پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

چرا در جهان کنونی از هر ۲۰۰ نفر، یک نفر برده است؟ – لیلا پرنیان

بخش اول:اشکال بردگی نوین و بستر رشد آن

در نزد اکثریتی از مردم جهان، بردگی تصویری مربوط به گذشته است. تصویری از انسان هایی در غل و زنجیر که در قرن های گذشته به عنوان برده خرید و فروش می شدند. کارشناسان محاسبه کرده اند که حدود ۱۳ میلیون نفر از مردم بین قرن  15 تا ۱۹ به عنوان برده فروخته شدند. (۱)

 اما امروزه و تحت حاکمیت سرمایه داری امپریالیستی بیشتر از هر زمان دیگری در تاریخ، زنان، کودکان و مردان به بردگی گرفته می شوند. به عبارتی می توان گفت که علیرغم تاریخ طولانی برده داری، اما در دهه های اخیر خصوصا از دوران گلوبالیزاسیون و جهانی شدن سرمایه داری این پدیده در اکثر کشورهای جهان جهش وار افزایش یافته است.

آخرین آمار منتشر شده توسط سازمان بین المللی کار – آی ال او- (ILO)  و بنیاد واک فیری (Walk Free) حاکی از آن است که حداقل  چهل میلیون و سیصد هزار نفراز مردم جهان – بیش از سه برابر دوران تجارت برده – به بردگی مدرن کشیده شده اند.

البته هم سازمان جهانی کار و هم واک فری به این واقعیت اذعان دارند که رقم چهل میلیون و سیصد هزار نفر یک تخمین محافظه کارانه است. بسیاری از محققان بر این باور هستند که تعداد بردگان جهان «مدرن» حداقل نزدیک به دو برابر آماری است که توسط سازمان بین المللی کار منتشر شده است.      

اما مختصات این بردگی نوین چیست یا به عبارت دیگر چرا به آن بردگی مدرن گفته می شود؟ در جامعه سرمایه داری قرار است که کارگر این آزادی را داشته باشد که نیروی کار خود را یا «آزادانه» بفروشد یا این که گرسنگی بکشد. دوم این که با فروش نیروی کار امکان بازتولید نیروی خود را داشته باشد. اگر چه این تعریف در اکثر موارد بخصوص در کشورهای فقیر و تحت سلطه صدق نمی کند و در مقابل فروش نیروی کار حتی قادر به تامین و بازتولید نیروی کار خود نیستند، اما برد گی انسان ها  بسیار فراتر از این است. در بردگی «آزادی» در فروش نیروی کار حذف می شود و تنها اجبار عمل می کند. زور و اجبار، ضرب و شتم، تحقیر و توهین، اذیت و آزار های جسمی و جنسی عمل می کنند. بردگان یا رسما خرید و فروش می شوند ویا تحت نام قرارداد و کنترات معامله می شوند.

بردگی در بسیاری از کشورها رسما غیر قانونی است. اما این غیرقانونی بودن، باعث نشده  که بردگان در روز روشن و یا به شکل مخفی از طریق باندهای مافیایی، در جامعه معامله شوند. در بسیاری از کشورها بردگی یک پوشش قانونی یافته و در حقیقت، زندگی بردگان توسط باندهای مافیایی کنترل می شوند. «حق و حقوقی»  که در قراردادها و کنترات ها، برای کارفرما منظور می شود، در حد «مالکیت» بر انسان است. سئوال این است که چرا در جهانی که هر روز در عرصه علم و تکنولوژی پیشرفت های سرسام آوری صورت می گیرد و توانائی تولید برای رفاه کل بشریت موجود است، میلیون ها نفر اسیر مناسبات و روابط برده داری هستند؟ چرا و به چه علت به ازای هر ۲۰۰ نفر، یک نفر قربانی برده داری مدرن درجهان وجود دارد؟ چرا و به چه علت زنان، این نیمی از جمعیت جهان، چنان به انقیاد کشیده شده اند که سه نفر از هر چهار برده جهان «مدرن» را در «صنعت سکس» تشکیل می دهند؟

این سئوالاتی است که تلاش داریم در این نوشته به آن بپردازیم. اما قبل از آن به عمده اشکالی که بردگی نوین در جامعه سرمایه داری به خود گرفته است، می پردازیم.

۱- بردگی جنسی که بر اساس استثمار جنسی عمدتا زنان و کودکان دختر صورت می گیرد

۲- بردگی در کار خانگی که این عرصه نیزعمدتا زنان را در بر می گیرد

۳- بردگی کودکان دختر و پسر

۴- بردگی در کارهای تولیدی، مزارع، معادن و کار ساختمانی

۵- اشکال دیگری از بردگی هم چون حمل و پخش اجباری  مواد مخدر

۱- بردگی جنسی:

تن فروشی درجهان پدیده نوینی نیست. تن فروشی پیوسته به مثابه یکی از آسیب های اجتماعی که قربانیان اصلی آن را زنان تشکیل می دهد، شناخته شده است. اما به فروش گذاردن تن زنان و کودکان دختر از طریق بردگی جنسی پدیده ای است متفاوت و پیچیده که در شرایط کنونی جهان ابعاد وسیع و بی سابقه ای را به خود گرفته است. این پدیده با مناسبات سرمایه داری در هم پیچیده و عمیقا پیوند خورده و به یکی از ستون های مهم سودآوری و ایدئولوژیک آن بدل شده است.

شکار زنان به ویژه زنان جوان از کشورهای جهان سوم و کشورهای اروپای شرقی و حتی از اقشار ضعیف و تحتانی کشورهای پیشرفته و قدرتمند، توسط شکارچیان انسان وابسته به مافیاهای تجارت انسان، مهم ترین و بزرگ ترین بخش تجارت بردگی را تشکیل می دهد. زنان جوان که اکثرا زیر ۲۰ سال سن دارند پس از به دام افتادن برای سرویس دهی جنسی به مردان، به کشورهای ثروتمند و یا شهرهای بزرگ در کشور خود انتقال داده می شوند. شیوه ها و ابزار مختلفی برای شکار این زنان جوان به کار برده می شود. یکی از این شیوه ها این است که آنان را از طریق آشنایی با مردان جوان و سپس به دام انداختن شان از طریق معتاد کردن، تجاوز و یا با قول ازدواج؛ متقاعد و یا مجبور می کنند که به دستورالعمل های آن ها تن دهند. اما راه و روشی که به ویژه از دهه ۹۰ بعد از فروپاشی بلوک شرق معمول شد و به ویژه در کشورهای تحت ستم به کار برده شد، پهن کردن دامی بود که بتوانند زنان جوان را با وعده و قول و قرار استخدام در کشورهای ثروتمند غربی مثلا کار در رستوران ها، هتل ها و یا به عنوان منشی و مدل با درآمد های بالا و امکان ادامه تحصیل، فریب دهند. این شیوه در بسیاری کشورهای آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین به کار برده شد.علاوه بر این ها در یک دهه گذشته استفاده از اینترنت برای به دام انداختن زنان به شدت افزایش یافته است.

