جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جنجال جنگ؛ اهداف پشت پرده ی آن – اردشیر قلندری

یکی از نمایندگان دومای روسیه خطاب به الیگارشی سیری ناپذیر روس می گوید، شما دیگر از چه ناراحتید، شماهایی که صاحب کارخانه های صنعتی و صنعت نفت و گاز شدید، مگر خودتان ساختید!. خیر، شوروی و شهروند شوروی با رهبریت حزب کمونیست شوروی ساخته بود. حالا به چه کسی رسیده؟، به دوست رئیس جمهور آقای باتانین، ...

پس از سی سال فروریزی شوروی، هنوز باشندگان روسیه و جمهوری های پساشوروی دل در گرو شوروی دارند. چرا ؟. چرا مردمانی که در حکومت شوروی زیسته اند، پس از سی سال زندگی در “بهشت سرمایه داری، دمکراسی و حقوق بشر آن” خواهان بازگشت به همان شوروی و”زیستن در پشت درهای آهنین آن” هستند. شوروی چه معجونی برای شهروندان خود فراهم ساخته بود که هنوز پس از گذشت سی سال به یاد نوشیدن آن هستند.

جهت پاسخ به این پرسش ها، بیاید سی سال حکومت شوروی را در نظر بگیریم و آن را با سی سال اخیر حکومت الیگارشی حاکم بر روسیه مقایسه کنیم.

بیاید شوروی را از سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۷۵ مقایسه کنیم!. دوره ای که از آن سخن می گویم، زمانی است که تازه جنگ تمام شده، ارتش المان متلاشی شده، پرچم شوروی نیز بر فراز رایشتاک در اهتزاز است. شهرهای بزرگ  شوروی که در تیررس ارتش آلمان نازی بود، به طور کامل  ویرانه است، ۱۷۳۰ شهر ویران شده است!. به نظر می رسد باید انها را ترک کرد. لااقل در بسیاری از جنگ های ویرانگر گذشته چنین بوده است. پرسپولیس یکی از ان شهرهاست که می توان به راحتی از ان نام برد. اما در شوروی چیزی که  هیچ خلقی توان احیای چنین ویرانه ای را نداشت، بایست دوباره احیا می شد، به همراه ویرانی ۱۷۳۰ شهر،  65 هزار روستا و ۷۳ هزار مزرعه ی کشاورزی تعاونی متلاشی شده است. ده میلیون معلول جنگی، ۲۵ میلیون تن بی خانمان!، را باید از این شرایط نجات داد، هیچ کشور سرمایه داری نیز قصد مساعدت ندارد. ملتی با چنین مصیبتی تنهاست.  

شوروی همه این مسائل را تا جایی حل کرد که پس از ۱۵ سال یوری گاگارین را به فضا می فرستند!. واقعا چگونه است، با چه نیرو و مهارتی با توجه به بیست میلیون کشته از میان نظامیان و غیرنظامیان شوروی چنین کاری بزرگ صورت گرفت. امریکا که در جنگ جهانی دوم هیچ اسیبی ندیده بود، تازه منابع هنگفتی نیز از این راه به دست اورده بود، در فتح فضا پشت سر شوروی قرار می گیرد. پاسخ آسان است: سطح تحصیل مردم شوروی، اموزش و پرورش رایگان در شوروی فرصتی پیش آورد که مردم در هرشرایط اقتصادی و با ساخت مدارس در دورترین نقاط کشور به همراه تامین رایگان منابع پژوهشی راه را برای گاگارین ها که از روستای دور افتاده بود، به مدرس و بهرمندی از به روزترین دانش زمان سودمند گردد. امری که با سطح تحصیل امروزه  نه تنها در روسیه و کشورهای پساشوروی، بلکه با کل جهان قابل مقایسه نیست.

  شوروی در اواخرسالهای ۱۹۵۰ نه تنها همه ویرانه های پس از جنگ را احیا کرد، بلکه ۷۳% بیشتر ازقبل، مشابه سالهای ۱۹۲۸ تا ۱۹۵۵ دوران صنعتی کردن زمان استالین را اجرا نمود!. این پیشرفت که امروز از یادها رفته است، معجره صنعتی شوروی نام داشت. با اینهمه نمی توان گفت که همه چیز عالی پیش رفت، ده ها مساله و مشکلات دیگری از نوع سهل انگاری، دزدی و… نیز وجود داشت. خوب با همه انها نیز برخورد می شد، گناهکاران مجازات میشدند، و حقیقتا مجازات می شدند، نه بسان امروز از این پست به پست دیگری ارتقا می یابند.

