زمان اندکی به برگزاری کنگره دوم حزب چپ ایران (فدائیان خلق) مانده است و ارگان های مسئول در کار تدارک مضمونی و عملی برگزاری آن هستند. کمیسیون برنامه سیاسی نیز که مسئولیت تهیه و تدوین گزارش از اوضاع سیاسی کشور و برنامه سیاسی را برعهده داشت و این مسئولیت از جانب هیئت سیاسی ـ اجرائی به آن واگذار شده بود، نسخهی نهائی برنامه سیاسی را در اختیار اعضا و دوستداران حزب می گذارد.
کمیسیون برنامه سیاسی کار خود را در فوریه امسال آغاز کرد. کمیسیون لازم دید ابتدا حول روندهای دو سال گذشته به بحث و گفتگو بنشیند و مطالبی را برای تبیین روندهای سیاسی را تهیه کتد. این مقالات در سایت “به پیش” درج گردید. دومین گام کمیسیون نگاه به روندهای جاری و ارزیابی از اوضاع سیاسی کشور بود که تحت عنوان “ارزیابی از اوضاع سیاسی کشور و چشم اندزها” تهیه و منتشر شد.
گام سوم کمیسیون تهیه برنامهی سیاسی” برپایه سند “ارزیابی از اوضاع سیاسی کشور” بود. این برنامه تهیه شد و ابتدا در اختیار هسا قرار گرفت و پیشنهادها اخذ گردید. سپس به نظرخواهی اعضای حزب گذاشته شد. در عین حال بحث و گفتگو حول برنامه سیاسی در دستور کار کنفرانس های پیش کنگره قرار گرفت و اعضای حزب نظر و پیشنهادهای خود را اعلام کردند.
کمیسیون روی پیشنهادها کار کرد و اکثر آن ها را در سند منظور نمود. در عین حال برنامهی سیاسی در اختیار تعدادی از دوستان حزب قرار گرفت و تا جائی که امکان پذیر بود، ملاحظان رفقا در نظر گرفته شد. می توان گفت برنامهی سیاسی حاصل کار چندین ماههی کمیسیون، بحث و گفتگوها در کنفرانس های پیش از کنگره و نظر و پیشنهادهای اعضا و دوستان حزب است. این سند به رای کنگره گذاشته خواهد شد. امید است که سند برنامه سیاسی راهگشای حزب در تدوین سیاست ها و اتخاذ مواضع سیاسی در دو سال آتی باشد.
کمیسیون برنامهی سیاسی
۱۲ آبان ۱۴۰۰ – ۳ نوامبر ۲۰۲۱
نسخهی نهائی
برنامهی سیاسی برای ارائه به کنگرهی دوم:
کشور ما نیازمند تحول بنیادین است،
همگام و متحد شویم!
حزب چپ ایران (فدائیان خلق) در نخستین کنگرهی خود با ارزیابی از روند های سیاسی کشور، راهبرد خود را اعلام و سیاست های خود نسبت به نیروهای اجتماعی و سیاسی را بر آنها استوار نمود؛ ما کوشیدهایم برپایهی “راستاهای های عمومی برنامهی حزب” که در کنگره نخست تصویب شد و با توجه به تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و بیلان کار جمهوری اسلامی در فاصلهی دو کنگره، به ارائهی سیاستها، راهکارها و جوانب مختلف راهبرد خود برای برونرفت از وضعیت کنونی بپردازیم.
حزب ما با بررسی از اوضاع سیاسی کشور و ارزیابی از بحران های در هم تنیدهی جمهوری اسلامی، اعتراضات گستردهی مردم علیه حکومت و عدم تحمل سلطهی آن، بر ضرورت تحول بنیادین در ساختار سیاسی کشور تاکید دارد. هدف ما گذار مسالمت آمیز از جمهوری اسلامی به جمهوری سکولار دموکرات در ایران است. راهبرد ما کماکان بر اتکاء به جنبش های اجتماعی، خیزش های مردمی و اعتراضات مدنی و بسیج نیروهای سیاسی و اجتماعی، تلفیق اعتصابات، خیزشهای اعتراضی و نافرمانی مدنی استوار است. ما هم چنان در جهت تحقق همبستگی بخشهای مختلف جنبش مردم و تقویت آن تلاش خواهیم کرد.
ما با توجه به ضرورت تغییرات اساسی در کشور، در جهت رسیدن به وسیعترین همگامی و توافق برای گذار از جمهوری اسلامی تلاش میکنیم. ما در عین تاکید بر ایجاد ثقلی از نیروهای جمهوریخواه سکولار و دموکرات و مخالفت صریح با هرگونه دخالت خارجی و آلترناتیو سازی توسط دولتهای خارجی، میکوشیم با ایجاد زمینهی توافق و تفاهم بر سر اصول دموکراسی از جمله پلورالیسم، انتخابات آزاد، قضاوت صندوق رای و تشکیل مجلس موسسان برای تدوین قانون اساسی بین نیروهای سیاسی کشور، راه گذار خشونت پرهیز از جمهوری اسلامی را هموار سازیم.
تعمیق بحران سیاسی
بیلان کار جمهوری اسلامی در این دورهی زمانی را میتوان در عمیق تر و درهم تنیده تر شدن بحران های دامنگیر کشور خلاصه کرد. طی چند سال اخیر، اوضاع اقتصادی کشور وخیمتر، زندگی اکثریت مردم فلاکت بارتر، ناداری و بیکاری گستردهتر، فاصلهی فقر و ثروت بیشتر، بحران ناکارآمدی ساختار حکومت عمیق تر و نارضایتی مردم از اوضاع گسترده تر شدهاست. حکومت همچنان روند سرکوب اعتراضات مردمی، دستگیری، محکومیت، اعدام و قتل فعالین سیاسی و مدنی، محدود کردن دسترسی مردم به اینترنت بین المللی و شبکه های اجتماعی و همزمان حذف و تصفیه در صفوف خود را با آهنگ تندتری پیش بردهاست. راهکار جنایت آمیز حکومت بهویژه علی خامنهای برای مقابله با پاندمی کرونا، پیشبرد برنامههای مخرب در حوزهی محیط زیست، ادامهی سیاستهای پرهزینهی هستهای، تداوم سیاست تنش زائی در منطقه، حمایت از گروه های شبه نظامی، دشمنی با غرب و بهویژه آمریکا و اسرائیل، از مشخصه های عملکرد جمهوری اسلامی در این دوره است.
