن زمان تاکنون, آن پایگاه در نورفولک، ویرجینیا  را مدیریت می کند.

اگرچه iHub به دلایل قانونی در وب سایت خود اصرار دارد که “نظرات بیان شده در این پلت فرم دیدگاه ناتو یا هر سازمان دیگری را  نمایندگی نمیکند، این سازمان توسط فرماندهی ائتلاف تبدیل (ACT) حمایت می شود، که به عنوان یکی از دو فرماندهی استراتژیک در راس ساختار فرماندهی نظامی ناتوتعریف شده است.

بنابراین، مرکز نوآوری به عنوان نوعی مرکز تحقیقاتی داخلی ناتو یا اتاق فکر عمل می کند. تحقیقات آن لزوماً سیاست رسمی ناتو نیست، اما مستقیماً توسط ناتو حمایت و نظارت می شود.

در سال ۲۰۲۰، فرمانده عالی تحول ناتو (SACT) دو کلوزل را به عنوان مدیر iHub مأمور کرد تا یک مطالعه شش ماهه در مورد جنگ شناختی انجام دهد.

دو کلوزل تحقیقات خود را در پانل اکتبر امسال خلاصه و ارائه کرد. او سخنان خود را با اشاره به این که جنگ شناختی “در حال حاضر یکی از داغ ترین موضوعات ناتو است” آغاز کرد. آنچه  “در سال های اخیر به یک اصطلاح تکراری در اصطلاحات نظامی تبدیل شده است.”

 دو کلوزل فرانسوی تاکید کرد که استراتژی جنگ شناختی “در حال حاضر توسط فرماندهی او در نورفولک، ایالات متحده آمریکا در حال توسعه است.”

مدیر مرکز نوآوری ناتو با ارائه پاورپوینت صحبت می کرد و با یک اسلاید تحریک آمیز که جنگ شناختی را به عنوان “نبردی برای مغز” توصیف می کرد، شروع  کرد.

دو کلوزل گفت: «جنگ شناختی مفهوم جدیدی است و در حوزه اطلاعات شروع می شود، که نوعی جنگ ترکیبی است. “با یک هایپر کانکتیویتی (اتصال بیش ازحد) آغاز میشود. چون همه تلفن همراه دارند.”  او ادامه داد.

“با اطلاعات شروع می شود زیرا اطلاعات را می توانیم  سوخت جنگ شناختی در نظر بگیریم. اما بسیار فراتر از اطلاعات است، که یک عملیات مستقل است – جنگ اطلاعاتی یک عملیات مستقل است.”.

دو کلوزل توضیح داد که جنگ شناختی با شرکت های فناوری بزرگ و نظارت انبوه همپوشانی دارد، زیرا “همه چیز در مورد استفاده از داده های بزرگ است:”.

“ما هر جا که می رویم داده تولید می کنیم. هر دقیقه، هر ثانیه که می رویم، آنلاین می شویم. و استفاده از این داده ها برای شناخت بهتر آدمها  و استفاده از آن دانش برای تغییر طرز فکرشان بسیار آسان است.”

طبعا”، محقق ناتو ادعا کرد که “دشمنان” خارجی، متجاوزان فرضی هستند که از جنگ شناختی استفاده می کنند. اما در همان زمان، او به صراحت اعلام کرد که اتحاد نظامی غرب در حال توسعه و گسترش تاکتیک های خود است..

دو کلوزل جنگ شناختی را «هنر استفاده از فناوری‌ها برای تغییر شناخت اهداف انسانی» تعریف کرد.

او خاطرنشان کرد که این فناوری‌ها شامل حوزه‌های NBIC  نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی، فناوری اطلاعات و علوم شناختی هستند. او گفت که در مجموع، “نوعی کوکتل بسیار خطرناک می سازد که می تواند مغز را بیشتر دستکاری کند.” 

دو کلوزل در ادامه توضیح داد که روش جدید و عجیب و غریب حمله «بسیار فراتر از» جنگ اطلاعاتی یا عملیات روانی (روانی) است.

