کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل، با تصویب قطعنامهای نقض آشکار و سیستماتیک حقوق بشر در ایران را محکوم کرد. این کمیته از جمهوری اسلامی خواست حکم اعدام کودکان و افرادی را که زیر ۱۸ سالگی مرتکب جرم شدهاند را با احکام دیگر جایگزین کند. به علاوه اعدام در ملاء عام را لغو کرده و به آزار مدافعان حقوق بشر، روزنامهنگاران، معترضان و خانوادههای آنان و همچنین افرادی که با سازوکارهای حقوق بشری سازمان ملل همکاری میکنند، پایان دهد. قطعنامه مورد اشاره همچنین از جمهوری اسلامی خواست اطمینان حاصل کند که هیچکس در ایران تحت شکنجه و رفتار توهینآمیز و بیرحمانه، از جمله خشونت جنسی قرار نخواهد گرفت.
به گزارش هرانا پیشنویس این قطعنامه توسط دولت کانادا تهیه شده بود و روز چهارشنبه ۲۶ آبانماه ۱۴۰۰، با ۷۹ رای موافق، ۳۲ رای مخالف و ۶۴ رای ممتنع به تصویب رسید.
در قطعنامه مورد اشاره با ابراز نگرانی جدی نسبت به آمار هشداردهنده اعدام در ایران، از جمله اعدام بر مبنای اعترافات اجباری و اعدام به دلیل جرائم سبکتر، این رویه جمهوری اسلامی نقض کنوانسیونهای بینالمللی حقوق بشر خوانده شد. همچنین کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل از جمهوری اسلامی خواست، اعدام در ملاء عام را لغو کرده و گزینه تعلیق حکم اعدام را مورد توجه قرار دهد.
این کمیته همچنین با ابراز نگرانی از اعدام کودکان در ایران، از جمهوری اسلامی خواست این روند را متوقف کرده و حکم اعدام کودکان و افرادی را که زیر ۱۸ سالگی مرتکب جرم شدهاند را با احکام دیگر جایگزین کند.
قطعنامه مذکور همچنین از جمهوری اسلامی خواست اطمینان حاصل کند که هیچکس در ایران تحت شکنجه، رفتار توهینآمیز و بیرحمانه، از جمله خشونت جنسی، قرار نخواهد گرفت.
در بخش دیگری از این قطعنامه از جمهوری اسلامی خواسته شده است تا روند گسترده دستگیری و بازداشتهای خودسرانه را متوقف کرده و افرادی را که به دلیل اعمال حقوق و آزادیهای بنیادین خود، از جمله شرکت در تظاهرات، بازداشت شدهاند، آزاد کند.
همچنین از حکومت ایران درخواست شده است احکام سنگین، از جمله اعدام و تبعیدهای طولانی مدت که علیه معترضان بازداشتی، صادر شده را تغییر دهد و به آزار مدافعان حقوق بشر، روزنامهنگاران، معترضان و خانوادههای آنان و همچنین افرادی که با سازوکارهای حقوق بشری سازمان ملل همکاری میکنند، پایان دهد.
” از کوزه همان برون تراود که دراوست!”
از سازمانی که نمایندگان دولت ها، این چماق سرمایه داران بر سر کارگران و زحمتکشان، در آن جمع شده اند و قتل عام ها را برنامه ریزی و شکیل می کنند تا توجیه گردند، انتظاری جز اینکه از خود قاتلان وجلادام بخواهد که خود را مقصر بدانند و از اعمال شنیع خود دست بشویند، داشتن خطائی نا یخشودنی که به مرگ های خیلی وسیعی از اینکه هست می انجامد.
این خود کارگران و زحمتکشان و فرزندان روشنفکر آنها هستند که می توانند و قادرند با باور بخود و خود سازماندهی و تسلیح طبقاتی یافتن به وجود این جامعه استثمارگر که جز سود برای سرمایه داران چیزی را برسمیت نمی شناسد، خود و جامعه را از وحشت همیشگی – سرمایه داری و دولت مداران قاتل و جلاد اش خلاص کنند! نباید منتظر هیچ امام زمانی شد که هیچ وقت وجود نداشته است و توهمی نسبت به سرمایه داران، دولت ها و سازمانهایشان داشت.