نظربایف نیز همچون دیگر رهبرانِ خودکامه، با یک چالش اساسی که همان نحوه کنار رفتن از قدرت، بدون ایجاد خطر انتقام گیری علیه خود، روبهرو بوده است. با این همه، تحولات اخیر قزاقستان درسهای جدید را به همه یاد آوری میکنند. در مدت اخیر، مجسمه نور سلطان نظربایف که نوعی یادبود از میراث حکمروایی وی بود، توسط معترضان قزاق به پایین کشیده شده است. مردم قزاقستان نیز به جای اینکه لقب نظربایف یعنی “الباشی” را صدا بزنند، از لفظِ “شالکِت” یا “پیرمرد! قدرت را رها کن” استفاده میکنند
“نورسلطان نظر بایف” و “قاسم جومارت توکایف” رئیس جمهور قزاقستان شب تحویل سال نو میلادی تصور نمی کردند که لحظات آرامی را که در آلماتی سپری می کنند فردا طوفانی که در راه است درهم خواهد کوبید. شب دوم ژانونه در پی افزایش بهای گاز مایع خشم مردم چنان شعله ور شد که بزرگترین اعتراضات در قزاقستان از زمان استقلال آن کشور در سال ۱۹۹۱ میلادی به راه انداختند و مجسمه ی «نور سلطان نظربایف» اولین رئیس جمهوری آن کشور را پایین کشیدند، آنان در فاصله یک روز به جهانیان نشان دادند زیرپوست تصویر ساختگی کشوری که رهبرانش آن را مکانی امن در منطقه ای ناآرام می خوانند چه می گذرد و چرا به یکباره همه به خیابان ریخته اند. حالا همه می پرسند در قزاقستان چه می گذرد. مردم چه می خواهند و تا کجا پیش می روند.
در برخی از گزارش ها گفته شده تظاهرکنندگان پنج خواسته ی اصلی دارند: ۱- تغییر واقعی دولت. ۲- انتخاب مستقیم دولتهای محلی (در حال حاضر رئیس مناطق مختلف را رئیسجمهور انتخاب میکند). ۳- بازگشت به قانون اساسی سال ۱۹۹۳ که در آن محدودیتهایی در وظایف و قدرت رئیسجمهوری در نظر گرفتهشده بود. ۴- عدم آزار و بدرفتاری با فعالان مدنی. ۵-فراهم کردن امکان رسیدن مردمی بدون وابستگی به نظام فعلی به مقامهای قدرت.
الجزیره در گزارش خود به نقل از باتا جاردمالی مدافع حقوق بشر و فعال سیاسی قزاق که در سال ۲۰۱۳ میلادی در بلژیک پناهنده سیاسی شده، می گوید: «همه در کشور میدانند که توکایف رئیس جمهور فعلی تنها یک نامزد است و هیچ قدرت سیاسی و نفوذی در داخل کشور ندارد. شعارها کلیت سیستمی که نظربایف آن را ساخته و در راس آن قرار گرفته را هدف قرار داده اند. این یعنی هدف قرار دادن اعضای خانواده به خصوص دختراناش که کشور از آنان نفرت دارد. این یعنی نفرت از تیمور کولی بایف دامادش که در همه بخشهای اقتصادی به ویژه نفت و گاز دست دارد و همه میدانند این انحصار خانوادگی نظربایف است که در پس افزایش قیمت سوخت بوده است.»
جاردمالی میگوید که «خانواده او همواره صنعت نفت، گاز و سایر منابع طبیعی را کنترل کردهاند، اما آنان خیلی زود صنایع دیگری مانند املاک، بانکداری و مخابرات را نیز در اختیار گرفتند و اکنون ما انحصارگرایی سیاسی و اقتصادی نظربایف و خانوادهاش را شاهد هستیم.»
در میان پنج جمهوری آسیای مرکزی که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی استقلال یافتند، قزاقستان با اختلاف زیادی، بزرگترین و ثروتمندترین آنهاست. بزرگی این سرزمین به اندازه کل اروپای غربی است و دارای ذخایر عظیمی از نفت، گاز طبیعی، اورانیوم و فلزات گرانبها است.