او گفت: “جنگ شناختی فقط مبارزه با آنچه فکر می کنیم نیست، بلکه مبارزه با طرز فکر ما است و اگر بتوانیم طرز فکر مردم را تغییر دهیم. این بسیار قدرتمندتر است و بسیار فراتر از اطلاعات [جنگ] و روانی است، دی کلوزل ادامه داد:

“بسیار مهم است که درک کنیم که این یک بازی بر روی دستگاه  شناختی و ادراک  ما است، در روشی که مغز ما اطلاعات را پردازش می کند و آنها را به دانش تبدیل می کند، نه بازی بر روی اطلاعات یا جنبه های روانشناختی مغز ما. این نه تنها اقدامی در برابر آنچه می اندیشیم، بلکه اقدامی علیه طرز فکر ما، شیوه پردازش اطلاعات و تبدیل آن به دانش است.

“به عبارت دیگر، جنگ شناختی فقط یک کلمه دیگر نیست، نام دیگری برای جنگ اطلاعاتی است. این جنگی است با پردازنده فردی ما، مغز ما.”

محقق ناتو تاکید کرد که “این برای ما در ارتش بسیار مهم است”، زیرا “این پتانسیل را دارد که با توسعه سلاح های جدید و راه های آسیب رساندن به مغز، علوم اعصاب و فناوری را در بسیاری از رویکردهای مختلف درگیر کند.” برای تأثیرگذاری بر اکولوژی انسانی… زیرا همه می‌دانید که تبدیل یک فناوری غیرنظامی به نظامی بسیار آسان است.”

در مورد اینکه اهداف جنگ شناختی چه کسانی می توانند باشند، دو کلوزل فاش کرد که همه ؛ و همه روی میز هستند.

او گفت: «جنگ شناختی، از فرد گرفته تا دولت ها و سازمان های چند ملیتی، را در بر می گیرد و دامنه جهانی دارد.

میدان عمل آن جهانی است و هدف آن به دست گرفتن کنترل انسان، غیرنظامی و همچنین نظامی است. وی خاطرنشان کرد: بخش خصوصی منافع مالی در پیشبرد تحقیقات جنگ شناختی دارد.

سرمایه گذاری های گسترده جهانی که در علوم اعصاب بکار گرفته شده است  نشان می دهد که حوزه شناختی احتمالاً یکی از میدان های نبرد آینده خواهد بود.

دو کلوزل گفت که توسعه جنگ شناختی به طور کامل درگیری های نظامی را آنطور که ما می شناسیم تغییر می دهد و “سومین بعد اصلی رزمی را به میدان نبرد مدرن اضافه می کند: به بعد فیزیکی و اطلاعاتی اکنون یک بعد شناختی اضافه شده است.”

این «فضای رقابت جدیدی را، فراتر از آن چیزی که پنج حوزه عملیات – یا زمین، دریا، هوا، سایبری و حوزه فضایی نامیده می‌شود، ایجاد می‌کند. جنگ در عرصه شناختی طیف وسیع تری از فضاهای نبرد را بسیج می کند تا ابعاد فیزیکی و اطلاعاتی بتواند بکار گیرد.”

به طور خلاصه، خود انسان ها در کنار زمین، دریا، هوا، سایبر و فضای بیرونی، حوزه جدید مورد مناقشه در این شیوه جدید جنگ ترکیبی هستند.

کار تحقیقی ناتو در مورد جنگ شناختی درباره  یک “ستون پنجم تعبیه شده” هشدار می دهد

مطالعه ای که فرانسوا دو کلوزل، مدیر مرکز نوآوری ناتو، از ژوئن تا نوامبر ۲۰۲۰ انجام داد، توسط کارتل نظامی  تبدیل و تغییر (the military cartel’s Allied Command Transformation) حمایت شد و به عنوان یک گزارش پی دی اف  45 صفحه ای در ژانویه ۲۰۲۱ منتشر شد.

این سند دلخراش نشان می دهد که چگونه جنگ معاصر به نوعی مرحله دیستوپیایی رسیده است که زمانی فقط در داستان های علمی تخیلی قابل تصور بود. در این گزارش تاکید شد: ماهیت جنگ تغییر کرده است.