بخش عمده انتقال بردگان جنسی به کشورهای پیشرفته مانند آمریکا، اروپا، استرالیا و ژاپن صورت می گیرد. تخمین زده می شود که حداقل سالانه ۱۲۰ هزار زن و کودک دختر برای استثمار جنسی به اروپا قاچاق می شوند. اما انتقال به کشورهای مجاور از نپال به هند از بنگلادش به پاکستان، از مالزی و اندونزی به استرالیا و از کشورهای منطقه خاورمیانه مانند عراق، سوریه، ایران و پاکستان به کشورهای عربی مانند امارات عربی، قطر، کویت و چین و هم چنین به شهرهای بزرگ تر دراین کشورها نیز صورت می گیرد.

زنان جوانی که به کشورهای دیگر منتقل می شوند مجبورند هزینه گزاف سفر که به ده ها هزار دلار می رسد و هزینه خورد و خوراک و البته اقامتگاه در کشور مقصد را به قاچاق چیان بپردازند. اما چون آه در بساط ندارند آن ها را مجبور می کنند که در «صنعت سکس» به تن فروشی تن دهند و عمدتا برای همیشه و یا تا زمانی که بتوانند سرویس جنسی ارائه دهند، در اسارت مافیاهای تجارت انسان باقی بمانند. تا این زمان بارها و بارها توسط دلالان و انتقال دهندگان مورد تجاوز قرار گرفته اند. پاسپورت و مدارک شناسایی آن ها را گرو نگه می دارند، از آن ها فیلم گرفته می شود، به مواد مخدر معتاد می شوند، اجازه اقامت در کشور مقصد ندارند و همواره تهدید می شوند که در صورت نا فرمانی، فیلم و عکس آن ها در میان خانواده و دوستان ویا در محله شان پخش خواهد شد. هم چنین آنان را مورد تهدید قرار می دهند که اگر فکر فرار به سرشان بزند پدر و مادرشان ضربه خواهند دید و یا خواهر دیگرشان را به دام خواهند انداخت. بدین طریق، راه برگشت و یا فرار برای بسیاری از آنان بسته و زندگی شان به نابودی کشیده می شود. تحت چنین شرایطی است که آنان به بردگی جنسی کشیده می شوند.

بنابر گزارش ها تخمین زده شده است که در آمریکا نزدیک به دو میلیون تن فروش وجود دارد. (۲) بخش بزرگی از این تن فروشان از کشورهای مختلف جهان برای «صنعت سکس» قاچاق شده اند. شاندرا ووارانتو، اهل اندونزی یکی از صد ها هزارزن جوانی است که برای کار در یک هتل به آمریکا رفت ولی قاچاق چیان انسان، او را وادار به تن فروشی به مثابه برده جنسی کردند. شاندرا می گوید: « من بعد از فارغ التحصیل شدن در رشته امور مالی، مدتی را در بانکی در اندونزی کار کرده بودم ولی پس از شروع بحران مالی آسیا، کارم را از دست دادم. از آن جا که می بایستی هزینه نگاه داری دختر سه ساله ام را تامین کنم در جستجوی کار در خارج از کشور بر آمدم. شرط استخدام من در آمریکا، دانستن اندکی زبان انگلیسی و پرداخت معادل ۲۷۰۰ دلار بود. حقوقی که به من پیشنهاد شده بود حدود ماهانه ۵۰۰۰ دلار بود که برای نگاهداری دخترم که قرار بود با مادرم در اندونزی بماند، کافی بود. من همراه با چهار زن دیگر و یک مرد در فرودگاه جان اف کندی پیاده شدیم. جانی، ما را به دو گروه تقسیم کرد و تمام مدارک من از جمله پاسپورتم را گرفت و با دو زن دیگر سوار اتومبیل شدیم. پس از مدتی، اتومبیل در یک پارکینگ توقف کرد و جانی ما را سوار اتومبیل تازه ای کرد. متوجه شدم که راننده جدید به جانی مبلغی پول داد. در اینجا بود که شک و تردید من شروع شد ولی به خودم تلقین می کردم که نگران نباشم.

راننده تازه هم ما را به راه دوری نبرد و خارج یک رستوران از ما خواست پیاده شده و سوار اتومبیل دیگری شویم. سومین راننده ما را به خانه ای برد و تحویل کسی داد که مسلح بود. این شخص ما را به زور سوار ماشین کرد و به خانه ای در بروکلین برد. هنگامی که در این خانه باز شد دختر ۱۲ یا ۱۳ ساله ای را دیدم که روی زمین افتاده بود و در حالی که فریاد می زد و خون از بینی اش می آمد، چندین مرد به نوبت به او لگد می زدند…. روز بعد با اتومبیل من را به خانه ای بردند و در آنجا قاچاق چیانی که مرا به آمریکا کشانده بودند به من تجاوز کردند. آن ها به من گفتند که ۳۰ هزار دلار به آنان بدهکارم و باید با هر نوبت هم خوابگی با مردان، ۱۰۰ دلار از بدهی ام را بپردازم. من را به روسپی‌ خانه ها، آپارتمان ها، هتل ها و کازینوهای متعددی در شرق آمریکا بردند ولی من به ندرت دو روز در یک جا بودم و هرگز نمی دانستم کجا هستم یا کجا می روم. قاچاق چیان من را با زور اسلحه وادار به استفاده از مواد مخدر می کردند…… یک روز که در یک هتل برای سرویس جنسی به مردان بودم پنجره کوچکی باز بود که به همراه دختر دیگری که ۱۵ سال سن داشت فرار کردیم… خودم را به یک ایستگاه پلیس رساندم و ماجرا را شرح دادم. ولی مامور پلیس حرف های من را باور نکرد و با وجود نداشتن پول و مدارک، گفت در خیابان خطری من را تهدید نمی کند. دو مامور دیگر هم جواب مشابهی دادند….» (۳)

در گزارشی که دفتر مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل انتشار داده است تخمین زده می شود که  15 درصد زنانی که در اروپای غربی مجبور به تن فروشی شده اند از قربانیان قاچاق انسان از غرب آفریقا هستند که بخش بزرگی از آنان را زنان نیجریه ای تشکیل می دهند. بیشترین تعداد زنان آفریقایی به اروپا برای «کار» در «صنعت» پورن و تن فروشی به مثابه برده «صادر» می شوند. بیش از سه دهه است که «صنعت سکس» بین ایتالیا و نیجریه در جریان است و در سال های اخیر افزایش قابل ملاحظه ای یافته است. بی بی سی در ۲۸ ژوئیه ۲۰۱۵ با کیمی یکی از صد ها هزار زن نیجریه ای پناهنده که به دام قاچاق چیان افتاده مصاحبه کرده است. کیمی در این مصاحبه می گوید: «به ما گفتند می خواهیم زندگی شما را تغییر دهیم…وقتی به ایتالیا رسیدم به من گفتند که انتظار دارند به عنوان یک زن تن فروش کار کنم. در ابتدا نپذیرفتم. اما پس از مدتی از بی غذائی و آزار و اذیت مجبور شدم به این کار تن دهم. به مدت سه سال و سه ماه تنم را در اختیار مردان مختلف گذاشتم و ۲۷۰۰۰ یورو به قاچاق چیان باج گیر پرداخت کردم. اما آنان  به این مبلغ راضی نبودند و مقدار بیشتری طلب می کردند. در نهایت از آن جا فرار کردم و خود را به خانه دوستی رساندم. اما پس از مدتی مقامات ایتالیا من را به نیجریه برگرداندند! »

