پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

چالش های “سوسیالیسم دموکراتیک” در هندوراس

رئیس جمهور هندوراس شیومارا کاسترو از حمایت مردمی بی سابقه ای برخوردار است. این حمايت به او مشروعیت لازم برای اتخاذ تصمیمات سیاسی مغایر با منافع نخبگان می دهد. با این حال، مانند هر چرخه مترقی ديگری در آمریکای لاتین، دولت "سوسیالیسم دموکراتیک" (همانطور که کاسترو در سخنرانی خود آن را تعریف کرد) باید با تضاد عظیم بین وعده تکمیل پروژه "بازسازی" و فشار نخبگان ...
برتا زونیگا (سمت چپ)، دختر برتا کاسرس، فعال مقتول، پرچم فرمان بومی (bastón de mando indígena) را در مراسم تحلیف به کاسترو سپرد

رئیس جمهور هندوراس شیومارا کاسترو از حمایت مردمی بی سابقه ای برخوردار است. این حمایت به او مشروعیت لازم برای اتخاذ تصمیمات سیاسی مغایر با منافع نخبگان می دهد. با این حال، مانند هر چرخه مترقی دیگری در آمریکای لاتین، دولت “سوسیالیسم دموکراتیک” (همانطور که کاسترو در سخنرانی خود آن را تعریف کرد) باید با تضاد عظیم بین وعده تکمیل پروژه “بازسازی” و فشار نخبگان محلی و فراملی برای حفظ سلطه و منافع سیاسی-اقتصادی خود در کشور مبارزه کند

تحلیف شیومارا کاسترو در هندوراس شور و نشاط مردمی را ایجاد کرد و به اقتدارگرایی پس از کودتای ۲۰۰۹، پایان داد. سخنان او در مورد تغییر در کشور امیدهای مختلفی برانگیخت. با این حال، چالش ها بسیار زیاد خواهد بود – همانطور که بحران در مجلس جدید نشان داد – از جمله مخالفت گروه های قدرتمند.

در ۲۷ ژانویه، Xiomara Castro Sarmiento ریاست جمهوری هندوراس را در استادیوم ملی Chelato Uclés بر عهده گرفت. استادیومی که تقریباً برای یک قرن نام تیبورسیو کاریاس آندینو، دیکتاتوری که از سال ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۹ بر هندوراس حکومت کرد و به دلیل سیاست تسلیم طلبانه در برابر آمریکا و سرکوب هرگونه مخالفت با رژیمش شهرت زیادی یافته بود، بر خود داشت. کاسترو در تاریخ ۲۸ نوامبر ۲۰۲۱ بیشترین رأی را برای ریاست جمهوری در تاریخ این کشور به دست آورد.

تغییر نام این مکان ورزشی در اقدامی نمادین یکی از اولین اقداماتی بود که دولت جدید انجام داد تا به مردم هندوراس نشان دهد که بازسازی این کشور قریب الوقوع است.

تصاحب قدرت توسط شیومارا کاسترو و حزب آزادی و پایه گذاری مجدد (Partido Libertad y Refundación، Libre) مملو از نمادهای بسیار بود. در بحبوحه بحران مجلس، پلیس مجبور شد موانعی را که مانع از دسترسی به امکانات مجلس می‌شد، برطرف کند. دختران و پسران صندلی های نمایندگان را اشغال کردند و میکروفون های آنها را گرفتند. زنان و مردان معمولی برای بازپس گیری این فضای عمومی تجمع کرده و وارد ساختمان شدند.

همه جا مردم پرچم ملی قبلی را که رنگ پرچم حزب ملی (پارتیدو ناسیونال) است، پایین آوردند و به جای آن پرچم فیروزه ای سابق را که توسط دولت جدید مورد استفاده قرار گرفته، در میادین سراسر کشور به اهتزاز درآوردند. در خیابان، دختران شیومارا به عنوان اولین رئیس جمهور زن از بسیاری دیگر از رئیس جمهورهای هندوراس متفاوت می بینند.

شکست رژیم خوان اورلاندو هرناندز آلوارادو و حزب ملی در یک جنگ نمادین در یک وضعیت واقعاً انقلابی و بی‌سابقه در تاریخ هندوراس رخ داد.