دستگاه ولایت به رهبری ولی فقیه علی خامنهای پروژهی یکپارچه کردن حکومت، بسته تر کردن حلقهی درون آن، کنار گذاشتنها و جابهجا کردن مهرهها را برای بستر سازی مساعد در جهت حل مسئلهی جانشینی از میان افراد نزدیک بە خود ادامه دادهاست. علاوه بر اصلاح طلبان و اعتدالیون، بخشی از وابستگان به جناح راست حکومت هم از حلقهی قدرت حذف شدهاند. جانشینی خامنه ای چالش بزرگی برای نظام تبدیل شدهاست. از هم اکنون طیف های مختلف برای فردای نظام و بعد از خامنهای در حال برنامهریزی هستند. کشاکشهای درون نظام در این رابطه، میتواند بر متن انباشت بحرانها، ناکارآمدی، فساد، بحران اقتصادی و نارضایتی روز افزون مردم، به تکانهای شدیدی در جریان انتقال رهبری به جانشین خامنه ای منجر گردد.
ناکارآمدی و ناتوانی ساختار نظام جمهوری اسلامی برای ادارهی کشور در این بازهی زمانی افزایش یافته و بی اعتمادی اکثریت مردم نسبت به نظام سیاسی ابعاد جدیدی پیدا کردهاست. بخش بزرگی از جامعه دیگر نمی خواهد سلطهی حکومت را تحمل کند و خواهان تغییرات بنیادین در وضع موجود است. جمهوری اسلامی با توسل به سرکوب سیستماتیک، تکیه بر روحانیت حکومتی، سپاه پاسداران، ارگان های متعدد اطلاعاتی ـ امنیتی، نیروهای راست افراطی و پایگاه محدود اجتماعی، باند مافیائی ثروت و قدرت، لایه هائی از بورژوازی (بورژوازی سنتی، بورژوازی تجاری نورسیده، بورژوازی نظامی، مالی و بورژوازی مستغلات) به سلطهی خود ادامه می دهد. اکنون از توان حکومت برای پاسخ به نیازهای جامعه شدیدا کاسته شده، بحران سیاسی بهدرون نظام امتداد یافته و با تضعیف پایگاه اجتماعی آن، روند ریزش نیرو در بدنهی نظام بالا رفتهاست. ترس مردم از حکومت فرو ریختهاست، هراس حکومت از مردم بهشدت فزونی گرفته، توازن قوا به زیان حکومت در حال تغییر است و مخالفت با حکومت در جامعه جنبهی فراگیر به خود میگیرد.
ولی فقیه، علی خامنه ای، با اتکاء بر همدستان خود، با یکدست کردن حکومت و سپردن ریاست قوهی مجریه به ابراهیم رئیسی، نماد کشتار زندانیان سیاسی، می خواهد بحران فراگیر در جامعه را مهار و در مقابل فشارهای خارجی و داخلی مقاومت کند و “جامعهی اسلامی” را در کشور پیاده کند. اما برداشتن چنین «گام»ی توهمی بیش نیست و نخواهد توانست راه به جائی ببرد.
بحران فلج کنندهی اقتصادی و تعمیق شکاف طبقاتی
اقتصاد ایران با ابرچالش های متعدد مواجه است و با تداوم بحران رکود – تورمی و تحریمها، طی سه سال ــ از اول سال ۱۳۹۷ تا پایان سال ١٣٩٩ـ در مقایسه با سال ١٣٩۶ حدود ۱۷ درصد کوچکتر شده، تولید ناخالص داخلی طی چهار سال گذشته نصف گردیده، نرخ سرمایه گذاری منفی شده، تعداد زیادی از واحدهای تولیدی تعطیل و یا ظرفیت آنها کاهش یافته، فقر و بیکاری افزایش پیدا کرده، فرار سرمایهها شتاب گرفته و ارزش ریال نسبت به ارزهای خارجی بهشدت کاهش یافتهاست. در این دوره سقوط ارزش سهام در بازار بورس تهران، بر لشگر مالباختگان افزودهاست.
ایران بر اساس آخرین برآورد در رابطه با میزان کامیابی کشورها (شاخص لگاتوم)، در سال ۲۰۲۰ رتبهی ۱۲۰ را در بین ۱۶۷ کشور جهان به دست آوردهاست. مطابق گزارش منتشره در سال ۲۰۲۰، عملکرد ایران زیر شاخص های کامیابی و پائین تر از عملکرد میانگین جهانی است.
تشدید بحران اقتصادی، وضعیت خانوارهای مزد و حقوق بگیر را مداوماً خرابتر کردهاست. حدود یک سوم مردم زیر خط فقر مطلق قرار دارند و بیش از ۹۰ درصد از کارگران کشور با میزان درآمد فعلی نمیتوانند مایحتاج اولیهی خود را تهیه کنند. طبقهی متوسط شهری نیز در جهت فقیرتر شدن رو به تحلیل میرود. اکثریت این بخش از جامعه جایگاه اجتماعی، حتی محل زیست پیشین خود را نیز از دست داده و با رانده شدن به حاشیهی شهرها با تهیدستان همسرنوشت شدەاند.