باید در نظر داشت که «مهماندار» این زنان در اروپا فقط ایتالیا نیست بلکه تعداد زیادی از زنان قاچاق شده از کشورهای آفریقائی به دیگر کشورهای اروپائی از جمله آلمان، هلند، بریتانیا و… برای تن فروشی و یا کار اجباری فرستاده می شوند. مثلا بریتانیا یکی از مکان های مهم تجارت زنان جوان و کودکان دختر برای بردگی خدماتی و جنسی است. برده داری مدرن در بریتانیا حداقل صد هزار نفر را در بر می گیرد، که سن اکثریت آن ها بین ۱۴ تا ۱۷ سال است. بخش بزرگی از آنان برای سوء استفاده جنسی و اسثتمار جنسی تجارت می شوند. ۱۹ درصد از زنانی که در بریتانیا در امور خدماتی در خانه ها، سالن های ماساژ و سونا کار می کنند از خود این کشور هستند، بقیه آن ها از کشورهای دیگر قاچاق می شوند. طبق آمار۸۷  درصد زنان تن فروش از هروئین استفاده می کنند. (روزنامه گاردین ۴ آوریل ۲۰۲۱)

آسوشتید پرس دراواخر سال ۲۰۱۸ گزارشی در باره قاچاق حداقل ۶۲۹ زن جوان مسیحی پاکستانی به چین را تحت نام ازدواج منتشر کرد. دلالان چینی و پاکستانی به والدین این زنان جوان که اکثرا از خانواده های فقیر مسیحی هستند، پول ناچیزی پرداخته و به آنان قول دادند که برای دختران شان همسران ثروتمند و مسیحی در چین جستجو کنند؛ اما آن ها را در چین مجبور به تن فروشی کردند. سامیه دیوید یکی از این زنان جوان بود. او پس از فروخته شدن توسط خانواده ش به عنوان عروس به یک مرد چینی، تنها دو ماه را در چین گذارند. وقتی به پاکستان بازگشت، این زن جوان قوی دیگر قابل تشخیص نبود. او حتی قادر به راه رفتن نبود. گفتارش از هم گسیخته بود و دائما می گفت از من نپرسید که آن جا چه بر سرمن آمده است. سامیه بعد از چند هفته، مرد. (گاردین ۱۲ دسامبر ۲۰۱۹)

از دهه ۷۰ شمسی، دبی به مرکزی برای قاچاق زنان از ایران برای تن فروشی و خدمات جنسی در کلوب ها و سالن های ماساژبدل شد. اما از اواخر دهه ۸۰، تجارت زنان و کودکان دختر به کشورهای دیگری مانند ترکیه، گرجستان، قطر، پاکستان، امارات متحده عربی، فرانسه، آلمان، بریتانیا و… وسعت یافت. طبق گزارش شاخص برده داری جهانی (the Global Slavery Index ) ایران یکی از ده کشور اول جهان است که در برده داری «مدرن» سهم دارد.

بنا بر گزارش ایران وایر در فوریه ۲۰۱۵ که از قاچاق زنان جوان به اربیل خبر داده بود، این زنان جوان به قیمت  30 تا ۴۰ دلار روزانه از جانب مردان خریداری می شدند. بیشترین قربانیان تجارت انسان در ایران از بین «دختران فراری» و خیل عظیم کودکان کار شکار می شوند.

روزنامه شرق در خرداد ۱۳۸۲ با انتشار گزارشی از قاچاق زنان ایرانی به کشورهای عربی، نوشت ماهانه سه تا پنج جسد این زنان به کشور باز می گردد. این گزارش از حراج ۵۴ تن زن ایرانی در فجیره امارات متحده عربی خبر داده بود.

علاوه بر افزایش روز افزون تجارت زنان و کودکان دختر از ایران برای تن فروشی، ایران به عنوان «مبدا و هم به عنوان، مقصد و محل تزانزیت قاچاق زنان و کودکان» شناخته شده است. ترانزیت برای زنان و کودکان دختر وارد شده از کشورهای افغانستان، پاکستان، بنگلادش و… برای قاچاق به کشورهای منطقه و کشورهای اروپائی است. (ژورنال بین المللی قربانی شناسی)

آن چه که به نظر می رسد تجارت زنان با این گستردگی بدون سازماندهی و دست داشتن دم و دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی امکان پذیر نیست.

۲- بردگی در کار خانگی:

یکی دیگر از اشکال بردگی مدرن، بردگی برای کار خانگی است. هر ساله ده ها هزار زن از کشورهای های آفریقایی و آسیایی از طریق بنگاه های کاریابی و یا به طور مستقیم برای پیدا کردن کار به کشورهای عربی از جمله کشورهای حاشیه خلیج فارس سفر می کنند.

طبق تخمین سازمان بین المللی کار ۲ میلیون و هشتصد هزار زن مهاجر، به عنوان کارگر خانگی در کشورهای بحرین، اردن، لبنان، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، عمان و قطر کار می کنند. اکثریت این زنان از کشورهای آفریقایی و آسیائی هستند و خیل عظیمی از آنان بدون حقوق به کار اجباری مشغول اند.

برای این که یک کارگر مهاجر در کشورهایی مثل کویت، لبنان و اردن بتواند کار کند، ابتدا باید ویزای «کفاله» را دریافت کند. در واقع ویزای «کفاله» که از طریق بنگاه ها درخواست و از جانب دولت این کشورها صادر می شود به طور قانونی و علنی برده داری و استثمار وحشیانه  میلیون ها کارگر خانگی و به طور کلی کارگران مهاجر را به کارفرمایان واگذار می کند. در هر زمان که کارفرما اراده کند می تواند این کارگران را اخراج کند. این کارگران از همان ابتدای کار باید پاسپورت و یا هر نوع مدارک شناسائی خود را به کارفرما تحویل دهند. تحت سیستم «کفاله » همه گونه فشار و خشونت به کارگرخانگی اعمال می شود. ساعت کار آنان هیچ محدوده ای ندارد و تمام ۲۴ ساعت شبانه روز را باید آماده خدمت رسانی باشند. از رفت و آمد آنان گرفته تا ارتباط با خانواده توسط کارفرما کنترل و محدود می شود. بخش عظیمی از کارگران خانگی اجازه خروج از خانه ای که در آن کار می کنند را ندارند . وظایف این کارگران در خانه، نظافت و شستشو، آشپزی، خیاطی، مراقبت از کودکان و افراد مسن خانه که اکثرا پرجمعیت هستند وبسیاری کارهای ریز و درشت دیگر است. علاوه بر آن بسیاری از آنان مورد تبعیض نژادی و بردگی جنسی کارفرمایان و وابستگان مرد خانواده قرار می گیرند. به کارگران به اندازه کافی غذا داده نمی شود. این سیستم این تصور را در میان کارفرمایان ترویج می کند که کارگران خانگی را جزئی از مایملک خود بدانند و باور داشته باشند که آنان  را در ازای پولی که  به بنگاه ها پرداخته اند، خریداری کرده اند.