اکثر درگیری های کنونی زیر آستانه تعریف سنتی پذیرفته شده جنگ باقی می مانند، اما اشکال جدیدی از جنگ ظهور کرده اند، مانند جنگ شناختی، و این  در حالیست  که اکنون ذهن انسان به عنوان حوزه جدیدی از جنگ در نظر گرفته می شود.

برای ناتو، تحقیق در مورد جنگ شناختی فقط دفاعی نیست. همچنین بسیارتعارضی است.

در گزارش دو کلوزل به وضوح آمده است: «توسعه قابلیت‌هایی برای آسیب رساندن به توانایی‌های شناختی حریفان یک ضرورت خواهد بود.

“به عبارت دیگر، ناتو باید توانایی محافظت از فرآیند تصمیم گیری خود و مختل کردن روند تصمیم گیری دشمن را به دست آورد”

و هر کسی می‌تواند هدف این عملیات‌های جنگ شناختی باشد: «هر استفاده‌کننده از فناوری‌های اطلاعاتی مدرن یک هدف بالقوه است. این گزارش کل سرمایه انسانی یک کشور را هدف قرار می دهد.

گزارش تحقیقی ادامه می دهد: “همچنین اجرای بالقوه یک جنگ شناختی برای تکمیل یک درگیری نظامی، می‌تواند به تنهایی انجام شود، بدون اینکه ارتباطی با درگیری نیروهای مسلح داشته باشد.”

علاوه براین، جنگ شناختی به طور بالقوه بی پایان است زیرا هیچ صلح یا تسلیم برای این نوع درگیری وجود ندارد.همانطور که این حالت جدید نبرد هیچ مرز جغرافیایی ندارد، محدودیت زمانی نیز ندارد:

این میدان جنگ از طریق اینترنت جهانی است. بدون آغاز و بدون پایان، این فتح  تعطیل بردار نیست، با اعلان‌های تلفن‌های هوشمند ما، در هر کجا، ۲۴ ساعت شبانه‌روز و ۷ روز هفته انجام می شود.

گزارش کار تحقیقی مورد حمایت ناتو خاطرنشان کرده است : “برخی از کشورهای ناتو قبلاً اذعان کرده‌اند که تکنیک‌ها و فناوری‌های علوم اعصاب پتانسیل بالایی برای استفاده عملیاتی در انواع شرکت‌های امنیتی، دفاعی و اطلاعاتی دارند.”

از پیشرفت‌هایی در روش‌ها و فناوری‌های علوم اعصاب،  (neuros/T) ازاستفاده از یافته‌های تحقیقاتی و محصولاتی  برای تسهیل مستقیم عملکرد رزمندگان، ادغام رابط‌های ماشین انسانی برای بهینه‌سازی قابلیت‌های رزمی وسایل نقلیه نیمه خودمختار (مثلاً پهپادها) و توسعه سلاح های بیولوژیکی و شیمیایی (یعنی سلاح های عصبی) ، گفته است. .

همانطور که در این گزارش تاکید شده است، پنتاگون یکی از مؤسسات اولیه است که این تحقیقات جدید را پیش می برد.

اگرچه تعدادی از کشورها تحقیقات و توسعه علوم اعصاب را برای اهداف نظامی دنبال کرده اند و در حال حاضر در حال پیگیری هستند، شاید فعال ترین تلاش ها در این زمینه توسط وزارت دفاع ایالات متحده انجام شده باشد. با قابل توجه ترین و سریع ترین تحقیق و توسعه انجام شده توسط آژانس پروژه های تحقیقاتی پیشرفته دفاعی  (DARPA) و فعالیت پروژه های تحقیقاتی پیشرفته اطلاعاتی (IARPA).”

استفاده های نظامی از تحقیقات neuroS/T این تحقیق نشان می دهد که این مطالعه شامل جمع آوری اطلاعات، آموزش، بهینه سازی عملکرد و انعطاف‌پذیری در پرسنل رزمی و پشتیبانی نظامی» و البته «تسلیح‌سازی مستقیم علوم اعصاب و فناوری عصبی» است.  این استفاده از neuroS/T می تواند کشنده باشد و خواهد بود.این تحقیق می تواند برای کاهش دادن اعتراض و پرخاشگری و پرورش دیدگاهها و یا احساسات وابستگی و یا ایجاد انفعال مورد استفاده قرار گیرد. برای القای بیماری، ناتوانی یا رنج؛ و “خنثی کردن” مخالفان بالقوه یا مرگ و میر” – به عبارت دیگر، معلول کردن و کشتن مردم.