با این حال، مانند هر چرخه مترقی دیگری در آمریکای لاتین، دولت “سوسیالیسم دموکراتیک” (همانطور که کاسترو در سخنرانی ۲۷ ژانویه خود آن را تعریف کرد) باید با تضاد عظیم بین وعده تکمیل پروژه “بازسازی” و فشار نخبگان محلی و فراملی برای حفظ سلطه و منافع سیاسی-اقتصادی خود در کشور مبارزه کند.

این تناقضی است که دولت تحت رهبری کاسترو کاملاً از آن آگاه است. خود او در ابتدای سخنرانی اش در استادیوم ملی با اشاره به وضعیت مدیریت دولتی و منابع آن که چالش هایی بسیار واضح هستند، گفت:

“فاجعه اقتصادی که من درگیر آن هستم در تاریخ کشور بی سابقه است و تاثیر آن بر زندگی مردم در افزایش ۷۰۰ درصدی بدهی ها منعکس شده است. فقر ۷۴ درصد رشد کرده و ما را به فقیرترین کشور آمریکای لاتین تبدیل کرده است. عملاً امکان پرداخت بدهی ها غیرممکن است. تنها راه حل، فرآیند بازسازی جامع از طریق توافق با طلبکاران خصوصی و دولتی است […] سؤالی که ما هندوراسی ها در مورد این بودجه از خود می پرسیم این است: چقدر پول به فقرا می رسد؟ این بودجه در خدمت چه کسانی است؟ چه کسی بر بودجه و اجرای آن نظارت دارد؟”

این تناقض هم اکنون در ترکیب کابینه وی که در ۲۷ ژانویه اعلام شد مشهود است. اگرچه این کابینه عمدتاً از شخصیت ها و کادرهای حزب لیبره تشکیل شده است، اما شایان ذکر است که نمایندگان حزب نجات هندوراس (Partido Salvador de Honduras, PSH) [یک حزب سیاسی میانه رو هندوراس] که در طول مبارزات انتخاباتی با آن ائتلاف کرده بود، در تضمین پیروزی کاسترو بر نامزد ریاست جمهوری رژیم، نصری خوان اسفورا زبله، بسیار موثر بودند.

نکته قابل توجه مشارکت پدرو بارکوروی سرمایه دار، در هماهنگی با شعبه توسعه اقتصادی کابینه، یک نهاد راهبردی مسئول تدوین سیاست های اقتصادی کشور، است. این برای یک دولت “سوسیالیسم دموکراتیک” که به دنبال خنثی کردن مشکل عمده توزیع بسیار نابرابر ثروت در هندوراس و کاهش پیامدهای سیاست های استخراج گرایانه ای که توسط دولت هرناندز در دهه گذشته دنبال شده است، می باشد؛ حیاتی است. به نوبه خود، بارکورو که قبل از پیوستن به PSH رئیس اتاق بازرگانی و صنعت Cortésvon Cortes (CCIC) بود، منافع سرمایه داخلی خصوصی را بسیار بیشتر از منافع “پروژه بازبنیاد” نمایندگی می کند.

قابل پیش بینی و درک است که در سیاست واقع گرایانه، چنین توافقاتی در تشکیل هر دولتی رخ دهد. با این حال، تنش های بزرگی در اینجا از نظر غلبه بر پیامدهای رژیم استبدادی که پس از سرنگونی مانوئل زلایا (شوهر کاسترو) در سال ۲۰۰۹ رخ داد، وجود دارد.

همانطور که در تجربه آمریکای لاتین به خوبی شناخته شده است، گذارهای پس از دیکتاتوری دوره‌های بهبود زخم های عمیق هستند. نه تنها در نهادها یا قوه مقننه، بلکه مهمتر از همه در زندگی مردم. از زمان کودتا تا به امروز، بیش از ۵۰۰۰ زن قربانی زن کشی شده اند و بیش از ۳۰۰ دگرباش جنسی به قتل رسیده اند. جنایت علیه جوامع روستایی و گروه‌های قومی بسیار زیاد بوده و نیاز شدیدی به عدالت انتقالی (justicia transicional) وجود دارد. هندوراس همچنین به دلیل ارتباط خانواده هرناندز آلوارادو با قاچاق مواد مخدر و مهاجرت گسترده مردمی که از این کشور آواره شده بودند، در جامعه بین المللی به کشوری بدنام تبدیل شد.

