چه غول آسا یَلی،
چه رادی،
چه دلیرا مردی
که ققنوس وار
در آتشدانِ جان،
خود بسوخت
تا پیامِ رسالتاش بر صحیفهیِ ادوار
به یادگار بماند.
***
شاعرانِ رسول
از سُلالهی قدیسان نبوده اند،
نه-
آنان را
نه ترفندی در آستینِ نیرنگ
نه معجزتی در عصایِ شعبده
و نه هالهی وهمی به تارکِ سربندِ تظاهر.
***
از بطنِ مادر
و از نطفهی مشروع بزاد،
در فرایندِ بالیدن
تسلیمِ حُقهی تلقین نشد،
و از بدوِ بلوغ
گستاخ
بر بامِ اعتقاد ایستاد
و فریادِ واتظلّم از حنجره سر داد.
چه دلیرا مردی،
چه رزم آزموده یَلی
که با تیشهیِ اندیشه ئی شگرف
به نبردِ ریشهیِ بیداد
به پاخاست
و جهان را
ز رخوتِ قیلولهی غفلت بر حذر داشت.
**********
تیبوران- ۱۴ فوریه ۲۰۲۲
چه زیبا و چه درخوراو که «جهان را
ز رخوتِ قیلولهی غفلت بر حذر» میداشت.
سپاس از حضورتان علی جان