این گزارش به نقل از سرلشکر آمریکایی رابرت اچ. اسکیلز، که فلسفه جنگی جدید ناتو را خلاصه کرد:

پیروزی بیشتر بر اساس تسخیر موقعیت روانی-فرهنگی تعریف می شود تا موقعیت جغرافیایی.

و همانطور که ناتو تاکتیک‌های جنگ شناختی را برای «تسخیر امور روانی-فرهنگی» توسعه می‌دهد، در حال تسلیح  سایر زمینه‌های علمی نیز هست..

این مطالعه از “بستره علوم داده ها  و علوم انسانی” سخن می گوید و تاکید می کند که “ترکیب علوم اجتماعی و مهندسی سیستم در کمک به تحلیلگران نظامی برای بهینه سازی تولید اطلاعات کلیدی خواهد بود. .”

در این بیانیه آمده است: «اگر قدرت  کاینتیک نتواند دشمن را شکست دهد، روانشناسی و رفتارهای مرتبط و علوم اجتماعی می‌توانند این خلاء را پر کنند.

در ادامه این گزارش آمده است: “بهره‌گیری از علوم اجتماعی در توسعه برنامه عملیاتی حوزه انسانی نقش اساسی خواهد داشت.”

 کار تحقیقی مورد حمایت ناتو ، با ارائه مسیرهای عمل بالقوه برای کل محیط انسانی اطراف از جمله نیروهای دشمن،  همچنین تعیین عناصر کلیدی انسانی مانند مرکز ثقل شناختی، رفتار مطلوب به عنوان حالت نهایی، از عملیات جنگی پشتیبانی می کند.

همه رشته های دانشگاهی در جنگ شناختی دخیل خواهند بود، نه فقط علوم سخت. در گزارش تحقیق ناتوپرداخته،   آمده است: “در ارتش، تخصص در انسان شناسی، قوم نگاری، تاریخ، روانشناسی در میان سایر زمینه ها بیش از هر زمان دیگری برای همکاری با ارتش مورد نیاز است.”

این گزارش با یک نقل قول وهم انگیز به پایان خود نزدیک می شود:

پیشرفت‌های امروزی در نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی، فناوری اطلاعات و علوم شناختی، که با  پیشروی به‌ظاهر غیرقابل توقف یک تروئیکای پیروز که از هوش مصنوعی، داده‌های بزرگ و «اعتیاد دیجیتالی» تمدنی تشکیل شده است، چشم‌انداز بسیار شوم‌تری ایجاد کرده است: ستون پنجم تعبیه‌شده در افراد بدون آگاهی آنها به آن، که مطابق برنامه های یکی از رقبای ما رفتار می کند.

در این بیانیه آمده است: «مفهوم مدرن جنگ، مساله سلاح  نیست، بلکه مساله نفوذ است.

“پیروزی در دراز مدت صرفاً به توانایی تأثیرگذاری، تأثیرگذاری، تغییر یا تأثیرگذاری بر حوزه شناختی بستگی دارد.”

مطالعه تحت حمایت ناتو، سپس  با یک پاراگراف پایانی پایان می یابد که بدون شک روشن می‌کند که هدف نهایی اتحاد نظامی غربی نه تنها کنترل فیزیکی کره زمین، بلکه کنترل بر ذهن مردم است.

“جنگ شناختی ممکن است عنصر گمشده ای باشد که امکان گذار از پیروزی نظامی در میدان جنگ به موفقیت سیاسی پایدار را فراهم می کند. حوزه انسانی ممکن است حوزه تعیین کننده باشد، که در آن عملیات چند دامنه ای به اثر فرمانده می رسد. پنج حوزه اول می توانند پیروزی های تاکتیکی و عملیاتی را به ارمغان بیاورند. فقط قلمرو انسانی می تواند به پیروزی نهایی و کامل دست یابد.”