جابجایی صندلی، خوره ای که توسط الیگارشی دوران ما به جان مردم کل جهان افتاده است، در ایران اسلامی نیز از شاهکارهای زمانه می باشد. دزدی مثل قالیباف به جای زندان به ریاست مجلس می رسد و یا جلادی مانند رئیسی، رئیس جمهور می شود. در شوروی انتخاب “انواع در میان مدیران” وجود داشت بهترین ها رشد می کردند بدتر ها در گزینه انتخاب الک می شدند . مدیر برای مردم و برای اندیشه کمونیستی خود کار می کرد، نه برای منافع، روانشناسی مدیران شوروی با روانشناسی مدیران سرمایه داری امروزی تمایز شدید داشت.

در هر برنامه پنج سال سطح زندگی مردم بهتر می شد، و این امر شامل یک قشرخاص نمی شد، شامل میلیونها شهروند شوروی می شد!. صدها میلیون شورویایی از ان برخوردار می شدند. ببینید، در دوره برژنف، ۱۶۳ میلیون شهروند اپارتمان رایگان دریافت کرده است. این مقدار تنها در طی ۱۸ سال رخ داده است. اما اینک در روسیه چه می گذرد؟. میلیون ها شهروند روس درگیر وام مسکن با دستمزد ۲۰۰ دلار ماهانه می باشند.

یکی از نمایندگان دومای روسیه خطاب به الیگارشی سیری ناپذیر روس می گوید، شما دیگر از چه ناراحتید، شما که یکی از پیشرفته ترین کشوربا بهترین سیستم اموزش و پرورش و درمان، با بیشترین کتابخوانان دنیا، پیروزمند بر المان نازی، دارندگان بالاترین دستاوردهای عملی را بطور رایگان صاحب شدید!. شما که همه ان دستاوردها را حاتم بخشی کردید. شماهایی که صاحب کارخانه های صنعتی و صنعت نفت و گاز شدید، مگر خودتان ساختید!. خیر، شوروی و شهروند شوروی با رهبریت حزب کمونیست شوروی ساخته بود. حالا به چه کسی رسیده؟، به دوست رئیس جمهور آقای باتانین، ایشان ۳۰ میلیارد دلار از کجا برای تاسیس شرکت خودش اورده است؟. این مبالغ را حزب شما (حزب متحد روسیه) از ثروت مردم شوروی دزدیده است، به دوست و رفیق خود می بخشد!. شما اینجا نشستید که چه کار کنید، از هر ۴ کودک در روسیه یکی در زیر خط فقر زندگی می کند. ۵۰% جمعیت روسیه با درامدی پائین تر از ۱۵هزار روبل (معادل ۲۰۰ دلار) در ماه زندگی می کند!. ۷۰ درصد جمعیت کمتر از ۲۵هزار (معادل ۳۳۰ دلار) روبل حقوق ماهانه می گیرند. کشور گرسنه است. روسیه یکی از فاسدترین کشورهای دنیاست!. دستاوردهای شما هم نابودی صنعت شوروی بود!.

در سطح بیماری های قلبی کشورما درصدر جدول قرار دارد، کشورما بالاترین جایگاه را در بیماری سل دارد. شماها می فهمید بیماری سل ینی چه!، در ۱۹۹۱ شوروی این بیماری را ریشه کن کرده بود!. چطور شده است که دهها هزار تن در روسیه دوباره به این بیماری مبتلا شده اند؟. کشورما در رتبه نخست بیماری ایدز قرار دارد. چرا در مورد این اپیدمی نمی گویید، نکنه اینجا هم امریکا مقصر است؟. کل جنگل های سیبری را بریدید، بردید چین، ضایعات اتمی المان رو می اورید در روسیه خاک می کنید!. چرا در این موارد سکوت می کنید؟. تا کی این کمونیست ها گناهکار خواهند بود، پنچاه سال اینده بر همین فرمان اگر بروید، کمونیست ها گناهکارند، نه؟. … به قول آقای کوزمین، کمونیست ها را خوب سرکوب نکرده اند، احتمالا پس از چهل سال دوباره سر بلند کنند. … وقتی مردم چنین هذیاناتی را می شنوند خون گریه می کنند، … حس عدالت خواهی به زودی به نقطه اوج می رسد، خواهند امد، تا یک سیلی بر ان صورت تان بنوازند. ان روز خواهد رسید”.

