چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

بپا شدگان سر بر می افرازند! (پاسداشت بیانیۀ مشترک ۸ تشکل کارگران ، فرهنگیان و بازنشستگان ایران) – جمشید طاهری پور

می‌توان نشان داد که در شرایط امروز ایران، ظهورهای تازۀ مبارزات طبقاتی، مدنی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، که بیانیۀ مشترک 8 تشکل کارگران، فرهنگیان و بازنشستگان تازه ترین و در عین حال بارزترین آن است، با اهمیت‌ترین و...

می‌توان نشان داد که در شرایط امروز ایران، ظهورهای تازۀ مبارزات طبقاتی، مدنی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، که بیانیۀ مشترک ۸ تشکل کارگران، فرهنگیان و بازنشستگان تازه ترین و در عین حال بارزترین آن است، با اهمیت‌ترین و آینده سازترین؛ رخداد در پهنۀ حیات سیاسی و اجتماعی ایران است. چرا با اهمیت‌ترین است؟ برای اینکه همۀ بن‌بست های پیکار اپوزسیونی را در هم شکسته و دستکم برای پایان دادن به بن‌بست های چهل ساله، راهی و چشم اندازی برای رهائی گشوده است

اخبار روز- چهار شنبه ۲۶ آبان  1400– ۸ تشکل کارگری ، فرهنگیان و بازنشستگان از جمله سندیکاهای کارگران شرکت واحد و هفت تپه با انتشار بیانیه مشترکی به احضار، بازداشت و زندانی کردن فعالان جنبش های کارگری ،اجتماعی و مدنی اعتراض کردند. این بیانیه گفته است که شیوه حکومت جمهوری اسلامی در ۴۳ سال اخیر، سرکوب، ارعاب، بازداشت و زندانی کردن تمامی فعالانی بوده است که برای معیشت، مسکن و بهداشت، آموزش و بیمه های اجتماعی تلاش کرده اند. بیانیه ضمن اینکه خواستار خاتمه دادن به پرونده سازیها و احضار و احکام زندان این فعالان شده است، تاکید کرده است که چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند!

پردۀ اوّل:

ایران در جمهوری اسلامی، عرصۀ  جنبش ها و خیزش های مطالباتی و اعتراضی مردم بوده است. این مطالبات و اعتراضات، با استمرار و  فراز و فرود هایش، تاریخ ویژۀ خود را دارد. اکنون اکثریت بزرگ مردم در تداوم جنبش ها و خیزش هاشان، در تراکمی از تجارب تاریخی، به این آگاهی دست یافته‌اند که تغییر و ضرورت تغییر قدرت سیاسی حاکم، نیاز اساسی، واقعی و حیاتی جامعه امروز ایران است!

بیانیۀ مشترک در کمال ایجاز، در نصف یک صفحۀ دفتر، از همۀ تب و تاب جامعه، از واقعیت‌های آشکار و پنهان آن، از نیاز های مبرم و خواست های عاجل مردم، از ضرورت‌ تغییر ،از چشم انداز و افق سیاسی و اقتصادی پیشاروی جامعه، گزارشی جامع بدست داده است؛ با ادبیاتی شفاف، آسان و همه فهم!

این خصیصه های درخشان و نایاب در گفتمان و ادبیات سیاسی – مدنی از کجاست؟ بی گمان تشعشعی از خاستگاه مردمی آن است، پا در زمین واقعیت‌های ایران دارد و برآمدی است از جنبش و خیزش مردم و برخاسته ایست، از حیثیت نمایندگی منتخب مردم، و صلاحیت سخنگوئی از خواست و نیاز آنان و نیز اهداف، اراده و آرزوهاشان!

بیانیه مشترک، مانیفست تغییر است؛ تألیف و ارمغان نیروی کار، فرهنگ و تجربه ایران، از پس چهل سال استبداد و ظلم و جور حکومت اسلامی. نقشۀ راه ائتلاف و اتحادی است اعتماد انگیز،  هم اندیشی و همدلی نیرو افزا و آینده ساز است، دیباچۀ اراده-ی متحد کارگران،  فرهنگیان، بازنشستگان کشور است، در پیکار برپاداشتن ایران در آزادی، کار، سعادت، تأمین و عدالت برای همگان! 

