جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

درود بر کشاورزان و مردم شورشگر اصفهان! – جمعی از کمونیست های انقلابی – ایران

مبارزه و مقاومت شجاعانه کشاورزان اصفهان با چادر زدن در مسیر رودخانه زاینده رود و در اعتراض به بی آبی که نتیجه سیاستها و اولویت های ارتجاع اسلامی است زنگ خطر دیگری را برای حکومت اسلامی به صدا درآورد. اما مبارزات کشاورزان، جوانان، زنان ومردان شورشگر اصفهان برای کل مردم ایران الهام بخش بوده و نویدبخش قدم دیگری در راه غلبه برنظام ستم و استثمار است.

 بالاخره کاسه صبر کشاورزان و دامدارانی که سیاست های ارتجاعی رژیم مزارع اشان را خشک، دام هایشان را به کشتار اجباری از گرسنگی و تشنگی مجبور کرده  و مردم زحمتکش را نیمه جان نموده است، لبریز شد. خواسته های به حق این اقشار و مقاومت آنان در برابر تهدیدات ارتجاع اسلامی و همچنین خشم نهفته شده در دل جوانان و مردم اصفهان از سیاست های عمومی و ضد مردمی جمهوری اسلامی باعث شد که  این مبارزات سریعا توده ای شود و صدای آن از اصفهان فراتر رفته  و حمایت و همدردی مناطق دیگری از ایران را به خود جلب کند.

جوانان زحمتکش وبخش های مختلف مردم بخصوص بخش های فقیر و زحمتکش جهت پشتیبانی از کشاورزان، به مبارزه برعلیه کل نظام پرداختند. اصفها ن بپاخاست و تجمعات عظیمی براه افتاد. زحمتکشان هم درد و هم سرنوشت چهارمحال بختیاری در حمایت از کشاورزان اصفهان و همچنین به بی آب و سیاست های آبی جمهوری اسلامی وسیعا دست به اعتراض زدند.

برای بسیاری از توده های مردم دیگر روشن شده است که عوامل اصلی خشک شدن زاینده رود صرفا تغییرات زیست محیطی ، گرم شدن دمای زمین و بارش کمتر باران در این مناطق نیست. عامل اصلی اولویت های رژیم برای حفظ بقای خود و سیستم تولیدی استثماری اش و سیاست حفاظت مافیائی آب است. زندگی میلیونها انسان در این نقطه به جریان یابی آب زاینده رود وابسته است. جمهوری اسلامی نه تنها هیچ راهی برای مقابله با گرمایش زمین و خشکسالی ها و راه های پیشگیری از کم آبی همانند استفاده بهینه از آب های زیر زمینی ولایروبی مسیر های جریان آب و سیل ها در هیچ نقطه ای از کشورنداشته و ندارد بلکه در نقطه مقابل به صورت سیستماتیک با انحراف آب ها از مسیرهای طبیعی و ایجاد سد ها و تاسیسات آب بَر غیر ضروری به منظور غارت و چپاول منابع و تامین منافع سرمایه داران و مافیاهای آب، رودخانه های مهم مثل رود کارون و زاینده رود و دریاچه ارومیه را به سمت نابودی کشانده است.  

به همین علت مردم توجیهات مزخرف اقتصادی و ارتجاعی مذهبی و همچنین  خرافی که تلاش می کنند در میان مردم بپراکنند را مثل  ” خدا ما را به خاطرگناهان مان تنبیه می کند”، یا “بی حجابی زنان باعث خشکسالی است”  و یا اینکه “تظاهرات در مقابل اراده خدا نمی تواند کاری انجام دهد، بلکه باید دعای باران خواند” به پشیزی نمی خرند.

۶ آذر صبح زود  با آتش زدن بنر بزرگ خامنه ای در اصفهان مبارزه ادامه یافت شعارهای ضد نظام همچون  “مرگ برخامنه ای” و درگیری با مزدوران جمهوری اسلامی گسترش یافت. روز جمعه ارتجاع یورش مسلحانه ای را بر علیه شورشگران آغاز نمود. دهها نفر از معترضین پیر و جوان که چشم هایشان هدف گرفته شده بود توسط تفنگ ساچمه ای مجروح شدند، صدها بازداشتی و دو جوان یک  زن و دیگری یک مرد کشاورز ، خونشان کف خشک زاینده رود را آبیاری کرد. شعارهای ” ما آمده ایم بجنگیم، بجنگ تا بجنگیم” در خیابان های اصفهان طنین افکن شد و مردم زحمتکش اصفهان، به ویژه جوانان، با بستن مسیرها و تلاش برای ضربه زدن به  تاسیساتی که باعث خشکیدن زاینده رود می شوند همچنین با درگیری های ممتد با نیروهای سرکوب گر به مبارزه خود ادامه دادند. رژیم ضد مردمی جمهوری اسلامی باز هم  به تنها سلاحی که برایش باقی مانده است یعنی سرکوب به وحشیانه ترین نوع اش توسل جست. اما مبارزات و ادامه یابی آن نشان از این دارد که سلاح سرکوب در میان مردم به درجات بالائی برائی خود را از دست داده است.