برخی از این بنگاه های کاریابی در کشور مبدا شعبه دارند و از کارگران برای پیدا کردن کار، مبالغ زیادی اخاذی می کنند. اکثر کارگران زن با نام نویسی در این بنگاه ها به دنبال کار در بیمارستان ها به عنوان پرستار و یا در صنعت هتل داری هستند. اما زمانی که پای شان به این کشورها می رسد، آنان به بردگی گرفته می شوند وبا امضای فرم کفاله برای ویزا که عمدتا از مفاد آن بی خبرند، دیگر راه برگشتی برای آن ها باقی نیست. بنگاه های کار یابی در کشورهای منطقه خاورمیانه، در واقع شبکه های پیچیده مافیایی هستند که مستقیم و غیر مستقیم به پلیس و افراد موثر دولتی وصل ند.

اما شرایط سخت و مشقت کار بردگی پایان آن نیست نمونه های فراوانی از زنان کارگر کارخانگی است که مورد شکنجه جسمی و جنسی قرار داده شده و یا به قتل رسیده اند. بطور نمونه بدن آریاواتی زن سریلانکایی با ۱۳ میخ و ۱۱ سوزن توسط کار فرمایش در عربستان سعودی چکش خورد، دست کستوری مونیزاتینام به دلیل شکایت از شرایط کار غیر قابل تحمل، توسط کارفرما قطع شد. جسد جوانا دما فلیس زن جوان فیلیپینی در فریزر خانه ای پیدا شد و به آرتی کارگر خانگی توسط مرد خانه تجاوز شد. علاوه بر این، تعداد قابل ملاحظه ای از کارگران کارخانگی زیر فشار شرایط غیر قابل تحمل، خودکشی کرده اند. متانت زن جوان ۲۶ ساله ای بود که خود را ازیک درخت زیتون حلق آویز کرد، به فاصله چند روز کسایه زن جوان ۲۴ ساله، از طبقه هفتم در بیروت خود را به پایین پرت کرد و دو روز بعد ماداگاسکی از بالکن خانه ای به بیرون پرید و جان خود را از دست داد. بر اساس گزارش دیده بان حقوق بشر نزدیک به ۶۷ درصد از مرگ کارگران خانگی در لبنان، نتیجه خودکشی یا سقوط از ساختمان بوده است. این نمونه های شکنجه و آزار جنسی تنها نوک کوه یخی از زندگی میلیون ها برده فراموش شده کارخانگی را نشان می دهد.*

۳- بردگی کودکان:

یکی دیگر از اشکال بردگی «مدرن»، بردگی کودکان است. با استفاده از فقر خانواده و یا نداشتن خانواده و سرپرست، کودکان، اجیر شده و مورد استثمار شدید و سوء استفاده های فیریکی که در موارد بسیاری همراه با سوء استفاده جنسی است، قرار می گیرند. بر اساس  گزارش سازمان بین المللی کار (ILO)  در سال ۲۰۱۵، بیش از ۲۵۰ میلیون کودکان کار از ۵ تا ۱۴ ساله در جهان موجود بوده است. طبق گزارش همین سازمان در سال ۲۰۱۷ در برده داری «مدرن»، یک نفر از هر چهار نفر، کودک بودند. (۴) بخش بزرگی از بردگان کودک را کودکان دختر تشکیل می دهند که عمدتا به عنوان بردگان جنسی تجارت می شوند. اما به عنوان یک کاتاگوری جدا معین شده تا عمق جنایاتی که سرمایه داری به مردم دنیا تحمیل می کند را قدری روشن تر کند. یک سوم از قربانیان تجارت انسان را کودکان تشکیل می دهند.(۵)

برده داری جنسی از کودکان از جمله در کشورهای آسیای جنوبی به وضعیت هولناکی رسیده است؛ بنا بر گزارش ژورنال بین المللی قربانی شناسی تنها در شهر های بزرگ هند بین ۲۷۰ تا ۴۰۰ هزار کودک عمدتا دخترتن فروش تحت کنترل باندهای جنایتکار وجود دارند که تعداد وسیعی ای از آنان به کشورهای دیگر قاچاق می شوند.  

علاوه بر بردگی جنسی ، کودکان را در معادن، کوره های آجر پزی، هتل ها، صنعت پوشاک، دستفرشی، گدائی، زباله گردی و…  به کار اجباری وادارمی کنند. در صنعت و کشاورزی این دست ها و بدن های کوچک کودکان است که مجبورند به تولید کالاهای مورد علاقه کشورهای ثروتمند، این «صاحبان» جهان، بپردازند.

در ایران آمارهای غیر رسمی حکایت از وجود هفت میلیون کودک کار دارند. نیمی از این کودکان کار از کشورهای همسایه خصوصا از افغانستان به ایران آمده و مشغول به بیگاری هستند. اکثر این کودکان زیر نظر باندها به کارهای شاق و طاقت فرسا مشغول هستند. تعداد زیادی از این کودکان به ویژه آنانی که بی سرپرست هستند ویا این که خانواده شان جائی برای زندگی ندارند و در قبر ها و خیابان ها بسر می برند،  به کشورهای دیگر برای کار، بردگی جنسی واستفاده از ارگان های بدن شان، قاچاق می شوند. بنا بر گزارش واک فیری در استرالیا در سال ۲۰۱۹، در جدول برده داری «مدرن» جهان، ایران در ردیف دهم نسبت به جمعیت قرار دارد و پنجمین کشوری است که برای مبارزه با برده داری مدرن، کمترین اقدام را انجام داده است.

یکی دیگر از اشکال این برده داری «مدرن» ارگان های بدن کودکان و نوجوانان است که با بالاترین قیمت به کشورهای غربی، صادر می شود. مافیائی که به حول ارگان های بدن کودکان و نوجوانان – در بسیاری از مناطق جهان خصوصا در خاورمیانه به خاطر شرایط جنگ، بی خانمانی و آوارگی خیل عظیم کودکانی که بی سرپرست هستند – شکل گرفته است، به جنایتکارانه ترین اعمال دست می زنند. بسیاری از این کودکان و نو جوانان زیر عمل جراحی جان خود را از دست می دهند.  

