سه شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳

سه شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳

چند سروده ی کوتاهِ منتشر نشده – اسماعیل خویی

از چیده گُلی

از چیده گُلی، فسُرده ی او برجاست:

از او، تنِ نیم مُرده ی او برجاست:

چون دلبرَکی زخمی وتنها، که از او

رُخسارِ اسید خورده ی او برجاست.

هشتم مهر۱۳۹۶،

بیدرکجای لندن

سخن گفتنِ سوسک!

چشگفت که، چون «سوسک سخن می گوید*»،

نز رنگِ گیاهی به چمن می گوید،

نز بوی گُلی: بل، از گُزین های خودش،

رنگِ لجن و بوی عفن، می گوید!

هشتم مهر۱۳۹۶،

بیدرکجای لندن

*فروغِ فرخ زاد یاد باد!

تسکین بخش

آنان که دچارِ دردِ بی درمان اند،

در جُستنِ درمان اش چون درمانند،

اهلِ خِرَدند، اگر، به تسکین بخشی

دلخوش، به امیدِ روزِ دیگر مانند.

هشتم مهر۱۳۹۶،

بیدرکجای لندن

روپوشِ سیاه

ابر آمد و در فضا شناور گردید:

روپوشِ سیاهِ هر چه اختر گردید.

فرداش مکن گواهِ باریدنِ او:

از شبنم اگر گونه ی گُل تر گردید!

هشتم مهر۱۳۹۶،

بیدرکجای لندن

در پیری ی چون منی!

در پیری ی چون منی، بهین سرگرمی

شعر است و خوشا که دارم این سرگرمی!

گر دست دهد، عشق هم، البتّه، خوش است:

شرط آن که نگردد اوّلین سرگرمی!

نهم مهر۱۳۹۶،

بیدرکجای لندن

پیری شرری فکند

پیری شرری فکند در پیکرِ ما:

آتش زد و سوزاند ز پا تا سرِ ما.

گفتیم که، پس، به خاکِ خود باز آییم:

باد آمد و بُرد مُشتِ خاکسترِ ما!

نهم مهر۱۳۹۶،

بیدرکجای لندن

https://akhbar-rooz.com/?p=133350 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
valli
valli
2 سال قبل

درود وسلام/ اینکه حس میکنم نوشته مرا میخوانی ای بیدر کجای نا کجای جهان/ سفرت خوش از این آلوده زمین .

————
گر دست دهد، عشق هم، البتّه، خوش است:

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x