سايت سياسی - خبری چپ - تريبون آزاد

کشتار فزاینده ی کرونا در غرب (قسمت دوم) – رقیه دانشگری

در قسمت نخست،  مختصری از تغییرات سیستم بهداشت و سلامت در آلمان بر اثر عملکرد خزنده ی نئولیبرالیسم و پیوند آن با کشتار کرونا در این کشور را از همین قلم خواندید. در این قسمت می پردازم به تغییراتی که بر اثر کرونا در زندگی  شهروندان آلمان و دیگر عرصه ها به وجود آمده است.

گرانی

بنا به گزارش سازمان خواربار وکشاورزی ملل متحد- فائو – در دسامبر ۲۰۲۱/ آذر ۱۴۰۰، قیمت مواد غذایی به نسبت ماه پیش از آن در همین سال ۲۷ در صد و در مقایسه با سال ۲۰۲۰ در همین ماه  37 درصد افزایش داشته است. طبق مشاهدات نگارنده در آلمان، قیمت برخی محصولات کشاورزی مانند سبزیجات و صیفی جات، گاه چند برابر گران تر از قبل شده است. به موازات آن، افزایش قیمت مسکن، سوخت، انرژی، و دیگر نیازمندی های روزمره، فاصله ی طبقاتی موجود را بطور کم سابقه ای افزوده است. مقامات دولتی دلیل این گرانی لجام گسیخته را به مشکلات ناشی از ویروس کرونا نسبت می دهند. آمار نویسان، گرانی دو سال اخیر در اروپا را در ۳۰ سال گذشته بی سابقه می دانند.

 بنا به گزارش اتحادیه ی بین المللی کمک و توسعه -آکسفام – در ژانویه ی ۲۰۲۱ / دی ۱۳۹۹، این اتحادیه پیش بینی کرده بود که حداقل شش هزار نفر دیگر از مردم جهان براثر گرسنگی ناشی از اقدامات سیاسی مربوط به کرونا، تا آخر سال ۲۰۲۰ جان خود را از دست خواهند داد.[i]

در این میان مؤسسه های بیمه ی خدمات درمانی در آلمان با استفاده از وضعیت موجود، نرخ بیمه را افزایش داده اند. شاهد عینی آن خود نگارنده است.  از اول سال ۲۰۲۱ / ۱۴۰۰ تا کنون مبلغ بیمه درمانی ام ماهانه حدود ده در صد افزایش یافته است. با احتساب  حداقل افزایش نرخ بیمه در سطح کشور  برای حدود ۸۳-۸۴ میلیون جمعیت آلمان، می توان میزان دریافتی بیمه ها را گمانه زد. این درحالی است که به دریافتی ماهانه ی گروه های بزرگی از مزد بگیران جامعه افزوده نشده است. بیمه ها  دلیل افزایش نرخ را هزینه های بالای ناشی از کرونا اعلام کرده اند. به همین جهت از هزینه های برخی خدمات دارو و درمان نیز کاسته اند. از آن جمله اند؛ کاهش میزان بستری کردن بیماران، کاهش مدت زمان بستری شدن در بیمارستان ها و حذف یا به تعویق انداختن برخی عمل های جراحی.       

خودکشی

در کنار بالارفتن میزان مرگ و میر ناشی از گرسنگی و بی خانمانی، میزان خودکشی در آلمان در سال ۲۰۲۰، به ۹۲۰۶ نفر رسید که به نسبت سال پیش از آن ۱.۸ درصد بیشتر بوده است. ۷۵ در صد این رقم به مردان تعلق داشته است.[ii]

تازه ترین مورد خودکشی از مشاهدات نگارنده، خودکشی پسر ۲۷ ساله ی یک زن کارمند از آشنایان است که بر اثر افسردگی ناشی از مقررات کرونایی – تنهایی و جدایی از جامعه- به زندگی خود پایان داد.

رقم بالای خودکشی به لایه هایی از جامعه تعلق دارد که عوارض اجتماعی ناشی از کرونا به فقر و استیصال و بیکاری و دربدری آن ها دامن زده است.

افزایش ثروت

به موازات دامنگستر شدن فقر در میان اقشار کم در آمد جامعه، زنجیره ای از صاحبان سرمایه به ثروت و سودهای نجومی دست یافته اند. این زنجیره شامل وسائل ارتباط جمعی در جهان مجازی، کُنسرن ها، برخی دانشگاه ها و انستیتوهای پژوهشی، برخی مؤسسه های دولتی، و سازمان ها ی بین المللی است که اسامی آن ها در پرونده ای ۱۶۹ صفحه ای گِرد آمده است.

در این میان، کنسرن ها و شرکت های بزرگ داروسازی، پوشش دهندگان مالی و واسطه ها و کار چاق کن های آن ها، بیشترین مبالغ ثروت را از راه ارزش افزوده و سود اندوزی انباشته اند. از میان کنسرن های داروسازی، شرکت آمریکایی فایزر در ائتلاف با بایونتک آلمانی و از میان سرمایه گذاران دو زوج معروف – بیل گیتس و همسرش ملینا و پیتر پیوت داروساز بلژیکی و همسرش هایدی لارسون – بیشترین ثروت را از قِبَل کرونا اندوخته اند.

فایزر در نیمه ی اول سال ۲۰۲۱ سودی معادل ۱۰،۴میلیارد دلار و بایونتک در همان مدت سودی معادل ۴ میلیارد یورو تنها از راه فروش واکسن به دست آورده اند.[iii]

پیش درآمد سودهای کلان

رسانه ای به نام آنتی اشپیگل در تاریخ ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۱ / ۲ مهر ۱۴۰۰، مدعی شده است که مقدمات سوداندوزی های کلانِ امروزیِ کنسرن های دارویی و اعوان و انصار آن ها از سال های ۲۰۱۶-۲۰۱۷  میلادی و پس از اپیدمی های زودگذر و مرگباری مانند آنفلوانزای خوکی، سارس و ابولا، چیده شده است. در این مقدمه چینی زنجیره ای از سرمایه گذاران، پژوهشگران، رسانه ها، سازمان های بین المللی مانند سازمان بهداشت و سلامت(WHO) و دولت ها سهیم بوده اند. این رسانه مدعی است اعلام پاندمی و تبلیغات فزاینده ی دائمی و جهانگیر در مورد ویروس کرونا، بلافاصله پس از آغاز بیماری کووید ۱۹، در راستای اهداف سوداندوزانه ی این دسته از سرمایه داران و سخنگویان آن ها بوده است. طراحی برنامه های مربوطه از سال ۲۰۱۷ میلادی آغاز شده است.[iv]

رسانه های رسمی در چنبره ی نکوکاران نابکار

در همین رابطه، ارگان ها و رسانه های رسمی و دولتی تنها مراجعی بوده اند که مسایل مربوط به بیماری کووید۱۹ را پوشش داده اند. از اظهار نظر مخالفانِ سیاست ها و برنامه های دولتی در زمینه ی کرونا، و نیز داده ها و مستندات ویروس شناسان و پژوهشگران غیر دولتی پیرامون این ویروس و بیماری ناشی از آن به اشکال گوناگون پیشگیری به عمل آمده است. تازه ترین نمونه ی آن بسته شدن حساب توئیتری رابرت مالون دانشمند و مکتشف mRNA، پس از انتقاد او از واکسن فایزر است. مالون شرکت داروسازی فایزر را تبهکارترین شرکت داروئی جهان خوانده و واکسن فایزر را مضر اعلام کرده است.[v] قبلاً گفته شده بود که دو ماده ی جانبی در تهیه ی واکسن فایزر برای مصارف انسانی مناسب نیست.