در حالی که این ثروت عظیم به قزاقستان کمک کرده تا یک طبقه متوسط قوی و شمار قابل توجهی از سرمایهگذاران فوق ثروتمند داشته باشد، اما بر اثر فاسد حاکم ، مشکلات مالی متعددی نیز گریبانگیر کشور است: میانگین دستمزد ماهانه کمتر از ۶۰۰ دلار است، سیستم بانکی دچار بحرانهای عمیقی شده که ناشی از اعطای وامهای بیحد و حصر است و علاوه بر این، فساد نیز در سراسر این کشور ریشه دوانده است.
گاردین هم درگزارشی ضمن اشاره به تحولات اخیر قزاقستان که مرتبط با اعتراضات گسترده مردم این کشور نسبت به افزایش قیمت سوخت بوده، به طور خاص سیاست هایِ “نور سلطان نظربایف” سیاستمدار کهنه کار این کشور را که لقب “رهبر ملت” را نیز در اختیار دارد (و از دهه ۱۹۹۰ میلادی، قدرت را در قزاقستان در دست داشته و از سال ۲۰۱۹، صحنه ظاهریِ قدرت را واگذار کرده)، عامل اصلی تنشهای جاری در قزاقستان معرفی میکند.
در این راستا، گاردین، تمرکز اصلی خود را بر نور سلطان نظربایف معطوف کرده و سعی نموده توضیح دهد که چگونه تصویرِ نظربایف به عنوان نماد مدرنیزه شدن قزاقستان و فردی محترم و قابل ستایش در این کشور، اکنون خدشه دار شده و معترضان خوستارِ حذف کامل وی از قدرت هستند.
به گزارش فرارو، گاردین در این رابطه مینویسد: «برای سال ها، “نور سلطان نظربایف” سیاستمدار و رهبر سرشناس قزاقستان، مورد ستایش شهروندان این کشور بوده است. وی برای سه دهه، نفرِ اول حکمروایی در قزاقستان بود و ستایشهای فراوانی در قالبهای گوناگون از او انجام میشد و تصویر خندانش نیز روی بیلبوردهایِ اقصی نقاط قزاقستان قابل مشاهده بود.
هنگامی که وی در سال ۲۰۱۹ از قدرت کنار رفت، او عملا جانشین خود را که همان رئیسجمهور کنونی قزاقستان یعنی “قاسم جومارت توکایف” بود را نیز برگزید و همچنان قدرت قابل توجهی را در قالب رئیس شورای امنیت و بازیگر اصلی صحنه قدرت در قزاقستان، حفظ کرد. وی حتی لقب اصلی خود با عنوان “الباشی” یا “رهبر ملت” را نیز حفظ کرد.
“آستانه” (پایتخت قزاقستان) شهری که به دستور نظربایف در قلب کشور قزاقستان ساخته شد نیز حتی به افتخار او، تغییر نام داد و اکنون با اسم “نورسلطان” شناخته میشود.
با این حال، نظربایف نیز همچون دیگر رهبرانِ خودکامه، با یک چالش اساسی که همان نحوه کنار رفتن از قدرت، بدون ایجاد خطر انتقام گیری علیه خود، روبهرو بوده است. با این همه، تحولات اخیر قزاقستان درسهای جدید را به همه یاد آوری میکنند. در مدت اخیر، مجسمه نور سلطان نظربایف که نوعی یادبود از میراث حکمروایی وی بود، توسط معترضان قزاق به پایین کشیده شده است. مردم قزاقستان نیز به جای اینکه لقب نظربایف یعنی “الباشی” را صدا بزنند، از لفظِ “شالکِت” یا “پیرمرد! قدرت را رها کن” استفاده میکنند.
نارضایتی مردم قزاقستان از فقر، نابرابری و فساد حاکم در این کشور منجر به ناآرامیهای گسترده در قزاقستان در سالهای اخیر شده و در این میان حجم قابل توجهی از خشم مردم این کشور هم معطوف به خودِ نظربایف است. فردی که مدتها در عرصه سیاست قزاقستان، از موقعیتی مستحکم برخوردار بود و کسی به وی بیاحترامی نمیکرد.