تعمیق بحران اقتصادی جامعە را بە شدت قطبی کردهاست. در یک قطب حجم فرودستان جامعه در حاشیهی شهرها بهطور بی سابقهای افزایش یافته و در قطب دیگر ثروت های افسانه ای در دست لایهی نازکی از جامعه و برخوردار از انواع رانتها، متمرکز شده است. طبقه متوسط رو به تجزیه گذاشته و از حجم آن بهشدت کاسته شده است. بر اساس آمارهای بانک مرکزی، در سال ۱۴۰۰ افزایش شکاف طبقاتی در کشور بسیار چشمگیر بودهاست. از طرف دیگر بر طبق آمار جدید مجله فوربس، ایران چهاردهمین کشور جهان از منظر تعداد میلیاردرها است و تکاندهنده اینکه در خاورمیانه جایگاه نخست را دارد. تعداد ایرانیان ثروتمند در سال ۲۰۲۰ نسبت به سال قبل، ۲۱ درصد بیشتر شده، ثروت این افراد نیز طی همین سال بر حسب دلار ۲۴.۳ درصد افزایش نشان میدهد. در حالی که بیش از ۶۰ درصد مردم ایران از فقر نسبی رنج می برند. بنا به آمار سازمان تامین اجتماعی۳۰ درصد جمعیت ایران زیر خط مطلق فقر زندگی میکنند.
با تداوم بحران همه جانبهی اقتصادی و تاثیرات ویرانگر تحریم های آمریکا بر اقتصاد کشور، فلج شدن بیشتر یک احتمال واقعی است. ساختار سیاسی، سیاست ها و عملکردهای جمهوری اسلامی، نفوذ سیاسى باند ثروت ـ قدرت و لایههائی از بورژوازی مانع هر گونه گشایش اساسی در اقتصاد کشور است و بدون تغییر ساختار سیاسی کنونی نمیتوان اقتصاد کشور را نجات داد. هر چند ممکن است با توافق حداقلی بر سر برجام، باز تر شدن دست جمهوری اسلامی در اجرای قرارداد استراتژیک با چین، امکانات جدیدی برای استمرار حیات رژیم گشوده شود، اما این تغییرات هم به معنی پایان بحران اقتصادی مزمن و ریشهدار کنونی نخواهد بود.
گشایش اساسی در اقتصاد کشور درگرو تغییرات بنیادی در ساختار سیاسی کشور است.
کرونا و تاثیرات مخرب منع ورود واکسن آن
ایران جزو اولین کشورهائی بود که شیوع کرونا در آن ابعاد گسترده یافت. جمهوری اسلامی اما جزو حکومتهائی است که نه تنها اقدامی جدی برای پیشگیری از تجمعات و ترددها نکرد، بلکه امر واکسیناسیون را با تاخیر بسیار و آنهم در شکل اقدامات پراکنده و نامتناسب انجام دادهاست. علی خامنهای با اعلام ممنوعیت واردکردن واکسنهای تائید شده از آمریکا و بریتانیا، با جان یک ملت بازی کرد. دستور او موجب از دست رفتن فرصتها و به قیمت جان دهها هزار تن تمام شد. ارتکاب این جنایت آشکار علیه مردم ایران، نشان از نگاه امنیتی به سلامت عمومی، سودجوئی و فساد در میان مقامات و ارگانهای این حکومت دارد. ایران ما در رابطه با شاخصهای مربوط به کرونا، منفیترین رتبه را داراست. طبق آمار رسمی مقامات جمهوری اسلامی، تاکنون بیش از صد و بیست و شش هزار تن از هموطنان ما جان خود را در اثر کرونا از دست دادهاند و این رقم همچنان در حال افزایش است. این در حالی است که آمار واقعی بیش از دو برابر آمار رسمی برآورد میشود.
حزب چپ ایران (فدائیان خلق) با تقدیر از فداکاری و احساس مسئولیت کادر بهداشت و درمان کشور و نهادهای مردمی، بر ضرورت اعمال فشار همگانی بر جمهوری اسلامی به منظور افزایش سرعت واکسیناسیون عمومی، از طریق تأمین واکسن از همهی منابع مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی تاکید دارد.
وضعیت فاجعهبار محیط زیست
بحران محیط زیستی کشور ما در حوزه هایمختلف بهویژه آب، ابعاد ویرانگری پیدا کرده است که مسئولیت آن عمدتاً بر دوش مسئولان جمهوری اسلامی قرار دارد. استفادهی غیر مسئولانه از منابع طبیعی آب کشور، پیامدهای تمرکز بر توسعهی صنایع آببر در مناطق کم آب، تغییر مسیر آب رودخانهها، سد سازیها و حفر چاههای عمیق و استفادهی بی رویه از سفره های آبی، بی توجهی به ضرورت تجدید سازماندهی کشاورزی و تغییر آن در جهت بهرهوری بیشتر با استفاده از تکنولوژی مدرن از جملهی این سیاستها هستند. سیاستهایی که سرنوشت کشاورزان کشور را در مخاطرهی جدی قرار داده و موجب کم آبی در مناطق مختلف کشور و کوچ میلیونی آنها به حاشیهی شهرهای بزرگ شدهاست.
مقابله با تغییرات اقلیمی نیازمند اقدامات جدی در سه عرصهی بین المللی، منطقه ای و ملی است. در عرصهی بین المللی مشارکت فعال در هماهنگی جهت کاهش هر چه سریعتر گازهای گلخانهای، در عرصهی منطقهای هماهنگی و توافق با کشورهای همسایه برای تامین «حق آبه» و همکاری در حفاظت از محیط زیست، و در عرصهی داخلی برنامهریزی های کوتاه، میان و بلند مدت برای حفاظت از زیست بوم ضرورت روز است. تشکیل کمیتهای از کارشناسان محیط زیست و دادن اختیارات به آن برای برنامهریزی جامع ملی و محلی گام نخست و عملی برای پیشگیری از تخریب بیشتر محیط زیست و مدیریت بحران آب و زیست بوم است. متأسّفانه برخی از فعالان حفظ محیط زیست در ایران بهدلیل پیگیری خواستههای فوق مورد آزار و پیگرد و مجازات حاکمیت قرار گرفته اند.