آنتی اشپیگل دلیل این سانسورها، کارشکنی ها  و پیشگیری ها را در نفوذ افرادی مانند بیل گیتس به عرصه ی رسانه ها می داند که از راه واریز پول های هنگفت به حساب رسانه های بزرگ زیر نامِ حمایت و هدیه های نیکوکارانه، انجام می گیرد.

بمباران خبری شهروندان و اختصاص بیش از نیمی از تبلیغات رسانه ای به موضوع کرونا و ایجاد هراس در جامعه نیز در خدمت سودبَری همین نکوکاران نابکار و شرکت های بزرگ داروسازی مورد حمایت آن ها است. جلوه ای از سیاست شوک درمانی در مواقع بلایا و بحران های طبیعی و اجتماعی و بهره برداری از دوره های استیصال بشری جهت افزودن بر ثروت و قدرت. یکی از پیامدهای نامشهود تمرکز تبلیغیاتی روی کرونا، ناآگاه و غافل گذاشتن افکار همگانی از رخداد ها و تصمیمات کلانِ سیاسی در عرصه های دیگر است.  

   این تبلیغات گسترده، مداوم و سازمان یافته  و ممانعت از اطلاع شهروندان از نظرات و مستندات کارورزان غیر دولتی، از سویی موجب سودهای کلان برای شرکت های دارویی مقتدر می شود و از سوی دیگر زمینه را برای رشد افکار غیرعلمی در میان گروه هایی از مردم مهیا می سازد. شیادان حرفه ای در رشته ی دارو و درمان از راه سوءاستفاده از بی اعتمادی پاره ای از شهروندان نسبت به داده ها و برنامه های دولتی و نیز بهره برداری از خرافه پرستی و جهل گروهی از مردم، با ارائه ی تئوری ها و راهکارهای زیان آور، به پر کردن جیب های خود مشغولند. بازداشتن مردم از تزریق واکسن، یکی از راه های بنجل فروشی های این دسته از فریبکاران به جای فراورده های علمی است.

یک خبر حیرت آور

در روز ۱۸ نوامبر ۲۰۲۱ / ۲۷ آبان۱۴۰۰، خبری منتشر شد که طبق آن، مراجع دارویی آمریکا اعلام کرده بودند؛ اسناد مربوط به مجوز تولید و فروش واکسن فایزر در سال ۲۰۷۶ به آگاهی عموم خواهد رسید. این خبر در جهانی که حداکثر زمان برای انتشار سرّی ترین اسناد سازمان های اطلاعاتی ۲۵ سال در نظر گرفته شده است، ناباورانه بود. دلیلی که دست اندر کاران برای چنین تصمیمی ارائه داده اند، آن است که این اسناد حداقل ۳۲۹ هزار صفحه را دربر می گیرد و انتشار آن با توجه به کمبود پرسنل، در مدت زمان کوتاه ناممکن است.[vi] به این ترتیب مردم دنیا تنها پس از بیش از نیم قرن می توانند به چند و چون ماده ای که به نام واکسن کرونا وارد بدن آن ها شده است، آگاه شوند. بی تردید بیش از نیمی از دریافت کنندگان این واکسن که هم اکنون بالای ۳۰-۴۰ سال عمر دارند، تا آن سال در قید حیات نخواهند بود. این شرکت دارویی همچنین با تأکید بر این که تولید واکسن در شرایط اضطراری صورت گرفته، مسئولیت عوارض جانبی احتمالی آن را به عهده ی خود نمی داند.   

طولی نکشید که در ۸ ژانویه ۲۰۲۲ / ۱۸ دی ۱۴۰۰، دادگاه عالی تگزاس در ایالات متحده، اعلام کرد که مخفی نگه داشتن اسناد مربوط به مجوز واکسن فایزر غیرقانونی است و این اسناد باید تا هشت سال آینده علنی شود. خبر آن در روزنامه رویترز به چاپ رسید.[vii]

تاکنون هیچگونه واکنشی از سوی دادگاه عالی سراسری در آمریکا نسبت به این مصوبه، گزارش نشده است.

سیاست  و کرونا

داده های بالا نمونه ای است از سیاسی شدن ویروس و بیماری و واکسن کرونا. بنا به داده های دیگر آنتی اشپیگل، رئیس هیئت مدیره ی شرکت دارویی فایزر – اسکات گوتلیف – در تاریخ ۳ اوت ۲۰۲۱ / ۱۲ مرداد ۱۴۰۰، در نامه ای سرگشاده خطاب به جو بایدن رئیس جمهور آمریکا از او می خواهد که خرید و مصرف واکسن فایزر را در سطح جهانی به اجرا بگذارند و حداقل۷۰ در صد از مردم را واکسینه کنند. توصیه ی گوتلیف شش هفته بعد توسط جو بایدن و همتایان انگلیسی او، به اجرا گذاشته شده و خبر آن در نشریات پرفروش اروپایی منتشر می شود.

اَشکال دیگر سیاسی شدن این بیماری و تمهیدات پیشگیری و درمان آن، در سطوح داخلی و ملی کشورها، مداخله ی سیاستمداران در روند کارها است. پژوهشگران وکارشناسان امور دارو و درمان، در سخن گفتن با شهروندان و روشنی انداختن روی مسائل مربوطه کم تر نقش ایفا می کنند تا سیاستمداران و سخنگویان دولتی و حزبی. آن دسته از کارشناسان نیز که اجازه ی سخنگویی دارند، برگزیدگان و کارمندان شبکه های دولتی و رسمی هستند. توصیه های سخیف امثال دونالد ترامپ برای خوردن مواد ضد عفونی کننده به جای تزریق واکسن، یکی از جاهلانه ترین موارد دخالت سیاست گزاران در این زمینه بوده است.

هم اکنون مخالفت و یا موافقت با ویژه نامه های بهداشتی مربوط به کرونا و نیز طرح واکسیناسون اجباری در آلمان، توسط احزاب سیاسی سازمان داده می شود. این کشور در چند ماه گذشته شاهد بیشترین اعتراضات خیابانی و درگیری میان گروه های مخالف و موافق و نیز درگیری های خونین آن ها با پلیس بوده است. در ماه های اخیر طرح واکسیناسیون اجباری به بحث و جدل های جدی  میان کارگزاران دولتی  و سخنگویان احزاب مختلف در آلمان، بدل شده است. اما کارشناسان رشته ی تولید واکسن، در برابر پرسش ها و اعتراضات سکوت اختیار کرده اند. عده ای  می پرسند؛ چرا باید تزریق واکسن کرونا اجباری شود در حالی که در پیشگیری از بیماری اثر قطعی و دوامداری ندارد. خانم سارا واگِنکِنِشت، سخنگوی حزب چپ آلمان، خواسته ی این گروه از مردم را نمایندگی می کند. در تاریخ  واکسیناسیون بر ضد بیماری های واگیردار، تنها واکسن هایی اجباری شده اند که از بیماری پیشگیری کرده اند؛ مانند واکسن دیفتری، کزاز، آبله و…تزریق واکسن های بیماری هایِ واگیردارِ فصلی اختیاری بوده است. مانند واکسن آنفلوانزای فصلی و… مضمون مخالفت حزب چپ آلمان با طرح واکسیناسیون اجباری، جنبه ی مخالف با سوء استفاده ی کنسرن های داروئی از بحران موجود را دارد، و مخالفت راست افراطی و گروه های نئوفاشیست آلمان با این طرح و دیگر مقررات کرونایی، جنبه ی بهره برداری از نارضایتی و بحران موجود علیه رقبای سیاسی شان.