من که آرزویش را در سر داشتم، حالا احساس می کنم در درونم شادمانی بزرگی بر پاست. بر این باورم استوار تر شدم که در شعاع ارزش آگاهی‌های نوپدید؛ کارگران، فرهنگیان و بازنشستگان، در راه و مسیر درستی بسوی آیندۀ ایران در حال پیشروی هستند! و… این سرخوشم می کند! 

در این بیانیۀ مشترک، از پی گزارش تباهی جامعه و مصائب مردم، گزاره ای آمده، بازگو کنندۀ حرکت  و حکم تاریخ: «چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند». این گزاره به سرشت ناهمزمان و نامانای «قدرت سیاسی حاکم» نظر دارد و  پایان محتوم آن را بشارت می دهد. برجستگی و درخشش این نظرگاه در بیانیۀ مشترک از آنجاست  که  بیرون از آلایش اتوپیک و آیات ایدئولوژیک، طرح و صورت بیان یافته است. حقیقت این است که از سر پایبندی به مطالبات شهروندان کشور، دفاع از اصل و اصول زندگی پایدار در یک جامعۀ شهروندی، و لزوم خدشه ناپذیر شناختن حق و حقوق انسان شهروند، از سر مسئولیت در قبال زندگی مردم و بقای ایران، نوشته آمده است.

  اساس منطق و برهان چنین گزاره ای در بیانیه مشترک، لزوم گسترش آگاهی و روشنگری است؛ پیرامون بی اعتنائی قدرت سیاسی حاکم و حکومت کنندگان، به اصول کشورداری در یک جامعه شهروندی، و افشاء نقش آنان، در پایمال و سرکوب حقوق شهروندان کشور. در بیانیه به روشنی آمده است:

 «حاکمان اقتصادی و سیاسی؛ مسئول اصلی بحران‌های بزرگی هستند که سال‌هاست بر زندگی بیش از ٩۵ درصد مردم تحمیل گردیده است. فقر و سیه‌روزی و محرومیت اکثریت عظیم مردم از حداقل معیشت، مسکن، بهداشت، آموزش، فرهنگ و بیمه‌های اجتماعی به طور روزافزونی شدت می‌یابد و در همان حال سرمایه، دارائی و درآمد اقلیت حاکم سر به فلک می‌کشد.».

از ارزش آگاهی به این تضاد و تعارض است، که آدمی انسانیت خود را در راه و مسیری باز می یابد که این تضاد و تعارض را از میان‌ بر می دارد! چشم که به این تضاد و تعارض باز شد، ماهیت واقعی اصولگرا و اصلاح طلب از پردۀ فریب و اوهام بیرون می افتد و ماجرای آن در  نقطۀ پایان خود قرار می گیرد! پس از هر سو که نگاه کنیم ؛ آنچه که اندیشۀ سیاسی را بر سکوی مردم دوستی و میهن خواهی می نشاند، ضرورت پیش راندن ایران در مسیر یک تأسیس جدید است.

  نوید و پیام بیانیۀ مشترک عبارت از این است که تأسیس جدید با هم اندیشی و اتفاق نیروهای کار، فرهنگ و تجربه؛ دست در دست هم، در ایران بنیاد می یابد! تمهید و تدارک، انجام و فرجام این فرایند، رهبران خود را از متن جنبش و خیزش مردم می‌طلبد و می پرورد!