حزب چپ ایران (فدائیان خلق) تدوین برنامە و مقررات لازم و انجام اقدامات موثر برای جلوگیری از آلودگی هوا، نابودی جنگل ها و مراتع، خشک شدن تالاب ها و دریاچه ها ضروری میداند و بر جایگزینی انرژی های پاک بهجای انرژی فسیلی و هسته ای، استفادهی بهینه از انرژی و کاهش پخش مواد آلودگی زا، بر پایهی استانداردهای زیست محیطی و لزوم برنامهریزی برای آن تاکید دارد. ما از تشکل ها و کمیته های تخصصی محیط زیست که برای برنامهریزی جامع ملی و محلی گام بر می دارند و برای پیشگیری از تخریب بیشتر محیط زیست و مدیریت بحران آب و زیست بوم تلاش می کنند، حمایت می کنیم و با تاکید بر لزوم رعایت کنوانسیونهای بین المللی در بارهی محیط زیست و رفع خطر گرم شدن زمین، پشتیبان هر اقدام ضرور بین المللی در جهت حفظ محیط زیست هستیم. ما خواهان حمایت از فعالیت نهادهای محیط زیست و آزادی فوری فعالان محیط زیست هستیم.
گسترش اعتراضات، ریختن ترس مردم از حکومت
سپهر سیاسی کشور با خیزش دی ماه ۹۶ و آبان ماه ۹۸ دگرگون شدهاست. اعتراضات مردم خوزستان و برآمدهای اعتراضی در تعدادی از شهرها در دفاع از آنها، در اساس تداوم خیزش آبان ماه ۹۸ بود. سمت اصلی مبارزات مردم در خیزش های اجتماعی و شعارهای اصلی آن ها علیه جمهوری اسلامی و در راس آن علی خامنه ای است. انباشت خشم و فرو ریختن ترس، دو مولفهی اصلی در روانشناسی اجتماعی ایران امروز و اعتلای جنبش های اعتراضی بهشمار میآیند.
در کنار خیزش های خیابانی، ما شاهد شکل گیری جنبش مطالباتی گروههای مختلف مردم، از جمله اعتراضات و اعتصابات کارگران، معلمان، بازنشستگان، کادر درمانی، زنان، دانشجویان و کشاورزان هستیم.نشانهی شاخص آن، تعداد پرشماری از اعتصابات گستردهی کارگران در سراسر کشور است که اعتصابات کارگران هفت تپه، فولاد اهواز و اعتصاب گستردهی کارگران پروژه ای نفت و پتروشیمی از آن جمله اند. در سال گذشته، بالغ بر دو هزار برآمد مدنی و اعتصاب از سوی کارگران، زنان، مالباختگان، بازنشستگان، درویشان، کولبران کرد و سوخترسانهای بلوچ، دانشجویان و آموزگاران و کشاورزان رخ دادهاست.
تداوم و گسترش اعتراضات، اعتصابات، خیزش های موج وار مردمی، جمهوری اسلامی را تضعیف و فرسوده می کند، نارضایتی در پایگاه اجتماعی و بدنهی حکومت و ریزش نیرو را افزایش می دهد، نافرمانی در صفوف نیروهای سرکوب را دامن زده، زمینه را برای شکل گیری اختلاف در ساخت قدرت جهت کاربست خشونت علیه خیزش های مردمی فراهم و بهتدریج ارادهی سرکوبگران را سست می کند. با تداوم این روند، سلطهی سیاسی و توان سرکوبگرانهی حکومت ضربه پذیرتر میشود.
سرازیر شدن بخش بزرگی از طبقهی متوسط به جانب تهیدستان، به حاشیه رانده شدن و در آمیختن آن با تهیدستان، گروه اجتماعی جدید و پرشماری را به وجود آورده است که مشخصه های خاص خود را دارد. درهم آمیزی لایههای پائینی طبقه متوسط با تهیدستان شهری از یکسو و گسترش دسترسی به شبکه های اجتماعی و اطلاع یابی از واقعیات کشور و جهان در میان تهیدستان از سوی دیگر، دو مولفهی آزادی و عدالت اجتماعی را بیش از پیش درهم گره زده، ضرورت و جایگاه دمکراسی معطوف به عدالت اجتماعی را افزایش داده و به مسئلهی مبرم روز و آیندهی تحولات کشور تبدیل کردهاست. این امر بر ترکیب نیروهای اجتماعی، بر در خواستها و شعارهای جنبش مردم تاثیر گذاشتهاست.
پیوند خیزش های خیابانی با جنبشهای مطالباتی گروه های مختلف اجتماعی ضرورتی است که می تواند جنبش اعتراضی مردم را توانمندتر سازد. ما تقویت همبستگی بین بخشهای مختلف جنبشهای مدنی مردم را وظیفهی خود می دانیم.
سیاست خارجی تنشزا، برجام و منطقه
مبنای سیاست خارجی جمهوری اسلامی در این دوره هم نه تنش زدائی و استقرار صلح در منطقه و مبادلات فرهنگی، نیازهای رشد اقتصادی و منافع ملی کشور، بلکه “مصالح نظام” بهجای مصالح ملی و صدور منویات عقیدتی نظام به جای مناسبات سازندهی بین کشورهای منطقه بود. در این دوره سیاست دشمنی با غرب و بهویژه آمریکا و اسرائیل و تقسیم کشورها به دوست و دشمن کماکان ادامه یافت.