اعتراض ویروس شناسان غیر دولتی نیز در مخالفت با واکسینه کردن شفا یافتگان و طرح  واکسیناسیون اجباری به جایی نمی رسد. این دسته از پژوهشگران و کارشناسان، این گونه واکسیناسیون را جایگزین کردن ایمنی مکانیکی به جای ایمنی طبیعی افراد می دانند. آراء و نظرات آن ها در رسانه های رسمی مورد نقد و بررسی قرار نمی گیرد و در بسیاری موارد هم به سرعت از جهان مجازی حذف می شود.

در سطح بین المللی نیز ویروس و واکسن کرونا، دستاویزی برای پیشبرد مقاصد سیاسی این یا آن دولت علیه رقبای سیاسی و اقتصادی خویش است. از آن جمله می توان از تبلیغات وسیع ضد چینی به ویژه در دوره ی ریاست جمهوری دونالد ترامپ با جعل واقعیات، در جنگ سرد اعلام ناشده ای نام برد که میان دو دولت جاری است.

تحریم یکی دیگر از اَشکال نقش آفرینی سیاست در امور بهداشت و درمان و سلامت میلیون ها انسان است که در ایران نمونه ای از آن را شاهد هستیم. این شیوه ی ضد بشریِ جنگِ اقتصادی و سیاسی توسط دولت آمریکا علیه مردم ایران، آثار خود را به ویژه پس از شیوع بیماری کووید ۱۹ بیش از همیشه به جا گذاشت. نمونه ای از آن، محرومیت ایران از خرید ۲۰ میلیون دُز واکسن از طریق کوواکس در میانه ی سال ۱۳۹۹ بود. در اوج کشتار کرونا در کشور به دلیل تحریم بانکی ایران، ورود واکسن به ایران ناممکن شد. مخالفت آقای خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران با ورود واکسن فایزر از آمریکا در سال گذشته نیز بیشتر در چارچوب کنش و واکنش های سیاسی قابل بررسی است.

حقوق بشر وکرونا

آمریکا و کشورهای اروپایی به محتکرین واکسن کرونا بدل شدند. فایزر و بایونتک امتیاز تولید واکسن را در انحصار خود نگه داشتند.  بر اثر این انحصار طلبی و احتکار، از طرفی بیشترین میزان خرید و فروش واکسن، در این کشورها صورت گرفته و از طرف دیگر به دلیل ناهماهنگی قیمت واکسن با قدرت خرید دولت های فقیر، اکثریت سکنه ی این کشورها از واکسیناسیون محروم ماندند. در حالی که برابر با آخرین داده های آماری در ۸ ژانویه ۲۰۲۲ / ۱۸ دی ۱۴۰۰، در صد واکسینه شدگان در آلمان ۷۱,۸ و در آمریکا ۶۲,۵ است، در کشورهای آفریقایی به دو تا سه در صد رسیده است. رسانه های غرب هم در مورد میزان کشتار کرونا در آن قاره، سکوت کرده اند.

آن ها حتی در مورد کمک رسانی ها و ارسال رایگان واکسن ضد کرونا از طرف رقبای سیاسی خود به کشورهای فقیر، سکوت می کنند. در حالی که آمریکا و اروپا به احتکار واکسن روی آورده اند، کوبا و چین و برخی از کشورهای کوچک اروپایی با اهدای میلیون ها دُز واکسن به این دسته از کشورها و نیز کشورهایی که به دلیل جنگ و تحریم، در مضیقه هستند، سیمای دیگری از همبستگی های بین المللی از خود نشان داده اند. تازه ترینِ آن،  اهدای ۱۲۰ هزار دُز واکسن از طرف کوبا به سوریه بوده است.

 سازمان ها و نهادهای حقوق بشر وابسته به سازمان ملل نه قدم کارسازی برای رفع تبعیض در برخورداری کشورها از واکسن کرونا  برداشته اند و نه اقدامی جدی در افشا و اعتراض نسبت به این تبعیضات و بی عدالتی ها به عمل آورده اند.

دویچه وله فارسی در ماه مارس ۲۰۲۱، نوشت:

“علیرغم فراخوان سازمان ملل برای اهدای واکسن کرونا به کشورهای فقیر، دست کم ۲۰ کشور جهان تا کنون یک دُز واکسن کرونا دریافت نکرده اند.”[viii]

لذا از انجمن ها و سازمان های مدافع حقوق بشر غیر دولتی ، انتظار می رود که در افشای سیاست های تبعیض آمیز و ضد حقوق بشری دولت های اروپا و آمریکا کوشا باشند. این سیاست ها تاکنون منجر به قتل انسان های بی شماری در کشورهای فقیر شده است. امکان آفرینی برای دریافت واکسن رایگان توسط دول کشورهای فقیر می تواند یکی از کارزارهای این دسته از مدافعان حقوق بشر باشد.  

نکاتی در چرایی کشتار فزاینده ی کرونا در آلمان

آخرین رقم مرگ بر اثر کووید۱۹  در سراسر آلمان، طبق داده ی انستیتو روبرت کخ در روز سه شنبه ۱۱ ژانویه ۲۰۲۲ / ۲۱ دی ۱۴۰۰، در ۷ روز گذشته، ۱۱۴.۳۵۱ نفر از میان ۷.۵۸۱.۳۸۱ مبتلایان به کرونا بوده است. در باب چرایی این کشتار فزاینده ، رسانه های رسمی سکوت اختیار کرده اند. گویی مرگ و میرکرونایی به روزمره گی بدل شده و شنیدن هر روزه ی خبر مرگ امری عادی شده است. اما آنچه در باره ی علل افزایش مرگ ناشی از کرونا در آلمان می توان گفت، نکات زیر است:

– اثر سیاست های انقباضی و صرفه جویی در امور مربوط به سلامت، جهت به حداقل رساندن هزینه ها [ix] از آن جمله؛ اخراج بخش بزرگی از کادر درمانی و پزشکی در چند سال اخیر و تعطیلی برخی  بیمارستان ها. از آن جمله؛ بستن ۳۴ بیمارستان در سراسر آلمان.

– تأخیر در اقدامات پیشگیرانه و ناکافی بودن آن ها.