پردۀ دوّم:

در متن اپوزسیون برون مرز ، جنبش نوین طبقه کارگر ایران، تکوین و تشکیل بلوک تاریخی -طبقاتی ترقیخواه در کشور، بیانیه مشترک کارگران، فرهنگیان و بازنشستگان، محل اعتناء  و توجه، و در سطح علایق کارگردانان نهادها و نمادهای خودساختۀ برون مرزی نیست! سران کهنه کار و دست در کاران اصلی اپوزسیون برون مرز – چپ، راست و میانه – سرمشغول معرکه های خود ساخته -شان هستند! سخن ها بر مدار بازی است، از محتوای واقعی خالی و شیوه‌های حرف و  عمل شان کهنه و نخ نما، عقیم و جدا از مردم، مصنوعی و نمایشی، و بیرون از خواست و نیازها، و واقعیت های ایران امروز است! می‌توان نشان داد که در رویکرد های اصلی، بر گرد قدرت سیاسی می‌گردند و به هر بهانه، با مستمسک تکه پراکنی گاه گذار حکومتی ها، سالگشت ها، تولد و درگذشت ها، دست در کار، تطهیر نظام شکنجه و کشتار، و تبرئه تاریخ سیاه و شوم نظام اسلامی، به تجلیل و مشاطه گری اسلام سیاسی و منادیان و مدافعان آن اشتغال دارند.

به رغم گسترش شناعت هائی از این دست، در حواشی اپوزسیون؛ در چهار گوشۀ جهان برون مرز تبعیدیان، جان های شریف بسیاری از پیکار باز نایستاده، و با تمام توان در بازتاب و حمایت از جنبش ها و خیزش های مردم در ایران، دست در کار دارند و مجدانه می کوشند. می‌توان نشان داد که هر اندازه که بالانشینان و معرکه گردانان اپوزسیون برون مرز، و رسانه‌های پر زرق و برق آنان، با انفعال و بی‌خبری، در جدائی، بی اعتنائی و تحقیر نسبت به جنبش نو پدید کارگری و خیزش محرومان و محذوفین ایران بسر می برند، به همت فعالین اصیل، کادرهای مجرّب و بدنۀ رزم آشنای احزاب و سازمان ها، گروه ها و جمعیت های همراه و هماندیش با مردم، در میادین و خیابان‌های شهرهای آزاد جهان، درفش جنش و خیزش  مردم ایران در اهتزاز است. و گاه سمینارها و وبینارهای روشنگر و آگاهی گستری در باره تاریخ، گفتمان و سرشت کارپایه  جنبش ها و خیزش های کارگری و مردمی معلمان و بازنشستگان و نوآوری هاشان در کار سترگ تشکل یابی، سامان و سازمان می‌یابد که در خور تحسین است.

 لزومی نیست که قلم به این طرف بغلطد! چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است! شرح و وصف خوب و بد اپوزسیون برون مرز دلخواه من نیست و از آن رویگردان هستم… بگذریم! حرف خود را بگیریم دنبال:

می‌توان نشان داد که در شرایط امروز ایران، ظهورهای تازۀ مبارزات طبقاتی، مدنی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، که بیانیۀ مشترک ۸ تشکل کارگران، فرهنگیان و بازنشستگان تازه ترین و در عین حال بارزترین آن است، با اهمیت‌ترین و آینده سازترین؛ رخداد در پهنۀ حیات سیاسی و اجتماعی ایران است. چرا با اهمیت‌ترین است؟ برای اینکه همۀ بن‌بست های پیکار اپوزسیونی را در هم شکسته و دستکم برای پایان دادن به بن‌بست های چهل ساله، راهی و چشم اندازی برای رهائی گشوده است.

پوشیده نیست که چپ ایران و اصیل‌ترین گرایشاتی که در پیکار اپوزسیونی حضور و مشارکت دارند با  یک بحران مزمن چهل ساله دست بگریبانند، که در اساس ناشی از فقدان وزن اجتماعی و نفوذ سیاسی در جامعه ایران است! و این در حالی است که مدافعه، مشارکت و در آمیزی چپ با جنبش نوین کارگری ایران، راه حل عقلانی و واقع بینانۀ مشکل ضعف پایگان اجتماعی و راهکار عملی برای توسعه نفوذ سیاسی آن در جامعه ایران است.

چپ ایران بدون درآمیزی با جنبش نوین کارگری قادر به بالندگی اجتماعی و سیاسی نخواهد بود! و این پیش شرطش، احیاء و باز آفرینی مدنی سنت ایثار و فداکاری در امر پیکار برای آزادی، دموکراسی، ترقی و عدالت اجتماعی، و…  است!