دولت ترامپ نیز با خروج از برجام و اعمال تحریمهای همه جانبه، شرایط را بر مردم ایران دشوارتر کرد. سیاست بایدن بازگشت به برجام، اما با افزودن مواردی مانند محدود کردن برد موشکی و مهار کردن نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه است. جمهوری اسلامی اما سیاست دستیابی به دانش و تکنیک سلاح هسته ای تا آستانهی ساخت بمب اتمی را دنبال میکند. چنین سیاستی تا کنون خسارات هنگفتی برای کشور ما بهبار آورده، هزینه های فوق العاده سنگینی را بر مردم ما تحمیل کردهاست و می تواند کشور ما را با خطرات جدی بیشتر، از جمله فاجعهی جنگ مواجه سازد.
ما مخالف پروژهی هسته ای جمهوری اسلامی هستیم. شروع مذاکره، احیای “برجام” و لغو تحریم های اقتصادی را به نفع مردم میدانیم. همچنین بر تنشزادئی در منطقه و مذاکره برای عادیسازی مناسبات با همسایگان تاکید داریم.
از نظر ما سیاست یک جانبهی “نگاه به شرق” و خصومت با غرب بهویژه آمریکا مغایر منافع ملی ما است. ما خواهان پایان دادن به این خصومت و اتخاذ سیاست متعادل و مثبت با قطب های جهانی هستیم. ما از عضویت ایران در پیمان های غیرنظامی منطقه ای و بین المللی که متضمن تامین منافع ملی باشد، استقبال می کنیم. عضویت کشور ما در سازمان همکاری شانگهای نیز هرگاه که با اتخاذ سیاست متعادل با قطب های جهانی همراه باشد، بهسود منافع ملی ایران خواهد بود. باید توجه داشت که برخلاف تصور سران جمهوری اسلامی دو کشور اصلی سازمان شانگهای یعنی چین و روسیه، بهراحتی نزدیکی به جمهوری اسلامی را وسیلهی تامین منافع خود قرار می دهند و تعهدات خود را زیر پا می گذارند. تفاهم نامهی ۲۵ سالهی جمهوری اسلامی با دولت چین که هنوز متن اصلی آن منتشر نشده، از ابهامات زیادی برخوردار است. اطلاعات تاکنونی نشان می دهد که این تفاهم نامه، بر بستر سیاستهای جاری جمهوری اسلامی، متضمن منافع ملی ایران نیست.
ما مخالف قطبگرایی در مناسبات بینالمللی، تقسیم کشورها و ملتها به دوست دشمن هستیم و داشتن رابطهی متوازن و متقابل با همهی کشورها را برای تامین منافع ملی کشور حیاتی میدانیم.
جمهوری اسلامی با تعلل در پذیرش لوایح مربوط به FATF به اقتصاد کشور ضربه زدهاست و تداوم این سیاست به زیان مردم ایران است. ما خواهان پذیرش FATF هستیم.
سلطهی سیاه طالبان بر افغانستان یکی از تحولات اخیر در منطقه و رویدادی بس شوم برای این کشور، منطقه و جهان است. تداوم این سلطه چه بسا منطقه را دچار آشوب کرده و بستر مساعدی برای نیرو گرفتن جریانهای افراطی نظیر داعش و القاعده فراهم آورد و برای کشور ما مشکلات مضاعف بیافریند. با طالبانیسم باید مبارزه کرد و به پشتیبانی از مبارزات دموکراتیک و ترقیخواهانهی مردم افغانستان برخاست و با گشادهروئی آغوش کشور را برای پذیرش پناهجویان افغانستانی گشود.
به رسمیت شناختن حکومت طالبان بدون پذیرش حضور و شراکت دیگر جریانهای سیاسی افغانستان در حکومتی فراگیر از سوی این جریان بنیادگرا و انحصار طلب، خلاف مصالح ملی مردم افغانستان و علیه امنیت و صلح در کل منطقه است.
سیاستهای امپریالیستی و سلطهگرانهی آمریکا و سیاست های مخرب متحدان آن، بهویژه زورگوئیهای دولت اسرائیل و مخالفت آن با تشکیل دولت مستقل فلسطین بر پایهی قطعنامه های سازمان ملل متحد، در تبدیل خاورمیانه به میدان خصومت ها و جنگهای نیابتی موثر بوده و زمینه را برای رشد نیروهای افراطی نظیر داعش فراهم آوردهاست. برون رفت از وضعیت کنونی، مستلزم گفتگو و مذاکره بین دولت های متخاصم، گسست از دایرهی خصومت و جنگ، توقف تولید سلاح هستهای و سلاحهای کشتار جمعی، سمت گیری به سوی همکاری های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است.
ما پایان دادن به دخالت نظامی جمهوری اسلامی در مناقشات منطقهای و ماجراجوئیهای آن در تشکیل نیروهای شبه نظامی در کشورهای منطقه، کنار گذاشتن سیاست توسعه طلبانه و عادیسازی مناسبات با همهی کشورها بهویژه کشورهای همسایه و به رسمیت شناختن دولت اسرائیل را به سود مردم ایران می دانیم.
گذار از جمهوری اسلامی
جمهوری اسلامی با بحران های انباشته و درهم تنیده از جمله بحران مشروعیت، بحران مدیریت و ناکارآمدی، بحران اقتصادی، بحران زیست محیطی، بحران مشارکت، بحران اعتماد اجتماعی، بحران فساد سیستماتیک و ساختارمند، بحران اخلاقی و بحران سیاست خارجی روبرو است. این بحران ها آیندهی کشور را تهدید میکنند. برای غلبه بر این بحران ها و خروج از بن بستها، جامعهی ما نیازمند گذار از جمهوری اسلامی و استقرار نظام متکی بر ارادهی آزاد مردم است.