– مسافرت خیز بودن آلمان. شاید بتوان گفت که آلمان در میان کشورهای اروپایی بالاترین رقم مسافرت های دوران تعطیلی و مرخصی ها را دارد. هر فرد شاغل و حقوق بگیر در آلمان از حق مرخصی حداقل ۳۰ روز در سال برخوردار است. تعداد قابل توجهی از آلمانی ها از قدرت مالی برای هزینه های مسافرتی برخوردارند. به همین دلیل و نیز به خاطر بدی آب و هوا و کمبود آفتاب در این کشور، میزان مسافرت و در پی آن میزان انتقال بیماری های واگیردار و بیماری های انگلی مانند شپش و جَرَب و کرم آسکاریس، از کشورهای میزبان به آلمان بالا است. این قاعده حتی با توجه به مقررات پیشگیرانه در برابر کرونا، عمل کرده و می کند.

– کم اعتمادی و یا بی اعتمادی بخشی از ساکنان آلمان به سیاست ها و داده های دولتی و نافرمانی های مدنی به ویژه در زمینه ی رعایت آئین نامه ها و دستورات ویژه ی دوران کرونا.

– بالا بودن حجم گرد هم آیی ها، جشن ها و شب زنده داری ها به ویژه در رستوران ها و آبجوخوری های سنتی آلمان. آبجوخوری یکی از عادات غذایی تعطیل ناپذیر آلمانی ها است. گریز از تنهایی فزاینده ی ناشی از تک زیستی و فردگرایی در آلمان، یکی از دلایل اصلی روی آوردن مردم به تجمعات است.

– بالا بودن میزان ابتلا به بیماری های زمینه ای مانند دیابت و فشارخون بر اثر ناسالم و یا زیاده خوری.

– وجود تست رایگان کرونا و امکان آمارگیری از مبتلایان و پیرو آن امکان آمار گیری از میزان مرگ و میر ناشی از کووید۱۹.

– احتساب بیمارانی که نه بر اثر کرونا بلکه بر اثر بیماری های زمینه ای و ابتلای ثانوی به کرونا فوت می کنند، در آمار مرگ و میر کرونایی. این گونه آمار دهی پس از بازتاب منفی آن در جامعه، تصحیح شد. اصطلاح مرگ و میر «با کرونا» و یا « از کرونا» از آن زمان رایج گردید.

اما آنچه در میان گروهی از مردم گفته می شود:

– دولت درستکار نیست و در آماردهی، مصلحتی عمل می کند. نمایش اوج و فرود آمار ابتلا و مرگ و میر نیز چیزی بیش از آن نیست. در هر دوره ای، هر طور که می خواهند آمار می دهند. زمانی سکوت می کنند و زمانی کلافه. وقتی که می خواهند واکسن بخرند یا واکسیناسیون اجباری به راه بیاندازند، آمار را بالا نشان می دهند.

– دولت مشغولیت فکری ایجاد می کند تا مسائل دیگر را بپوشاند.

– بیمارستان ها در گزارشات فوت غیرکرونایی، علت مرگ را بیماری کووید ۱۹، اعلام می کنند. چون دریافتی آن ها از بیمه ها به دلیل بالا بودن هزینه ی درمان کرونا بیشتر است.

– کرونا هراسی به سود شرکت های دارویی است. بمباران خبری در مردم ترس ایجاد میکند. ترس و اضطراب سیستم ایمنی را مختل و زمینه را برای ابتلا به بیماری مساعد می کند. مردم بیمار می شوند و شرکت های داروسازی پول دار.  

– طولانی بودن چرخش کرونا و جهش ها ی مکرر و متنوع آن، یا نشانه ای است از بی کفایتی مسئولان و کارشناسان در عصر اینترنت و هوش مصنوعی و یا تعمدی است در عدم راهیابی جدی در غلبه بر کرونا.

داستان ژن نئاندرتال

در کنار همه ی این گمانه زنی ها و سخن های درست و نادرست، برخی مؤسسه های علمی نیز علل دوام و افزایش موج بیماری را مربوط به ژن ها می دانند.

تازه ترینِ آن، داده های  مؤسسه ی ماکس پلانک است که می گوید، « ژن نئاندرتال در افزایش و یا کاهش خطر ابتلا به بیماری کووید۱۹، نقش دارد.» [x]

بنا به یافته های کارشناسان مربوطه، قاره ی اروپا محل اولیه ی پیدایش و زیست انسان نئاندرتال بوده است. انتشار این خبر در تلویزیون آلمان به کرونا هراسی در این کشور دامن می زند. حاصل آن، مراجعه ی گروه هایی از مردم به آزمایشگاه های تشخیص DNA و پرداخت مبالغی جهت تعیین نوع ژن های خود می شود. حداقل قیمت هر آزمایش ساده ی DNA، ۶۰ یورو است.

با یک حساب سرانگشتی می توان فهمید که اگر فقط درصد کمی از ساکنان آلمان، با شنیدن آن فرضیه ، به آزمایشگاه های مربوطه مراجعه کنند، چه سودی عاید صاحبان آن آزمایشگاه ها می شود.

هنوز معلوم نیست که پژوهش های  مؤسسه ی ماکس پلانک در رمز گشایی از علت فزونی بیماری کووید ۱۹ در آلمان تا چه میزان قابل اثبات است و چه اسنادی دال بر درستی این فرضیه وجود دارد.

آنچه روشن است، بنا به آمار رسمی، قربانی شدن بیش از پنج و نیم میلیون انسان در دنیا بر اثر بلای کرونا و انباشته شدن کیسه های زر در انبان یک اقلیت چند نفره از صاحبان سرمایه های بزرگ، به برکت کرونا است. کرونا را می توان به واقع هم سنگ با جنگ های تحمیلی، بزرگ ترین بلای مردم جهان در دهه های نخستین قرن بیست و یکم خواند.  


[i]ژانویه ۲۰۲۱   آمار برگرفته از مجله ی هفته.

[ii]  آمار برگرفته از جدول آماری اداره فدرال آلمان

[iii] https://de.rt.com/nordamerika/127345-us-arzneimittelbehoerde-will-zulassungsdaten-fuer-pfizer-2076-veroeffentlichten/

[iv] نگاه کنید به آنتی اشپیگل. ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۱.

[v]  https://de.rt.com/nordamerika/129633-geheimhaltung-von-pfizer-daten-rechtswidrig/

[vi] https://de.rt.com/nordamerika/127345-us-arzneimittelbehoerde-will-zulassungsdaten-fuer-pfizer-2076-veroeffentlichten/

[vii] https://de.rt.com/nordamerika/129633-geheimhaltung-von-pfizer-daten-rechtswidrig/

[viii]  https://p.dw.com/p/3rH4

[ix] نگاه کنید به قسمت اول همین مطلب به قلم نگارنده در کار انلاین یا اخبار روز

[x] MAX- PLANK- GESELSCHAFT

Neandertaler-Genvarianten und Covid-19

۱۶. Februar 2021

https://akhbar-rooz.com/?p=138125 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

22 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مهرداد
مهرداد
2 سال قبل

در فرهنگ رایج سیاسی ایرانیان هر گاه که برای اثبات حقانیت خود به “فاکت” نویسی به عنوان “حقیقت محض” پناه برده میشود، حق “تفسیر” از دیگران سلب میشود. تاریخ متون سیاسی چپ‌ها در ۴۰ سال گذشته که مشحون از جدال بی‌پایان بر سر وقایع انقلابات ۱۹۰۵ و ۱۹۱۷ و نحوه کپی برداری از آن برای شرایط ایران است فقط یک مثال بارز است. “دو تکتیک سوسیال دمکراسی” لنین ۲ معنای بسیار متفاوت برای چریک‌های فدایی از یک طرف و حزب توده از طرف دیگر داشت.