 حمایت بی دریغ مردم از مبارزات و مبارزان و پیوستن به آن نشان از پتانسیل نهفته در این اعتراضات داشت و شدت خشم مردم علیه جمهوری اسلامی را عریانتر نمود به گونه ای که می توان این مبارزات را به مثابه ادامه خیزش  آبان ۹۸ و همزمان تاکیدی بر تداوم قیام تشنگان خوزستان دانست.

مبارزات مردم ایران به صورت مداوم از مکانی به مکان دیگر انتقال می یابد. خیزش مردم اصفهان به فاصله چند ماه از قیام تشنگان خوزستان، نشان از آن دارد که پایه های خیزش نه تنها همچنان پابرجاست بلکه شرایط زندگی مردم هم از لحاظ اقتصادی و هم سیاسی به مراتب وخیم تر گشته و سرکوب های وحشیانه و جنایت کارانه نتوانسته و نمی تواند بر خشم و نفرت مردم نسبت به جمهوری اسلامی فائق آید بلکه شعله های این خشم را شعله ورتر کرده است.

یک موضوع چشم گیر و برجسته در مبارزات مردم اصفهان شرکت سنین مختلف در این مبارزه بود. تعداد بسیاری از مجروح شده گان از سنین بالا بودند که در مبارزات قبلی کمتر به چشم می خورد. اگر چه مبارزه علیه ظلم و زورگویی ومبارزه علیه ستم و استثمار هیچگاه به جوانان محدود نبوده است اما پیوسته شور و انرژی جوانان و امید آنان به زندگی بهتر و امید به تغییر در روند جامعه آنان را به نیروی اصلی میدان مبارزه مبدل می کند. در بسیاری موارد این جوانان مجبورند با محافظه کاری افراد مسن تر خانواده خود مبارزه کنند و یا در سرپیچی از نصایح و محدودیت های آنها خود را به میدان نبرد و مبارزه برسانند. اما اینبار حضور وسیع و بسیار فعال افراد از سنین بالا و حتی شرکت بصورت خانوادگی به گونه ای که به طور مشخص مورد هدف مزدوران رژیم قرار گرفتند حکایت از تغییرات مهم در ترکیب مبارزات مردم علیه جمهوری اسلامی دارد. به عبارتی حکایت از پیوستن گسترده تر سنین بالای جامعه به مبارزات و جهش در توده ای شدن مبارزات علیه رژیم دارد. حکایت از این دارد که دیگر مردم ایران از زن و مرد، جوان و پیر نه تنها همگی از سیاست های ضد مردمی، ستمگرانه و استثماری جمهوری اسلامی به منتهی درجه به تنگ آمده اند بلکه دیگر حاضر نیستند به آن تمکین کنند و مترصد هر فرصتی برای مبارزه ای متحدانه علیه رژیم واپسگرا و فاسد جمهوری اسلامی می باشند.

مبارزات مردم اصفهان از حمایت وسیع مردم در سراسر کشور برخوردار شد. اگر چه بغیر از تظاهرات اعتراضی وسیع مردم در چهارمحال که علاوه بر مبارزه و اعتراض علیه سیاست های آبی جمهوری اسلامی حمایت و وحدت خود با مبارزات کشاورزان و مردم اصفهان را اعلام کردند، حمایت  بالقوه مردم در دیگر نقاط کشور بالفعل نشد. شکی نیست که چنین پتانسیلی موجود بود و رژیم با مستقر کردن نیروی نظامی و حکومت نظامی اعلام نشده در شهرهای بزرگ مثل تهران و دیگر شهرهای مجاور اصفهان آماده سرکوب و در نطفه خفه کردن اعتراضات احتمالی بود.  اما گسترش مبارزات به دیگر نقاط همیشه بصورت خودبخودی صورت نمی گیرد. آنچه کمبود آن بشدت احساس می شود، وجود یک نیروی سازمانده انقلابی که با اتکاء به علم انقلاب کمونیستی و اتکاء به توده ها خشم و نفرت مردم از این رژیم و سیستم استثماری و فاسد را در عرصه وسیع تر و گسترده تری همآهنگ و متحدانه به حرکت در آورد و به این ترتیب قدرت مانور و سرکوب جمهوری اسلامی را محدودتر کند. شکی نیست که مبارزات شجاعانه مردم مواد لازم را برای چنین تحولی در مبارزه فراهم کرده است. مردم در چهارگوشه ایران هر روزه به خاطر ابتدایی ترین حقوق خود یعنی آب، نان وکار که توسط جمهوری اسلامی به یغما برده شده و سیاست های زن ستیزانه و ضدمردمی که توسط جمهوری اسلامی اعمال می گردد به مبارزه برخاسته اند ونوک تیز حمله خود را بر رهبر آن خامنه ای نشانه می روند.