افسران عملیات ویژه کانادا بر اهمیت جنگ شناختی تأکید دارند

هنگامی که فرانسوا دو کلوزل، محقق جنگ ناتو که مطالعه روی شناخت را انجام داد، اظهارات خود را در پانل انجمن ناتو در کانادا در ۵ اکتبر به پایان رساند، اندی بانوی Bonvie، یک افسر فرمانده در مرکز آموزش عملیات ویژه کانادا، او را دنبال کرد. بانوی Bonvie با بیش از ۳۰ سال تجربه در نیروهای مسلح کانادا، از چگونگی استفاده ارتش‌های غربی از تحقیقات دو کلوزل و دیگران و استفاده از تکنیک‌های جنگ شناختی در فعالیت‌های رزمی جدید خود صحبت کرد و گفت: “جنگ شناختی نوع جدیدی از جنگ ترکیبی برای ما است.

“و این بدان معناست که ما باید به آستانه‌های سنتی درگیری نگاه کنیم و اینکه چگونه کارهایی که انجام می‌شود. واقعاً زیر آستانه‌های درگیری، حملات شناختی و اشکال غیر جنبشی و تهدیدهای غیرمبارزه‌ای برای ما هستند. ما باید این حملات را بهتر درک کنیم و اقدامات آنها و آموزش خود را بر اساس آن تنظیم کنیم تا بتوانیم در این محیط های مختلف عمل کنیم.”

اگرچه او اقدامات ناتو را «تدافعی» توصیف کرد و مدعی شد «دشمنان» از جنگ شناختی علیه آنها استفاده می‌کنند، بانوی درباره این واقعیت که ارتش‌های غربی خودشان این تکنیک‌ها را ، برای حفظ «مزیت تاکتیکی» توسعه می‌دهند ابهام نداشت..

او گفت: “ما نمی‌توانیم مزیت تاکتیکی نیروهایمان را که در حال پیشبرد آنها هستیم، از دست بدهیم، زیرا نه تنها جنبه های تاکتیکی، بلکه  استراتژی را  نیز در برمی‌گیرد.

“برخی از آن قابلیت‌های متفاوتی که ما داریم و به طور ناگهانی از آن‌ها لذت می‌بریم، می‌توانند علیه ما استفاده شوند. بنابراین ما باید بهتر درک کنیم که دشمنان ما چقدر سریع خود را با شرایط  سازگار می‌کنند، و سپس بتوانیم پیش‌بینی کنیم که در آینده به کجا می‌روند، و این به ما کمک می کند تا مزیت تاکتیکی نیروهایمان را در حال حرکت به جلو حفظ کنیم.

“جنگ شناختی (Cognitive warfare ) پیشرفته ترین شکل دستکاری  و مداخله کردن است که تا به امروز دیده شده است“

ماری پیر ریموند، Marie-Pierre Raymond سرهنگ بازنشسته کانادایی که در حال حاضر به عنوان “دانشمند دفاعی و مدیر مجموعه نوآوری” برای برنامه نوآوری نیروهای مسلح کانادا برای تعالی دفاع و امنیت خدمت می کند، نیز به پانل ۵ اکتبر پیوست. ریموند گفت: “دوره  جنگ برای بدست آوردن زمین های بیشتر مدت هاست که  گذشته است. اکنون هدف جدید تغییر ایدئولوژی های دشمنان است که مغز را به مرکز ثقل انسان تبدیل می کند. و انسان را به حوزه مورد مناقشه تبدیل می کند و ذهن به میدان جنگ تبدیل می شود. “

وی افزود: “وقتی در مورد تهدیدات ترکیبی صحبت می کنیم، جنگ شناختی پیشرفته ترین شکل مداخله و  دستکاری است که تا به امروز دیده شده است. با هدف کسب مزیت تاکتیکی یا استراتژیک. “

ریموند خاطرنشان کرد که جنگ شناختی نیز به شدت با هوش مصنوعی، داده های بزرگ و رسانه های اجتماعی همپوشانی دارد و منعکس کننده “تکامل سریع علوم اعصاب به عنوان ابزار جنگ” است.

ریموند از طرف وزارت دفاع ملی کانادا به نظارت بر چالش نوآوری پاییز ۲۰۲۱ ناتو کمک می کند، که مسئولیت های مدیریتی را به برنامه نوآوری برای تعالی دفاع و امنیت، (IDEaS)  جایی که او  کار می کند،  واگذار کرده است .