و زمانی که همان رفقا از همان دریچه به مسائل عاجل زمانه مینگرند، بحث در مورد یک پاندمیک کشنده به ابتذال و خرافه کشیده میشود. کامنت‌های به اصطلاح “پزشکی” که ریشه در جدال و ستیز آشتی ناپذیر ایدئولژیک با غرب و سرمایه دارند سراسر الوده به تعصب و تفسیر شخصی ا‌ند. در آمریکا اکثریت عظیم شکاکین به واکسن یا خرافیون مسیحی ا‌ند یا هوادارن ترمز بریده دونالد ترامپ!

تمام اکتشافات پژشکی سرنوشت ساز ۱۰۰ سال گذشته، از جمله پنی سیلین، آنتی بیوتیک، کزاز، آبله، ایکس ری، و غیره عمدتا توسط پیشگامان آمریکایی، آلمانی، و انگلیسی به جهانیان عرض شدند. حتی یک نمونه از اکتشافات فوق نمیتوانستند در شرق مستبد و مکتبی ظهور کنند.

بسیاری از مکتشفین علوم از جمله پژشکی یا آمریکایی هستند یا به عنوان مهاجر اروپایی در دانشگاه‌های آمریکا تحقیق میکنند. بی‌دلیل نیست آمریکا هر سال جوایز نوبل را در این رشته‌ها “درو” می‌کند که مرهون اجازه رشد خلاقیت بدون دخالت اندیشه سیاسی و ملییتی است. 

 

سعید نورآذز
سعید نورآذز
2 سال قبل
پاسخ به  مهرداد

ماجرای جنابعالی هم مثل ” گربه ی مرتضی علی ست که هرطور به هوا پرتش کنی ،چهار دست و پا به زمین برگیرده ”
مثلا فک می کنی با توسل به ترامپ و شرکاء می تونی برای تحقیقات و دستاورد های آمریکا پوئن جمع کنی ؟
یک ـ هیچ ادم عاقلی در مورد نکات مثبت جامعه ی آمریکا و دیگر جوامع بشری کوکورانه حکم صادر نمی کند جز جنابعالی.
دو ـ هیچ آدم عاقلی بر نکات منفی جامعه ی آمریکا و دیگر کشور های جهان چشم نمی بند جز جنابعالی.

حالا بشنو از جیمی کارتر از حزب رقیب ترامپ :

Jimmy Carter: US ‘Most Warlike Nation in History of the World’آمریکا جنگ دوست ترین ملت جهان تمام تاریخ جهان بوده ست.
برای اینکه وقت دوستان را نگیریم با گذاشتن لینک مطالعه ی آن را توصیه می کنم.
اما این موضع گیری کارتر در برابر ترامپ کافی نیست .
جنایات آمریکا به بمب اتمی در ناگازاکی و هیروشیما هم خلاصه نمیشود بلکه به تمام جنگ ها و تمام پایگاههای نظامی آن در سراسر جهان مربوط ست که بزعم شما لابد در آنجا ها سرگرم «تحقیقات» برای دریافت جوائز صلح و نظائر آن هستند.
حرف آخر اینکه انتقاد از سیستم سرمایه داری از قرن نوزدهم وجود داشته ست و در سال ۱۸۸۶ انترناسیونال مارکس و انگلس تاسیس شد.
هر جور هم مانور کنی دم خروست از زیر عبا پیداست !!!

سعید نورآذز
سعید نورآذز
2 سال قبل
پاسخ به  مهرداد

با پوزش لینک مربوط به کامنت قبلی را فراموش کردم
Jimmy Carter: US ‘Most Warlike Nation in History of the World’
https://www.commondreams.org/views/2019/04/18/jimmy-carter-us-most-warlike-nation-history-world

مهرداد
مهرداد
2 سال قبل
پاسخ به  سعید نورآذز

انقدر عصبی و پریشان بودی که از هول حلیم افتادی تو دیگ و لینک عوضی دادی. بعد هم از کربلا شروع کردی و تو پاندمیک رسیدی به هیروشیما و ناکازاکی! آخر سر هم که کار راحت شه زدی به مارکس و انگلس!! پرت و پلا گوی هم حدی داره. بیخود نیست امثال جناابعلی فقط مشغول مبارزه با آسیاب بادی اند ولی عددی نیستند و کسی بهشان توجهی نمیکند.

peerooz
peerooz
2 سال قبل
پاسخ به  مهرداد

“هزّالی و جلافت و غوغای هست و نیست, سهو است و جز به پاس ضرر نیست.” نیما.

اگر جناب مهراد به اندازه بیل گیتس مایکروسافت و یا میلیاردرهای مشابه, ثروتمند بود, باری میشد این “هزالی و جلافت” را نادیده گرفت اما از کسی که به احتمال قوی در هفت آسمان ستاره ای ندارد جز احساس ترحم بر این “خسر الدنیا و الآخره” چه میتوان کرد؟

مهرداد
مهرداد
2 سال قبل
پاسخ به  peerooz

مشکل جناب عالی و نفر قبلی اینست که ۳۰ سال پیش با شکست پادگان سوسیالیسم توسط همین آمریکای به قول شما زورگو به خیل بیکاران پیوستید. از درس و تحصیل که خبری نیست چون ترجیح دادید پرولتاریا باقی بمانید. پس بهتر است از مقایسه مال دنیا حرفی نزنیم چون با کبر سن نسل شما و سوسیال بگیری مجانی از غرب کاری جز کامنت های چارواداری ندارید.

تنها امید زندگی که شکست سرمایه و برقراری سوسیالیسم بود هم که به فنا رفت. البته خشم و یاس شماها قبل درک است، ولی ما مسول مفلسی مادی و استیصال معنوی شما نیستیم. ما به زندگی در اروپا و امریکا افتخار میکنیم و خوشحالیم و به اعتلای اقتصادی ان کمک میکنیم. اطمینان هم داریم غرب و امریکا هیچگاه رهبری اقتصادی و سیاسی را به چین و روسیه نخواهند داد.

حالا که قابل ترحم است؟ لول

peerooz
peerooz
2 سال قبل
پاسخ به  مهرداد

جناب مهرداد,
فرمودید “ما به زندگی در اروپا و امریکا افتخار میکنیم و خوشحالیم و به اعتلای اقتصادی [و لابد نه فرهنگی] ان کمک میکنیم.”

با تقدیم تبریکات صمیمانه, چگونه شما به چنین افتخار عظیم و تقریبا غیر ممکنی دست یافتید؟ مسلما باید نتیجه نبوغ شما باشد و گرنه هر بی سر و پائی به چنین افتخاری نائل و موجب افتخار هموطنان جدید نمیشود. باز هم تبریک به شما و هموطنان!

مهرداد
مهرداد
2 سال قبل
پاسخ به  peerooz

ممنون از استفاده از کلمات چارواداری توده ای! 

