جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

ما فلسطینی هستیم و از ترک وطن خودداری می کنیم – صلاح حموری، برگران: همایون فرزاد

صلاح حموری وکیلی است که در مجموع بیش از ده سال را به عنوان یک زندانی سیاسی در زندان های اسرائیل گذرانده است. او برای ژاکوبین می نویسد که چگونه اسرائیل تلاش می کند زندگی در فلسطین را غیرقابل زندگی کند - و چرا فلسطینی ها از تسلیم شدن خودداری می کنند
بازداشت های مکرر صلاح حاموری توسط اسرائیل توجه رسانه های بین المللی را به خود جلب کرده است. (عباس مومانی/ خبرگزاری فرانسه از طریق گتی ایماژ)

صلاح حموری وکیلی است که در مجموع بیش از ده سال را به عنوان یک زندانی سیاسی در زندان های اسرائیل گذرانده است. او برای ژاکوبین می نویسد که چگونه اسرائیل تلاش می کند زندگی در فلسطین را غیرقابل زندگی کند – و چرا فلسطینی ها از تسلیم شدن خودداری می کنند.

صلاح حموری، وکیل، محقق و زندانی سیاسی سابق فلسطینی اهل قدس (بیت المقدس) فرانسوی است. دستگیری‌های مکرر او توسط اسرائیل موضوع بحث‌های قابل‌توجهی در زادگاه مادرش، فرانسه بوده است و کمپین‌های جامعه مدنی عظیمی برای آزادی او بسیج شده‌اند. در این مقاله، او گزارشی مستقیم از مبارزات خود، نبرد برای اورشلیم، و مبارزه گسترده تر برای عدالت فلسطین ارائه می دهد.

در سال ۲۰۱۱، به عنوان بخشی از تبادل زندانیان که شاهد آزادی بیش از ۱۰۲۷ فلسطینی از سیستم استعماری زندان‌های تنبیهی اسرائیل بود، از زندان اسرائیل آزاد شدم. من که از نوزده سالگی، نه سال زندانی بودم، اکنون مشتاق بودم به زندگی ام ادامه دهم، درس بخوانم، خانواده داشته باشم، سال هایی را که مقامات اشغالگر از من گرفته بودند جبران کنم. من نمی دانستم، آزادی من تنها شروع یک مصیبت بود که در آن به میدان آزمایشی برای حملات فزاینده و بی وقفه اسرائیل به فلسطینی ها تبدیل می شدم.

پس از آزادی، به فرانسه، کشور مادرم سفر کردم تا با کسانی که به طور خستگی ناپذیر برای آزادی من مبارزات انتخاباتی کرده بودند ملاقات کنم. در فرانسه، حبس من به یک سمبل در جناح چپ تبدیل شده بود، و من با شخصیت‌های عمومی و سیاستمداران متعددی ملاقات کردم که از طرف من صحبت کرده بودند. همان‌جا بود که با السا لفور، زنی که قرار بود با او ازدواج کنم و مادر دو فرزندم شود، آشنا شدم. در بازگشت به فلسطین، تحصیلاتم را از جامعه‌شناسی به حقوق تغییر دادم، به این امید که وکیل شوم و از کسانی دفاع کنم که مانند خودم در اسارت اسرائیل به سر می‌برند. علیرغم سنگینی خرد کننده وحشیانه رژیم استعماری اسرائیل، شروع کردم به ساختن زندگی خود در شهر زادگاهم قدس (اورشلیم).

اما اسرائیل نقشه های دیگری داشت. در سال ۲۰۱۵، فرمانده نظامی کرانه باختری، نیتزان آلون (که توسط ارتش فرانسه آموزش دیده بود)، مرا از ورود به کرانه باختری از بیت المقدس منع کرد، اقدامی که مانع از شرکت در امتحانات قانونی ام شد. سال بعد، همسر باردار من در مسیر خانه ما در اورشلیم در فرودگاه متوقف شد، توسط پلیس اسرائیل بازجویی شد و سپس به فرانسه تبعید شد. در سال ۲۰۱۷، دوباره دستگیر شدم و به مدت سیزده ماه بدون محاکمه در بازداشت بودم. در سال ۲۰۲۰، من نیز به مدت ۹ هفته زندانی و سپس با شرایط مبهم آزاد شدم.

