جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

من در تظاهرات ضد جنگ در سن پترزبورگ دستگیر شدم

حمله پلیس به معترضان ضد جنگ در سن پترزبورگ، روسیه، در ۲۷ فوریه ۲۰۲۲

هزاران روس به دلیل مخالفت با جنگ ولادیمیر پوتین در اوکراین دستگیر شده اند. والنتینا پاولوا سوسیالیستی که در جریان تظاهرات در سن پترزبورگ توسط پلیس بازداشت شده است، در مورد دستگیری خود و سرپیچی جنبش ضد جنگ در برابر سرکوب دولتی می نویسد. والنتینا پاولوا یک محقق فمینیست در دانشگاه اروپایی در سن پترزبورگ و از اعضای جنبش سوسیالیستی روسیه است.

من در روز پنجشنبه – اولین روز اعلام جنگ – و یکشنبه در تظاهرات علیه جنگ اوکراین در سن پترزبورگ شرکت کردم. در روز اول، دوستان و رفقای من پست هایی را در فیس بوک به قصد تجمع در خیابان ها منتشر کردند، ما با فعالان دیگر در جنبش سوسیالیستی روسیه در نزدیکی ایستگاه مترو Gostiny Dvor جمع شدیم، جایی که اعتراضات خودجوش و سازماندهی نشده بود. از همان ابتدا دسته های پلیس و ون های پلیس منتظر ما بودند. مقامات احتمالاً همه شبکه های اجتماعی را زیر نظر دارند و به پلیس اجازه می دهند چنین اقدامات پیشگیرانه ای را انجام دهد.

در مقابل ایستگاه مترو، مردم ِ گیج از قبل توسط پلیس و واحدهای ضدشورش محاصره شده بودند. مردم نمی‌دانستند چه باید بکنند یا چگونه موضع خود را در برابر جنگ در اوکراین بیان کنند. در میان شرکت کنندگان در این اقدام، افراد در هر سنی حضور داشتند، اما عملاً هیچ پوستر و نمادی وجود نداشت. ترکیب شرکت کنندگان در عمل به نظر من شبیه تجمعات علیه زندانی شدن الکسی ناوالنی بود.

پس از بیست دقیقه حضور در آنجا – و پس از برنامه پلیس برای متفرق کردن جمعیت – بالاخره فریادهای ترس خورده “نه به جنگ” و “پوتین یک قاتل است” آغاز شد. پلیس تقریباً بلافاصله شروع به دستگیری مردم کرد. درست در مقابل من یک زن مسن را با پوستر «جنگ نه» بازداشت کردند. به تدریج تعداد افراد بیشتر و بیشتر شد و درخواست ها برای توقف جنگ با اعتماد به نفس و بلندتر شد، سپس OMON (Otryad Mobil’nyy Osobogo Naznacheniya، واحد متحرک ویژه هدف؛ معادل روسی SWAT) و واحدهای پلیس شروع به حمله کردند. عملیات بازداشت مردم و پاکسازی منطقه شروع شد. در این مدت دو مصاحبه با خبرنگاران انجام دادم. بعد از مصاحبه دوم مرا دستگیر کردند. من مقاومت نکردم، بنابراین بازداشت کاملا آرام انجام شد. من را به داخل یک ون پلیس که از قبل پر شده بود هل دادند.

دستگیری

یک روحیه جنگجو و مصمم در ون وجود داشت. مردم به سرعت خود را سازماندهی کردند، بروشورهایی را از OVD-Info (پروژه رسانه ای مستقل حقوق بشری که به مبارزه با آزار و اذیت در روسیه اختصاص داده شده است) پخش کردند و با شماره های خدمات پشتیبانی افرادی که در تجمعات بازداشت شده بودند، تماس گرفتند. بعد از پانزده دقیقه ون پلیس به کلانتری شانزدهم رفت و حدود هجده ساعت در آنجا نگه داشته شدیم. از صحبت ها، متوجه شدم که سی و دو نفری که با من بازداشت شده بودند تصادفی در آنجا نبودند – همه آنها به شدت با سیاست تهاجمی ولادیمیر پوتین در قبال اوکراین مخالفت کردند.