این ها همان جاییست که شماها هم زندگی میکنید. تفاوت ما و شما اینست که ما قدر دانیم و شما شکست خورده ها نمک نشناس. البته تکلیف ان چپ نما و توده ای که نان مفت غرب و امریکا را میخورند معلوم هست. هرچی توده ای خط امامی/کیانوری بود خودشو رساند به امریکا. از از آغوش سوسیالیسم به امپریالیسم راه بسیار کوتاه بود.

حالا معلوم شد بی سر و پا چه کسانی هستند.

peerooz
peerooz
2 سال قبل
پاسخ به  مهرداد

جناب مهرداد,
عزیز من, از این شعار های تو خالی صد من یک غاز دست بردار و چند ساعتی در باره آنچه اروپا و آمریکا در ۵۰۰ سال گذشته تا این لحظه بر سر دنیا آورده اند اقلا در ویکیپدیا مطالعه کن, جایی که مارتین لوتر کینگ آمریکائی غیر کومونیست ” بی سر و پای توده ای خط امامی/کیانوری” میگوید “the American government is “the greatest purveyor of violence in the world today.”

https://en.wikipedia.org/wiki/American_imperialism#The_Grand_Area

peerooz
peerooz
2 سال قبل
پاسخ به  peerooz

ادامه,
ضمنا اگر شعار گوئی وقتی برای مطالعه نمیگذارد اقلا بر روی تصویر های مقاله کلیک کنید تا مظنه واقعیت به دست آید.

مهرداد
مهرداد
2 سال قبل
پاسخ به  peerooz

لازم نیست ۵۰۰ سال به عقب بری. به جای این امر به معروف های حوزه علمیه ای یک نگاه هم بنداز به ویکیپدیا در مورد جنایات جانشینان لنین در چین و شوروی سابق در همین ۱۰۰ سال گذشته.

میترا تهامی
میترا تهامی
2 سال قبل

پدیده‌ای که مشاهده می‌کنیم این است که در کامنت‌ها، مستند‌نویسی و ارائه فاکت به اندازه کافی مورد توجه قرار نمی‌گیرد.
خواننده‌ای به‌نام «خودم» نوشته‌اند که خانم دانشگری از منابع زرد استفاده کرده‌اند.
اما «خودم» لزومی ‌نمی‌بینند که به‌طور مستدل و مبتنی بر فاکت به اثبات نظر خود بپردازند.
اگر یکی از وجوه مشخصه رسانه‌های زرد را پخش اخبار و اطلاعات غیرواقعی بدانیم، بنابراین به‌طور منطقی به این نتیجه می‌رسیم که « خودم»، می‌باید خودشان با دقت و وسواس نظر دهند.
اما متأسفانه خودشان چنین رویه‌ای را در پیش نگرفته‌اند.
«خودم» در ارتباط با مقاله خانم دانشگری نوشته‌اند:
«باید گفت زاکر برگ و گوگل با بزرگ‌ترین منبع اطلاعاتیشون درباره تک تک ما خطر بالقوه‌تری برای بشریت هستند تا افسانه‌های خنده‌دار درباره بیل گیتس».
جناب «خودم»! لطف کنید و به لینک زیر مراجعه کنید. در مطلب زیر شما با نام شرکت‌هایی آشنا خواهید شد که بنیاد بیل و ملیندا گیتس در آن سهام دارند. این بنیاد در گوگل و آلفابت نیز سهم دارد. بنابراین حساب بیل گیتس را از گوگل جدا ندانید.
https://www.finanzen.net/top_ranking/top_ranking_detail.asp?inRanking=3423&inPos=2

بنیاد بیل گیتس به رسانه‌هایی مانند اشپیگل کمک مالی می‌کند. علاوه بر این، اگر به لینک بالا رجوع کنید، مشاهده خواهید کرد که بنیاد گیتس در شرکت‌های رسانه‌ای نیز دارای سهام است.
«خودم» سوء‌استفاده مهاجران از بیمه‌ها و امکانات اجتماعی را یکی از فاکتورهای مهم دانسته‌اند برای فروپاشی این سیستم.
عجیب است که «خودم» دیواری کوتاه‌تر از دیوار مهاجران و خارجی‌ها پیدا نکرده‌اند.
لطفاً به صفحه رسمی ‌زیر مراجعه کنید. در گزارش زیر آمده است که در سال گذشته آلمان در حدود چهار هزار تخت در بخش مراقبت‌های ویژه را کم کرده است. چرا که پرستاران به‌دلیل شرایط نامناسب محیط کار و دستمزد کم، کار خود را ترک کرده‌اند.
https://www.aerzteblatt.de/nachrichten/128476/ Intensivmediziner-4-000-Intensivbetten-weniger-seit-Jahresbeginn

اجرای سیاست‌های نئولیبرالی که سیستم بهداشتی را در معرض فروپاشی قرار می‌دهد.
پیش ازین نظرم را در ارتباط با نوشته خانم دانشگری نوشته‌ام. هر مطلبی می‌تواند در بخش‌هایی، حق مطلب را ادا نکند. اما احتمالاً بهتر است که اگر نکته‌ای را درست نمی‌دانیم با ارائه فاکت به کاستی مورد نظر اشاره کنیم.

خودم
خودم
2 سال قبل

منابع ایشون ار ت ال هست .که یک منبع خبری کاملا زرده.
بین ایرانیها اخباری در حال گردشه که بین آلمانیها کمتریا اصلا این اخباردر گردش نیست. مثل این
جریان آزمایش دی ای ان. که همه ایرانیها با یک کیت ارزون قیمت آمازون دنبال تشخیص دی ان ای بودند.
یا وایل کرونا لیست خرید مایحتاج و احتمال امدن قحطی بیشتر بین ایرانیها و خارجیهای دیگر مقیم آلمان درگردش بود تا بین آلمانیها. اگر چه آلمانیها بعد از تجربه جنگ جهانی دوم در شرایط عادی هم همیشه آذوقه ذخیره سازی میکنند.
لابی دارو در آلمان بر کسی پوشیده نیست. داروی ضد دردساخت آلمان در ترکیه کمتر از نصف قیمتش در آلمانه. بیمه ها مردم رو سرکیسه میکنند. بیمارستانها بیمه ها و مهاجرهای خارجی کل سیستم رو. نگاهی به سواستفاده های مهاجران از سیستم حمایتی بیمه و امکانات اجتماعی نشون میده که دلیل از هم فروپاشی این سیستم فاکتورهای مهم دیگریه.
اینکه کرونا داستانی داره. بر کسی پوشیده نیست. اینکه کشورهای صنعتی در رقابتی وحشتناک میخواند آینده رو نصیب خودشون کنند شکی نیست. اینکه چین در نکنولوژی پیشرفت عجیبی کرده ُ جای تفکر داره که مهاجرت به آلمان بهتره یا چین؟ بخشهایی از مقاله ایشون اصلا جای بحث نداره. چون بحث واعقا مبتذل میشه. اینکه بیل گیتس دنیا رو میگردونه…. اگر واقعا دنبال چنین تیوریهایی میگردید. باید گفت زاکر برگ و گوگل با بزرگترین منبع اطلاعاتیشون درباره تک تک ما خطر بالقوه تری برای بشریت هستند تا افسانه های خنده دار درباره بیل گیتس.