حزب چپ ایران (فدائیان خلق)، به عنوان یک حزب چپ با آرمان سوسیالیسم دموکراتیک، در شرائط کنونی برای گذار از جمهوری اسلامی و استقرار جمهوری سکولار و دموکرات مبارزه میکند. ما همهی نیروهای دموکرات، چپ و آزادیخواه، همهی فعالان جنبشهای اجتماعی و مدنی، شخصیتها، جریانات و احزاب ملی را به همکاری و اتحاد برای ایجاد یک نظام متکی بر ارادهی آزاد جمهور مردم ایران، فرا میخوانیم. احترام به عقیده و مذهب هر شهروند، جدائی کامل دین از دولت، پاسخگو بودن حکومت در برابر مردم، تامین مطالبات اقتصادی و اجتماعی آنان، توسعهی پایدار، رفع هر گونه تبعیض جنسی و جنسیتی، اتنیکی، مذهبی و عقیدتی، اعتقاد به برابری حقوق زنان با مردان، پذیرش اعلامیهی جهانی حقوق بشر و تبعیت همهی ارکان و نهادهای حاکم بر کشور از رای مردم، از مشخصههای چنین نظامی است.
راهبرد ما
راهبرد ما برای گذار مسالمت آمیز از جمهوری اسلامی، بر جنبش های اجتماعی، نهادهای مدنی، خیزش های مردمی و بسیج کارگران، تهیدستان، اقشار میانی تحت فشار، معلمان، دانشجویان، بازنشستگان، هنرمندان، فرهنگ سازان و دانشگاهیان جامعه استوار است. ما سازمانیابی مستقل مردم، تلفیق خیزشهای اعتراضی مردم، اعتصابات صنفی، اعتصاب عمومی و دیگر نافرمانیهای مدنی را راهکارهای گذار دموکراتیک از حکومت می دانیم و از آنها قاطعانە حمایت میکنیم. در عین حال به باور ما مبارزات مردم برای عقب نشاندن حکومت در هر زمینه و به هر اندازه به سود روندهای دموکراتیک و گامی به جلو در مبارزه علیه استبداد دینسالار است. ما برای برگزاری انتخابات آزاد متناسب با معیارهای شناخته شدهی بینالمللی و تامین شرائط آن در ایران میارزه میکنیم.
ما مخالف آلترناتیوسازی توسط دولت های خارجی و اتکاء اپوزیسیون به چنین برنامههائی هستیم و همکاری و همگامی نیروهای سیاسیِ باورمند به آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی، همچنین بهرە گیری از حمایت های معنوی و انسانی نهادها و افکار عمومی در جوامع بشری برای گذار به یک جامعهی آزاد و عادلانه را ضروری می دانیم.
ما به سازمانیابی مستقل مردم باور داریم. گذر از این نظام و استقرار دموکراسی و عدالت اجتماعی، تنها از طریق مبارزهی ملی و فراگیر و بسیج اجتماعی بخشهای مختلف مردم ممکن است. ما بر پیوند اعتراضات گروه های مختلف اجتماعی تاکید داریم. هدف ما حمایت از مبارزات این مجموعە و تقویت همبستگی بین آنها است.
شعار راهبردی ما گذار از جمهوری اسلامی به جمهوری سکولار و دمکرات، تشکیل مجلس موسسان و تدوین قانون اساسی جدید است. گفتمان سازی و فعالیت عملی ما در خدمت این هدف قرار دارد.
همکاریها و ائتلافها و اتحادهای ما
وضعیت حساس کنونی و چشم انداز تحولات ایجاب میکند که سیاستهای ما در این عرصهها فعالتر و با صراحت بیشتر پیگیری شود. رویکردهای ما در این رابطه چنین است.
تشکیل بلوک چپ
حزب چپ ایران (فدائیان خلق) همکاری و همگرائی و اتحاد در میان نیروهای چپ و پایبند به آرمان سوسیالیسم دمکراتیک، اعم از متشکل و منفرد را گامی در جهت تقویت دفاع از منافع و مطالبات کارگران، تهیدستان و حقوقبگیران و فرارویاندن چپ ایران به نیروی تاثیر گذار در تحولات سیاسی کشور میداند و آمادگی خود را برای فعالیت مشترک در جهت تشکیل بلوکی از نیروهای چپ که بتواند پژواک رسای صدای کارگران، دیگر مزد و حقوق بگیران و اقشار پائینی جامعه در صحنهی سیاسی کشور باشد، اعلام میکند .
ما آمادگی خود را برای همکاری در هر سطحی، از گفتگو و دیالوگ تا فعالیتهای مشترک در زمینهی مسائل مربوط به جنبش کارگری، زنان، بازنشستگان، دیگر جنبشهای اجتماعی، هم چنین در عرصهی مسائل نظری با دیگر نیروهایی که خود را چپ و سوسیالیست میدانند، اعلام میکنیم.
همکاری و همگامی نیروهای جمهوریخواه سکولار دموکرات
حزب چپ ایران (فدائیان خلق) مخالف هر نوع حکومت فردی، سلطنتی، موروثی، دائمی، و ایدئولوژیک در ایران است. ما شکل گیری همکاری و همگامی بین جریان های جمهوریخواه سکولار و دموکرات را ضروری میدانیم و معتقدیم که جمهوریخواهان سکولار و دموکرات ایران برای شکل دهی به ثقل جمهوریخواهی در صحنهی سیاسی کشور، باید وارد روند گفتگو و همکاری های گسترده تر شوند و ائتلافی فراگیر و پوشش دهنده از احزاب و فعالین سیاسی ایجاد کنند.
گفت و گو، همکاری ، اتحاد عمل موردی، توافق و تفاهم در گذار از جمهوری اسلامی:
نظر: الف
۱.گفتگو با نیروهای سیاسی منتقد و مخالف جمهوری اسلامی پرنسیپ ما است. براین اساس از گفتگو با آن ها با هر یک از این اهداف و یا مجموعه ای از آن ها: شناخت متقابل از مواضع یکدیگر، بررسی موانع همکاری نیروها و راهکارهای غلبه بر آنها، یافتن نکات اشتراک و همکاری استقبال می کنیم.