علاوه بر موارد بالا، کودک همسری را هم باید به لیست بردگی کودکان دختر اضافه کرد. هر ساله نزدیک به ۱۲ میلیون کودک دختر به جای بازی و کودکی کردن، به جای آموختن علم و دانش، برای تجاوز «قانونی»، به ازدواج وادارشان می سازند.(۶) ازدواجی که هیچ چیز کمتر از بردگی به مدت یک عمر را در بر ندارد. در بسیاری از کشورهای فقیر، کودکان دختر را در سن های بسیار پایین رسما به فروش می رسانند تا بتوانند معاش بقیه خانواده را برای چند ماه و یا کمتر فراهم کنند. این روند در ایران و افغانستان و بسیاری از کشورهای آفریقائی در سال های اخیر شدت گرفته است. سرنوشت کودکان دختری که به فروش می رسند روشن نیست اما در «بهترین» حالت به ازدواج مردانی چند برابر تا حتی ده برابر سن آنان می انجامد. اما آن چه که روشن است در همه حالات، شکل بردگی خواهد داشت. بسیاری از کودکان دختر به دست باندهای مافیایی می افتند و برای تن فروشی تجارت می شوند.

یکی دیگر از روش هائی که مافیاهای تجارت انسان از آن بهره می برند، اینترنت است که استفاده از آن خصوصا پس از همه گیری کرونا افزایش بیشتری داشته است. طبق گزارش مرکز ملی برای گمشده ها و استثمار کودکان افراد وابسته به مافیاهای انسان با دروغ های گمراه کننده و فریب، به استثمار میلیون ها کودک و نوجوان می پردازند و این رقم را از ماه مارس تا آوریل ۲۰۲۰ چهار میلیون و دویست هزار تخمین زدند.(۷)

۴- بردگی در تولید کالا و مزارع کشاورزی:

حدود حداقل یک سوم بردگان کار اجباری در کارگاههای تولیدی، در  مزارع صنعتی و کارهای ساختمانی به بردگی گرفته شده اند. آنان در صنعت پوشاک و حفاری مواد معدنی مورد استفاده گوشی های هوشمند، لوازم آرایش و ماشین های الکتریکی و یا درساخت و ساز برج های سر به فلک کشیده و یا در مزارع میوه و سبزیجات و حشیش به کار اجباری مشغولند. بخش مهمی از کارهای تولیدی توسط بردگان در کشورهای تحت سلطه وهم چنین در کشورهای پیشرفته، با به کار گیری مهاجرین صورت می گیرد. درکشورهای پیشرفته نیز این بردگان شرایط مشابهی با کشورهای تحت ستم دارند. آنان مجبور می شوند بدون هیچ دست مزدی و یا با دست مزدی بسیار نازل که باید بابت بدهی به قاچاقچیان و یا صاحبان شان پرداخت شود، کارکنند. این بردگان اغلب گرسنگی می کشند. در اکثر موارد آنان یا اجازه بیرون رفتن از محل کار را ندارند و یا این که به خاطر موقعیت اقامت و نداشتن مکان دیگری برای زندگی، مجبورند که در محل کار بمانند. اغلب این بردگان اجازه و امکان ارتباط با خانواده و دوستان را نیز ندارند.

نقطه مشترک همه این بردگان، بیگاری و کار اجباری سخت، بدون دستمزد، محدودیت تماس با جهان بیرون، ضرب و شتم، تخقیر و گرسنگی است. این مسئله در مورد زنان با آزار و اذیت جنسی همراه است که بخش مهمی از پایه های ایدئولوژیک جوامع سرمایه داری را تشکیل می دهد.
۵– بردگی در خدمت مافیای مواد مخدر:

 مافیای مواد مخدر برای بیرون راندن دلالان محلی، با خشونت تمام، بسیاری از کودکان، فقرائی که در خیابان ها شب را به صبح می رسانند و به طور کلی افراد آسیب پذیر را  برای حمل و پخش مواد مخدر با زور و تهدید بکار می گیرند. در اکثر مواقع برای تضمین ادامه کاری شان،  آنان را به مواد مخدر معتاد می کنند.

معمولا در بسیاری از کشورهای تحت ستم، دولت های به شدت فاسد آنان، مستقیم و غیر مستقیم واردات و پخش مواد مخدررا بر عهده دارند. آن چه که مسلم است در کشوری مانند ایران، از طریق باند های مافیایی در قدرت انواع و اقسام مواد مخدر به ایران و دیگر کشورها وارد و به اشکال مختلف پخش می شود. در نتیجه این اقدام جنایتکارانه است که مواد مخدر به وفور در کشور یافت می شود. به گفته کارشناسان مواد مخدردر ایران ارزان تر از بسیاری از اقلام مورد نیاز زندگی مردم بوده و دسترسی به آن بسیار سهل و ساده است! رژیمی همانند رژیم ایران، ازاین طریق هم سودهای کلان به جیب می زند و هم این که با آلوده کردن مردم خصوصا جوانان، آنان را از درگیر شدن با مسائل اجتماعی و امر مبارزه دور می کنند.

در حالی که باندهای مافیائی دولتی و غیر دولتی مواد مخدر در اکثر کشورها آزادنه به فعالیت های خود مشغول اند، بسیاری از جوانان و نو جوانان که به اجبار به این کار کشیده شده اند در زندان بسر می برند. ایران یکی از نمونه های برجسته آن است.

بردگی بر بستر چه شرایطی است که موجودیت یافته و گسترش می یابد؟

سوال اصلی این است که بر بستر چه شرایطی موقعیت بخش بزرگی از مردم دنیا تا به این حد سقوط کرده است که به بردگی کار اجباری و بردگی جنسی کشیده شوند؟ بر بستر چه شرایطی است که زنجیره تامین نیروی کار اجباری، قاچاق ارگان های بدن خصوصا کودکان و نوجوانان، استثمار جنسی و وسعت بخشیدن به «تجارت سکس» می تواند توسط باند های تبهکار به منبعی مهم در خدمت به کسب سود و انباشت سرمایه ، بدل گشته و پیش برده شود؟

هلا زن جوان ۱۹ ساله ای از کشور میانمار یکی از آن هزاران کارگری است که وارد «صنعت» سکس و یا به عبارت دیگر برده جنسی شد. همسر هلا او را با یک بچه هفت ماهه ترک می کند. پدرش تنها وسیله امرار معاش اش برای حمل و نقل مسافر را از دست می دهد. هلا برای تامین حداقل زندگی مجبور به تن دادن به شبکه تن فروشی تحت هدایت قاچاق چیان انسان درمیانمارمی شود. چرا که به گفته خودش «به تنها چیزی که فکر می کرد این بود که چگونه به خانواده ام غذا برسانم.»  ( سازمان بشر متحد- ۲۲ اکتبر ۲۰۲۰) اما هلا در این میان تنها نمونه نیست، او نمونه میلیون ها برده ای است که راه دیگری در مقابل شان نیست و تنها راه نجات خود و خانواده شان را یافتن کاری در نقطه ای دیگر از جهان می بینند. راهی که میلیون ها زن را به بردگی جنسی و یا بردگی کارخانگی کشانده است.

واقعیت امروزی جهان، فقری است که بر اکثریت مردم دنیا تحمیل  شده و با روشی که در جهان  سازماندهی شده است، دامنه فقر رو به گسترش است و رهایی از آن برای اکثریت مردم به امری غیر ممکن مبدل شده است.