نقی
نقی
2 سال قبل

خانم دانشگری زحمت زیادی برای نوشتن این مقاله ها کشیده اند. دستشان درد نکند. 

مقاله ها به مطالب بسیار گسترده ای پرداخته اند. شاید این هم هم یکیاز دلایلی باشد که تناقض گویی، ساده نگری، مطلق بینی و داده هایناقص و نادرست نه چندان کمی در مقاله ها پیش آمده اند. اگر به عنوان یک عدالت گرا به انگیزه اصلی مقاله وفادار باشیم و ازپراکنده گویی بپرهیزیم، شاید به نتیجه بهتری برسیم. بهداشت و درماناز نیاز های اولیه بشریت هستند که باید تامین بشوند. سیستم بهداشتو درمانی که بر اساس سود بیشتر بنا شود، نا عادلانه و غلط است. هرچه از سود جویی در این عرصه کمتر شود و تامین نیاز بشریتافزون گردد، حرکت در جهت درستی است. با همه این ها باید برخوردعلمی ‌، عینی و گلوبال بشود که فقط ایده آل گرایی محض نباشد. 

اینکه پاندمی کرونا بزرگ‌ترین بلای طبیعی است که تاکنون گریبانبشریت را گرفته است، همه تایید می کنیم. تلفات آن بیداد می کند. راهمقابله با آن چیست؟ هیچ نکردن و به تلفات بیشتر گردن نهادن؟ دارو ودرمان موثری که برای آن پیدا نشده است. برای همیشه که نمی توانافراد را ایزوله کرد. فعلا پیشگیری و واکسن در تخفیف این پاندمینتیجه بهتری را ارائه کرده است. مقابله با کرونا در عصر ارتباطات تنهایک راه حل جهانی دارد. سرمایه بزرگ تولید انحصاری واکسن را عمدتادر اختیار دارد. سود جویی آنها مشکل بزرگی ایجاد می کند. ولی ایندلیلی نمی شود که تاثیر واکسن را زیر سوال ببریم و یا به شایعاتمخالفین واکسن ها و راست های افراطی که هیچ گونه پایه علمی ندارند،دامن بزنیم. خانم سارا واگنکنشت نظر شخصی خود را دارد. ولی اوسخنگوی حزب چپ آلمان نیست و مورد تایید خیلی از آنها هم نیست. حزب چپ آلمان هم مخالف واکسیناسیون اجباری نیست. آنها علیرغماینکه موضع حزبی دراین مورد اعلام نکرده اند، عمدتا با این موافقهستند. 

بحث مخالفت با واکسیناسیون اختیاری یا اجباری برای اکثر مردم کرهزمین که واکسن در اختیار ندارند، بحثی بی مورد، لوکس و از روی شکمسیری است. ابتدا باید واکسن در اختیار همه مردم جهان باشد که بهاختیار خود را واکسن بزنند. سپس می توان به بحث موظف بودن افرادبه واکسیناسیون در همبستگی با همه بشریت و برای سلامت عمومیپرداخت. 

در چین و بعضی کشور های دیگر مرکز گرا که هیچگونه دموکراسیحتی نوع لیبرالی آن در آنها موجود نیست، خوشبختانه یا شوربختانهاین بحث ها ضرورتی ندارند!! یک اشکال دیگر مقاله این است که درجاهایی که مقایسه با دیگر کشور ها ضروری است، فقط به آلمانپرداخته است. مثلا سیستم داروخانه ها در همین اروپا در نروژ و دیگرکشورهای سوسیال دموکراسی اروپایی بمراتب بدتر از آلمان است. درآنجا سرمایه بزرگ یعنی فقط چهار یا پنج شرکت بزرگ بین‌المللی ، باهدف سود جویی بیشتر ، صاحب همه داروخانه های کشور هستند. درحالی که در آلمان چنین نیست. 

این سیاست حمله سرمایه بزرگ به عرصه بهداشت و درمان و ایجادزنجیره داروخانه ها، مطب های پزشکی و دندانپزشکی، کلینیک ها وبیمارستان ها که اکنون در خیلی از کشورها در حال گسترش است، بهسود جویی بیشتر و افسار گسیختگی و بی عدالتی افزون تر دامنخواهد زد. 

به امید جهانی عادلانه و تامین بهداشت و درمان برای همه

بابک مهرانی
بابک مهرانی
2 سال قبل
پاسخ به  نقی

شما می فرمائید:
«مثلا سیستم داروخانه ها در همین اروپا در نروژ و دیگرکشورهای سوسیال دموکراسی اروپایی بمراتب بدتر از آلمان است. درآنجا سرمایه بزرگ یعنی فقط چهار یا پنج شرکت بزرگ بین‌المللی ، باهدف سود جویی بیشتر ، صاحب همه داروخانه های کشور هستند. درحالی که در آلمان چنین نیست. »

بهتر ست کمی به عقب برگردیم:
دراروپای قبل از ۱۹۹۰ ازدر بعضی از کشور ها از دولت رفاه برخورد دار بود.
مثلا درسوئد بهداشت و در مان و دارو به شورای شهرو استان و دولت تعلق داشت و آنها این نهادها را مدیریت می کردند. از بودجه کلان برخوردار بودند که از در امدهای حکومت تامین می شد.
بهداشت و درمان برای همه با حداقل هزینه بود که منجر به کسر بودجه میشد .
احزاب دست راستی همیشه به مالکیت و مدیریت دولت ، شورای شهر و استانها اعتراض داشتند و می گفتند که این انحصار دولتی مدل «سوسیالیستی» ست .
در انتخابات ۱۹۹۱ بعداز فروپاشی «سوسیالیسم واقعا موجود» احزاب راست یا شعار «سوئد را از سوسیالیسم نجات دهیم ! » در انتخابات پیروز شدند.پروسه ی خصوصی سازی های مدارس، بیمارستان ها و….. شروع شد.
در این ۳۰ سال دولت رفاه بکلی تضعیف شد.
در سال ۲۰۰۸ نوبت داروخانه شد که تا آن وقت یک شرکت دولتی در بیمارستان ها و داروحانه های خود دارو های با نسخه و بی نسخه را به مردم می فروخت. سود داروخانه ها بخشی از در آمد شورای شهر و استان یا دولت بود .
در این دوره تحت توجهات احزاب دست راستی قوانین تغییر کرد و بخش خصوص توانست جواز تاسیس داروخانه بگیرد. که مثل قارچ در همه جا سبز شد.
۱. بهبودی از نظر کمی و کیفی در این داروخانه ها وجود ندارد ولی تعداد داروخانه ها در سوئد بسیار زیاد تر شده ست که بخش دولتی در اقلیت ست.
۲. بخش بزرگی از سود و در آمد داروخانه ها که قبلا دولتی یا کمونی بود موجب تضعیف بودجه ی دولت و کمون شد.
مردم بسادگی وضع قبل از ۱۹۹۰ را با امروز مقایسه می کنند.
برای سرمایه داری مهم نیست که داروخانه ها در گذشته بهتر بود یا امروز، آنها می گویند همه چیز باید در اختیار بخش خصوصی باشد و همان تز «دولت کارفرمای خوبی نیست» را دنبال می کنند.
داروها جه در گذشته و چه امروز در داروخانه های دولتی یا بخش خصوصی از کارخانه های بزرگ چند ملیتی وارد می شود . بدیهی ست سرمایه داران راحت تر می توانند مقاصد خود را با داروخانه های بخش خصوصی پیش ببرند تا داروخانه های دولتی و کمونی که زیر نظر نمایندگان مردم اداره می شود.
اساس نئولیبرالیسم حذف مدیریت دولت و نمایندگان مردم در امر آموزش ، بهداشت، درمان ، دارو ، مسکن ، کار و تمام حوایج اصلی زندگی مردم ست. ما امروز سوئد و نروژ را مقایسه نمی کنیم.
سوئد را با قبل از ۱۹۹۰ مقایسه می کنیم که مشکلی بنام کار ، مسکن ، بهداشت ، درومان ، مدرسه و… نداشت.