در خارج از زندان نیز، زنجیر همچنان سفت شده است. در سال ۲۰۱۸، پارلمان اسرائیل قانون «نقض وفاداری» را تصویب کرد که خود نام آن نشان دهنده نیات سخت آن است. این قانون به وزارت کشور اسرائیل این اختیار را می دهد که فلسطینیان را از حق نامطئن «اقامت» در اورشلیم که تعیین کننده حقوق ما در شهر است، محروم کند. از سال ۲۰۲۰، من با تلاش برای اخراجم از اورشلیم در دادگاه های اسرائیل مبارزه کرده ام، و اکنون خود را در آستانه اخراج می بینم. فدراسیون بین المللی حقوق بشر آن را یک کمپین هماهنگ “آزار و اذیت قضایی” ارزیابی کرده است. این شامل سفر به فرانسه برای دیدن همسرم، به جز یک مجوز دو هفته ای که به من داده شد تا شاهد تولد دومین فرزندم در آوریل ۲۰۲۱ باشم، نیز می باشد.

اخراج به زور از خانه

آزار و اذیتی که من تجربه کرده ام تنها بخشی از یک تلاش هماهنگ بسیار گسترده تر و تشدید کننده برای تضعیف و از کار انداختن جامعه مدنی فلسطین است. سال گذشته، اسرائیل برخی از شناخته شده ترین گروه های حقوق بشر فلسطینی را به عنوان سازمان های تروریستی طبقه بندی کرد، از جمله آدامیر سازمان حقوق زندانیان که من برای آن کار می کنم. دفاتر آنها به طور معمول مورد حمله قرار گرفته، تجهیزات مصادره شده، کارکنان دستگیر شده اند، و به کمک کنندگان به این سازمان ها برای پایان دادن به حمایت خود فشار وارد شده است. در پایان سال گذشته، متوجه شدم که تلفن من با نرم افزارهای جاسوسی پگاسوس کنترل می شود ، و تمام داده های تلفن من و پنج کارمند دیگر سازمان غیر دولتی توسط اسرائیل کنترل می شود .

این اقدامات در جهت یک هدف واحد است: مجبور کردن من به ترک فلسطین. جنبش صهیونیستی از بدو تشکیل خود متعهد به اخراج هر چه بیشتر فلسطینیان از سرزمین ما بوده است. کتاب‌های تاریخی در بحث‌های پرشور در کنفرانس‌های صهیونیستی ابزاری برای اخراج فلسطینی‌ها هستند. در نکبت فلسطین در سال ۱۹۴۸، استدلال برای «اخراج اجباری» قاطعانه پیروز شد و بیش از ۷۵۰۰۰۰ فلسطینی مجبور به ترک خانه‌های خود شدند.

از آن زمان، اسرائیل روش‌های پیچیده‌تری را برای ترغیب ما به خروج ابداع کرده است. این امر در شهر زادگاه من اورشلیم که امروزه مستقیماً در تیررس برنامه ریزان شهری اسرائیل که قصد دارند فلسطینی ها را به یک اقلیت منزوی بدون حقوق و بدون حضور تبدیل کنند، آشکارتر است. اخراج خانواده های فلسطینی از شیخ جراح – که بار دیگر با تخریب خانه خانواده صالحیه در ساعت ۵ صبح در سردترین روز سال انجام شد؛ صرفاً شناخته شده ترین حادثه پاکسازی قومی که ابتکارات مشابهی در سرتاسر شهر انجام می شود.

سر ِ خود را خم نمی کنیم

بزرگ شدن در اورشلیم در میان این بی عدالتی شدید مرا وادار به اعتراض کرد تا راهی برای مقاومت پیدا کنم. در کودکی شاهد تخریب و دستگیری خانه‌ها بودم و هر روز شاهد آزار و اذیت خانواده‌ها توسط سربازان اسرائیلی در ایست بازرسی اسرائیل بودم. حتی از کودکی می‌دانستم که نمی‌توانم سرم را پائین بیاندازم و کاری نکنم و جذب فعالیت های سیاسی شدم. در شانزده سالگی فقط به دلیل پخش آگهی و عضویت در اتحادیه دانشجویی از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفتم و به مدت پنج ماه دستگیر شدم. من دوباره در سال ۲۰۰۴ دستگیر شدم و به مدت پنج ماه تحت “بازداشت اداری”، یک قانون قدیمی بریتانیا که اجازه بازداشت طولانی مدت بدون محاکمه را می دهد، نگهداری شدم.