ما به سرعت خودمان را سازماندهی کردیم، و فقط پانزده دقیقه پس از ورود به کلانتری، وکلای مدافع از بازداشت ما مطلع شده بودند. ما چت گروهی خودمان را برای بازداشت شدگان در حوزه شانزدهم داشتیم، جایی که به سرعت تصمیم می گرفتیم و با وکلا مشورت می کردیم.

داوطلبان و بستگان بازداشت شدگان در مجموع حدود پنج بسته برای ما آوردند که بسیار حمایت کننده و الهام بخش بود. پس از چند ساعت اقامت در اداره پلیس، پلیس با ما تماس گرفت تا مدارک را برای تنظیم پروتکل ارایه کنیم. تقریباً در همان لحظه، وکلای ما وارد شدند اما به آنها اجازه ورود داده نشد (اگرچه این در واقع نقش قانون اساسی فدراسیون روسیه در مورد حق دفاع است). بعد از مدتی ما را یکی یکی نزد افسران بازجویی صدا زدند و مدارک خواستند و از ما خواستند بدون وکیل پروتکل های بازداشت را امضا کنیم. وکلا از قبل به ما توصیه کردند که به هیچ عنوان با این موضوع موافقت نکنیم.

آخرین چیزی که قبل از انتقال به سلول به یاد دارم این است که چگونه یک وکیل سعی کرد از پنجره با ما صحبت کند. سپس من را نزد پلیس فراخواندند و پس از امتناع از امضای گزارش، مرا به بازداشتگاه ویژه فرستادند. تمام شب را آنجا گذراندم تا اینکه ما را به دادگاه بردند. تمام شب نتوانستیم در سلول بخوابیم – شرایط وحشتناک بود، به زندانیان سیاسی اجازه غذا خوردن و داشتن پتو داده نمی شد. نیمکت ها خیلی سفت بودند و سلول خیلی سرد بود.فقط هر چند وقت یک بار می توانستم چند دقیقه چرت بزنم.

صبح ما را به دادگاه بردند. یک نگهبان همراه ما بود که قرار بود همه جا ما را در ساختمان دادگاه همراهی کند. پلیس اصرار می کرد که از حق داشتن وکیل صرفنظر کنیم. می گفتند در این صورت همان روز ما را رها می کنند. در دادگاه از ظهر تا ساعت ۹ شب احساس نسبتاً طبیعی داشتم، اما بعد از آن شروع به از دست دادن هوشیاری کردم. بدون اینکه منتظر وکیلم باشم به جرم خود اعتراف کردم و جریمه شدم.

بازگشت به خیابان ها

در روز دوم تظاهرات به دلیل وضعیت بد نتوانستم به تظاهرات بیایم. اما در این روز بود که مردم در تلگرام و فیس بوک شروع به خودسازماندهی کردند و چندین گروه مستقل در شبکه های اجتماعی ظاهر شدند و مردم اقدامات خود را هماهنگ کردند. خودسازماندهی مشخصه اعتراضات علیه جنگ در اوکراین است و مرکز سیاسی واحدی ندارد. در راهپیمایی های گذشته، این وظیفه توسط ستاد الکسی ناوالنی انجام می شد. اکنون به طور فزاینده ای مبتنی بر ابتکار عمل و خودسازماندهی گروه های کوچک است. من به ویژه روز دوم اعتراضات را با اقدامات شدید سازمان های مجری قانون به یاد می آورم: مردم با موسیقی گروه محبوب ولادیمیر پوتین، لیوبه و سرود فدراسیون روسیه، بازداشت و به ون های پلیس منتقل می شدند.به قول یکی از دوستانم روز سوم اعتراضات قدرتمندترین روز بود. در این زمان، گروه “پترزبورگ علیه جنگ” در تلگرام ظاهر شده بود، جایی که به معترضان در مورد دستگیری ها و محل اختفای گارد ملی و پلیس هشدار داده می شد. معترضان در یک ستون هزاران نفره در مرکز سن پترزبورگ راهپیمایی کردند تا اینکه در اواسط راهپیمایی، سازمان های مجری قانون صف تظاهرات را به هم زدند و شروع به بازداشت معترضان کردند. در این روز، بازداشت ها بسیار سخت بود. پلیس به ویژه بی رحم بود و از شکستن دست و پا خودداری نمی کرد. روز دوشنبه، ۲۸ فوریه، مردم نیز برای شرکت در تظاهرات فراخوانده شدند و سازمان وسنا (“بهار”، انجمنی از فعالان جوان که با ارزش‌های دموکراتیک متحد شده‌اند) وظایف سازمان‌دهی اعتراضات را بر عهده گرفتند. یکشنبه عصر، دادگاه برای هماهنگ کننده فدرال جنبش Vesna، Bohdan Litvin، یک قرار بازداشت اداری تعیین کرد. لیتوین به دلیل انتشار یک پست که خواستار تجمع علیه اقدامات نیروهای روسی در اوکراین در ۲۵ فوریه بود، به مدت بیست و پنج روز به یک بازداشتگاه فرستاده شد.