 عین این ارزیابی برای کل اپوزسیون دموکراسی خواه ایران نیز صادق است. یعنی دموکراسی خواهان کشور، از هر طیف و طایفه که هستند، در پیکار اپوزسیونی خود، تنها با همصدائی و همگامی با مبارزات و مطالبات بلوک تاریخی  طبقاتی ترقیخواه که در مناسبات و شعایرش، در عین خصلت عموم طبقاتی، با جنبش کارگری ایران همپوشی دارد، وزن اجتماعی – سیاسی لازم، برای تحول اوضاع در راستای گذار کشور از حکومت اسلامی به یک حاکمیت ملی سکولار دموکراتیک را پیدا خواهد کرد. در اینجا نیز احیاء و باز آفرینی مدنی روحیه و منش فداکارانه و رزمجویانۀ منادیان و مبارزان انقلاب مشروطیت ایران، ضرورت دارد.

پرده سوّم:

اکنون در پرتو اعتبار و ارزش سیاسی – مدنی بیانیۀ مشترک ۸ تشکل کارگران، فرهنگیان و بازنشستگان ایران، بعنوان یک رویداد خود بنیاد و تجربۀ مستقل در جنبش مردم، استنتاج نظری را که چند سال پیش در نخستین کنگره چپ طرح کرده بودم، دوباره مورد تأکید قرار می دهم. قصد و انتظارم این است؛ که بازخوانی تطبیقی آن در شعاع اعتبار و اثربخشی بیانیۀ مشترک، چه بسا اینبار مایه و مشوّق اندیشه ورزی های واقعبینانه و عقلانی از کار در آید. و تکانه ای باشد برای بیداری از خواب غفلت! و واگوئی این سوإل که چرا به وقت اش، بی اعتناء ماندیم!؟

«حضور متفاوت ها بعنوان یک پدیدار طبیعی و ذاتی، انگاره ای در پیکار اپوزسیونی است. صحیح این است که متفاوت ها برسمیت شناخته شوند و در همدلی با علایق و اهداف یکدیگر، با روی آوردن و توسل به دیالوگ، مشترکات شان شناخته و در راه تشکیل ائتلاف و اتحاد گام به پیش برداشته آید. البته هر سال که بر ما گذشته من امید و خوشبینی خود را نسبت به احتمال ائتلاف و اتحاد میان گرایش های موجود در اپوزسیون بیشتر از دست داده ام! در عوض متناسب با گسترش جنبش های اعتراضی اقشار مختلف مردم به تکوین ائتلاف و اتحاد میان نمایندگان جنبش های اجتماعی که طالب دموکراسی و عدالت هستند رویکرد خوش‌بینانه تری در خود احساس کرده ام.

اکنون این ایده مطرح است که رهبری فرجام بخش گذار ایران از جمهوری اسلامی، نه یک رهبری کاریزماتیک، ایدئولوژیک، حزبی یا نظام محور، بلکه یک رهبری جنبشی با سرشت مدنی و شهروندی در شعاع و پیوند با شبکه رسانه‌های اجتماعی دیجیتالی خواهد بود.» 

( اخبار روز- دوشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۸- ج، ط «گذری و نظری» )

ج – ط

۱۹.۱۱.۲۰۲۱

https://akhbar-rooz.com/?p=132815 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ساسان
ساسان
2 سال قبل

ها، چه خوب آمد به یادم گریه هم کاری است
گاه این پیوند با اشک است، یا نفرین
گاه با شوق است، یا لبخند
یا اسف یا کین
و آنچه زینسان، لیک باید باشد این پیوند

peerooz
peerooz
2 سال قبل

جناب طاهری پور,
دعای عامیانه اینست که “خدا از دهنت بشنوه”. چنین باد. اما دعای شما گر چه نسبت به بسیاری از دعاهای دیگر کوتاه است ولی اغلب تقریبا ۸ میلیارد خلق خدا روزانه هر یک چندین عریضه به در گاه او میفرستند و خلاصه تر ها شانس اجابت بیشتری دارند, به ویژه آنکه امروزه دعا ها نیز تویتری شده اند. موفق باشید.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x