بحران مهاجرت خود نقطه عطفی در سیاست خارجی ایالات متحده در قبال هندوراس بود. حضور کامالا هریس معاون رئیس جمهور در مراسم تحلیف کاسترو شاهد این ادعاست. هریس ریاست جمهوری کاسترو بر هندوراس را به عنوان یک “تغییر مثبت” برای این کشور پذیرفت. این نزدیکی از سوی واشنگتن تصادفی نیست. این پاسخ به نیاز به مقابله با بحران انسانی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آشکار در مثلث شمالی آمریکای مرکزی است.

با توجه به این وضعیت، «پروژه بازبنیاد» با خطرات بزرگی مواجه است که توسط محافل سیاسی و تجاری علیه آن صورت می گیرد، نیروهایی که کاسترو را برای بازگرداندن لیبرالیسم قدیمی به شکلی که قبل از کودتای ۲۰۰۹ وجود داشت و چارچوب نهادی آن در اطراف ایجاد شده بود، برای تامین امنیت پروژه ها و معاملات گروه های قدرت، تحت فشار قرار می دهند. از این نظر، هندوراس با سه چالش بزرگ برای هموار کردن راه برای تغییر عمیق مواجه است.

اولین چالش، دموکراتیک کردن داخلی حزب لیبره است. اخیراً گمانه زنی هایی در مورد دلایلی که منجر به اختلافات درون گروهی در مجلس شد، مطرح شده است. کنگره ملی یک بحران بزرگ سیاسی و نهادی را تجربه کرد که در اختلافات دو جناح منعکس شد: یکی به ریاست معاون لوئیس رولاندو ردوندو گیفارو (با حمایت اتحاد لیبر-PSH) و دیگری به رهبری خورخه لوئیس کالیکس اسپینال (با حمایت نمایندگان جدا شده لیبر، حزب ناسیونال و حزب لیبرال).

تحولات سیاسی ناشی از این “دوگانگی قدرت” منجر به اخراج ۱۷ نماینده لیبره شد که از ریاست جمهوری کالیکس حمایت کرده بودند. ریاست جمهوری تحت ردوندو مشروعیت داشت، اما اختلاف بین دو جناح، توانایی این ستون قدرت دولت را برای عمل به خطر انداخت.

مرکز مطالعات دموکراسی هندوراس سه عنصر مهم برای درک این وضعیت بحرانی را شناسایی کرده است: مشکلات حزب لیبر در ایجاد اجماع داخلی. توطئه جناح راست علیه دولت منتخب و دخالت سایر بازیگران قدرتمند مانند باندهای جنایت سازمان یافته و تجارت بزرگ داخلی. فایل‌های صوتی منتشر شده در رسانه‌های اجتماعی، پیوندهای میان نمایندگان جدا شده از گروه لیبره و یانی روزنتال، رئیس شورای اجرایی مرکزی حزب لیبرال را فاش می‌کند که به دلیل پولشویی سه سال را در ایالات متحده در زندان در ایالات متحده گذرانده است.

همچنین ارتباط بین نمایندگان انشعابی مجلس و برادر رئیس جمهور سابق هرناندز، خوان آنتونیو هرناندز آلوارادو (که بیشتر با نام تونی هرناندز شناخته می شود)، نماینده سابق پارلمان که به دلیل چهار فقره بزه از جمله قاچاق مواد مخدر در نیویورک به حبس ابد محکوم شده است، آشکار شد. ۱

با این وجود، توجه به مشکلات قبلی حزب لیبر در برخورد با تنش‌های داخلی مهم است. درگیری‌های درون حزبی بین جریان‌ها و بازیگران مختلف در حزب تاریخی است و احتمالاً با به قدرت رسیدن حزب تشدید خواهد شد، همانطور که در بحران قوه مقننه تشدید شد.

بسیار مهم است که حزب چشم انداز تقویت ساختار درونی خود را از دست ندهد تا اصول اساسی آن که خصلت بنیادی دارد در اعمال قدرت در حکومت متلاشی و یا رقیق نشود.

چالش دوم حفظ و افزایش حمایت قوی از رئیس جمهور در میان مردم است. در انتخابات ۲۸ نوامبر ۲۰۲۱، کاسترو با کسب ۱،۷۱۶،۷۹۳ رای معتبر، تبدیل به کاندیدای با بیشترین رای و همچنین اولین رئیس جمهور زن در تاریخ هندوراس شد. رئیس‌جمهور جدید از حمایت بی‌سابقه‌ ی مردمی برخوردار است، که به او مشروعیت می دهد تا تصمیمات سیاسی علیه منافع گروه‌های قدرتمند، همانطور که با اخراج چند نماینده پارلمان از گروهش از حزب لیبره در بحبوحه بحران قانونگذاری نشان داد. اتخاذ کند.