روسیه پسا شوروی، یک روسیه درمانده و فقیر است. روسیه امروز نیاز به یک شتاب صنعتی دارد. اما الیگارشی حاکم خواب دیگری برای این کشور دیده است. خواب جنگ!. زیر سایه تبلیغات جنگ با اوکراین، پس از تصرف بی سروصدای بلاروس، اینک عوام ساده دل روسیه، مفهوم کلاه بزرگی که بر سرش رفته است را نفهمید، بار دیگر در همان دامی افتاده اند که الیگارشی ابرشرکت های بزرگ سرمایه داری برای آنان پهن کرده است. جنگ پاسخ دولت غارتگران سرمایه داری روسیه، به بحران های اقتصادی است که از هم اکنون با تهدید تحریم های امریکا-اروپا اغاز شده است. از دیروز پس از سخنرانی نماینده الیگارشی حاکم، سهام بزرگترین شرکتهای روسی: izbr بانک ۲۰%-، VTB بانک ۱۷%-، ایرفلوت ۱۸%-  PEK 19%- و VK DRC 26%- سقوط کردند. برپایه امار Forbes تنها در طی دو روز کذشته، خسارت وارده به الیگارشی روس ۸ میلیارد دلار تخمین زده می شود. همزمان خسارت وارده به بازار سهام روسیه در دو روز گذشته بیش از دو تریلیون روبل گردید. از طرفی، بازسازی دو استان اوکراین در سه سال گذشته خسارتی به مبلغ ۱.۵ تریلیون روبل برای روسیه داشته است. نرخ روبل روسی نیز به مرز ۸۰ روبل =۱ دلار رسیده است.

این ارقام در شرایطی است که مطابق نظر کارشناسان حزب کمونیست، روسیه سال جاری را با تورمی معادل ۲۰% آغاز کرده است.

تهدید به جنگ و به رسمیت شناختن استان های اوکراین، این کشور را به آغوش ناتو هُل داد. اگر تا دیروز، الیگارشی حاکم بر اوکراین پیوستن به ناتو را همانند خوابی وحشتناک می دید، امروز با داشتن موافقت بیش از ۸۰% مردم همه امکانات را فراهم می بیند. امریکا-اروپا نیز بدون هیچ دردسری وارد پایتخت اوکراین شدند. تا به این بازه بیش از ۳۷% مردم را مسلح کرده، اماده مصاف با ارتش روسیه کنند. اگر جنگی صورت بگیرد، که احتمالش بسیار پائین است، برایند ان چنین است که ارتش روسیه مردم اوکراین را خواهد کشت، مردم اکرائین ارتش روسیه را.  

انچه که امروزه در اوکراین می گذرد، برپایه سهل انگاری روسیه در سال های ۱۹۹۲ به اینسو است که میدان، برای سرمایه داران امریکایی-اروپایی بازشد، تا زمینه پرورش افکار فاشیستی را در اوکراین فراهم سازند، امپریالیست های غربی نیزاز فرصت به دست امده، بیشترین بهره را بردند، علیرغم این، دخالت و فشارهای الیگارشی روس که با بازوبسته کردن فلکه گاز و نفت همراه بود، را نباید نادیده گرفت.

پوتین در پیام به رسمیت شناختن مناطقی از اوکراین تلاش فراوان کرد که تاریخ را تحریف کند، تمدن روسیه را بالاتر و قدیمی تر از اوکراین بداند، همین امر فرصت به دست فاشیست های اوکراین داد تا از آب گل آلالود ماهی بگیرند، با صدای گوشخراش خود در بوق کرنا کنند، که “آهای مردم بینید چه می گویند، ما اوکراینی ها فرمانبرداران تزار های روس بوده ایم!”. پوتین در ان سخنرانی، آگاهانه و یا ناآگاهانه مردم اوکراین را دشمن مردم روس کرد!. طبیعتا در آینده نزدیک اوکراین دیواری آهنین در برابر ملتی خواهد کشید که دشمنی آن دو ای چه بسا دهه ها ادامه یابد. همزمان دیکتاتور بلاروس نیز که این روزها به شدت به غلام حلقه به گوش روسیه تبدیل شده است، بلاروس را دربست در اختیار روسیه گذاشت، پا بر استقلال بلاروس بمثابه یک کشور گذاشته است، در راستای خوش رقصی روغن بر تنور داغ این نزاع ریخت، تلاش کردمردم اوکراین را با بلاروس ها که می توانستند، در اینده برپایه وحدت “نژادی” کمکی در مسیر آشتی دو ملت باشد، با هم درگیر نماید. بنابراین، همه کاری کردند، تا اوکراین از این دو کشور فاصله طولانی مدت بگیرد!.     