نظر ب:
۱. گفتگو با نیروهای سیاسی منتقد و مخالف جمهوری اسلامی پرنسیپ ما است. براین اساس از گفتگو با آن ها با هر یک از این اهداف و یا مجموعه ای از آن ها: شناخت متقابل از مواضع یکدیگر، بررسی موانع همکاری نیروها و راهکارهای غلبه بر آنها، یافتن نکات اشتراک و همصدائی استقبال می کنیم.
۲. ما برای همکاری و اتحاد عمل موردی در کمپین ها و آکسیون ها در دفاع از آزادیها و حقوق بشر تلاش میکنیم.
۳. ما به پرنسیپ تفاهم و توافق بر سر اصول دموکراسی از جمله پلورالیسم، انتخابات آزاد، قضاوت صندوق رای و تشکیل مجلس موسسان برای تدوین قانون اساسی بین نیروهای سیاسی کشور در گذار از جمهوری اسلامی پایبند هستیم.
اصلاح طلبان و منتقدان درون نظام
اصلاحات در جمهوری اسلامی بعد از تجربهی بیش از دو دهه کشمکش درونی حکومت، به بنبست خورده و گروه های وسیعی از جامعه به این دریافت رسیدهاند که جمهوری اسلامی تن به اصلاحات نمیدهد. از جانب دیگر خامنه ای و همدستان وی اصلاح طلبان را از دایرهی قدرت کنار گذاشتهاند که تجلی آن در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری اخیر واضحتر شدهاست. سرعت گرفتن روند تجزیه در صفوف اصلاح طلبان، و تقویت مواضع و موقعیت گرایش رادیکال اصلاح طلبان، در راستای تقویت جنبش دموکراتیک مردم ایران است.
سیاستهای ما
در دفاع از مبارزات و مطالبات کارگران
مبارزهی طبقاتی کارگران ایران در سال های گذشته جایگاه بس برجسته ای در مبازارت اجتماعی پیدا کرده است. اعتصابات کارگران در سراسر ایران، بهویژه کارگران هفت تپه و کارگران پیمانی نفت و پتروشیمی بازتاب گسترده ای در سطح جامعه داشت و مورد حمایت و همبستگی گروه های وسیعی از جامعه قرار گرفت. طبقهی کارگر ایران در مبارزات طولانیمدت خود تجارب ارزشمندی را اندوخته و در جهت سازمان یابی گام برداشته و مهر خود را بر مبازرات اجتماعی زده و مسئلهی عدالت اجتماعی را بهعنوان یکی از مسائل مبرم کشور آشکارتر کرده است.
حزب چپ ایران (فدائیان خلق) از مبارزات کارگران برای تامین مطالبات خود، تشکیل سندیکا و دیگر تشکلهای مستقل کارگری و علیه سیاستهای رانتی، «مقاومتی» و نئولیبرالی کە دستاوردهای جنبش کارگری و حقوق سندیکایی کارگران و قوانین حمایتی از آنان را آماج تاخت و تاز قرار دادە، حمایت میکند. ما برای قانون کار جدید و مترقی منطبق با نیازهای کارگران، برای تامین دستمزد عادلانە و متناسب با هزینههای زندگی و پرداخت منظم و بە موقع آن، ایجاد اشتغال، بیمە های اجتماعی و پرداخت حقوق بیکاری، تضمین آزادی حق تشکل و اعتصاب، منع پیگرد فعالان و فعالیتهای سندیکایی، لغو قراردادهای موقت کار در مشاغلی کە ماهیت مستمر دارند، توقف و لغو خصوصی سازی واحدهای کلان تولیدی و خدماتی، ممنوعیت کار کودکان، رفع تبعیضات جنسی و برابری کامل حقوق زنان و مردان کارگر مبارزه می کنیم.
مبارزات پیگیرانهی نیروهای چپ
علیرغم سرکوب گسترده نیروهای چپ در دهه ۶۰، ما شاهد برآمد نیروی چپ در دهه های بعد در دانشگاه های کشور و در بین کارگران صنعتی و در حوزه های مختلف از جمله در زمینهی مسائل نظری، ترجمهی آثار کلاسیک چپ و اندیشه پردازان چپ نو هستیم. نیروهای چپ در داخل و خارج از کشور مبارزهی پیگیرانه ای را در حوزه های مختلف پیش میبرند. از طرف دیگر، برخی نشریات رسما به ستیز با چپ برخاسته اند و به هر بهانهای به تاریخ، اندیشه و موجودیت چپ می تازند. ما سرکوب نیروهای چپ و تحریف تاریخ آن را محکوم میکنیم و تلاش های فکری و عملی کنشگران چپ در اشاعهی ارزش ها و آرمان های چپ و مقابله با چپ ستیزی نشریات راستگرا را پاس داشته و از آنها پشتیبانی می کنیم.
مبارزات ضدتبعیض زنان
جنبش زنان پایدارترین جنبش اجتماعی و بستر ساز جنبش دموکراتیک علیه جمهوری اسلامی است. جمهوری اسلامی مظهر تبعیض و خشونت عریان علیه زنان و تمامی کسانی است که گرایش جنسی یا هویت جنسیتی متفاوتی دارند. مبارزهی زنان کشور ما علیه تبعیض و خشونت و برچیدن حجاب اجباری تاریخ چهل ساله دارد.
حزب چپ ایران (فدائیان خلق) از تامین برابری حقوق زنان با مردان دفاع می کند و از مبارزه علیه فرهنگ مردسالاری و حجاب اجباری و برای رفع کلیهی اشکال تبعیض و خشونت جنسی و جنسیتی، برابری در همهی زمینهها از جمله ارث، حق ازدواج، طلاق و حضانت فرزندان، رهایی از ازدواج زودهنگام و اجباری، حق تحصیل تا بالاترین مدارج قبل و پس از ازدواج و بهطورکلی دسترسی برابر به زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی پشتیبانی می کند. ما خشونت علیه زنان دارندگان گرایش جنسی یا هویت جنسی متفاوت را محکوم میکنیم و خواستار به رسمیت شناختن حقوق برابر آنها با دیگر شهروندان کشور هستیم.