میترا تهامی
میترا تهامی
2 سال قبل

فران عزیز زحمت زیادی کشیده است و مجموعه‌ای از خوانده‌هایش را با خوانندگان به اشتراک گذاشته است.
زمانی که مجموعه‌ای از اطلاعات و فاکت‌ها جمع‌آوری می‌شود، در نهایت خواننده می‌باید به این نتیجه برسد که موضع نویسنده چیست و مطلب حامل چه پیامی است.
در مورد واکسن فایزر خواننده هنوز نمی‌داند که آیا واکسن فایزر نعمت است یا بلا.
در بخشی از مطلب به‌درستی به سانسور نظرات مختلف اشاره شده است.
باید امیدوار باشیم که نوشته‌های بیشتری در نقد تک‌صدایی بودن و سانسور نظرات متفاوت منتشر شود. چرا که در حال حاضر با نوعی سانسور خبری مواجه هستیم.
فران عزیز اشاره کرده است که مالون، دانشمند و کاشف mRNA شرکت داروسازی فایزر را تبهکارترین شرکت دارویی جهان خوانده و واکسن فایزر را مضر اعلام کرده است. به‌دلیل همین موضع‌گیری، حساب توئیتری او بسته شده است.
اما در بخش دیگری از مطلب با سوء‌تیتر «حقوق بشر و کرونا» می‌خوانیم که به این موضوع اعتراض می شود که فایزر و بایون تِک امتیاز تولید واکسن را در انحصار خود نگه داشته‌اند و به‌دلیل بالا بودن قیمت واکسن‌ها مردم مناطق فقیر از واکسیناسیون محروم مانده‌اند.
پرسش اینجاست که خواننده چه نتیجه‌ای باید بگیرد؟
واکسن فایزر مفید است یا مضر؟ 
اگر کاشف mRNA، واکسن فایزر را مضر اعلام کرده است، به چه دلیل معترض هستیم که مردم کشورهای فقیر به این واکسن دسترسی ندارند؟
در بخشی از مطلب، از سارا واگِن‌کِنِشت، به‌عنوان سخنگوی حزب چپ نام برده شده است. در حالی که نظرات او به‌ویژه در ارتباط با اقدامات مربوط به کرونا مورد قبول رهبری کنونی حزب چپ نیست و در برابر او موضع می‌گیرند.
در لینک زیر می‌توانیم این تضاد آشکار را ببینیم.
„Wagenknecht verbreitet Impfmythen“
همچنین در ارتباط با واکسیناسیون اجباری نیز تنها سارا واگِن‌کِنِشت نظر مخالف دارد و اکثریت اعضای حزب چپ در پارلمان آلمان دارای نظر ممتنع هستند. در لینک زیر:
Impfpflicht für bestimmte Berufsgruppen und weitere Änderungen im Infektionsschutzgesetz

مهرداد
مهرداد
2 سال قبل

ظاهراً به اذهان ساده اندیش این قبیل نویسندگانی که از میراث چپ سنتی بهره میبرند خطور نمیکند که آمار در غرب بدون دخالت دولت‌ها و با آزادی کامل منتشر میشوند. چون در کشور‌های معبودشان از جمله چین و روسیه که به خاطر سانترالیسم خودکامه و خفقان سیاسی کسی اجازه انتشار آمار را ندارد دلیلی بر کم بودن تلفات کرونا نیست.

این مقاله چیزی بیشتر از پیراهن عثمانی دیگر برای غرب ستیزی نیست. کسانی که کشتار‌های اردوگاه شرق را ندیده گرفتند یا میگیرند لطفا اشک تمساح برای غربی‌ها نریزند.

peerooz
peerooz
2 سال قبل
پاسخ به  مهرداد

جناب مهرداد ماله کش,
مطابق “آمار در غرب بدون دخالت دولت‌ها و با آزادی کامل”, ایالات متحده آمریکا افتخار! بالاترین تعداد مبتلا و متوفی کرونا و همچنین بالاترین تعداد زندانی در دنیا را دارا میباشد چون رئیس جمهور سابق از ترس ترسیدن مردم حقیقت را مخفی میکرد ولی چینی ها به شدت از توسعه بیماری جلو گیری و صاحب یکی از کمترین تعداد مبتلایان به بیماری میباشند. “سانترالیسم خودکامه و خفقان سیاسی” روسیه هم دست کمی از بقیه کشور های اروپا ندارد. ماله کشی هم که شاخ و دم ندارد.

مهرداد
مهرداد
2 سال قبل
پاسخ به  peerooz

اینکه شما در یک سایت عمومی دیگران را “ماله کش” خطاب میکنی ناشی از استیصال شکست و یاس سالیان طولانیست. ضمن اینکه میراث خوار فرهنگ زخم زبان و چاروداری توده‌ای هستی. قابل ترحم هستی چون همه ایدال‌ها و ارزوهایت به گورستان تاریخ رفتند. یادت نره زمانی دیگران را “تربچه پوک” خطاب میکردی به سر خودتان چه آمد.

اگر منتظری غروب غرب و طلوع مجدد شرق را ببینی، باش تا صبح دولتت بدمد.

peerooz
peerooz
2 سال قبل
پاسخ به  مهرداد

جناب مهرداد,
 در “غرب” مورد پرستش شما, ضرب المثلی است که “اگر کفش به اندازه پای شماست آنرا به پا کنید”. با حقایق اظهر من الشمس ذکر شده در کامنت قبلی, بفرمائید که ما “شرقی” ها جز ماله کشی چه کلمه محترمانه ای را باید بکار بریم که به اندازه پای شما باشد ؟

مهرداد
مهرداد
2 سال قبل
پاسخ به  peerooz

ما حتی اگر مثل شما‌ها عصبانی و بی‌چاک و دهان بودیم از کاربرد این کلمات در تیتر خود داری میکردیم. همان که گفتم: شما قابل ترحمید به خاطر گذشته مغموم و آینده موهوم. 

البته جالب اینجاست که همه پرستش گران خجول شوروی و چین امروز مثل هواداران دونالد ترامپ هم هتاک و هم آنتی وکسن از آب در آمدند!

نیما اسکندری
نیما اسکندری
2 سال قبل
پاسخ به  مهرداد

بهتر ست بگوئی : المامور والمعذور ! 😀😀😀😀

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


22
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x