ریموند با استفاده از اصطلاحات تخصصی بسیار فنی نشان داد که برنامه جنگ شناختی دفاعی نیست، بلکه تهاجمی است.

این چالش خواستار راه حلی است که از حوزه انسانی نوپای ناتو حمایت کند و توسعه یک اکوسیستم شناختی را در این اتحاد آغاز کند و از توسعه برنامه های کاربردی جدید، سیستم های جدید، ابزارها و مفاهیم جدیدی  که منجر به اقدامی ملموس می شود، حمایت کند.” او تاکید کرد که این “به همکاری پایدار بین متحدان، مبتکران و توانمندسازی نیروهای ما برای جنگیدن و پیروزی در حوزه شناختی نیاز دارد.” این همان چیزی است که ما از این فراخوان به نوآوران و محققان امیدواریم به آن برسیم.

ریموند برای برانگیختن علاقه شرکت‌ها به چالش نوآوری ناتو، طمعی هم ایجاد کرد و گفت: “برنامه‌های کاربردی در معرض دید ملی و بین‌المللی و جوایز نقدی برای بهترین راه‌حل دریافت خواهند کرد.” سپس به طرز وسوسه انگیزی اضافه کرد:

این همچنین می‌تواند با ایجاد دسترسی بالقوه به بازاری متشکل از ۳۰ کشور برای متقاضیان مفید باشد.

افسر ارتش کانادا شرکت ها را ترغیب کرد که در تحقیقات جنگ شناختی ناتو سرمایه گذاری کنند

مؤسسه دیگری که چالش نوآوری پاییز ۲۰۲۱ ناتو را از طرف وزارت دفاع ملی کانادا مدیریت می کند، فرماندهی نیروهای عملیات ویژه (CANSOFCOM) است.

یک افسر نظامی کانادایی که با CANSOFCOM کار می کند، شکار گوتی Shekhar Gothi ، آخرین پنلیست  میزگرد در رویداد ۵ اکتبر انجمن ناتو کانادا بود. گوتی به عنوان “مأمور نوآوری” CANSOFCOM برای جنوب انتاریو خدمت می کند. او این رویداد را با درخواست سرمایه گذاری شرکتی در تحقیقات جنگ شناختی ناتو به پایان رساند. گوتی با اشتیاق اعلام کرد که چالش نوآوری دوبر در سال  «بخشی از ریتم نبرد ناتو» است. وی خاطرنشان کرد که در بهار سال ۲۰۲۱، پرتغال یک چالش نوآوری ناتو را با تمرکز بر جنگ در فضا برگزار کرد و در بهار ۲۰۲۰، هلند میزبان چالش نوآوری ناتو با تمرکز بر COVID-19 بود.

گوتی به سرمایه گذاران شرکتی اطمینان داد که ناتو برای دفاع از منافع خود به عقب خم خواهد شد و گفت:

“من می توانم به همه اطمینان دهم که چالش نوآوری ناتو نشان می دهد که همه نوآوران کنترل کامل مالکیت معنوی خود را حفظ خواهند کرد.  بنابراین ناتو کنترل آن را در دست نخواهد گرفت و نه دولت نه کانادا. نوآوران کنترل خود را بر IPخود حفظ خواهند کرد.

این اظهارنظر نتیجه‌گیری مناسبی برای این گرد همایی (گفتگوی پنل) بود و تأیید می‌کرد که ناتو و متحدانش در مجتمع نظامی-صنعتی نه تنها به دنبال تسلط بر جهان و انسان‌های ساکن در آن با تکنیک‌های جنگ شناختی نامطلوب هستند، بلکه همچنین می‌خواهند شرکت‌ها و سهامداران آنها را تضمین کنند و همچنان از این تلاش های امپراتوری سود ببرند.

” چه بسا که با توجه به این نبرد شناختی برای تسخیرمغزها، دستکاری عقاید و مدیریت اطلاعات،  باید دمکراسی را بازتعریف کرد.”

نویسنده: بن نورتون

منبع: مانتلی ریویو

چاپ کن