در میان حکام اقتدارگرای منطقه آسیای مرکزی، نظربایف همواره به عنوان رهبری که زیرکترین فرد است، شناخته میشد. وی در سال ۱۹۴۰ میلادی متولد شد و در سطوح مختلف حزب کمونیست رشد کرد و به نخستین رهبر قزاقستان در عصرِ پسااستقلال این کشور تبدیل شد.
وی از دهه ۱۹۹۰ میلادی کنترل قزاقستان را به دست داشت و همواره با ترکیبی از قدرت سخت و نرم سعی داشت تا جای ممکن ماهیتی سرکوبگرانه حکومت خود را پنهان کند. نظربایف روند ژئوپلیتیکی ظریفی را در سالهای پس از استقلال قزاقستان ترسیم کرد و ضمن حفظ روابط دوستانه با روسیه، با کشورها و شرکتهای غربی نیز بویژه در حوزه انرژی، روابط دوستانهای را برقرار نمود.
در این راستا، وکلا، حسابداران و مشاوران غربی به نظربایف و نخبگان سیاسی همراه وی کمک زیادی کردند تا منابع مالی قابل توجه خود را در بانکهای لندن قرار داده و یا ویلاها و ساختمانهایی لوکس در سوئیس خریداری کنند. دخترِ نظربایف و نوه او بر اساس آخرین ارزیابی ها، احتمالا صاحب ۸۰ میلیون دلار دارایی و املاک در لندن هستند. نظربایف همچنین شمار قابل توجهی از معماران و برنامه ریزان شهریِ غربی را نیز جهت طراحی و ساخت شهر آستانه پایتخت قزاقستان به کار گماشت.
سال ۲۰۱۰، نظربایف که شاید نیم نگاهی به مساله بالا رفتنِ سن خود داشت، به دانشمندان دستور داد تا جهت ساخت یک “اکسیر” که موجب طولانیتر شدن حیات انسان شود، دست به تحقیق و پژوهش بزنند. در نهایت، اینطور به نظر میرسد که وی حقیقت سالخورده بودن خود را پذیرفت و در سال ۲۰۱۹، از قدرت کناره گیری کرد.
سال گذشته، “اولیور استون” کارگردان سرشناس هالیوودی اقدام به ساخت یک فیلم با محوریت دوران حضور نظربایف در قدرت کرد. نام این فیلم، “قزاق: تاریخ مرد طلایی” بود. در عین حال، مجسمههای مختلفی نیز از نظربایف در اقصی نقاط قزاقستان نصب شد.
با این همه، اکنون تصویر وی به نمادی از نارضایتیهای مردم در قزاقستان تبدیل شده است. چهارشنبه گذشته، توکایف رئیس جمهور قزاقستان اعلام کرد که وی جایگزینِ نظربایف به عنوان رئیس شورای امنیت این کشور شده است. جدای از اینها، اخبار و شایعاتی نیز در قزاقستان پیچیده که نظربایف خاک قزاقستان را با هدف درمان پزشکی، ترک کرده و عازم خارج از قزاقستان شده است.
هنوز معلوم نیست که شورش و ناآرامی در قزاقستان چه مراحلی را در ادامه راه طی خواهد کرد و نظربایف در قالب آن چه نقشی ایفا میکند. با این حال، این نکته واضح به نظر میرسد که تحولات چند روز اخیر، عملا میراث تاریخی که نظربایف سعی داشت آن را از خود برجا بگذارد و همچنان به مثابه شخصیتی قابل احترام در قزاقستان شناخته شود را تغییر خواهد داد».
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- اعتراضات و حکومت نظامی در قزاقستان، نخست وزیر استعفا کرد
- حالت فوقالعاده در قزاقستان؛ به آتش کشیده شدن اقامتگاه رئیسجمهور و استعفای دولت
- شورش و اعلام وضعیت اضطراری در قزاقستان؛ رئیس جمهور این کشور از روسیه و متحدانش کمک خواست
- ادامه سرکوب خشونتبار معترضان همزمان با ورود نیروهای «سازمان پیمان امنیت جمعی» به قزاقستان
تاریخ رحمی به دیکتاتورها ندارد. امروز نظربایف، فردا لوکاشنکو، اورتگا، مدورو، و غیره، یعنی همه تتمههای پس مانده اردوگاه سابق سوسیالیستی. گاهی زین به پشت و گاهی پشت به زین!