در شرایط امروز معدودی میلیاردر، عمدتا مرد با چند تریلیون دلار ثروت، راس هرم ثروت در جهان را تشکیل می دهند. مردانی که ثروت شان به صورت تصاعدی افزایش پیدا می کند. ایلان ماسک که با ۲۷۴میلیارد دلار ثروت مندترین فرد جهان در سال ۲۰۲۱ شناخته شد، تنها چند روز پس از اعلام این خبر، ثروتش ۵  میلیارد دلار افزایش یافت. در این جهان تنها یک درصد از طبقه انگلی که ثروت مندترین بخش در جهان را تشکیل می دهند بیش از دوبرابر هفت میلیارد نفر از جمعیت جهان، ثروت دارند.

این در شرایطی است که نصف جمعیت جهان با کمتر از ۶ دلار در روز زندگی را سپری می کنند. بنا بر آمارهای منتشر شده نزدیک به یک میلیارد انسان در فقر مطلق قرار دارند و بسیاری از مردم نیز در صف پیوستن به آنان هستند. ما در جهانی زندگی می کنیم که هر روز ده ها هزار نفر به خاطر عدم امکان مالی برای درمان، جان خود را از دست می دهند.

البته باید تاکید شود که زنان با توجه به سلطه پدر/ مردسالاری وتبعیض جنسیتی که در نتیجه آن درآمد نازل تری دارند، بیشترین بخش جمعیت فقیر را در سطح جهانی تشکیل می دهند.در واقع زنان با نیروی کار ارزان و یا کار بدون مزد، بیشترین کمک را به  اقتصاد «بازار آزاد» انجام  می دهند.

سوال اینجاست، در جهانی که علم و صنعت تا این حد پیشرفت کرده و به سرعت در حال تولید ثروت است چرا اکثریت عظیمی از مردم جهان در فقر و تعداد کثیری از آنان در فقر مطلق بسر می برند و از تامین حداقل نیازهای زندگی و بهداشت و درمان عاجزند؟ به عبارت دیگر چرا باید چنین شکاف عظیم طبقاتی در جهان موجود باشد؟ چرا باید یک نفر ۲۷۹ میلیارد دلار ثروت داشته باشد و در کمتر از یک هفته ۵میلیارد دلار به آن افزوده شود و در همان زمان صد ها هزار نفر دیگر ازمردم جهان به دره عمیق فقر پرتاب شوند؟ چرا باید میلیون ها انسان در بردگی قرار گیرند؟

در سیستم سرمایه داری جواب روشن است بدون یکی دیگری وجود ندارد، به عبارت دیگرانباشت ثروت در دست عده قلیلی، تنها به قیمت پرتاب شدن خیل عظیمی از جمعیت به لشگر فقرا و بی چیزان ممکن است. برده داری «مدرن» در جهان کنونی بخش جدا ناشدنی از کارکرد جهان سرمایه داری است که بر روابط استثمارگرانه و ستمگرانه که در بند بند آن بافته شده است، استوار است. این سیستم است که ازبه کار گیری برده وارمیلیون ها انسان و فوق استثمارشان بر طبق تخمین آی ال او، سالانه ۱۵۰ بیلیون دلار سود از طرق غیر قانونی حاصل می کند. دو سوم این مبلغ یعنی نزدیک به ۱۰۰ بیلیون دلار ناشی از استثمار جنسی زنان است! میانگین سود سالانه هر زن در بردگی جنسی اجباری چیزی بیش از ۱۰۰ هزار دلار است. (۸)

بهره کشی از تن زنان در « صنعت سکس» میلیارد ها دلار برای اقتصاد جهانی امپریالیستی تولید می کند. این پدیده بخشی مهمی از عملکرد سرمایه داری هم در عرصه اقتصاد و وهم در عرصه ایدئولوژی است.

تا زمانی که مناسبات و روابط تولیدی سرمایه داری و روبنای سیاسی – ایدئولوژیک آن که بر مبنای این روابط شکل گرفته است ودر عین حال به تقویت این روابط خدمت می کند و تا زمانی که کلیه روابط اجتماعی که با این روابط تولیدی مطابقت دارند و هم چنین کلیه افکار و ایده هایی که بر این روابط اجتماعی استوار هستند؛ از طریق انقلاب و رهبری نیروی انقلابی از بین نروند، برده داری «مدرن» پا بر جا خواهد ماند و بدتر این که ابعاد هولناک تری به خود خواهد گرفت و قربانیان آن میلیون ها نفر از مردم جهان خصوصا زنان خواهند بود.

ادامه دارد…

[email protected]

*برای اطلاع بیشتر می توانید به مقاله: برده داری مدرن، خرید و فروش زنان کارگر خانگی- نویسنده لیلا پرنیان مندرج در www.8mars.com مراجعه کنید.

۱-Kate Hodal-Guardian 25 Feb 2019

۲-NoBullying.com 26 Sep 2016

۳-BBC 15 Apr 2016

۴- Scale of slavery-justice and care

۵- Global Report on Trafficking in Person 2020-reliefwb-2Feb 2021

۶-https://www.arisfdn.org/post/child-and-forced-marrisge-factsheet

۷- September 21, 2020- COVID-19 and Human Trafficking— the Amplified Impact on Vulnerable Populations

۸-Human right first-Jan 7/2017

https://akhbar-rooz.com/?p=140389 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
kamran
kamran
2 سال قبل

نگاهی به سیر سیستم اقتصادی سرمایه داری در صد سال اخیر

دهه ۱۹۳۰ – آغاز رکود بزرگ اقتصادی در اروپا و آمریکا

دهه ۱۹۴۰- پایان رکود اقتصادی بزرگ به کمک جنگ جهانی دوم . در دوران جنگ رشد و شکوفایی اقتصادی در اثر تولید سلاح و لوازم و تجهیزات لازم برای سربازان و ارتش .

دهه ۱۹۵۰ تا دهه ۱۹۸۰ – آغاز رونق و شکوفایی و رشد اقتصادی سرمایه داری به دلیل بازسازی خرابی های ناشی از جنگ .

تبدیل کارخانه های تولید بمب های شیمیایی و میکربی به صنایع تولید کود و سموم شیمیایی که موجب رشد در تولیدات کشاورزی گردید .

تبدیل بخشی از صنایع تولید اسلحه به کارخانه های تولید وسایل الکتریکی خانگی ( یخچال ٬ فریزر ٬ ماشین لبلسشویی ٬ ماشین ظرفشویی ٬ جارو برقی ٬ کولر و ….).

باور سرمایه داران و اقتصاد دانان به تولید انبوه و مصرف بعنوان موتور رشد اقتصادی و تلاش سرمایه داران در این جهت برای کسب سود بیشتر که موجب گسترش بسیار شدید تبلیغات برای تشویق مردم به مصرف بیشتر گردید. در این دوران مسایل مربوط به آلودگی آب و هوا ٬ تخریب محیط زیست ٬ کاهش شدید منابع طبیعی ٬ جدی گرفته نمی شد .

افزایش مستمر دستمزد ها به دو دلیل :

۱- رونق در بخش تولید و رشد تقاضا برای نیروی کار

۲- افزایش قدرت خرید مردم برای خریدن کالا های مصرفی تولید شده .