همبستگی

آشنایان و دوستان من گفته اند که حساب های شبکه های اجتماعی آنها برای اظهارات ضدجنگ بررسی شده است. در حال حاضر پلیس شبکه‌های اجتماعی فعالان، محل کار و تحصیل و حساب‌های بانکی آن‌ها را مسدود می کند.

سازمان های غیرانتفاعی که پایگاه سنتی اعتراض در جنگ های گذشته مانند افغانستان و چچن بوده اند، در اطلاع رسانی به مادران سربازان کمک می کنند. چنین منابعی به آنها در مورد حقوق سربازان وظیفه، نحوه مقاومت مؤثر در برابر خدمت سربازی و اینکه چگونه سربازان می توانند در برابر دستورات مافوق مقاومت کنند، راهنمایی می کنند. متأسفانه نمادهای سیاسی در روسیه ممنوع است و در اعتراضات هیچ پلاکاردی از مادران سربازان ندیدم. با این حال، مصاحبه با مادران سربازان در رسانه ها صورت می گیرد. به عنوان مثال، یک مطلب درباره یکی از این زنان از منطقه ساراتوف. این زن گفت که نمی دانسته پسرش به اوکراین فرستاده می شود. به گفته او، پسرش هم نمی دانست که او را به کجا می برند. فقط در هنگام اعزام این را فهمید. به گزارش اخبار اوکراین، سربازان روسی سامانه موشکی ضدهوایی پانتسیر را در منطقه خرسون رها کرده و فرار کرده اند.

در میان آشنایان، دوستان و بستگان من، تقریباً همه از جنگی که در اوکراین در جریان است آگاه هستند. در کمال تاسف، اکثر افرادی که در دوران شوروی زندگی می کردند، غیرسیاسی هستند یا تمایل دارند به نحوی به اقدامات پوتین در قبال اوکراین مشروعیت بخشند.

می خواهم اول از همه، از وکلا آناستازیا پیلیپنکو، یانا نپووینایا، و اکاترینا ژارکووا تشکر کنم. آنها با شجاعت باورنکردنی، تمام موارد نقض حقوق در طول دستگیری سی ساعته ما را ثبت کردند. دوم، شجاعت و تمایل به تسلیم نشدن از فعالانی را که سی ساعت گذشته را با آنها گذرانده ام تحسین می کنم. من در تمام تاریخ تجربه فعالم چنین همبستگی را ندیده ام. واقعاً امیدوار کننده است. سوم، فعالان جنبش سوسیالیستی روسیه و دانشجویان و معلمان دانشگاه اروپایی در سن پترزبورگ در تمام راه از من حمایت کردند، بنابراین از حمایت و تشویق دانشگاه علمی و سیاسی ام سپاسگزارم.

منبع: ژآکوبن

https://akhbar-rooz.com/?p=143638 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x