من دوباره در سال ۲۰۰۵ به اتهام تلاش برای ترور یک سیاستمدار راست افراطی اسرائیلی دستگیر شدم، چیزی که پلیس اسرائیل نتوانست آن را ثابت کند. هیچ سلاحی، هیچ نقشه ای و هیچ مدرک فیزیکی ارائه نشد، پلیس فقط از شهادت دیگران که تحت شکنجه صورت گرفته بود، استفاده کرد. می دانستم احتمالاً بدون توجه به ماهیت پرونده، محکوم خواهم شد، به مدت هفت سال محکوم شدم. در آن زمان، به جای آن پانزده سال تبعید در فرانسه به من پیشنهاد شد. اما با آگاهی از قصد اسرائیل برای اخراج من، نپذیرفتم.

هر کاری که رژیم آپارتاید اسرائیل انجام داده است با هدف ساکت کردن من و تشویق من به تسلیم شدن و ترک کشور است، همانطور که با هر فلسطینی که حاضر نیست سر خود را خم کند و تسلیم پاکسازی قومی شود، انجام می دهد. مقامات اسرائیلی در حال ایجاد یک طرح سفارشی برای آزار و اذیت برای هر فرد فعال سیاسی هستند، آنها را دستگیر می کنند و آزار می دهند، و در صورت عدم موفقیت، شناسنامه آن ها را می گیرند، حق بیمه درمانی آنها را سلب می کنند و خانواده و شغل آنها را هدف قرار می دهند. آنها کسانی را که حرف می زنند و اعتراض می کنند هدف قرار می دهند تا مقاومت جمعی ما را تضعیف کنند و راحت تر ما را بیرون کنند.

داستان من نشان می دهد که رژیم اسرائیل کاملاً بی رحم است و با ظلم حساب شده ای عمل می کند که حد و مرزی نمی شناسد. جدایی اجباری خانواده ما برای تحمیل رنج، محروم کردن فرزندانم از پدر و تجربیات و لذت های بزرگ شدن در وطن خود با عشق خانواده بزرگم در این جهت است. تعامل با فرزندانم محدود به لحظات سانسور شده در تماس ویدیویی، تلاش برای ایجاد و حفظ ارتباط با وجود فاصله است.

این چیزی نیست که من برای فرزندانم می خواهم. اما بهتر است بدانند که من برای عدالت می جنگم تا منفعلانه پاکسازی قومی را بپذیرم، من تمام تلاشم را می کنم تا علیرغم آزار و اذیت اسرائیل، در سرزمین خود ثابت قدم بمانم. من به مبارزه خود ادامه می‌دهم زیرا می‌خواهم همه فلسطینی‌ها با آزادی و عزت زندگی کنند و می‌دانم که این بدون مبارزه، بدون فداکاری از جانب کسانی که تسلیم نمی شوند، حاصل نخواهد شد.

سال گذشته، هزاران فلسطینی برای دفاع از اورشلیم قیام کردند و جرقه جنبشی را زدند که در سراسر جوامع فلسطینی در نفی استعمار اسرائیل گسترش یافت. نسل جدید تعهد خود را برای پیشبرد مبارزه برای عدالت، برای آزادی و برای حقوق پناهندگان فلسطینی که دهه ها در تبعید زندگی می کردند، تکرار کرد. همانطور که مردم ما تسلیم نشده‌اند، من نیز نمی‌توانم، و میلیون‌ها نفر در سراسر جهان که از فلسطین حمایت می‌کنند و تعهدشان به آرمان ما اکنون بیش از هر زمان دیگری مهم است، نیز نمی توانند.

منبع: ژاکوبن

https://akhbar-rooz.com/?p=144533 لينک کوتاه

3 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x