خیزش آبان ۹۸ که در ادامه خیزش دیماه ۹۶ رخ داد، همزمان در نزدیک به ۱۰۰ شهر در ایران با شعار “اصلاح طلب- اصولگرا- دیگه تمومه ماجرا” بمدت ده روز رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی را به چالش کشید. فقر، فلاکت، گرانی، بیکاری و گسترش بی خانمانی… که تا به امروز دامنگیر اکثریت جامعه ایران شده است در اثر اجرای چند دهه طرح های نئولیبرالی، برنامه تعدیل ساختاری و پیامد های آن، خصوصی سازی های گسترده، آزادی سازی تجاری، تعدیل نیروی انسانی، بیکار سازی های گسترده ، سقوط ارزش ریال، آزادسازی قیمت ها و رانت خواری و فساد درون حکومتی از یک سو، از سوی دیگر اعتصابات و اعتراضات بی وقفه کارگری همراه با حرکتهای وسیع معلمان و بازنشسته گان و دیگر جنبشهای اجتماعی… زمینه وقوع این خیزشها را فراهم نموده است.
اعتراضات توده های فرودست در آبانماه ۹۸ تنها به خاطر افزایش سه برابری ناگهانی بنزین نبود. آنچه توده های وسیع مردم را به حرکت درآورد، بلکه انفجار خشم انباشته شدۀ توده های مردم از کل عملکرد اقتصادی، سیاسی نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی در طول چندین دهه حاکمیت مستبدانه تحمیل شده بر مردم است. به بیان دیگر، اعتراض به افزایش بهای بنزین نه تنها اعتراض اقتصادی سراسری، بلکه جنبشی را دامن زد که کل حاکمیت را هدف قرار داد و خواهان سرنگونی آن شد. این یکی از درس های مهم این خیزش است که تأثیر مهم چشمگیری در تحول حرکتهای بعد از آن در جنبش های اجتماعی ایجاد نمود. اگر چه خیزش آبانماه در خیابان سرکوب شد و نتوانست ادامه یابد اما این حرکت تداوم یافت و ما شاهد بازتاب آن تا به امروز در جنبش های اجتماعی به شکل اعتصابات و اعتراضات مستمر در هفت تپه، فولاد، هپکو، آذرآب اراک، معادن و پتروشیمی ماهشهر و شهرداری ها و ده ها مراکز تولیدی و خدماتی بزرگ و کوچک، جنبش بازنشستگان، معلمان و زنان و…. در بستر یک مبارزه مشترک طبقاتی هستیم.
خیزش آبانماه طغیان خشم فرودستان از فقر و بیکاری وستم و استثمار است، درد ۱۸ میلیون حاشیه نشین است که قوت روزانه شان را از سطل های آشغال می یابند. ” شورش گرسنگانی ” بود که حاکمان سرمایه را به وحشت انداخت. حاکمیت با قساوتی وحشیانه برای جلوگیری از این نبرد طبقاتی و حفظ بقای خود دست به دستگیری و کشتار هزاران نفر از معترضین زد. بطوریکه شمار کشته شدگان افزون بر ۱۵۰۰ نفر بود و تعداد دستگیر شدگان از مرز ۱۰۰۰۰ نفر گذشت. (منبع: ماهان غفاری، پژوهشگر ژنتیک جمعیتی و اپید مولوژی)
از نظر استراتژیکی این خیزش در دور جدیدی از مبارزات جنبش کارگری و دیگر جنبش های اجتماعی خود را باز تولید نمود. جنبش آبان ۹۸ در تاریخ چهار دهه حاکمیت جمهوری جهل و جنایت سرمایه به مثابه جنبشی در بطن خود این توانائی بالقوه را داشت که در صورت استمرار اگر چنانچه از نظر ساختاری تغییراتی به سود ارتقای معیشت کارگران و زحمتکشان صورت نگیرد، در آینده یی نه چندان دور، دور جدیدی از قبیل این خیزش ها، البته و حتما رادیکال تر و خونین تر شکل گیرد! در همین راستا بود که خیزش خوزستان و بلوچستان در اعتراض به بی آبی و بی برقی در بیش از هفده شهر و منطقه خوزستان بوقوع پیوست، در حالیکه این خیزش با اعتراضات توده ای وسیعی همراه بود، آنها با سر دادن شعارهایی علیه کلیت نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی، چند جاده مهم این استان را مسدود کردند، متحد و متشکل بدون ترس و واهمه از سرکوب های حکومت جنایتکار جمهوری اسلامی کف خیابانها را به تسخیر خود در آورده و دیگر شهرها و ملیتهای تحت ستم ایران را به اتحاد و همسویی با مبارزات خود و اعتصابات کارگران پیمانی نفت و گاز و پترو شیمی و نیروگاه ها که همزمان اتفاق افتاده بود فراخواندند. رژیم تاب این حرکت عظیم مردمی را نیآورد و با اعزام یگان ویژه ضد شورش و شلیک گلوله و گاز اشک آور به جمعیت معترض تیراندازی نمود و ٨ نفر از جوانان این خطه را به قتل رساند و عده ایی را هم زخمی نمود.