افزایش دستمزد نمی توانست برای همیشه ادامه یابد زیرا از سود سرمایه داران کم میکرد . به همین دلیل در دهه ۱۹۶۰ ٬ سرمایه داری اقدام به تشویق و آوردن زنان به بازار کار کرد . این اقدام چند کاربرد داشت :

۱- ایجاد عرضه در بازار کار و کاهش دستمزد

۲- جلوگیری از اعتصابات و تقاضای افزایش دستمزد توسط نیروی کار

۳- ایجاد بازار مصرف بیشتر به دلیل افزایش مصرف زنان کارگر و کارمند و بوجود آمدن سیستم های خدماتی برای جایگزینی کار زنان در امور نگهداری و پرورش فرزندان و کارهای خانه داری و آشپزی

۳- تنزل زنان به کالا ( کالای سکس )

دهه ۱۹۹۰- آغاز وگسترش دوران کامپیوتر (دوران اطلاعات ٬ دوران دیجیتال ٬ دوران مدرن نوین )

در این دهه در اثر استفاده از کامپیوتر تحول بسیار شدید و گسترده ای در اقتصاد سرمایه داری رخ داد. پیامد های آن را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد :

۱- استفاده گسترده از کامپیوتر و اینتر نت موجب کاهش شدید در تقاضا برای نیروی کار انسان در روند تولید ٬ توزیع و خدمات شد . این ابزار بسیار قدرتمندی برای توقف و حتی کاهش دستمزد ها بود .

۲- کاهش مصرف در اثر توقف رشد و کاهش دستمزد ها که موجب رکود های دوره ای سرمایه داری گردید.

۳- گرایش سرمایه داران به استفاده از بازار های کاذب ( بورس ٬ بانک ٬ بیمه ) برای کسب سودهای فراوان و راحت تر از تولید و توزیع .

۴- جدی شدن آلودگی های آب و هوا ٬ صدمات به محیط زیست و خطر از بین رفتن منابع طبیعی.

۵- افزایش تصاعدی سرمایه از طیق بازارهای کاذب و فعالیت های غیر تولیدی و فاصله بسیار عمیق و گسترده بین دارا ها و ندارها (بقول جنبش اشغال وال استریت ؛یک درصد و نودو نه درصدی ها )

۶ –  رشد سرطانی شهر ها(مراکز مصرف) و ازبین رفتن روستا ها(مراکز تولید) . برای اولین بار در تاریخ زندگی انسان بر روی کره زمین جمعیت شهرنشینان بیش از جمعیت روستا ها گردید. شهر نشینی موجب فاصله گرفتن انسانهااز جریان تولید و بیگانه شدن با پروسه تولید شد . این فاصله هر روز بیشتر و بیشتر شد تا اینکه در حال حاضر شاهد نسل جدید شهر نشین هستیم که هیچ گونه ایده ای از کار واقعی در تولید ندارند و حاضر نیستند که لحظه ای از کامپیوتر و تلفن شخصی خود فاصله بگیرند و حتی دیگر حاضر نیستند حتی زحمت تکان دادن موس کامپیوتر را هم بکشند و فقط میخواهند که با لمس صفحه کامپیوتر کار های خود را انجام دهند . تصور و باورشان این است که عده ای ( شبیه انسان )که فاقد شعور و سواد هستند وظیفه انجام کارهای سخت تولید ( کشاورزی ٬ دامداری ٬ ماهیگیری و شیلات ٬ معدن ٬ صنعت ٬ حمل ونقل ٬ توزیع )را بعهده دارند .

 

شرایط فوق موجب شده است که دهک های بالای جامعه از نظر ثروت و سرمایه (حدود بیست در صد از جمعیت جهان ) برای کسب سود و افزایش سرمایه خود دیگر نیازمند انسانهای مصرف کننده نباشند. از طرف دیگر بواسطه استفاده از تکنولوژی فقط بیست درصد از نیروی کار انسانی لازم است تا به میزان کافی برای تامین مصرف و نیازهای بیست درصد بالای جامعه و همچنین نیاز و مصرف خودشان ٬ کالا تولید کرده و خدمات ارایه دهند .

دهه ۲۰۰۰ به بعد – آعاز رکودی شبیه به رکود بزرگ در اقتصاد سرمایه داری و روبرو شدن جامعه جهانی با بیکاری شدید ( شصت درصد نیروی کار اضافه ).

مشکلات ناشی از شرایط حاضر را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:

۱- رکود و بیکاری باعث ایجاد و گسترش تنشهای اجتماعی می گردد

۲- انسانهای اضافه ( شصت درصد از جمعیت جهان ) با مصرف منابع طبیعی خطر کاهش شدید و یا از بین رفت این منابع را افزایش می دهند . یا به عبارت دیگر در زمینه مصرف رقیب مصرف چهل درصد دیگر می باشند .

حال خلاص شدن از شصت درصد جمعیت جهان تنها راه حل خروج از بحران و رکود بزرگ اقتصاد سرمایه داری در قرن بیست و یک است . به این منظور میتوان این راه ها را در نظر گرفت :

۱- جنگ – همانگونه که جنگ دوم جهانی موجب نجات سرمایه داری از رکود بزرگ اقتصادی دهه ۱۹۳۰ گردید. ولی باز هم تکنولوژی در این زمینه مشکل ایجاد کرده است زیرا دیگر همانند جنگ جهانی دوم برای عملیات جنگی به آن تعداد نیروی انسانی ٬سرباز ٬ نیازی نیست .

۲- استفاده از بمب های هسته ای و میکربی که تعداد بسیار زیادی را از بین می برند نیز امکان ندارد زیرا تلفات و آسیب ها و آلودگی های ناشی از استفاده از آنها را نمیتوان در یک محدوده جغرافیایی محدود کرد و برای تمام کره زمین خطرناک است .

۲- قحطی و گرسنگی و مرگ دسته جمعی . این روش نیز با خطر گسترش وشیوع بیماریهای واگیر همراه است که با توجه به ارتباطات گسترده بین المللی ٬ کنترل و محدود کردن جغرافیایی آن نیز تقریبا امکان پذیر نیست .

حال این پرسش بزرگ پیش می آید : چه باید کرد .

من که چراغی یا نوری در انتهای این تونل تاریک و طولانی نمی بینم .

تامین اجتماعی یا هزینه ضد شورش
تعاریف:
دولت : کاملا در کنترل سرمایه داران و سازمانی برای کنترل جامعه وایجاد محیطی امن و آرام برای سرمایه داری و کسب سود سرمایه داران .
تامین اجتماعی : هزینه های مستقیم و غیر مستقیم برای ‍تامین هزینه زندگی و زنده ماندن انسانهادر جامعه.