کاسترو همچنین قدرت خود را در بسیج گسترده مردمی در جریان مراسم تحلیف نشان داد. او وعده های متعددی داده است که می تواند زندگی در کشور را از نظر مادی و ساختاری متحول کند. از جمله، این موارد برجسته هستند: یارانه برای فقیرترین افراد در پرداخت برق، یارانه سوخت، تمرکز تلاش ها برای دستیابی به امنیت غذایی، ممنوعیت اعطای امتیاز بیشتر معادن سطحی، آزادی محیط بانانی که متهم به دفاع از رودخانه گواپینول در زندان هستند، عفو سایر زندانیان سیاسی و کسانی که در دوران دیکتاتوری به تبعید رانده شدند، عدالت در پرونده قتل برتا کاسرس و تحقق اولین همه پرسی اصلاحات قانون اساسی.

صرف نظر از این، مخالفت با منافع نخبگان چالشی مهم برای کاسترو خواهد بود. با یک قوه مقننه در بحران، با یک قوه قضاییه که هنوز در دست افرادی از رژیم حزب ملی است، و با فضای رسانه ای خصوصی که نزدیکی آن به منافع گروه های قدرت آشکار است، سرنوشت هندوراس در چهار سال آینده نامشخص است. با این حال، حیاتی است که دولت کاسترو حمایت مردمی را که همچنان وزنه تعادلی اساسی در برابر نخبگان که بر حفظ مدل نئولیبرال در همه اشکال آن اصرار دارند، حفظ کند.

سومین چالش اصلی جنبش های اجتماعی و مردمی با توجه به امکانات فرآیند تشکیل دهنده آن است. در حالی که کاسترو به صراحت گفته است که دولت او از روند همه پرسی که می تواند به مجلس مؤسسان ملی ختم شود – خواسته ای تاریخی از سوی مردم هندوراس از زمان کودتای ۲۰۰۹ – حمایت خواهد کرد، همچنین درست است که این جنبش ها بیانگر شرایط عینی و ذهنی برای دستیابی به این هدف هستند. مشروعیتی که چنین فرآیندی مستلزم آن است، به این معناست که آنها بتوانند به برنامه های دولت جدید پاسخ دهند و بالاتر از همه، پیشنهادهای فنی و سیاسی را با در نظر گرفتن روند قانون اساسی با هدف استقرار مجدد واقعی دولت توسعه دهند.

این همان چیزی است که توسط سازمان‌ها، جنبش‌ها و گروه‌های مختلفی مانند مجمع دائمی قدرت خلق (Asamblea Permanente del Poder Popular، APPP)، انجمنی که در ژانویه ۲۰۲۲ به عنوان بخشی از آغاز فرآیند انتقال سیاسی ایجاد شد، بیان شده است.  APPP اعلام کرده که مرحله بعدی در چشم انداز مردم هندوراس برای آینده، تشکیل مستقل مجلس مؤسسان ملی است که باید اصلاح‌کننده، کاملاً قدرتمند و اصیل با مشارکت همه بخش‌های جامعه هندوراس باشد.

برای یک «کشور جیبی» مانند هندوراس، با چارچوب نهادی بسیار شکننده و مجلس قانونگذاری که برای سرکوب سیستماتیک مردم ایجاد شده است، آموختن تجارب آمریکای لاتین و بالا نگاه داشتن پرچم تغییر، حیاتی خواهد بود.

  • ۱. درگیری در ۸ فوریه ۲۰۲۲ با توافقی با میانجیگری زلایا حل و فصل شد : کالیکس از ادعای خود برای رهبری کنگره منصرف شد و به ردوندو، متحد رئیس جمهور شیومارا کاسترو اجازه داد تا مسئولیت را به دست گیرد. 17 نماینده ناراضی که از حزب لیبره اخراج شده بودند به سمت خود بازگردانده شدند و ردوندو از حزب سالوادور هندوراس (PSH) به عنوان رئیس پارلمان شناخته شد.

منبع: آمریکا ۲۱ – – نینوشکا آلونزو
نینوشکا آلونزو مورخ در دانشگاه ملی خودمختار هندوراس (UNAH) و فمینیست مستقل از Tegucigalpa، هندوراس است.
این متن توسط سینا بهزادی برای اخبار روز ترجمه شده است.

https://akhbar-rooz.com/?p=144949 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x