اما این سرکوبهای وحشیانه تخفیفی در مبارزات مردم بوجود نیآورد. کارگران با اعتصابات هر روزه در صحنه اند، زنان مبارز بر علیه ستم و تبعیض و اجحافات خیابان و زندان را به سنگر مبارزه خود تبدیل نموده اند. معلمان، بازنشستگان، دانشجویان و پرستاران …. برای خواست و مطالبات خود از پای ننشسته اند. این حرکتها در تداوم آبانماه ٩٨ بطور تعطیل ناپذیری تا کنون ادامه دارد. در تداوم خیزش آبانماه اعتصابات کارگران پروژه ایی گاز و پتروشیمی عسلویه در ۱۱۴ واحد تولیدی و سپس اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه، خیزش پر خروش خوزستان به میدان آمد و لرزه بر پیکره حاکمان سرمایه انداخت. این حرکت عظیم ضمن جلب نمودن توجه داخل و خارج همبستگی های بین اللملی را هم با خود به همراه داشت.
جمهوری اسلامی تا کنون ثابت نموده است نه می خواهد و نه می تواند به خواست ها و مطالبات کارگران و زحمتکشان پاسخ دهد. ازاین رو گسترش مبارزات جنبش های اجتماعی و تشدید اعتراضات خیابانی، بطور اجتناب ناپذیری ادامه دارد. کارگران و مردم مبارز و انقلابی، تنها راه مقابله با کشتار و سرکوب سازمانیافته نیروهای رژیم را در اتحاد و متشکل شدن و پیوستن هر چه بیشتر به اعتراضات و اعتصابات بطور سراسری جستجو میکنند. بر این مبنا است که ۱۵ تشکل کارگری در بیانیه خود در اول ماه مه ۱۴۰۰ امر تشکل یابی و ایجاد تشکلهای مستقل کارگری را ضروری و امری عاجل دانسته اند. با تاکید بر ضرورت در شرایط موجود، ایجاد یک شورای همکاری میان بخشهای مختلف کارگران، کارمندان و مزدبگیران، معلمان، بازنشستگان، زنان، دانشجویان و بیکاران، را در دستور کار و فعالیت خود قرار داده اند.
اتحاد و همبستگی چنین نیروی میلیونی، سازمانیابی و متشکل شدن طبقه کارگر در تشکل های توده ایی واتحاد و همبستگی با دیگر جنبش های اجتماعی خواهد توانست توازن قوای طبقاتی را به نفع طبقه کارگر و متحدین آن تغییر داده و تضمین کننده معیشت همگانی، بهداشت و آموزش رایگان و آزادی، برابری، رفاه برای همگان باشد.
ما نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران– خارج کشور ضمن پشتیبانی ازاعتصابات واعتراضات و تجمعات وخیزش های توده ای خواهان آزادی بدون قید و شرط همه زندانیان سیاسی هستیم. حمایت و پشتیبانی خود را در متحقق نمودن این مبارزات برحق اعلام نموده و در تقویت آن خود را سهیم دانسته و از پای نخواهیم نشست.
ایجاد تشکلهای مستقل کارگری، حق مسلم کارگران و باید ایجاد گردد!
زنده باد اتحاد و همبستگی طبقاتی جنبش های اجتماعی!
نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران ــ خارج از کشور
۱۴ آبان ۱۴۰۰ – ۵ نوامبر ۲۰۲۱
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- نهادهای همبستگی با جنبش کارگری: تعرض به مطالبه گری بازنشستگان بی پاسخ نخواهد ماند!
- نهادهای همبستگی با جنبش کارگری: حمله فاشیستی رژیم اسلامی علیه کارگران افغانستانی در ایران در روز جهانی کارگر!
- مبارزات کارگری در ایران در سال ۲۰۲۰
- بیانیه پایانی چهاردهمین مجمع عمومی حضوری نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران ـ خارج از کشور