گسترش مبارزات معلمان
معلمان کشور ما با حقوقی نازل در شرائط دشواری زندگی می کنند و سالهاست که با تجمعات سراسری و اعتراضات مداوم برای افزایش حقوق، بیمەی کارآمد، همسان سازی حقوق ها و بهبود شرائط کاری خود تلاش می کنند، اما جز وعده و وعید از سوی دولت و مراجع ذیربط پاسخ دیگری نمیگیرند. ما از مبارزات آنان برای آزادی معلمان زندانی، بهرسمیت شناختن حق تشکل، افزایش حقوق و رسیدگی بە سایر مطالبات فرهنگیان شاغل و بازنشستە و مشارکتدادن آنها در ادارەی امور آموزشی و برنامەریزی در امر آموزش و آموزش رایگان برای همه حمایت می کنیم.
دانشجویان مبارز راه آزادی
رژیم جمهوری اسلامی در طول چهار دههی گذشته همواره از تمام ابزارها برای خاموش کردن صدای دانشجو و اعمال کنترل بر دانشگاه بهره گرفتهاست. در دانشگاههای کشور هم چنان فضای پادگانی حاکم است و نیروهای امنیتی به طور قابل توجهی حضور دارند. ما از جنبش دانشجوئی و اعتراضات آن ها علیه خفقان حاکم بر دانشگاه ها و از مبارزات دانشجویان برای آزادی و استقلال دانشگاه ها و آزادی فعالیت های صنفی و سیاسی برای استادان و دانشجویان پشتیبانی میکند.
دفاع از آزادی بیان و آزادی فعالیت هنرمندان و فرهنگسازان کشور
حزب چپ ایران (فدائیان خلق) از آزادی فعالیت نویسندگان، هنرمندان تئاتر و سینما، فیلمسازان، روزنامه نگاران، که همواره مورد تعقیب و آزار دستگاه های تفتیش عقاید و سرکوب حکومتی قرار دارند، حمایت می کند. و برای لغو سانسور و منع پیگرد نویسندگان، روزنامه نگاران فیلمسازان و فرهنگسازان مبارزه می کند. ما از ایجاد تشکل و به رسمیت شناختن استقلال عمل آنان در حوزهی کار خود، ایجاد امکانات لازم برای رشد و ارتقاء رشتههای مختلف هنری، تخصیص بودجه برای تشویق نوآوری و خلاقیت در عرصههای مختلف فعالیت هنری، و همچنین، برخورداری همهی دست اندرکاران هنر و فرهنگ جامعه از پوشش بیمههای درمانی و تامین اجتماعی مناسب حمایت میکنیم. ما خواهان آزادی اعضای زندانی کانون نویسندگان ایران هستیم.
مبارزات ملی و قومی
حزب چپ ایران (فدائیان خلق) بر تامین حقوق ملی و قومی و برابری حقوقی شهروندان فارغ از تفاوت های ملی و قومی، زبانی، مذهبی و شیوه های زندگی فردی و بر عدم تمرکز و ضرورت اداره امور هر منطقه به دست ساکنان آن و حق آموزش به زبان مادری تاکید دارد. ما از حقوق ملی و قومی دفاع می کنیم و پشتیبان مبارزات کنشگران ملی و قومی برای رفع تبعیض هستیم.
مبارزه با فساد و رانت خواری
فساد و رانت خواری در رژیم جمهوری اسلامی ساختاری است. مبارزه با فساد حکومتی با مبارزه علیه استبداد پیوند خورده است. مبارزه علیه رانت خواری و فساد نیازمند شفاف سازی فعالیت های اقتصادی، رسانه های آزاد و فراهم آوردن امکان نظارت رسانهها و اتحادیهها، مجامع صنفی و سازمان های غیردولتی بر فعالیتهای اقتصادی حکومت و مسئولان آن است. ما بر شفافیت در فعالیتهای اقتصادی، مبارزه با فساد و رانتخواری و آزادی اطلاع رسانی تاکید میکنیم.
مبارزه برای تامین حقوق بشر و برابری حقوقی
نقض حقوق بشر جزئی از ساختار متکی بر تبعیض جمهوری اسلامی است. هم اکنون تعداد زیادی از کنشگران مدنی، فعالان جنبش های اجتماعی، زنان، معلمان، کارگران، نویسندگان، روزنامه نگاران، دگراندیشان، وکلای مدافع حقوق بشر، فعالان محیط زیست، باورمندان به ادیان و مذاهب دیگر، در زندانهای جمهوری اسلامی شکنجه شده و به حبس های طویل المدت و اعدام محکوم میشوند. جمهوری اسلامی یکی از رکوردداران اعدام در سطح جهانی است. ما مخالف صدور حکم اعدام هستیم و بر ضرورت تداوم و گسترش اتحاد عمل علیه اعدام ها پای می فشاریم و برای آزادی کلیه زندانیان سیاسی و صنفی مبارزه می کنیم. حزب چپ ایران (فدائیان خلق) نقض گستردهی حقوق دگراندیشان، زنان و دارندگان گرایش جنسی متفاوت، اقلیت های مذهبی (سنیها، زرتشتیها، کلیمیها، بهائیها، نوکیشان مسیحی و دراویش) و تبعیض علیه افغانستانی های ساکن ایران و دیگر شهروندانی را که تبار ایرانی ندارند، محکوم می کند.
کمیسیون برنامهی سیاسی
۱۲ آبان ۱۴۰۰ – ۳ نوامبر ۲۰۲۱