دراین میان، اروپا فرصتی یافت تا درپی جایگزینی برای تامین گاز و نفت مورد نیازخود باشد، بر همین مبنا، در راستای رهکرد مصرف گاز و نفت، احتمال دارد، مذاکرات با عقب نشینی هایی به نفع ایران تمام شود. ازآن طرف، روسیه نیز با بروز مشکلات در فروش مواد خام خود، (البته در صورت تحمیل تحریم های سنگین) پس از مدتی به حال روز ایران کنونی بیافتند، الیگارشی روس جهت به دست اوردن شرایط امروز تن به همان خفت و خواری بدهد که خامنه ای در ایران حاضر به ان است.

همزمان، از انجایی که روسیه مجموعه ای از مناطق غیر روس است، از هم اکنون در برخی مناطق فدرال، زمزمه سرپیچی از مرکزیت را سرداده، که به احتمال زیاد کشورهای غربی تلاش خواهند کرد، تا ان را بازهم گسترده تر نمایند. در همین راستا باید یاداور شد که، به تازگی  سفیر امریکا در ژاپن از مالکیت ژاپن بر جزایرکوریل بار دیگر حمایت نمود. او می گوید، در این روز ۷ فوریه، زمانی که ژاپن روز مناطق شمالی خود را جشن می گیرد، می خواهم واضع تر از هرزمانی گفته باشم، که امریکا بر مساله مناطق شمالی از ژاپن حمایت می نماید. وضعیت وخیم اقتصادی روسیه، کار را بجایی رسانده است، که خطر فروپاشی روسیه بیشتر از هر زمان گردد، با به رسمیت شناختن مناطق اوکراین که طرح ان توسط حزب کمونیست روسیه به دوما برده شد، می تواند گفت که روسیه از ان به سلامت نخواهد گذشت. علیرغم همه اینها، ۸ فوریه سال جاری میلیتاری بلانس مخارج نظامی روسیه را ۴۵% تولیدناخالص داخلی اعلام کرد. رقمی که در شرایط شکنندگی اقتصادی بسیار خطرناک می باشد.    الیگارشی همیشه و در همه جا جهت حل مشکلات و بحران های سرمایه داری که ذات ماهوی آن است، راه حل مناسبی نداشته، یگانه رهکرد در این خصوص، انهم جهت انحراف افکارعمومی از مشکلات، از ابزار جنگ بهرمند بوده است. با تقویت حس ملی گرایی، در شرایط حال، عظمت طلبی، جنجال جنگ با ناتو و خراب کردن اوار بر امپریالیسم امریکا و سایرین، دوره ای را با این ترفند خواهد گذراند. جنگ در شرایط بحران اقتصادی و ناکارامدی الیگارشی در راستای برونرفت از ان، با حمل بارسنگین عواقب ان به شانه مردم زیر خط فقر در روسیه، در آینده ای نه چندان دور یقه ی خود ان را بدون تردید خواهد گرفت.

https://akhbar-rooz.com/?p=142857 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دیلمان
دیلمان
2 سال قبل

برای من جای سئوال است که بدانم که ا اقای قلندری هم اکنون در کدام بهشت زندگی میکند مثلا در بهشت سوسیالیستی کوبا ویا کره شمالی و یا غیر ان که حالا غم نوستالوژی دوره شوروی را دارددوما شوروی در یک دوراهی تاریخی میتوانست قدم درجای پای چین بگذارد و با انتخاب اقتصاد بازار و کنار گذاشتن جزم های تِئوریک که فقط انزمان توجیه صاحب منصبان بمال وقدرت رسیده بودقدم در راه رشد سرمایه داری وبا اقتدار سیاسی نشات گرفته از رهبری اقتدار گرایانه مثلا حزب کمونیست گذاشته وبدل بقدرتی اقتصادی درجه اول گرددد ویا اینکه با تقلید بی مایه از دموکراسی غربی تحت عناوین پروسترایکا وگلاسنوست که هیچ تناسبی با نظام حاکم نداشت فروپاشی را که اکنون اقای قلندری روضه ان را میخواند نصیب بردکه ارثیه انهمه دستاورد ها بخصوص در صنعتی عقب مانده وغیر رقابتی و با فروش منابع نفتی نصیب شغالان ملقب بالیگارشی جدید گردد

کیا
کیا
2 سال قبل

تحلیل و نوشتاری بجا و قابل توجه!

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x