هزینه های مستقیم تامین اجتماعی شامل حقوق و مزایای مربوط به کارکنان و پرسنل ارتش ، پلیس، نیروهای امنیتی ، نیروهای حفاظت از سیاستمداران و دولتمدارن ، زندانیان و زندان بانان میباشد .
هزینه های غیر مستقیم تامین اجتماعی شامل حقوق و مزایای بیش از هفتاد در صد از کارمندان دولت (کارمندان غیر لازم که بدون وجود آنها هم کارها پیش می رود ) ، بیمه بیکاری ، پرداخت های رفاهی برای نگهداری از معتادان ، سالمندان ، یتیمان می باشد .
در سیستم اقتصادی سرمایه داری ( تمام کشورهای جهان در حال حاضر ) این هزینه ها توسط سرمایه داران از طریق سیستم دولت تامین می گردد تا از شورش  مردم جلوگیری کند.
ولی از آنجاییکه هیچ سیستمی کامل نیست ما شاهد بروز شورش ها هستیم .
در اثر گسترش روز افزون بین دارا ها و ندارها و شکاف درآمدی و رفاهی و مالکیت بین ثروتمندان و فقرا ، تمام جوامع انسانی در کشورها دارای پتانسیل بیشتر و بیشتر برای شورش و آشفتگی و انقلاب می شوند که این امر نیاز مند گسترش و تقویت نیروهای کنترل و سرکوب ( ارتش ، پلیس ، نیروهای امنیتی ، زندان و زندانبانان ) و در نتیجه بیشتر شدن هزینه مستقیم تامین اجتماعی مستقیم می گردد. این سیستم ها و سازمانها بطور اتوماتیک عمل می کنند و تقریبا مستقل از گرایشات دولتمردان و سیاستمداران ( که نمایندگان جناح های مختلف سرمایه داری هستند ) عمل می کنند و به کار خود ادامه می دهند . زیرا برای همه جناح های سرمایه داری شورش و انقلاب خوب نیست .

منشا انسانهای اضافه در جهان :

الف : شهرنشینی – ده سال پیش سازمان ملل اعلام کرد که برای اولین بار در تاریخ بشریت ؛ جمعیت شهر نشینان از روستائیان در جهان بیشتر شده است .

شهر پیدا بود

رویش هندسی سیمان ‚ آهن ‚ سنگ

سقف بی کفتر صدها اتوبوس

گل فروشی گلهایش را می کرد حراج

                   سهراب سپهری

جامعه انسانی برای ادامه حیات به کارهای واقعی نیاز دارد . این کار ها عبارتند از:

– کشاورزی

– دامپروری

– شیلات

– معدن (بجز جواهرات و طلا)

– صنایع ( بجز صنایع نظامی )

– خدمات و سرویس (در حد محدود و در خدمت تولید و توزیع تولیدات بخش های فوق)

در حقیقت تمام کارهای فوق در ارتباط مستقیم با تولید برای رفع احتیاجات حیاتی انسانها می باشند. انسانها بدون کارهایی که در بالا به آنها اشاره شد قادر به ادامه زندگی نیستند.

انسانهای شهر نشین در هیچ یک از کارهای فوق دخالت ندارند و فقظ و فقظ مصرف کننده هستند و سهمشان در تولید آنچه که مصرف می کنند صفر است .

تمام کارهایی که در شهر ها انجام میشود از نوع کارهای کاذب هستند که انجام نشدنشان مفید تر خواهد بود.

پیدایش دولت – ملت ها حاصل شهرنشینی است . دولت و مراکز قدرت دولتی در شهرها ایجاد و گسترش یافتند و در نتیجه شهر نشینان قدرت سیاسی و کنترل و برنامه ریزی اقتصادی و سیاسی را در اختیار گرفتند. درنتیجه تمام اولویت ها در برنامه ریزی ها و سیاستها در خدمت نیازهای انسانهای شهر نشین قرار گرفت .

تامین نیازهای بخش های واقعی جامعه انسانی آنهم در حد تامین مصرف شهرنشینان در درجه چندم قرار گرفت.

همچنین شهر نشینان به دلیل دسترسی به آموزش و تحصیلات و در اختیار داشتن وقت برای آن به انسانهای درجه اول جوامع تبدیل شدند و کسانی که در بخش های واقعی تولید در روستا ها و شهرهای کوچک در اطراف مراکز صنعتی و معدنی زندگی می کردندبه انسانهای درجه دوم تبدیل شدند.

در حال حاضر معیارهای پیشرفت و جامعه پیشرفته همه مربوط است به معیار های بی معنی شهرنشینی مانند ساختمانهای بلند ، اینترنت پر سرعت ، مراکز خرید بزرگ ، رستورانهای مجلل ، بزرگراه ها ، ماشین های لوکس ،کالاهای مصرفی و تمام زرق و برق مختص شهر ها .

انسانهای شهر نشین در طول عمر خود تنهاچیزهایی که تولید میکنند عبارت است از فاضلاب ، زباله ، الودگی هوا و محیط زیست ، همچنین شهر نشینی موجب گسترش جرم و جنایت نیز می شود.

حتی روش زندگی و ساعات کاری انسانهای شهر نشین هیچ ارتباطی با طبیعت و انسانیت و فعالیت انسانی ندارد. تقسیم زمان به هفته و ماه و داشتن دو روز تعطیل و پنج روز کاری و ساعت کاری از هشت صبح تا پنج بعد از ظهر در تمام طول سال ودر تمام فصول و همچنین داشتن روزهای تعطیل به هیچ عنوان ارتباطی با کارهای واقعی تولید (کشاورزی ، دامداری ، شیلات ، معدن ، صنایع و خدمات ضروری ) ندارد . انجام کارهای مربوط به تولید دارای تعطیلی آخر هفته و تعطیلات مناسبتی و ساعات کاری ثابت در طول سال و فصل های مختلف نیست .

حال باید دید که این رابطه نابرابر و ناعادلانه در جامعه انسانی تا کی میتواند ادامه یابد.

آیا تا ابد باید یک بحش از جامعه انسانی تمام بار تولید را به دوش بکشند و یک بخش دیگر فقط و فقط مصرف کننده باشند.

آیا هیچ انسان منطقی و هوشمند میتواند این رابطه را عادلانه و انسانی بداند و به پایداری آن باور داشته باشد.

ب – نیروهای نظامی ( خدمات ؛ صنایع وابسته به آن )

ارتش و نیروهایی نظامی در جهان سازمانهایی هستند که در زمان صلح هیچ کاری ندارند و در زمان جنگ وظیف و کار انها عبارت است از کشتن و تخریب. هیچ انسان منظقی و هیچ فلسفه انسانی ساختن و گسترش چنین سازمانی را قبول می کند؟

درجهان حاضر مفدار انرژی و منابعی که برای گسترش و نگهداری از این بخش از جامعه جهانی مصرف میگردد به حدی زیاد است که از توان جهان خارج است . این بخش از جامعه جهانی همچون غده ای سرطانی است که به حدی از رشد رسیده است که هیچ درمانی ندارد و روزی موجب مرگ جامعه انسانی میگردد. سیاستمداران یا دانشمندان و یا انسانهای اندیشمند در جهان یا این مسئله را نمیدانند ویا خود را به کری و کوری زده و در باره آن صحبت نمی کنند .

برتولت برشت می گوید ، کسی که حقیقت را نمیداند ، نادان است ولی کسی که میداند و آن را انکار میکند ، خیانتکار است .

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x