 در چنین شرایط حساسی وظیفه نیروهای آگاه نه تنها تلاش برای آگاه کردن طیف های وسیعی از مردم به مختصات جامعه ای بهتر بلکه ارتقاء سطح مبارزات و تلاش برای  به هم پیوند زدن صدای زنان، جوانان، کارگران، کشاورزان، معلمان و همه  زحمتکشان و تمامی آنانی که خواهان سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی می باشند، در گوشه و کنار جامعه می باشد. باید در عین مبارزه با نیروهای مرتجع سلطنت طلب و دیگر وابسته گان به امپریالیست ها، و همچنین کسانی که در تلاشند  خشم و نفرت مردم را رقیق کنند و سطح مبارزات را تنزل دهند، نوک تیز حمله را علیه جمهوری اسلامی و رهبران مرتجع آن قرار داد. در فرایند چنین مبارزه ای است که رهبران آگاه، زبده، متعهد و فداکار واقعی توده ها ساخته می شوند و پیشروی به سوی جامعه بدون ستم و استثمار تسریع خواهد شد. با آگاهی بیشتر و تعهدی عمیق تر در راه تدارک سرنگونی رژیم و جایگزینی آن با دولت پرولتری که در آن مردم بر سرنوشت خویش حاکم باشند به پیش رویم.

جمعی از کمونیست های انقلابی – ایران

آذر ماه ۱۴۰۰

https://akhbar-rooz.com/?p=133809 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
...
...
2 سال قبل

اصطلاح «شورشگر» را فقط مجاهدین به کار می برند تا کودکانه میان مضحکه ای به نام «کانون های شورشی» (متشکل از تعداد اندکی نوجوان چسباننده عکس مسعود و مریم) و مبارزات مردم، یک نوع این همانی را در ذهن ها به وجود بیاورند. این کلمه، رایج ترین کلمه در ادبیات این دو سه سال اخیر مجاهدین است، و روزی صد بار تکرارش می کنند بی آن که هیچ کس جز خودشان آن را به کار ببرد.

آیا تصادفاً فرستنده این مطلب همان کسی نیست که آن ویدئو را برای شما فرستاده بود تا برای مجاهدین که چند دهقان بیچاره را به جرم سر دادن شعار «رقیب»، به دستگاه های سرکوب رژیم لو دادند و معرفی کردند و با نعل وارونه، تهمت بسیجی بودن را به آن انسان های شریف زحمتکش زدند (و خوشبختانه با عکس العمل وسیعی هم در فضای مجازی روبرو شدند) شریک جرم در یک سایت وابسته به طیف چپ بسازد؟
این که چهار تا کلمه از قبیل «کمونیستی» و غیره را در اعلامیه چپانیده اند دقیقاً برای دام گستردن است. نه فقط ایز گم کردن، بلکه دام گستردن.

کیست که امروز دیگر ندانسته باشد که مجاهدین، در حال حاضر وابسته ترین وابسته ها به امپریالیسم هستند و سال هاست که به زائده هار ترین و درنده ترین جناح امپریالیسم بدل شده اند و بقای سیاسی شان را مدیون آن هایند؟
اینجا وقتی که در این اطلاعیه ایز گم کن دام گستر، از «مبارزه با نیروهای مرتجع سلطنت طلب و دیگر وابسته گان به امپریالیست ها» حرف می زنند، هدف اصلی شان همان «سلطنت طلب ها» هستند که در پی چند شعار عکس العملی مردم در حمایت از رضا پهلوی و رضا شاه و محمد رضا شاه، مدتی است که تبدیل به کابوس شبانه روزی مجاهدین شده اند.

جناب تابان!
ظاهراً برای شما و سایت شما برنامه ریزی کرده اند و در روز های آینده هم روی برنامه شان کار خواهند کرد. گام به گام!
و البته دلایل خاصی برای انتخاب این سایت دارند، و انتخابشان تصادفی نیست.
بر مبنای تجربه های متعدد خودم، و به دلیل شناخت عینی و بسیار از نزدیکی که از عملیات بخش نفوذ این سازمان دارم، این را به شما یادآوری کردم.
روزه شک دار نگیرید به قول قدیمی ها!

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x